معرفی یکی از عالمان دینی مدفون در حرم مطهر رضوی؛
مرجع تقلیدی که فعالیتهای سیاسی برونمرزی و بینالمللی داشت
خبرگزاری رضوی ـ آزیتا ذکاء؛ آیتﷲ سیدعبدﷲ موسوی شیرازی از مراجع پیشگام در توجه به بحرانهای جهان اسلام به شمار میآیند. این امر از بینش سیاسی ایشان و همچنین عملکرد مناسب وی در حوادث مختلف ایران و جهان اسلام به خوبی نمایان میشود، بطوریکه کمتر واقعهای را در دوران مرجعیّت ایشان در قلمرو جهان اسلام میتوان سراغ گرفت که این عالم بزرگ دینی نسبت به آن واکنشی نشان نداده باشند.
از سلاله پاک شاهچراغ
آیتالله سیدعبدالله موسوی شیرازی از نوادگان امامزاده احمد بن موسی، معروف به شاهچراغ در شب 13 شعبانماه سال 1309 هجریقمری مصادف با 23 اسفندماه سال 1270 شمسی در یکی از محلههای شیراز به دنیا آمد. پدرش آیتالله سیدمحمدطاهر موسوی یکی از فقها و علمای شیراز و مادرش، بیبی علویه از تبار قاضی حسین دزفولی از خاندان خوزستانی بود. وی بعدها به جهت شهرتی که پیدا کرد و به خاطر اینکه متولد شهر شیراز بود، با نام سیدعبدالله شیرازی معروف شد.

آیتالله سیدعبدالله شیرازی در کنار پدر و برادر خویش در نوجوانی و در شهر شیراز
خاندان مبارز
جد ایشان، سیدمحمدعلی از فعالان مشروطیت در تهران و از حامیان فضلالله نوری بود که پس از اعدام شیخ فضلالله نوری به شیراز آمد. پدرش سیدمحمدطاهر نیز در سال 1304 شمسی در مبارزات علیه نفوذ انگلیس در ایران به ویژه جنوب نقش داشت. از اینرو، دولت انگلیس توسط مأمور خود ساکس، او و فرزندش «سید عبدالله» را ۶ ماه به سیوَند روستای باستانی در استان فارس تبعید کرد.
تحصیلات در شیراز و نجفاشرف
سیدعبدالله شیرازی در 7 سالگی به مکتبخانه رفت و روخوانی قرآن، خواندن و نوشتن کتابهای فارسی و ادبیات مرسوم را نزد پدر فراگرفت. سپس در حوزه علمیه زادگاه خود شیراز، به آموختن لغت، صرف، نحو و ادبیات عرب پرداخت و برخی از کتابهای اصول و فقه و نیز منطق و فلسفه را آموخت.
سال 1294 شمسی پس از طی مراحلی از درس خارج در حوزه علمیه شیراز، به منظور درک مراتب عالیه اجتهاد و فقاهت رهسپار نجفاشرف شد و در فقه و فقاهت، ارکان اصول و اجتهاد از محضر آیاتعظام آقاضیاءالدین عراقی، آقاسیدابوالحسن اصفهانی، میرزا محمدحسین نائینی و شیخ محمدحسین اصفهانی بهره برد.
وی مورد عنایت و توجه ویژه اساتید خود به ویژه مرحوم آقا ضياءالدين عراقى قرار گرفت، به طوری كه استادش در حضور شاگردان خود، از وی تعريف كرده و گفته بود: «من، ايشان را براى آينده نزديك نجف اشرف ذخيره کردهام و ايشان اميد علمى آينده من است».
(1).jpg)
بازگشت به شیراز
آیتالله شیرازی در مهاجرت اول خود به نجفاشرف، پس از 13 سال اقامت در این شهر و فراگیری مدارج فقه و اخذ اجازه اجتهاد مطلق از آیتالله آقا ضیاء عراقی، سال 1306 از نجف به شیراز مراجعت کرد. وی پس از ورود به شیراز مدیریت مدرسه خان را به عنوان حوزه مرکزی شیراز بر عهده گرفت و به احیای هر چه بیشتر و بهتر مراتب درسی و جنبههای علمی طلاب، مدارس علمیه و اوضاع دینی مردم مسلمان استان فارس پرداخت. همچنین در جریان قیام نورالله نجفی اصفهانی وی همراه سیدعبدالباقی شیرازی برای هماهنگی با علمای قم جهت مبارزه با سیاستهای ضد دینی رضاشاه، به صورت مخفیانه، راهی قم شد تا با عبدالکریم حائری یزدی مذاکره کند.
حضور در واقعه گوهرشاد
ایشان سال 1314 شمسی که حرکت شوم کشف حجاب رضاخانی آغاز شد، به قصد مبارزه جدی و مذاکره با علمای برجسته مشهد مقدس عازم این شهر شد و با آیاتعظام حاج آقاحسین قمی و حاج سیدیونس اردبیلی دیدار کرد و پیرامون اقدامات ضد اسلامی رژیم همچون كشف حجاب دانشآموزان دخترِ در برخی مدارس تهران و شیراز به مذاکره پرداخت و با همراهی سایر علمای مشهد، مقدمات تحصن عمومی در مسجد گوهرشاد را فراهم کرد.
در نتیجه این نشستها تصمیم گرفته شد برای دفاع از احکام اسلام در برابر سیاستهای استعماری و ضداسلامی رضاخان مقاومت کرده و مبارزه را شروع کنند؛ لذا از همه اقشار جهت تحصن در مسجد گوهرشاد دعوت به عمل آمد. پیامد این تحصن، حادثه خونین مسجد گوهرشاد بود. در این حادثه دهشتناک و ظالمانه، جمعی از علما از جمله آیتالله شیرازی در مردادماه همان سال دستگیر و زندانی شدند.
در پی این رویداد، موج عظیمی از اعتراض و اظهار خشم و نفرت مردم مسلمان علیه رژیم دست نشانده پهلوی شکل گرفت. دامنه اعتراضات به حدی بود که رژیم نتوانست سیاستهای تبهکارانه خودش را در این مقطع تاریخی در قتل علما و یا زندانی طولانی مدت آنها اعمال کند، به همین جهت پس از چندماه بازداشت و حبس علما، آیتالله شیرازی نیز همچون بقیه علما آزاد شد.
.jpg)
آیتالله سیدعبدالله شیرازی پس از دستگیری در رویداد قیام مسجد گوهرشاد در مشهد
عزیمت دوباره به نجف
آیتالله شیرازی پس از آزادی از زندان در چهارمماه آبانماه سال 1314 به شیراز مراجعت کرد. در این دوران که مسأله کشف حجاب به عنوان مأموریت حساب شده رضاخان از سوی دولت استعمارگر انگلیس به صورت گسترده در حال اجرا بود، آیتالله شیرازی به ستوه آمده و چون راهی برای خدمت نیافت، به ناچار در اسفندماه عازم نجفاشرف شد و مبارزات خود را علیه استعمار همچنان ادامه داد.
وی در جریان برکناری رضاخان از قدرت و روی کار آوردن پسرش توسط استعمار انگلیس، به افشاگری پرداخت و رضاخان را که با سپردن امور سیاسی و اقتصادی مملکت به بیگانگان، کشور و ملّت را به مخاطره افکنده بود، مورد تقبیح قرار داد. حمایت از مجاهدات آیتالله سیدابوالقاسم کاشانی، پشتیبانی و همراهی با فدائیان اسلام و محکوم کردن جنایت اعدام حجتالاسلام سیدمجتبی نواب صفوی و یارانش، مخالفت و مبارزه با لایحه ننگین انجمنهای ایالتی و ولایتی، تلگرام شدیداللحن به اسدالله علم نخستوزیر وقت رژیم پهلوی و اعلام ضرورت لغو آن لایحه استعماری، برخورد با رفراندوم ششم بهمنماه سال 1341 محمدرضا پهلوی با صدور اعلامیه و موضعگیری علیه انقلاب به اصطلاح سفید شاه و مردم و... از جمله اقداماتی بود که آیتالله شیرازی در نجف انجام داد.
واکنش به رویدادهای بینالمللی
آیتﷲ شیرازی در دوران حضورش در عراق در برابر حکومتهای عبدالکریم قاسم، عبدالسلام عارف، عبدالرحمن عارف، احمد حسن البکر و جنایتکاران حزب بعث شجاعانه مقاومت کرده و اعلامیهها، نامهها و سخنرانیهای شدیداللحنی ایراد کرد.
به عنوان نمونه، عبدالکریم قاسم قصد داشت جشن کودتایش را در عراق برگزار کند. او به این منظور ۷۰۰ رقاصه روسی را دعوت کرده بود تا از هشتم تا چهاردهم محرم در سراسر عراق جشن برگزار کنند. وقتی این خبر به آیتﷲ شیرازی رسید ایشان حرکت اعتراضی وسیعی انجام دادند و تلگرافهای متعددی به عبدالکریم قاسم زدند تا در نتیجه این کار در شهرهای زیارتی لغو شد.
همچنین در دوران اقامتش در مشهد و در دوره حکومت بعث در عراق، تلگرافهای شدیداللحنی به صدام حسین تکریتی ارسال کرد و ضمن محکوم کردن کشتار علما و مردم عراق، به عذاب و عاقبت شوم اعمالش هشدار دادند.

اقامت در مشهد به درخواست علما
رژیم بعثی عراق سال 1354 شمسی علما و طلاب ایرانی را از این کشور اخراج کرد و وی هم راهی ایران شد. با ارتحال آيتﷲ ميلانى و در اوجگیری مبارزات انقلاب، آیتﷲ شیرازی به درخواست علما و فضلاى خراسان به مشهد هجرت کرد و تصمیم گرفت تا براى هميشه در جوار حضرت رضا(ع) بماند. ایشان از بدو ورود به این شهر به عنوان یکی از مراجعتقلید فعال و شجاع و پرتحرک، در کنار روشنگریهای سیاسی و اجتماعی بر علیه رژیم پهلوی، فعالیتهای علمی خود را برقرار کرد و به تدریس درس خارج فقه، تربیت شاگردان برجسته و پاسخگویی به سوالات مردم اهتمام فوقالعادهای ورزید. بیت ایشان محل رفت و آمد انقلابیون بود و این عالم ربّانی در مناسبتها و حوادث مختلف اعلامیه صادر میکرد و تا اواخر عمر فعال بود.
ملجأ و پناه انقلابیون در مشهد
ایشان در بحبوحه انقلاب ملجأ و پناه انقلابیون در مشهد بودند و منزل وی نیز پایگاه مخالفت با شاه و رژیم بود. ساواک در گزارشهای خود با اعتراف به موقعیت برتر و نفوذ اجتماعی آیتالله شیرازی، به طور ضمنی به نقش برجسته او در مشهد تصریح کرده که البته این جایگاه با گسترش دامنههای انقلاب اسلامی به صورت آشکاری بر همگان مشخص شد. لذا مراقبت از منزل آیتالله شیرازی و شناسایی مراجعهکنندگان در دستور کار دستگاه امنیتی قرار گرفت و انبوهی از گزارشهای روزانه در مورد فعالیتهای آیتالله شیرازی تهیه شد.
.jpeg)
خطر صدام برای منطقه
وی 10 سال پایانی عمر خود را در مشهد گذراند و مشغول تدریس علوم دینی و تربیت شاگردان بود و پس از پیروزی انقلاب ایران از حامیان آن محسوب میشد و در زمینه جنگ هشت ساله عراق علیه ایران معتقد بود که خطر وجود صدام در عراق نه تنها به نابودی این کشور میانجامد بلکه هیچگونه ثبات و امنیتی در منطقه وجود نخواهد داشت. ایشان برای تشویق رزمندگان، خودش نیز در جبههها حضور پیدا میکرد.
خدمات اجتماعی در عراق و ایران
آیتالله شیرازی، علاوه بر تدریس و تربیت صدها شاگرد فرهیخته و مجتهد در فقه و اصول در حوزههای علمیه شیراز و نجفاشرف به اقداماتی در راستای پیشبرد اهداف اسلام و انقلاب اسلامی پرداخت. خدمات عامالمنفعه وی در نجف شامل مدرسه علمیه آیتاللهالعظمی شیرازی، کتابخانه عمومی آیتاللهالعظمی شیرازی، منازل مسکونی جهت طلاب علوم دینی مهاجر، حسینیه آیتاللهالعظمی شیرازی در کوفه، مشارکت در تأسیس مساجد، حسینیهها، کتابخانههای عمومی، مدارس علمیه و مراکز اسلامی در نقاط مختلف کشور عراق و... میشود.
همچنین ایشان در ایران خدمات ارزندهای انجام دادند که از جمله آنها میتوان به تعمیر و بازسازی مدرسه علمیه خان در شیراز، حسینیه آیتاللهالعظمی شیرازی، مرکز درمانی آیتاللهالعظمی شیرازی، بیمارستان آیتاللهالعظمی شیرازی معروف به بیمارستان امالبنین(ع)، کتابخانه عمومی آیتاللهالعظمی شیرازی، مجتمع مسکونی آیتاللهالعظمی شیرازی، درمانگاه حضرت رقیه(ع) در مشهد مقدس، همکاری و کمک به تأسیس تعداد زیادی از مساجد و حسینیهها و مدارس علمیه در سراسر کشور و احداث تعداد زیادی منازل مسکونی برای شهرهای زلزلهزده شهرستان طبس، قائن، خوزستان و... اشاره کرد.
.jpg)
مدفون در نزدیکی قبر حضرت
سرانجام آن فقیه عالیقدر پنجم مهرماه سال 1363 شمسی دعوت حق را لبیک گفت. از ساعات اولیه صبح جمعه ششم مهرماه دهها هزار تن از مردم مشهد و دیگر شهرهای کشور که برای شرکت در مراسم تشییع به این شهر آمده بودند به سوی بیت او حرکت کردند.
مراسم تشییع این مرجع تشیّع با حضور نمایندگان امام خمینی(ره) و مراجع معظم تقلید و علمای بلاد مختلف برگزار و پیکر مطهرش در نزدیک به قبر مطهر امام هشتم(ع) در رواق توحیدخانه به خاک سپرده شد.
مجالس بزرگداشت ایشان در کشورهای اسلامی مانند پاکستان، سوریه، عمان، عربستان و کشورهای خلیج و در کشورهای غیراسلامی مانند هندوستان، انگلستان، آمریکا، آلمان، کانادا، استرالیا، اسپانیا، ایتالیا، تانزانیا، کنیا و ماداگاسکار برگزار شد.
از سلاله پاک شاهچراغ
آیتالله سیدعبدالله موسوی شیرازی از نوادگان امامزاده احمد بن موسی، معروف به شاهچراغ در شب 13 شعبانماه سال 1309 هجریقمری مصادف با 23 اسفندماه سال 1270 شمسی در یکی از محلههای شیراز به دنیا آمد. پدرش آیتالله سیدمحمدطاهر موسوی یکی از فقها و علمای شیراز و مادرش، بیبی علویه از تبار قاضی حسین دزفولی از خاندان خوزستانی بود. وی بعدها به جهت شهرتی که پیدا کرد و به خاطر اینکه متولد شهر شیراز بود، با نام سیدعبدالله شیرازی معروف شد.

آیتالله سیدعبدالله شیرازی در کنار پدر و برادر خویش در نوجوانی و در شهر شیراز
خاندان مبارز
جد ایشان، سیدمحمدعلی از فعالان مشروطیت در تهران و از حامیان فضلالله نوری بود که پس از اعدام شیخ فضلالله نوری به شیراز آمد. پدرش سیدمحمدطاهر نیز در سال 1304 شمسی در مبارزات علیه نفوذ انگلیس در ایران به ویژه جنوب نقش داشت. از اینرو، دولت انگلیس توسط مأمور خود ساکس، او و فرزندش «سید عبدالله» را ۶ ماه به سیوَند روستای باستانی در استان فارس تبعید کرد.
تحصیلات در شیراز و نجفاشرف
سیدعبدالله شیرازی در 7 سالگی به مکتبخانه رفت و روخوانی قرآن، خواندن و نوشتن کتابهای فارسی و ادبیات مرسوم را نزد پدر فراگرفت. سپس در حوزه علمیه زادگاه خود شیراز، به آموختن لغت، صرف، نحو و ادبیات عرب پرداخت و برخی از کتابهای اصول و فقه و نیز منطق و فلسفه را آموخت.
سال 1294 شمسی پس از طی مراحلی از درس خارج در حوزه علمیه شیراز، به منظور درک مراتب عالیه اجتهاد و فقاهت رهسپار نجفاشرف شد و در فقه و فقاهت، ارکان اصول و اجتهاد از محضر آیاتعظام آقاضیاءالدین عراقی، آقاسیدابوالحسن اصفهانی، میرزا محمدحسین نائینی و شیخ محمدحسین اصفهانی بهره برد.
وی مورد عنایت و توجه ویژه اساتید خود به ویژه مرحوم آقا ضياءالدين عراقى قرار گرفت، به طوری كه استادش در حضور شاگردان خود، از وی تعريف كرده و گفته بود: «من، ايشان را براى آينده نزديك نجف اشرف ذخيره کردهام و ايشان اميد علمى آينده من است».
(1).jpg)
بازگشت به شیراز
آیتالله شیرازی در مهاجرت اول خود به نجفاشرف، پس از 13 سال اقامت در این شهر و فراگیری مدارج فقه و اخذ اجازه اجتهاد مطلق از آیتالله آقا ضیاء عراقی، سال 1306 از نجف به شیراز مراجعت کرد. وی پس از ورود به شیراز مدیریت مدرسه خان را به عنوان حوزه مرکزی شیراز بر عهده گرفت و به احیای هر چه بیشتر و بهتر مراتب درسی و جنبههای علمی طلاب، مدارس علمیه و اوضاع دینی مردم مسلمان استان فارس پرداخت. همچنین در جریان قیام نورالله نجفی اصفهانی وی همراه سیدعبدالباقی شیرازی برای هماهنگی با علمای قم جهت مبارزه با سیاستهای ضد دینی رضاشاه، به صورت مخفیانه، راهی قم شد تا با عبدالکریم حائری یزدی مذاکره کند.
حضور در واقعه گوهرشاد
ایشان سال 1314 شمسی که حرکت شوم کشف حجاب رضاخانی آغاز شد، به قصد مبارزه جدی و مذاکره با علمای برجسته مشهد مقدس عازم این شهر شد و با آیاتعظام حاج آقاحسین قمی و حاج سیدیونس اردبیلی دیدار کرد و پیرامون اقدامات ضد اسلامی رژیم همچون كشف حجاب دانشآموزان دخترِ در برخی مدارس تهران و شیراز به مذاکره پرداخت و با همراهی سایر علمای مشهد، مقدمات تحصن عمومی در مسجد گوهرشاد را فراهم کرد.
در نتیجه این نشستها تصمیم گرفته شد برای دفاع از احکام اسلام در برابر سیاستهای استعماری و ضداسلامی رضاخان مقاومت کرده و مبارزه را شروع کنند؛ لذا از همه اقشار جهت تحصن در مسجد گوهرشاد دعوت به عمل آمد. پیامد این تحصن، حادثه خونین مسجد گوهرشاد بود. در این حادثه دهشتناک و ظالمانه، جمعی از علما از جمله آیتالله شیرازی در مردادماه همان سال دستگیر و زندانی شدند.
در پی این رویداد، موج عظیمی از اعتراض و اظهار خشم و نفرت مردم مسلمان علیه رژیم دست نشانده پهلوی شکل گرفت. دامنه اعتراضات به حدی بود که رژیم نتوانست سیاستهای تبهکارانه خودش را در این مقطع تاریخی در قتل علما و یا زندانی طولانی مدت آنها اعمال کند، به همین جهت پس از چندماه بازداشت و حبس علما، آیتالله شیرازی نیز همچون بقیه علما آزاد شد.
.jpg)
آیتالله سیدعبدالله شیرازی پس از دستگیری در رویداد قیام مسجد گوهرشاد در مشهد
عزیمت دوباره به نجف
آیتالله شیرازی پس از آزادی از زندان در چهارمماه آبانماه سال 1314 به شیراز مراجعت کرد. در این دوران که مسأله کشف حجاب به عنوان مأموریت حساب شده رضاخان از سوی دولت استعمارگر انگلیس به صورت گسترده در حال اجرا بود، آیتالله شیرازی به ستوه آمده و چون راهی برای خدمت نیافت، به ناچار در اسفندماه عازم نجفاشرف شد و مبارزات خود را علیه استعمار همچنان ادامه داد.
وی در جریان برکناری رضاخان از قدرت و روی کار آوردن پسرش توسط استعمار انگلیس، به افشاگری پرداخت و رضاخان را که با سپردن امور سیاسی و اقتصادی مملکت به بیگانگان، کشور و ملّت را به مخاطره افکنده بود، مورد تقبیح قرار داد. حمایت از مجاهدات آیتالله سیدابوالقاسم کاشانی، پشتیبانی و همراهی با فدائیان اسلام و محکوم کردن جنایت اعدام حجتالاسلام سیدمجتبی نواب صفوی و یارانش، مخالفت و مبارزه با لایحه ننگین انجمنهای ایالتی و ولایتی، تلگرام شدیداللحن به اسدالله علم نخستوزیر وقت رژیم پهلوی و اعلام ضرورت لغو آن لایحه استعماری، برخورد با رفراندوم ششم بهمنماه سال 1341 محمدرضا پهلوی با صدور اعلامیه و موضعگیری علیه انقلاب به اصطلاح سفید شاه و مردم و... از جمله اقداماتی بود که آیتالله شیرازی در نجف انجام داد.
واکنش به رویدادهای بینالمللی
آیتﷲ شیرازی در دوران حضورش در عراق در برابر حکومتهای عبدالکریم قاسم، عبدالسلام عارف، عبدالرحمن عارف، احمد حسن البکر و جنایتکاران حزب بعث شجاعانه مقاومت کرده و اعلامیهها، نامهها و سخنرانیهای شدیداللحنی ایراد کرد.
به عنوان نمونه، عبدالکریم قاسم قصد داشت جشن کودتایش را در عراق برگزار کند. او به این منظور ۷۰۰ رقاصه روسی را دعوت کرده بود تا از هشتم تا چهاردهم محرم در سراسر عراق جشن برگزار کنند. وقتی این خبر به آیتﷲ شیرازی رسید ایشان حرکت اعتراضی وسیعی انجام دادند و تلگرافهای متعددی به عبدالکریم قاسم زدند تا در نتیجه این کار در شهرهای زیارتی لغو شد.
همچنین در دوران اقامتش در مشهد و در دوره حکومت بعث در عراق، تلگرافهای شدیداللحنی به صدام حسین تکریتی ارسال کرد و ضمن محکوم کردن کشتار علما و مردم عراق، به عذاب و عاقبت شوم اعمالش هشدار دادند.

اقامت در مشهد به درخواست علما
رژیم بعثی عراق سال 1354 شمسی علما و طلاب ایرانی را از این کشور اخراج کرد و وی هم راهی ایران شد. با ارتحال آيتﷲ ميلانى و در اوجگیری مبارزات انقلاب، آیتﷲ شیرازی به درخواست علما و فضلاى خراسان به مشهد هجرت کرد و تصمیم گرفت تا براى هميشه در جوار حضرت رضا(ع) بماند. ایشان از بدو ورود به این شهر به عنوان یکی از مراجعتقلید فعال و شجاع و پرتحرک، در کنار روشنگریهای سیاسی و اجتماعی بر علیه رژیم پهلوی، فعالیتهای علمی خود را برقرار کرد و به تدریس درس خارج فقه، تربیت شاگردان برجسته و پاسخگویی به سوالات مردم اهتمام فوقالعادهای ورزید. بیت ایشان محل رفت و آمد انقلابیون بود و این عالم ربّانی در مناسبتها و حوادث مختلف اعلامیه صادر میکرد و تا اواخر عمر فعال بود.
ملجأ و پناه انقلابیون در مشهد
ایشان در بحبوحه انقلاب ملجأ و پناه انقلابیون در مشهد بودند و منزل وی نیز پایگاه مخالفت با شاه و رژیم بود. ساواک در گزارشهای خود با اعتراف به موقعیت برتر و نفوذ اجتماعی آیتالله شیرازی، به طور ضمنی به نقش برجسته او در مشهد تصریح کرده که البته این جایگاه با گسترش دامنههای انقلاب اسلامی به صورت آشکاری بر همگان مشخص شد. لذا مراقبت از منزل آیتالله شیرازی و شناسایی مراجعهکنندگان در دستور کار دستگاه امنیتی قرار گرفت و انبوهی از گزارشهای روزانه در مورد فعالیتهای آیتالله شیرازی تهیه شد.
.jpeg)
خطر صدام برای منطقه
وی 10 سال پایانی عمر خود را در مشهد گذراند و مشغول تدریس علوم دینی و تربیت شاگردان بود و پس از پیروزی انقلاب ایران از حامیان آن محسوب میشد و در زمینه جنگ هشت ساله عراق علیه ایران معتقد بود که خطر وجود صدام در عراق نه تنها به نابودی این کشور میانجامد بلکه هیچگونه ثبات و امنیتی در منطقه وجود نخواهد داشت. ایشان برای تشویق رزمندگان، خودش نیز در جبههها حضور پیدا میکرد.
خدمات اجتماعی در عراق و ایران
آیتالله شیرازی، علاوه بر تدریس و تربیت صدها شاگرد فرهیخته و مجتهد در فقه و اصول در حوزههای علمیه شیراز و نجفاشرف به اقداماتی در راستای پیشبرد اهداف اسلام و انقلاب اسلامی پرداخت. خدمات عامالمنفعه وی در نجف شامل مدرسه علمیه آیتاللهالعظمی شیرازی، کتابخانه عمومی آیتاللهالعظمی شیرازی، منازل مسکونی جهت طلاب علوم دینی مهاجر، حسینیه آیتاللهالعظمی شیرازی در کوفه، مشارکت در تأسیس مساجد، حسینیهها، کتابخانههای عمومی، مدارس علمیه و مراکز اسلامی در نقاط مختلف کشور عراق و... میشود.
همچنین ایشان در ایران خدمات ارزندهای انجام دادند که از جمله آنها میتوان به تعمیر و بازسازی مدرسه علمیه خان در شیراز، حسینیه آیتاللهالعظمی شیرازی، مرکز درمانی آیتاللهالعظمی شیرازی، بیمارستان آیتاللهالعظمی شیرازی معروف به بیمارستان امالبنین(ع)، کتابخانه عمومی آیتاللهالعظمی شیرازی، مجتمع مسکونی آیتاللهالعظمی شیرازی، درمانگاه حضرت رقیه(ع) در مشهد مقدس، همکاری و کمک به تأسیس تعداد زیادی از مساجد و حسینیهها و مدارس علمیه در سراسر کشور و احداث تعداد زیادی منازل مسکونی برای شهرهای زلزلهزده شهرستان طبس، قائن، خوزستان و... اشاره کرد.
.jpg)
مدفون در نزدیکی قبر حضرت
سرانجام آن فقیه عالیقدر پنجم مهرماه سال 1363 شمسی دعوت حق را لبیک گفت. از ساعات اولیه صبح جمعه ششم مهرماه دهها هزار تن از مردم مشهد و دیگر شهرهای کشور که برای شرکت در مراسم تشییع به این شهر آمده بودند به سوی بیت او حرکت کردند.
مراسم تشییع این مرجع تشیّع با حضور نمایندگان امام خمینی(ره) و مراجع معظم تقلید و علمای بلاد مختلف برگزار و پیکر مطهرش در نزدیک به قبر مطهر امام هشتم(ع) در رواق توحیدخانه به خاک سپرده شد.
مجالس بزرگداشت ایشان در کشورهای اسلامی مانند پاکستان، سوریه، عمان، عربستان و کشورهای خلیج و در کشورهای غیراسلامی مانند هندوستان، انگلستان، آمریکا، آلمان، کانادا، استرالیا، اسپانیا، ایتالیا، تانزانیا، کنیا و ماداگاسکار برگزار شد.