معرفی یکی از علمای دینی مدفون در حرم مطهر رضوی؛
اسلام آوردن پرفسور مسیحی با معالجه آیت‌الله میلانی
خبرگزاری رضوی ـ آزیتا ذکاء؛ پرفسور روش بولون در سال ۱۹۵۵ بنابر دعوت وزارت دربار ایران به مشهد آمد و با توجه به قرارداد آستان قدس رضوی با ایشان از مردادماه سال ۱۳۳۴ با مبلغ ۱۰۰۰ دلار به مدت ۳ سال در بیمارستان امام رضا(ع) به عنوان رئیس بخش جراحی مشغول خدمت شد. او در یکی از عمل‌های جراحی خود توفیق یافت معالجه آیت‌الله سیدمحمدهادی میلانی را بخاطر بیماری معده برعهده گیرد.
این جراح حاذق بلژیکی پس از یک عمل سه ساعته زمانی که آن مرجع تقلید در حال به هوش آمدن بودند، به مترجم دستور داد تمام کلماتی که ایشان در حین به هوش آمدن می‌گویند را برایش ترجمه کند. این عالم ربانی در آن لحظات فرازهايي از دعاي ابوحمزه ثمالي را قرائت مي‌کرد. این امر بر این پروفسور خارجی موثر واقع شد تا دین مبین اسلام را برگزیند و به حسب ارادت به این عالم بزرگ وصیت کند تا در شهری که آیت‌الله میلانی دفن است به خاک سپرده شود.
از تبار خانه کعبه
آیت‌الله سیدمحمدهادی میلانی در نهم تیرماه سال ۱۲۷۴ شمسی در نجف به دنیا آمد. اجداد او همه از سادات حسینی، شهر مدینه منوره و از فرزندان علی‌بن‌الحسین(ع) بودند و از بزرگان مدینه به‌شمار می‌رفتند. جد اعلایش سیدعلی‌اکبر با 27 نسب به امام سجاد(ع) می‌رسد.
هجرت آنان در اواخر قرن یازدهم هجری قمری از مدینه به آذربایجان ایران در پی دعوتی بود که از جانب شیعیان این دیار انجام گرفت. به دنبال این دعوت سیدحسین (جد محمدهادی) و برادرش علی‌اکبر که هر دو از جوانان مدینه بودند، به همراه زائران خانه خدا وارد آذربایجان شدند و سیدحسین همچنان در روستای میلان باقی ماند و از این رو شهرت میلانی یافتند.
آیت‌الله میلانی در کنار برادرش مرحوم سیدکاظم میلانی در سفر اول خویش از نجف‌اشرف به تبریز
تحصیل در محضر بزرگان
اولین معلمان آیت‌الله میلانی پدر و مادرش بودند. ایشان همچنین از محضر افرادی چون سید ابوالحسن اصفهانی، مرتضی طالقانی، میرزای نائینی و آقا ضیاءالدین عراقی فیض برده و در فقه و اصول مسلط شد. وی در علوم عقلی نیز مطالعه داشت و چندین سال از عمر خود را محضر استادان فلسفه گذرانده و در این خصوص از شاگردان محمدحسین اصفهانی به‌شمار می‌رفت.
از جمله علومی دیگری که در آن تبحّر یافت و به استادی رسید، دانش تفسیر و علوم قرآنی بود که از ایام تحصیل خود در نجف این دانش را نزد محمدجواد بلاغی فراگرفته بود و بعدها نیز همواره با استادان تفسیر به ویژه با سیدمحمدحسین طباطبایی صاحب تفسیر المیزان مباحثه و مناظره داشت. هشت سال نیز در علوم حدیث با علی قمی مباحثه و مذاکره کرد و نسخه کتاب «وسایل الشیعة» خود را با نسخه‌ای که به خط شیخ حر عاملی بود، مقابله کرده است.
آیت‌الله میلانی در کنار برخی اعضای خاندان خویش در شهر تبریز
ورود به مشهدالرضا(ع)
آیت‌الله میلانی سال‌ها در نجف و کربلا به تدریس علوم اسلامی پرداخت تا اینکه در سفری که به قصد زیارت حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا(ع) به مشهدمقدس داشت، بنا به درخواست و پافشاری طلاب و علمای مشهد، ساکن آنجا شد.
حضور آیت‌الله میلانی در مشهد موجب تحوّل و رونق بسیار حوزه علمیه این شهر شد. ایشان تألیفات ارزشمند و خدمات علمی و اجتماعی بسیاری در طول حیات خود انجام داد که ثمرات آن هنوز هم باقی است.
آیت‌الله میلانی در حال تدریس در مسجد گوهرشاد
حمایت از نهضت امام(ره)
آیت‌الله میلانی، از جمله مراجع تقلیدی بود که ضمن حمایت و پشتیبانی صریح و محکم از امام خمینی(ره) و مبارزات ایشان، خود نقش رهبری نهضت در خراسان را برعهده داشت. مردم مشهد و آیت‌الله میلانی، در تمامی لحظات حساس سال‌های نهضت، از جمله اعتراض علیه لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، اعتراض علیه فاجعه فیضیه، مهاجرت به تهران در پی دستگیری امام(ره) و واقعه 15 خردادماه سال 1342، اعتراض علیه کاپیتولاسیون، تبعید امام(ره)، اعدام انقلابی منصور و حتی کودتای سپهبد قرنی علیه شاه، یکی از پایه‌های اصلی مبارزات به شمار می‌رفتند.
ارادت به امام زمان(عج)
ارادت ایشان به حضرات معصومین(ع) غـیر قـابل وصف و در همه احوال‌شان مشهود بود. در موقع تشرّف به زیارت، در مجالس سوگواری و یا اعیاد، در گـفتار و مـکاتبات، و حـتی در کتابخانه شخصی خود، بالای سرشان نوشته‌ای نصب بود که نام امام زمان(عج) بر آن نقش بسته و در زیر آن این بیت به چشم می‌خورد:
بالای سرم نام تو را نـقش نـمودم یـعنی که سر من به فدای قدم تو
بیماری آیت الله میلانی و مسلمان شدن پروفسور مسیحی
این عالم ربانی دچار بیماری معده شده بودند، پروفسور برلون را از اروپا برای جراحی ایشان آوردند، جراح حاذق پس از یک عمل سه ساعته زمانی که آن مرجع تقلید در حال به هوش آمدن بودند، به مترجم دستور داد تمام کلماتی که ایشان در حین به هوش آمدن می‌گویند را برایش ترجمه کند.
آیت‌الله میلانی در آن لحظات فرازهایی از دعای ابوحمزه ثمالی را قرائت می‌کردند، پس از این مسأله پروفسور برلون گفت: «شهادتین را به من بیاموزید، از این لحظه می‌خواهم مسلمان شوم و پیرو مکتب این روحانی باشم»، وقتی دلیل این کار را پرسیدند، پروفسور برلون گفت: «تنها زمانی که انسان شاکله وجودی خود را بدون این که بتواند برای دیگران نقش بازی کند، نشان می‌دهد، در حالت به هوش آمدن بعد از عمل است و من دیدم این آقا، تمام وجودش محو خدا بود، در آن لحظه به یاد اسقف کلیسای کانتربری افتادم که چندی پیش در همین حالت و پس از عمل در کنارش ایستاده بودم، دیدم او ترانه‌های کوچه بازاری جوانان آن روزگار را زمزمه می‌کند، در آن لحظه بود که فهمیدم حقیقت، نزد کدام مکتب است» و بعد از آن هم وصیت کرد وی را در شهری که مرحوم میلانی را در آن دفن کرده‌اند به خاک بسپارند و این‌چنین شد که مزار این پروفسور مسیحی، مسلمان شده در خواجه‌ربیع قرار دارد.
.jpg)
خدمات ماندگار
آیت‌الله میلانی پس از زلزله سال 1347 در منطقه کاخک واقع در جنوب خراسان، مردم را براى بازسازى و کمک به آوارگان بسیج کرد و بارها طلاب را جهت کمک به مردم به راهی این شهر کرد.
ایشان در بازسازى مسجد هامبورگ آلمان نقش بسیار مؤثرى را ایفاء کرد و در اعزام آیت‌اللّه شهید بهشتى به آنجا تلاش زیادى کرد. ایشان علاوه بر کمک به مسجد امام على(ع) در هامبورگ به مسلمانان و اندیشمندان اروپا کمک مىکرد تا در نشر اسلام جدى باشند.
همچنین بازسازى مدارس علمى مشهد و مدرسه حقانى قم و کمک به ایجاد چندین مدرسه دینى در شهرستان‌ها و ده‌ها کار خیر براى مسلمانان ایران و سایر کشورهاى اسلامى از جمله خدمات ماندگار این عالم گرانقدر به شمار می‌رود.
.jpg)
مدفون در رواق دارالشکر
عاقبت این عالم فرزانه 17 مردادماه سال ۱۳۵۴ در سن 80 سالگی چشم از جهان فرو بست. پیکر ایشان پس از تشییع باشکوه در رواق دارالشکر نزدیک مرقد مطهر امام رضا(ع) به خاک سپرده شد.
این جراح حاذق بلژیکی پس از یک عمل سه ساعته زمانی که آن مرجع تقلید در حال به هوش آمدن بودند، به مترجم دستور داد تمام کلماتی که ایشان در حین به هوش آمدن می‌گویند را برایش ترجمه کند. این عالم ربانی در آن لحظات فرازهايي از دعاي ابوحمزه ثمالي را قرائت مي‌کرد. این امر بر این پروفسور خارجی موثر واقع شد تا دین مبین اسلام را برگزیند و به حسب ارادت به این عالم بزرگ وصیت کند تا در شهری که آیت‌الله میلانی دفن است به خاک سپرده شود.
از تبار خانه کعبه
آیت‌الله سیدمحمدهادی میلانی در نهم تیرماه سال ۱۲۷۴ شمسی در نجف به دنیا آمد. اجداد او همه از سادات حسینی، شهر مدینه منوره و از فرزندان علی‌بن‌الحسین(ع) بودند و از بزرگان مدینه به‌شمار می‌رفتند. جد اعلایش سیدعلی‌اکبر با 27 نسب به امام سجاد(ع) می‌رسد.
هجرت آنان در اواخر قرن یازدهم هجری قمری از مدینه به آذربایجان ایران در پی دعوتی بود که از جانب شیعیان این دیار انجام گرفت. به دنبال این دعوت سیدحسین (جد محمدهادی) و برادرش علی‌اکبر که هر دو از جوانان مدینه بودند، به همراه زائران خانه خدا وارد آذربایجان شدند و سیدحسین همچنان در روستای میلان باقی ماند و از این رو شهرت میلانی یافتند.
آیت‌الله میلانی در کنار برادرش مرحوم سیدکاظم میلانی در سفر اول خویش از نجف‌اشرف به تبریز
تحصیل در محضر بزرگان
اولین معلمان آیت‌الله میلانی پدر و مادرش بودند. ایشان همچنین از محضر افرادی چون سید ابوالحسن اصفهانی، مرتضی طالقانی، میرزای نائینی و آقا ضیاءالدین عراقی فیض برده و در فقه و اصول مسلط شد. وی در علوم عقلی نیز مطالعه داشت و چندین سال از عمر خود را محضر استادان فلسفه گذرانده و در این خصوص از شاگردان محمدحسین اصفهانی به‌شمار می‌رفت.
از جمله علومی دیگری که در آن تبحّر یافت و به استادی رسید، دانش تفسیر و علوم قرآنی بود که از ایام تحصیل خود در نجف این دانش را نزد محمدجواد بلاغی فراگرفته بود و بعدها نیز همواره با استادان تفسیر به ویژه با سیدمحمدحسین طباطبایی صاحب تفسیر المیزان مباحثه و مناظره داشت. هشت سال نیز در علوم حدیث با علی قمی مباحثه و مذاکره کرد و نسخه کتاب «وسایل الشیعة» خود را با نسخه‌ای که به خط شیخ حر عاملی بود، مقابله کرده است.
آیت‌الله میلانی در کنار برخی اعضای خاندان خویش در شهر تبریز
ورود به مشهدالرضا(ع)
آیت‌الله میلانی سال‌ها در نجف و کربلا به تدریس علوم اسلامی پرداخت تا اینکه در سفری که به قصد زیارت حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا(ع) به مشهدمقدس داشت، بنا به درخواست و پافشاری طلاب و علمای مشهد، ساکن آنجا شد.
حضور آیت‌الله میلانی در مشهد موجب تحوّل و رونق بسیار حوزه علمیه این شهر شد. ایشان تألیفات ارزشمند و خدمات علمی و اجتماعی بسیاری در طول حیات خود انجام داد که ثمرات آن هنوز هم باقی است.
آیت‌الله میلانی در حال تدریس در مسجد گوهرشاد
حمایت از نهضت امام(ره)
آیت‌الله میلانی، از جمله مراجع تقلیدی بود که ضمن حمایت و پشتیبانی صریح و محکم از امام خمینی(ره) و مبارزات ایشان، خود نقش رهبری نهضت در خراسان را برعهده داشت. مردم مشهد و آیت‌الله میلانی، در تمامی لحظات حساس سال‌های نهضت، از جمله اعتراض علیه لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، اعتراض علیه فاجعه فیضیه، مهاجرت به تهران در پی دستگیری امام(ره) و واقعه 15 خردادماه سال 1342، اعتراض علیه کاپیتولاسیون، تبعید امام(ره)، اعدام انقلابی منصور و حتی کودتای سپهبد قرنی علیه شاه، یکی از پایه‌های اصلی مبارزات به شمار می‌رفتند.
ارادت به امام زمان(عج)
ارادت ایشان به حضرات معصومین(ع) غـیر قـابل وصف و در همه احوال‌شان مشهود بود. در موقع تشرّف به زیارت، در مجالس سوگواری و یا اعیاد، در گـفتار و مـکاتبات، و حـتی در کتابخانه شخصی خود، بالای سرشان نوشته‌ای نصب بود که نام امام زمان(عج) بر آن نقش بسته و در زیر آن این بیت به چشم می‌خورد:
بالای سرم نام تو را نـقش نـمودم یـعنی که سر من به فدای قدم تو
بیماری آیت الله میلانی و مسلمان شدن پروفسور مسیحی
این عالم ربانی دچار بیماری معده شده بودند، پروفسور برلون را از اروپا برای جراحی ایشان آوردند، جراح حاذق پس از یک عمل سه ساعته زمانی که آن مرجع تقلید در حال به هوش آمدن بودند، به مترجم دستور داد تمام کلماتی که ایشان در حین به هوش آمدن می‌گویند را برایش ترجمه کند.
آیت‌الله میلانی در آن لحظات فرازهایی از دعای ابوحمزه ثمالی را قرائت می‌کردند، پس از این مسأله پروفسور برلون گفت: «شهادتین را به من بیاموزید، از این لحظه می‌خواهم مسلمان شوم و پیرو مکتب این روحانی باشم»، وقتی دلیل این کار را پرسیدند، پروفسور برلون گفت: «تنها زمانی که انسان شاکله وجودی خود را بدون این که بتواند برای دیگران نقش بازی کند، نشان می‌دهد، در حالت به هوش آمدن بعد از عمل است و من دیدم این آقا، تمام وجودش محو خدا بود، در آن لحظه به یاد اسقف کلیسای کانتربری افتادم که چندی پیش در همین حالت و پس از عمل در کنارش ایستاده بودم، دیدم او ترانه‌های کوچه بازاری جوانان آن روزگار را زمزمه می‌کند، در آن لحظه بود که فهمیدم حقیقت، نزد کدام مکتب است» و بعد از آن هم وصیت کرد وی را در شهری که مرحوم میلانی را در آن دفن کرده‌اند به خاک بسپارند و این‌چنین شد که مزار این پروفسور مسیحی، مسلمان شده در خواجه‌ربیع قرار دارد.
خدمات ماندگار
آیت‌الله میلانی پس از زلزله سال 1347 در منطقه کاخک واقع در جنوب خراسان، مردم را براى بازسازى و کمک به آوارگان بسیج کرد و بارها طلاب را جهت کمک به مردم به راهی این شهر کرد.
ایشان در بازسازى مسجد هامبورگ آلمان نقش بسیار مؤثرى را ایفاء کرد و در اعزام آیت‌اللّه شهید بهشتى به آنجا تلاش زیادى کرد. ایشان علاوه بر کمک به مسجد امام على(ع) در هامبورگ به مسلمانان و اندیشمندان اروپا کمک مىکرد تا در نشر اسلام جدى باشند.
همچنین بازسازى مدارس علمى مشهد و مدرسه حقانى قم و کمک به ایجاد چندین مدرسه دینى در شهرستان‌ها و ده‌ها کار خیر براى مسلمانان ایران و سایر کشورهاى اسلامى از جمله خدمات ماندگار این عالم گرانقدر به شمار می‌رود.
مدفون در رواق دارالشکر
عاقبت این عالم فرزانه 17 مردادماه سال ۱۳۵۴ در سن 80 سالگی چشم از جهان فرو بست. پیکر ایشان پس از تشییع باشکوه در رواق دارالشکر نزدیک مرقد مطهر امام رضا(ع) به خاک سپرده شد.
