معرفی یکی از علمای دینی مدفون در حرم مطهر رضوی؛
عالمی که در زیارت قبر مطهر امام رئوف بدرود حیات گفت
خبرگزاری رضوی - آزیتا ذکاء؛ در کلاس ششم دبستان از سر کنجکاوى به کلیساى پروتستان مىرفتیم و پدر روحانى و راهبان با آغوش باز از ما استقبال مىکردند و با این سوال که پس چرا نمىتوانیم به مساجد شما قدم گذاریم؟ مىخواستند دین ما را زیر سوال ببرند. به یارى خدا و ائمهمعصوم(ع) روى سِن سخنرانى کلیسا قرار گرفتم و دفاع جانانهاى از اسلام به عنوان آخرین و کاملترین دین الهى کردم که اخراج مرا از کلیسا به دنبال داشت.
اینها گوشهای از سخنان ابوالقاسم مجتهدى برادر این عالم ربانی بوده که در توضیح بیشتر میگوید: «بعد مرحوم پدرم سرپرستی من با آقا میرزاعبدالله بود، وقتی ماجرا را برای ایشان گفتم، برخاست و پیش من آمد. با خود گفتم: حتما از این که به کلیسا رفتهام، کتک خواهم خورد. اما او که از شنیدن دفاعیات من از اسلام و اهلبیت(ع) به وجد آمده بود، لبهاى مرا بوسید و تحسین کرد».
این هفته در معرفی یکی از مشاهیر مدفون در حرم مطهر به سراغ یکی از عالمان دینی رفتیم که متولد نجفاشرف، محصل قم، مدرس تبریز بود و در مشهدالرضا(ع) بدرود حیات گفت.
از نسل عالمان تبریز
آیتاللّه میرزا عبداللّه مجتهدیتبریزی در سال ۱۲۸۱ شمسی در نجفاشرف دیده به جهان گشود. خاندان مجتهدی از دیرباز خاستگاه عالمان و دانشوران بوده و در ادوار مختلف در مجامع علمی و ادبی مطرح بودهاند و ریاست دینی و علمی تبریز را در دست داشتند.
پنج نسل از عالمان و مجتهدان تبریز
خاندان مرحوم مجتهدي يكي از خاندانهاي عالمخيز و بنام تبريز در دوره قاجاري و اوايل پهلوي است. اجداد وي تا پنج نسل از علمای معروف تبريز بودند که شامل مرحوم ميرزا عبدالله مجتهدي، حاج ميرزا مصطفي مجتهدي، حاج ميرزا حسن مجتهد، حاج ميرزا باقر و حاج ميرزا احمد مجتهد بودهاند.
حاج ميرزا احمد سرسلسله خاندان مجتهدی تبريز، مردي فرهيخته، فقيه و اديب بود؛ ایشان فرزندان مجتهدي داشت، از جمله آنها میتوان به ميرزا جوادآقا مجتهد از شاگردان شيخ مرتضی انصاري اشاره کرد كه در جريان مبارزه با امتيازنامه تنباكو در آذربايجان محور مبارزات به شمار میرفت.
دوست صمیمی امام خمینی(ره)
میرزا عبداللّه دروس مقدماتی و سطح را نزد پدر و دیگر اساتید فراگرفت. سپس برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه قم هجرت کرد. ایشان با جدیّت تمام و بدون اتلاف وقت از محضر فرزانگانی چون حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی و دیگر بزرگان آن حوزه مقدسه استفاده برد و به مراتب والای علمی، اخلاقی و اخذ اجازه اجتهاد نائل آمد. ایشان و امام خمینی(ره) هر دو از شاگردان مرحوم حائری و بسیار با هم صمیمی بودند.
تدریس در تبریز
مجتهدی سپس در راستای تحقق رسالت عالمانه خود به تبریز مراجعت کرد و به مطالعه و تحقیق و پژوهش پرداخت. ایشان همچنین با تشکیل محافل علمی به تدریس و تربیت شاگردان همت گمارد. روزها پس از فریضه روحبخش صبح، برای طلاب علوم دینی تدریس میکرد و پس از درس، انبوهی از شاگردان دورش حلقه میزدند و او با حوصله به پرسشهای آنان پاسخ میگفت. بزرگان علم و ادب آن دیار نیز محضر آن استاد محقق را مغتنم شمرده و از وجودش بهرهمند میشدند.
آشنا به پنج زبان
آیتالله مجتهدى عالمى فاضل، ادیبى زبردست، فقیهى باریکبین، مفسرى آگاه و مسلط به زبانهاى ترکى، فارسى، عربى، انگلیسى و فرانسوى بود. وى مقالات متعددى در نشریات داخلى و خارجى نوشت.
همچنین وى سه کتاب ارزشمند هم دارد که شامل تعلیقه بر درر الاصول آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائرى یزدى، بحران آذربایجان و تاریخ نگارى در شرق و غرب میشود.
کتاب «بحران آذربایجان» خاطرات سالهاى ۱۳۲۴ و ۱۳۲۵ شمسی است که به کوشش رسول جعفریان در سال ۱۳۸۱ شمسی به چاپ رسید. کتاب «تاریخ نگارى در شرق و غرب» نیز سلسله مقالات علمى این عالم ربانی است که در روزنامه توحید افکار با نام مستعار «عطارد» به چاپ رسیده بود.
مدفون در صحن انقلاب
این عالم فرزانه پس از یک زندگی افتخارآمیز، در حالیکه زائر مضجع منور امام هشتم(ع) بود، در بیستوهفتم خردادماه سال ۱۳۵۵ جان به جان آفرین تسلیم کرد. پیکر مطهر آن شمع درخشان علم و ادب و فضیلت، در میان انبوه ارادتمندان تشییع و در ضلغ جنوب غربی صحن انقلاب، غرفه ۱۵۰ محل کفشداری شماره یک به خاک سپرده شد.
اینها گوشهای از سخنان ابوالقاسم مجتهدى برادر این عالم ربانی بوده که در توضیح بیشتر میگوید: «بعد مرحوم پدرم سرپرستی من با آقا میرزاعبدالله بود، وقتی ماجرا را برای ایشان گفتم، برخاست و پیش من آمد. با خود گفتم: حتما از این که به کلیسا رفتهام، کتک خواهم خورد. اما او که از شنیدن دفاعیات من از اسلام و اهلبیت(ع) به وجد آمده بود، لبهاى مرا بوسید و تحسین کرد».
این هفته در معرفی یکی از مشاهیر مدفون در حرم مطهر به سراغ یکی از عالمان دینی رفتیم که متولد نجفاشرف، محصل قم، مدرس تبریز بود و در مشهدالرضا(ع) بدرود حیات گفت.
از نسل عالمان تبریز
آیتاللّه میرزا عبداللّه مجتهدیتبریزی در سال ۱۲۸۱ شمسی در نجفاشرف دیده به جهان گشود. خاندان مجتهدی از دیرباز خاستگاه عالمان و دانشوران بوده و در ادوار مختلف در مجامع علمی و ادبی مطرح بودهاند و ریاست دینی و علمی تبریز را در دست داشتند.
پنج نسل از عالمان و مجتهدان تبریز
خاندان مرحوم مجتهدي يكي از خاندانهاي عالمخيز و بنام تبريز در دوره قاجاري و اوايل پهلوي است. اجداد وي تا پنج نسل از علمای معروف تبريز بودند که شامل مرحوم ميرزا عبدالله مجتهدي، حاج ميرزا مصطفي مجتهدي، حاج ميرزا حسن مجتهد، حاج ميرزا باقر و حاج ميرزا احمد مجتهد بودهاند.
حاج ميرزا احمد سرسلسله خاندان مجتهدی تبريز، مردي فرهيخته، فقيه و اديب بود؛ ایشان فرزندان مجتهدي داشت، از جمله آنها میتوان به ميرزا جوادآقا مجتهد از شاگردان شيخ مرتضی انصاري اشاره کرد كه در جريان مبارزه با امتيازنامه تنباكو در آذربايجان محور مبارزات به شمار میرفت.
دوست صمیمی امام خمینی(ره)
میرزا عبداللّه دروس مقدماتی و سطح را نزد پدر و دیگر اساتید فراگرفت. سپس برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه قم هجرت کرد. ایشان با جدیّت تمام و بدون اتلاف وقت از محضر فرزانگانی چون حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی و دیگر بزرگان آن حوزه مقدسه استفاده برد و به مراتب والای علمی، اخلاقی و اخذ اجازه اجتهاد نائل آمد. ایشان و امام خمینی(ره) هر دو از شاگردان مرحوم حائری و بسیار با هم صمیمی بودند.
تدریس در تبریز
مجتهدی سپس در راستای تحقق رسالت عالمانه خود به تبریز مراجعت کرد و به مطالعه و تحقیق و پژوهش پرداخت. ایشان همچنین با تشکیل محافل علمی به تدریس و تربیت شاگردان همت گمارد. روزها پس از فریضه روحبخش صبح، برای طلاب علوم دینی تدریس میکرد و پس از درس، انبوهی از شاگردان دورش حلقه میزدند و او با حوصله به پرسشهای آنان پاسخ میگفت. بزرگان علم و ادب آن دیار نیز محضر آن استاد محقق را مغتنم شمرده و از وجودش بهرهمند میشدند.
آشنا به پنج زبان
آیتالله مجتهدى عالمى فاضل، ادیبى زبردست، فقیهى باریکبین، مفسرى آگاه و مسلط به زبانهاى ترکى، فارسى، عربى، انگلیسى و فرانسوى بود. وى مقالات متعددى در نشریات داخلى و خارجى نوشت.
همچنین وى سه کتاب ارزشمند هم دارد که شامل تعلیقه بر درر الاصول آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائرى یزدى، بحران آذربایجان و تاریخ نگارى در شرق و غرب میشود.
کتاب «بحران آذربایجان» خاطرات سالهاى ۱۳۲۴ و ۱۳۲۵ شمسی است که به کوشش رسول جعفریان در سال ۱۳۸۱ شمسی به چاپ رسید. کتاب «تاریخ نگارى در شرق و غرب» نیز سلسله مقالات علمى این عالم ربانی است که در روزنامه توحید افکار با نام مستعار «عطارد» به چاپ رسیده بود.
مدفون در صحن انقلاب
این عالم فرزانه پس از یک زندگی افتخارآمیز، در حالیکه زائر مضجع منور امام هشتم(ع) بود، در بیستوهفتم خردادماه سال ۱۳۵۵ جان به جان آفرین تسلیم کرد. پیکر مطهر آن شمع درخشان علم و ادب و فضیلت، در میان انبوه ارادتمندان تشییع و در ضلغ جنوب غربی صحن انقلاب، غرفه ۱۵۰ محل کفشداری شماره یک به خاک سپرده شد.