بزرگترین واقف پس از پیروزی انقلاب اسلامی مدفون در حرم امام رضا(ع)؛
تاسیس72 مدرسه به جای ساخت سینما
خبرگزاری رضوی ـ آزیتا ذکاء؛ قبل از انقلاب، دولت برای ساخت سینما وام میداد. او نیز تصمیم به ساخت سینما میگیرد و با خود چنین تصور میکند که یک سینما میسازد و شب به شب میآید و اجاره آن را جمع میکند. با این کار دیگر لازم نیست از این شهر به آن شهر برای ساختوساز برود.
وقتی همسرش از نیت او آگاه شده، او را از این کار منع کرده و میگوید: «اگر هر کس به واسطه دیدن فیلم در این سینما گمراه شود، گناهش بر عهده توست». او نیز در پاسخ جواب میدهد که من فیلمهای سالم میآورم. فیلمهای غیراخلاقی نمیآورم. اما همسرش قانع نشده و ادامه میدهد: «تو خجالت نمیکشی؟ تو پسر ملاحسینی. تو باید مسجد بسازی. مدرسه بسازی نه اینکه سینما بسازی». حرفهای همسرش در او اثر کرده و به جای سینما، مسجد حضرت امیر علیهالسلام در تهران را میسازد و کم کم به ساخت مسجد، مدرسه و بیمارستان روی میآورد.
مرحوم حاج علیاکبر بجستانیمقدم، بزرگترین واقف پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به شمار میآید که موقوفات بسیاری از خود برای آستان قدس رضوی و امور خیریه برجای گذاشته است. در گزارش پیشرو، بیشتر با او و موقوفاتش آشنا خواهیم شد.
کارمند بانک
حاج علیاکبر بجستانیمقدم در سال 1299 شمسی در خانواده مذهبی ملاحسین در مشهد مقدس بهدنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در همین شهرستان به اتمام رساند و پس از طی خدمت سربازی به استخدام بانک درآمد.
تغییر شغل از دولتی به آزاد
او پس از چهار سال خدمت در بانک تصمیم گرفت تا کارهای وابسته به دولت را کنار گذاشته و به کار آزاد بپردازد. به همین منظور حجرهای در سرای محسنیان مشهد اختیار کرده و به بازرگانی روی آورد. او در سال 1340 شمسی به تهران مهاجرت و در کنار اقدامات بازرگانی، فعالیت در بخش ساختمانسازی را نیز آغاز کرد.
پشتکار، اراده و توکلش دست به دست هم داد و توانست چند شرکت ساختمانی مختلف تأسیس کند و چندین پروژه پیمانکاری بزرگ را به سرانجام برساند. انجام پروژههای بزرگ عمرانی و ساختمانی از جمله واحدهای استانداری و ساختمان مخابرات تهران، فروشگاه اتکاء مشهد، ساختوساز در سایر شهرها چون زاهدان و ایرانشهر را انجام داد. تصفیهخانه اهواز را هم نباید فراموش کرد که در طول سالهای سخت جنگ انجام گرفت.
وقف اموال
مرحوم بجستانیمقدم در وقف اموال خود به حدی کوشا بود که لقب بزرگترین واقف آستان قدس رضوی بعد پیروزی انقلاب اسلامی را از آن خود کرد. اولین موقوفه او مدرسهای در تربتحیدریه به نام قطبالدین حیدر بود که بسیاری از مردان دولتی در همین مدرسه درس خواندهاند. همچنین در ساخت مساجد و امامزادههای زیادی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم مشارکت کرد.
خانه مسکونی وقف مدرسه
مرحوم بجستانیمقدم یکی از بزرگ خیّران مدرسهساز کشور بود که این همت و توفیق را مرهون همسرش میدانست. وی با فروش منزلش در الهیه تهران، زمینه ساخت 27 مدرسه را در مناطق محروم فراهم کرد. بعد از آن تعداد مدارس ساخته شده در تهران را به نام شهدای کربلا به 72 مدرسه رساند و 18 باب نیز در شهرستان بجستان استان خراسان رضوي احداث کرد و همچنین او ساخت خوابگاه خاتم دانشگاه علم و صنعت ايران را در کارنامه امور خیریه خود دارد.
وی برای افتتاح یکی از مدارسش، به نظرآباد کرج رفته بود. بچهها حدود 500 متر قطاروار ایستاده و به او گل میدادند که خطاب به آنها گفت: «فکر نکنید من ثروتمند هستم و ارث پدری دارم یا رانتخواری کردهام. این 27 مدرسه را از محل فروش خانهای که 30 سال قبل برای دوران پیریام تدارک دیده بودم، میسازم. من این خانه را ساخته بودم که در چنین زمانی از امکانات آن مانند استخر، کتابخانه و فضای دلباز و فرحبخشش استفاده کنم اما دیدم اگر آن را بفروشم و برای شما مدرسه بسازم، بهتر است. این هدیه را از من قبول کنید.
از ایده ساختمانسازی تا ایجاد کارخانه سبک
کارخانه سبک رضوی یکی از موقوفات مرحوم بجستانیمقدم است. وی برای اولینبار در زلزله قائن در سال 1335 که برای کمک آنجا رفته بود با دیدن بناهای سست و خشتی آنجا، با خدای خود عهد میبندد به دنبال راه و ایدهای باشد.
کمکم فکر ایجاد بلوکههای بتنی سبک در ذهنش شکل میگیرد و به دنبال راهی برای عملی کردن آن میگردد. این کار از همان ابتدا با مخالفت ساواک مواجه شده و سرعت کار کم میشود. سال 1357 شروع به خریداری ابزارآلات و ماشینهای مورد نیاز کارخانه میکند.
او با سفر به کشورهای مختلف به دنبال فرمول ساخت بلوکهها میرود. در سال 1363 پس از جستجوی زیاد فرمول را به دست آورده و کارخانه را به طور آزمایشی راه میاندازد. در سال 1367 کارخانه و دفترش را در خیابان ولیعصر تهران طبق وقفنامهای دقیق، وقف آستان قدس رضوی میکند. همزمان نام کارخانه بنای سبک، به بنای سبک قدس رضوی تغییر میکند.
این مجموعه بعدها لقب بزرگترین موقوفه تخصیص یافته از سوی بجستانیمقدم به آستان قدس رضوی را پیدا میکند. این واقف خیراندیش دلیل این اقدام را عرض ارادت و اخلاص به دربار ولایتمدار رضوی و کسب فیض معنوی دانسته و این مطلب را در وقفنامه شش دانگ عرصه و اعیان کارخانه تولید قطعات پیشساخته بتونی خود عنوان کرده است.
این منم طاووس علیین شدم؟
وی هر آنچه داشت و به دست آورده بود را متعلق به امام مهربانیها میدانست. ارادت و اخلاص او به حضرت تا آنجا بود که در سال ۱۳۴۰ به زادگاهش برگشت و به شوق هم جواری با آقا، سه «قبرجا» در حرم مطهر خرید. او به پاس خدمات بسیار در امور خیریه و موقوفات بسیار برای آستان قدس رضوی مفتخر به پوشش لباس خدّام حرم شد؛ اشک شوق میریخت و میپرسید: «این منم طاووس علیین شدم»؟
همسر مومن
از دیدگاه پیامبراکرم(ص)، یکی از سه نشانه خوشبختی مرد، داشتن همسری شایسته است. مرحوم بجستانی از نعمت همسر شایسته بهرهمند بود و در مواقع مختلف، از کمکها و مشورتهای سازنده و راهگشای او در جهت پیمودن راه خدا استفاده میکرد. مرحومه فخری فصیحی، همسر وی نیز چند باب آپارتمان، ویلا و منزل مسکونی در بهترین نقاط شهر تهران را وقف آستان قدس رضوی و امور خیریه کرده است.
گریزان از شهرت
بجستانی از شهرت گریزان بود و با آن که وقفهای متعددی داشت، حاضر نشد در یک گفتوگوی رسانهای سخنی بگوید؛ زیرا معتقد بود معامله خود را با خدا کرده است. او بهرغم کهولت سن، تا آخرین روزهای زندگی، دفتر کار خویش را رها نکرد و درصدد رفع حاجت نیازمندان برآمد.
مدفون در جوار امام رئوف
عاقبت این پیرواقف خراسانی در سن 86 سالگی دارفانی را وداع گفت و پیکرش روز 25 آذرماه سال 1385 با همراهی مسئولان و خدام آستان قدس رضوی به سمت حرم مطهر تشییع و در رواق مبارکه دارالعزه حرم مطهر رضوی به خاک سپرده شد. 11 بهمنماه سال 1386 نیز پیکر همسر مومنهاش در جوار او آرام گرفت.
وقتی همسرش از نیت او آگاه شده، او را از این کار منع کرده و میگوید: «اگر هر کس به واسطه دیدن فیلم در این سینما گمراه شود، گناهش بر عهده توست». او نیز در پاسخ جواب میدهد که من فیلمهای سالم میآورم. فیلمهای غیراخلاقی نمیآورم. اما همسرش قانع نشده و ادامه میدهد: «تو خجالت نمیکشی؟ تو پسر ملاحسینی. تو باید مسجد بسازی. مدرسه بسازی نه اینکه سینما بسازی». حرفهای همسرش در او اثر کرده و به جای سینما، مسجد حضرت امیر علیهالسلام در تهران را میسازد و کم کم به ساخت مسجد، مدرسه و بیمارستان روی میآورد.
مرحوم حاج علیاکبر بجستانیمقدم، بزرگترین واقف پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به شمار میآید که موقوفات بسیاری از خود برای آستان قدس رضوی و امور خیریه برجای گذاشته است. در گزارش پیشرو، بیشتر با او و موقوفاتش آشنا خواهیم شد.
کارمند بانک
حاج علیاکبر بجستانیمقدم در سال 1299 شمسی در خانواده مذهبی ملاحسین در مشهد مقدس بهدنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در همین شهرستان به اتمام رساند و پس از طی خدمت سربازی به استخدام بانک درآمد.
تغییر شغل از دولتی به آزاد
او پس از چهار سال خدمت در بانک تصمیم گرفت تا کارهای وابسته به دولت را کنار گذاشته و به کار آزاد بپردازد. به همین منظور حجرهای در سرای محسنیان مشهد اختیار کرده و به بازرگانی روی آورد. او در سال 1340 شمسی به تهران مهاجرت و در کنار اقدامات بازرگانی، فعالیت در بخش ساختمانسازی را نیز آغاز کرد.
پشتکار، اراده و توکلش دست به دست هم داد و توانست چند شرکت ساختمانی مختلف تأسیس کند و چندین پروژه پیمانکاری بزرگ را به سرانجام برساند. انجام پروژههای بزرگ عمرانی و ساختمانی از جمله واحدهای استانداری و ساختمان مخابرات تهران، فروشگاه اتکاء مشهد، ساختوساز در سایر شهرها چون زاهدان و ایرانشهر را انجام داد. تصفیهخانه اهواز را هم نباید فراموش کرد که در طول سالهای سخت جنگ انجام گرفت.
وقف اموال
مرحوم بجستانیمقدم در وقف اموال خود به حدی کوشا بود که لقب بزرگترین واقف آستان قدس رضوی بعد پیروزی انقلاب اسلامی را از آن خود کرد. اولین موقوفه او مدرسهای در تربتحیدریه به نام قطبالدین حیدر بود که بسیاری از مردان دولتی در همین مدرسه درس خواندهاند. همچنین در ساخت مساجد و امامزادههای زیادی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم مشارکت کرد.
خانه مسکونی وقف مدرسه
مرحوم بجستانیمقدم یکی از بزرگ خیّران مدرسهساز کشور بود که این همت و توفیق را مرهون همسرش میدانست. وی با فروش منزلش در الهیه تهران، زمینه ساخت 27 مدرسه را در مناطق محروم فراهم کرد. بعد از آن تعداد مدارس ساخته شده در تهران را به نام شهدای کربلا به 72 مدرسه رساند و 18 باب نیز در شهرستان بجستان استان خراسان رضوي احداث کرد و همچنین او ساخت خوابگاه خاتم دانشگاه علم و صنعت ايران را در کارنامه امور خیریه خود دارد.
وی برای افتتاح یکی از مدارسش، به نظرآباد کرج رفته بود. بچهها حدود 500 متر قطاروار ایستاده و به او گل میدادند که خطاب به آنها گفت: «فکر نکنید من ثروتمند هستم و ارث پدری دارم یا رانتخواری کردهام. این 27 مدرسه را از محل فروش خانهای که 30 سال قبل برای دوران پیریام تدارک دیده بودم، میسازم. من این خانه را ساخته بودم که در چنین زمانی از امکانات آن مانند استخر، کتابخانه و فضای دلباز و فرحبخشش استفاده کنم اما دیدم اگر آن را بفروشم و برای شما مدرسه بسازم، بهتر است. این هدیه را از من قبول کنید.
از ایده ساختمانسازی تا ایجاد کارخانه سبک
کارخانه سبک رضوی یکی از موقوفات مرحوم بجستانیمقدم است. وی برای اولینبار در زلزله قائن در سال 1335 که برای کمک آنجا رفته بود با دیدن بناهای سست و خشتی آنجا، با خدای خود عهد میبندد به دنبال راه و ایدهای باشد.
کمکم فکر ایجاد بلوکههای بتنی سبک در ذهنش شکل میگیرد و به دنبال راهی برای عملی کردن آن میگردد. این کار از همان ابتدا با مخالفت ساواک مواجه شده و سرعت کار کم میشود. سال 1357 شروع به خریداری ابزارآلات و ماشینهای مورد نیاز کارخانه میکند.
او با سفر به کشورهای مختلف به دنبال فرمول ساخت بلوکهها میرود. در سال 1363 پس از جستجوی زیاد فرمول را به دست آورده و کارخانه را به طور آزمایشی راه میاندازد. در سال 1367 کارخانه و دفترش را در خیابان ولیعصر تهران طبق وقفنامهای دقیق، وقف آستان قدس رضوی میکند. همزمان نام کارخانه بنای سبک، به بنای سبک قدس رضوی تغییر میکند.
این مجموعه بعدها لقب بزرگترین موقوفه تخصیص یافته از سوی بجستانیمقدم به آستان قدس رضوی را پیدا میکند. این واقف خیراندیش دلیل این اقدام را عرض ارادت و اخلاص به دربار ولایتمدار رضوی و کسب فیض معنوی دانسته و این مطلب را در وقفنامه شش دانگ عرصه و اعیان کارخانه تولید قطعات پیشساخته بتونی خود عنوان کرده است.
این منم طاووس علیین شدم؟
وی هر آنچه داشت و به دست آورده بود را متعلق به امام مهربانیها میدانست. ارادت و اخلاص او به حضرت تا آنجا بود که در سال ۱۳۴۰ به زادگاهش برگشت و به شوق هم جواری با آقا، سه «قبرجا» در حرم مطهر خرید. او به پاس خدمات بسیار در امور خیریه و موقوفات بسیار برای آستان قدس رضوی مفتخر به پوشش لباس خدّام حرم شد؛ اشک شوق میریخت و میپرسید: «این منم طاووس علیین شدم»؟
همسر مومن
از دیدگاه پیامبراکرم(ص)، یکی از سه نشانه خوشبختی مرد، داشتن همسری شایسته است. مرحوم بجستانی از نعمت همسر شایسته بهرهمند بود و در مواقع مختلف، از کمکها و مشورتهای سازنده و راهگشای او در جهت پیمودن راه خدا استفاده میکرد. مرحومه فخری فصیحی، همسر وی نیز چند باب آپارتمان، ویلا و منزل مسکونی در بهترین نقاط شهر تهران را وقف آستان قدس رضوی و امور خیریه کرده است.
گریزان از شهرت
بجستانی از شهرت گریزان بود و با آن که وقفهای متعددی داشت، حاضر نشد در یک گفتوگوی رسانهای سخنی بگوید؛ زیرا معتقد بود معامله خود را با خدا کرده است. او بهرغم کهولت سن، تا آخرین روزهای زندگی، دفتر کار خویش را رها نکرد و درصدد رفع حاجت نیازمندان برآمد.
مدفون در جوار امام رئوف
عاقبت این پیرواقف خراسانی در سن 86 سالگی دارفانی را وداع گفت و پیکرش روز 25 آذرماه سال 1385 با همراهی مسئولان و خدام آستان قدس رضوی به سمت حرم مطهر تشییع و در رواق مبارکه دارالعزه حرم مطهر رضوی به خاک سپرده شد. 11 بهمنماه سال 1386 نیز پیکر همسر مومنهاش در جوار او آرام گرفت.