معرفی یکی از مبارزان انقلابی مدفون در حرم رضوی؛
هاشمینژاد؛ محرک اصلی جنبش انقلاب اسلامی در مشهد
خبرگزاری رضوی ـ آزیتا ذکاء؛ در روز شهادت امام جواد(ع) یکی از فرزندان و تبار آن خانواده به شهادت رسید؛ شهید هاشمینژاد که من از نزدیک با او آشنا بودم و خصال و تعهد آن شهید را لمس کرده بودم و مراتب فضل و مجاهدت آن بر اشخاصی که او را میشناسند، پوشیده نیست.
اینها گوشهای از سخنان امام خمینی(ره) است که در پیامی به مناسبت شهادت شهید هاشمینژاد فرمودند: «ما در عین حال که از شهادت چنین جوانمردی فاضل، عالم و مجاهد متأثر هستیم، لکن از آنجا که هر یک از این شخصیتها از دست ما برود، برای اسلام کمک و برای مخالفان اسلام لعن، نفرت و دلیل ضعف آنهاست».
زاده شهر بهشهر
سیدعبدالکریم هاشمینژاد در پنجم مردادماه سال ۱۳۱۱ در بهشهر مازندران متولد شد. مادر وی ساره نام داشت که تربیت ابتدایی عبدالکریم را عهدهدار بود. پدرش مغازه نفتفروشی داشت و در میان مردم به تقوا و ایمان مشهور بود.
مهاجرت برای تحصیل
هاشمینژاد تحصیلات ابتدایی را تا چهارده سالگی در همان محل سکونت پدری گذراند و پس از آن برای تحصیلات بیشتر به حوزه علمیهای در روستای کوهستان واقع در شش کیلومتری شهرستان بهشهر رفت و از محضر آیتالله کوهستانی بهره جست. سپس به قم رفت و دروس عالیه حوزه را تحت شاگردی آیاتعظام بروجردی و خمینی، محمدصدوقی و رضا صدر گذراند و در سن ۲۷ سالگی به درجه اجتهاد رسید.

اقامت دائمی در مشهدالرضا(ع)
وی مدت کوتاهی را نیز در نجف به تحصیل پرداخت. پس از آن به مشهد مهاجرت کرد و مشغول تدریس و تبلیغ شد. هاشمینژاد مطالعات زیادی هم در علوم مختلف روز داشت و اکثر بحثها و کلاسهایش غیر از حوزه علمیه با قشر جوان بهخصوص دانشجویان بود و بعضی از کتابهای او محصول همین کلاسهاست.
پنجبار بازداشت برای سخنرانیهای آتشین
شهید هاشمینژاد در جریان ۱۵ خرداد، جزو اولین دستگیرشدگان بود و از سال ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷، پنجبار بازداشت شد. بازداشت دوم وی به جریان مسجد فیل مربوط میشد، روز ۲۲ مهرماه سال ۱۳۴۲ سخنرانی وی در مسجد فیل، به درگیری میان مردم و نیروهای امنیتی انجامید و دو نفر کشته شدند و ساواک هاشمینژاد را دستگیر کرد. پس از پایان یافتن دومین دوره دستگیریاش فعالیت سیاسی را از سر گرفت و جلسات بحث و انتقاد دینی را ادامه داد.
هاشمینژاد که در مشهد در هیچ مکانی حق منبر رفتن نداشت، در این مدت توانست در شهرستانهای مختلف سخنرانیهایی ترتیب دهد و هیچگاه دست از فعالیت برنداشت تا اینکه بار دیگر در سال ۱۳۵۰ پس از ده شب سخنرانی مستمر پیرامون علت عقبماندگی مسلمانان در یکی از مساجد شیراز دستگیر و زندانی شد و از آن به بعد برای همیشه در سرتاسر کشور ممنوعالمنبر شد. هاشمینژاد روز ۱۸ تیرماه سال ۱۳۵۴ به اتهام اقدام علیه امنیت کشور، همراه عباس واعظ طبسی و تنی چند از مبارزان دستگیر و روز دوم دیماه سال ۱۳۵۴ به دو سال زندان محکوم شد. آخرین بازداشت وی مربوط به روز ۲۲ خردادماه سال ۱۳۵۷ و اوجگیری انقلاب اسلامی بود که پس از یک روز با تحصن مردم در بیت سیدعبدالله شیرازی آزاد شد.

مناظره با منحرفان و منافقان
مشعلدار فضیلت با طرحهای جوانپسند، تلاش کوردلان را در خاموش کردن شعله هدایت عقیم گذاشت و پایگاهی تأسیس کرد که بتواند ابهامات نسل جوان را پاسخ دهد. لذا با توکل به خدا و همکاری دوستان «کانون بحث و انتقاد دینی» را به راه انداخت.
خود شهید در اینباره گفته است: «پس از رفتن به مشهد عمده کار من تدریس و یکسری جلسات بحث آزادی برای قشر دانشجو و دانشآموز بود. این جلسات بسیار موفقیتآمیز بود تا اینکه ساواک ما را از شرکت در بحث آزاد منع کرد!». محل فعلی کانون در میدان صاحبالزمان(عج) مشهد واقع است که قبلا بهائیان سکونت و فعالیت داشتند.
رفاقت انقلابی
پیش از پیروزی انقلاب و در دوران مبارزه، در مشهد مثلثی بود که فرماندهی مبارزات انقلاب و راهپیماییها را سه روحانی انقلابی بر عهده داشتند و مردم از آنها تبعیت میکردند. آیتالله خامنهای، آیتالله طبسی و شهیدِ هاشمینژاد، سه ضلع این مثلث را تشکیل میدادند. این سه بزرگوار خیلی به هم نزدیک بودند؛ شاید از برادر هم نزدیکتر. حتی ایام تبلیغ طلبگی را با هم به روستاهای مشهد میرفتند و بسیاری از برنامههایشان را جمعی و با هم انجام میدادند. اهدافشان یکی بود و محور وحدتشان هم امام خمینی(ره) بودند.

ویژگیهای اخلاقی
شهید هاشمینژاد با تودههای مردم به ویژه قشر محروم و مستضعف رابطه نزدیکی داشت و به یاری آنان میشتافت. وی با سعهصدر، آراء و افکار مخالفان را میشنید و به بحث و مناظره با آنها میپرداخت. همچنین نسبت به مسائل فرهنگی بسیار حسّاس بود و تاریخ اسلام را به خوبی تحلیل میکرد. شجاعت کمنظیر، نظم در کار و وفای به عهد، از دیگر صفات بارز او به شمار میآمد.
تألیف کتاب «مناظره دکتر و پیر»
این شهید والامقام علاوه بر خدمات گرانقدری که به اسلام و پیروزی انقلاب اسلامی انجام داده، در حوزه فرهنگی نیز آثار ارزنده و ماندگاری از او بر جای مانده است که از جمله آنها میتوان به مناظره دکتر و پیر اشاره کرد. ایشان در سنین جوانی که تازه به درجه اجتهاد رسیده بودند، کتاب «مناظره دکتر و پیر» را به صورت رمان با مضمون پاسخگویی به شبهات زندگی جوانان به نگارش در آورد. این کتاب در آن زمان به لحاظ سیاسی همانند بمب ساعتی در کشور عمل میکرد که رژیم پهلوی تا پیروزی انقلاب اسلامی دیگر اجازه انتشار آن را نداد.

شهادت در حزب جمهوری اسلامی
شهید سیدعبدالکریم هاشمینژاد دبیر حزب جمهوری اسلامی در مشهد بود و سرانجام ساعت 7:30 صبح روز هفتم مهرماه سال ۱۳۶۰ مصادف با سالروز شهادت امام جواد(ع) با انفجار انتحاری نارنجک یکی از اعضاء نفوذی سازمان مجاهدین خلق در محل دفتر حزب ترور و پیکر مطهرش پس از تشییع جنازه باشکوه در رواق دارالسلام حرم مطهر علیبنموسیالرضا(ع) به خاک سپرده شد. دفتر حزب واقع در خیابان عشرتآباد است که این خیابان پس از شهادت وی به نام این شهید نامگذاری شده است.
اینها گوشهای از سخنان امام خمینی(ره) است که در پیامی به مناسبت شهادت شهید هاشمینژاد فرمودند: «ما در عین حال که از شهادت چنین جوانمردی فاضل، عالم و مجاهد متأثر هستیم، لکن از آنجا که هر یک از این شخصیتها از دست ما برود، برای اسلام کمک و برای مخالفان اسلام لعن، نفرت و دلیل ضعف آنهاست».
زاده شهر بهشهر
سیدعبدالکریم هاشمینژاد در پنجم مردادماه سال ۱۳۱۱ در بهشهر مازندران متولد شد. مادر وی ساره نام داشت که تربیت ابتدایی عبدالکریم را عهدهدار بود. پدرش مغازه نفتفروشی داشت و در میان مردم به تقوا و ایمان مشهور بود.
مهاجرت برای تحصیل
هاشمینژاد تحصیلات ابتدایی را تا چهارده سالگی در همان محل سکونت پدری گذراند و پس از آن برای تحصیلات بیشتر به حوزه علمیهای در روستای کوهستان واقع در شش کیلومتری شهرستان بهشهر رفت و از محضر آیتالله کوهستانی بهره جست. سپس به قم رفت و دروس عالیه حوزه را تحت شاگردی آیاتعظام بروجردی و خمینی، محمدصدوقی و رضا صدر گذراند و در سن ۲۷ سالگی به درجه اجتهاد رسید.

اقامت دائمی در مشهدالرضا(ع)
وی مدت کوتاهی را نیز در نجف به تحصیل پرداخت. پس از آن به مشهد مهاجرت کرد و مشغول تدریس و تبلیغ شد. هاشمینژاد مطالعات زیادی هم در علوم مختلف روز داشت و اکثر بحثها و کلاسهایش غیر از حوزه علمیه با قشر جوان بهخصوص دانشجویان بود و بعضی از کتابهای او محصول همین کلاسهاست.
پنجبار بازداشت برای سخنرانیهای آتشین
شهید هاشمینژاد در جریان ۱۵ خرداد، جزو اولین دستگیرشدگان بود و از سال ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷، پنجبار بازداشت شد. بازداشت دوم وی به جریان مسجد فیل مربوط میشد، روز ۲۲ مهرماه سال ۱۳۴۲ سخنرانی وی در مسجد فیل، به درگیری میان مردم و نیروهای امنیتی انجامید و دو نفر کشته شدند و ساواک هاشمینژاد را دستگیر کرد. پس از پایان یافتن دومین دوره دستگیریاش فعالیت سیاسی را از سر گرفت و جلسات بحث و انتقاد دینی را ادامه داد.
هاشمینژاد که در مشهد در هیچ مکانی حق منبر رفتن نداشت، در این مدت توانست در شهرستانهای مختلف سخنرانیهایی ترتیب دهد و هیچگاه دست از فعالیت برنداشت تا اینکه بار دیگر در سال ۱۳۵۰ پس از ده شب سخنرانی مستمر پیرامون علت عقبماندگی مسلمانان در یکی از مساجد شیراز دستگیر و زندانی شد و از آن به بعد برای همیشه در سرتاسر کشور ممنوعالمنبر شد. هاشمینژاد روز ۱۸ تیرماه سال ۱۳۵۴ به اتهام اقدام علیه امنیت کشور، همراه عباس واعظ طبسی و تنی چند از مبارزان دستگیر و روز دوم دیماه سال ۱۳۵۴ به دو سال زندان محکوم شد. آخرین بازداشت وی مربوط به روز ۲۲ خردادماه سال ۱۳۵۷ و اوجگیری انقلاب اسلامی بود که پس از یک روز با تحصن مردم در بیت سیدعبدالله شیرازی آزاد شد.

مناظره با منحرفان و منافقان
مشعلدار فضیلت با طرحهای جوانپسند، تلاش کوردلان را در خاموش کردن شعله هدایت عقیم گذاشت و پایگاهی تأسیس کرد که بتواند ابهامات نسل جوان را پاسخ دهد. لذا با توکل به خدا و همکاری دوستان «کانون بحث و انتقاد دینی» را به راه انداخت.
خود شهید در اینباره گفته است: «پس از رفتن به مشهد عمده کار من تدریس و یکسری جلسات بحث آزادی برای قشر دانشجو و دانشآموز بود. این جلسات بسیار موفقیتآمیز بود تا اینکه ساواک ما را از شرکت در بحث آزاد منع کرد!». محل فعلی کانون در میدان صاحبالزمان(عج) مشهد واقع است که قبلا بهائیان سکونت و فعالیت داشتند.
رفاقت انقلابی
پیش از پیروزی انقلاب و در دوران مبارزه، در مشهد مثلثی بود که فرماندهی مبارزات انقلاب و راهپیماییها را سه روحانی انقلابی بر عهده داشتند و مردم از آنها تبعیت میکردند. آیتالله خامنهای، آیتالله طبسی و شهیدِ هاشمینژاد، سه ضلع این مثلث را تشکیل میدادند. این سه بزرگوار خیلی به هم نزدیک بودند؛ شاید از برادر هم نزدیکتر. حتی ایام تبلیغ طلبگی را با هم به روستاهای مشهد میرفتند و بسیاری از برنامههایشان را جمعی و با هم انجام میدادند. اهدافشان یکی بود و محور وحدتشان هم امام خمینی(ره) بودند.

ویژگیهای اخلاقی
شهید هاشمینژاد با تودههای مردم به ویژه قشر محروم و مستضعف رابطه نزدیکی داشت و به یاری آنان میشتافت. وی با سعهصدر، آراء و افکار مخالفان را میشنید و به بحث و مناظره با آنها میپرداخت. همچنین نسبت به مسائل فرهنگی بسیار حسّاس بود و تاریخ اسلام را به خوبی تحلیل میکرد. شجاعت کمنظیر، نظم در کار و وفای به عهد، از دیگر صفات بارز او به شمار میآمد.
تألیف کتاب «مناظره دکتر و پیر»
این شهید والامقام علاوه بر خدمات گرانقدری که به اسلام و پیروزی انقلاب اسلامی انجام داده، در حوزه فرهنگی نیز آثار ارزنده و ماندگاری از او بر جای مانده است که از جمله آنها میتوان به مناظره دکتر و پیر اشاره کرد. ایشان در سنین جوانی که تازه به درجه اجتهاد رسیده بودند، کتاب «مناظره دکتر و پیر» را به صورت رمان با مضمون پاسخگویی به شبهات زندگی جوانان به نگارش در آورد. این کتاب در آن زمان به لحاظ سیاسی همانند بمب ساعتی در کشور عمل میکرد که رژیم پهلوی تا پیروزی انقلاب اسلامی دیگر اجازه انتشار آن را نداد.

شهادت در حزب جمهوری اسلامی
شهید سیدعبدالکریم هاشمینژاد دبیر حزب جمهوری اسلامی در مشهد بود و سرانجام ساعت 7:30 صبح روز هفتم مهرماه سال ۱۳۶۰ مصادف با سالروز شهادت امام جواد(ع) با انفجار انتحاری نارنجک یکی از اعضاء نفوذی سازمان مجاهدین خلق در محل دفتر حزب ترور و پیکر مطهرش پس از تشییع جنازه باشکوه در رواق دارالسلام حرم مطهر علیبنموسیالرضا(ع) به خاک سپرده شد. دفتر حزب واقع در خیابان عشرتآباد است که این خیابان پس از شهادت وی به نام این شهید نامگذاری شده است.