۰
تاریخ انتشار
شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ساعت ۰۶:۴۰
معرفی یکی از شهدای مدفون در حرم مطهر رضوی؛

شهید تدیّن؛ «روحانی مردمی» و مرد ایمان و عمل

شهید تدیّن؛ «روحانی مردمی» و مرد ایمان و عمل
خبرگزاری رضوی ـ آزیتا ذکاء؛ تكبّر نداشت، هميشه با جوان‌ها بود و مي‌گفت: «من با جوان‌ها احساس جواني مي‌كنم، ولي وقتي با پيرمردها هستم هر كس جايي از بدنش درد مي‌كند، احساس كسالت به من دست مي‌دهد».
شهید کاظم تدیّن غلامزاده روحانی مردمی و محبوب بود و خدمات شایانی به اسلام و قرآن کرد. در آستانه شهادت این معلم شهید قرار داریم که خبرگزاری رضوی درصدد برآمد این هفته، در  معرفی یکی از مشاهیر مدفون در حرم مطهر رضوی، گزارشی از وی تهیه کرده که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید. 



روحانی‌زاده
کاظم تدیّن غلامزاده دومين فرزند خانواده بود که یکم فروردین‌ماه سال ۱۳۰۳ در مشهدمقدس چشم به جهان گشود. تا کلاس ششم ابتدایی را در مدارس رسمی خواند و پس از آن با تشویق پدر در حدود سال ۱۳۱۵ مشغول تحصیل علوم دینی شد. مقدمات را نزد پدر آموخت و بعد وارد مدرسه علمیه نوِّاب شد.
در پانزده سالگی مانند پدرش که در کسوت روحانیت شغل آزاد هم داشت، برای امرار معاش خود به کار کفاشی روی آورد. در بيست‌وچهارمين بهارِ عمرش تشکیل خانواده داد و حاصل اين ازدواج پنج فرزند به نام‌های فاطمه، زهرا، مرضيه، محمدعلي و محمد است.
 
مبارزه در کنار آیت‌الله خامنه‌ای
در مبارزات مردمی علیه رژیم ستم‌شاهی، با رهبر معظم انقلاب اسلامی همکاری داشت و در منزل خود، به‌ صورت مخفیانه برخی از جلسات را برپا می‌کرد؛ همچنین از این محل به ‌عنوان مدرسه‌ دینی جهت آشنایی جوانان با حقایق اسلام بهره می‌برد که به ‌همین دلیل، توسط ساواک دستگیر شد.


 
تأسیس مدرسه
بعد از کودتای ۱۳۳۲ که فعالیت گروه‌ها و فرقه‌ها به ویژه حزب توده و بهائیت افزایش یافت، متدینان مشهد بر آن شدند که اقدام به پرورش نیروهای متعهد کنند. او نیز که اعتقاد داشت حکومت امام زمان(عج) نیازمند مدیرانی متعهد و متخصص است، به این گروه پیوست و در تأسیس بیشتر مدارس دینی مشهد به صورت مستقیم یا غیرمستقیم مشارکت داشت.
وی علاوه بر همکاری با بزرگانی همچون مرحوم عابدزاده و آستانه‌پرست، خود نیز اقدام به راه‌اندازی چند مدرسه در مناطق مختلف مشهد کرد. مدرسه جعفریه در خیابان آزادی، ابوریحان در خیابان بهشتی، عفتیه در بلوار فاطمیه کنونی، مدرسه‌ای در خیابان گاراژدارها (که اکنون به اسم شهید تدین معروف شده است)، ابوسعید در خیابان جنت، جهان دانش در خیابان خواجه‌ربیع، مدرسه علمیه طرقدر، دبیرستان ادب در احمدآباد و… از جمله این مدارس است.


 
خانه‌ای که مدرسه دخترها شد

آن زمان، اگر دخترها حجاب داشتند جرئت مدرسه  رفتن نداشته و اصلا راهشان نمی دادند. شهید تدین قبل از انقلاب تصمیم گرفت خانه را به مدرسه ای برای دخترها تبدیل کند تا این گروه از دخترها هم درس بخوانند؛ اولین شاگردها هم دختران خودش بودند. مدتی گذشت و گوش به گوش رسید و کم کم خانواده های مذهبی محله تصمیم گرفتند دخترهایشان را به خانه او بفرستند تا درس بخوانند. حتی خانواده های مذهبی و مبارز آن زمان مثل خانواده های آیت الله فلسفی، آیت الله میلانی و دخترهای شهید هاشمی نژاد در این خانه درس خواندند.
خانه  شهید درست شبیه مدرسه شده بود، تا  جایی  که کم کم شمار دانش آموزان زیاد و زیادتر شد و به  مرور زمان، تعداد دانش آموزان دختر به 400  نفر رسید. با اینکه خانه‌اش، اتاق زیاد داشت، فضا برای حضور دخترها کم بود. بنابراین با همسرش تصمیم گرفتند خانواده‌ در یک اتاق زندگی کنند تا دخترهای بیشتری بتوانند برای درس خواندن به خانه او بیایند.
پس از چندی ساواک به این مدرسه مظنون شد و مدتی آن را تعطیل کرد. بار دیگر وی را در سال ۱۳۵۴ به مدت ۴ روز زندانی کردند تا مدرسه را تعطیل کند، اما او با ترفندی، مانع از این کار شد.


 
زن خواننده‌ای که معلم قرآن شد
یک نفر به شهید تدین گفت که خانمی وضع مالی مناسبی ندارد و از سر ِ نداری خوانندگی می‌کند. وی روزی این زن را دید و با او صحبت کرد و از او خواست تا به خانه‌اش برود و در قبال نوشتن اسم و ثبت نام دخترهایی که وارد مدرسه می شوند، همین پول خوانندگی را دریافت کند. روزهای اولی که می آمد هم او حس غریبگی داشت و  برای دخترها هم که او را با سر و وضعی متفاوت می دیدند، غریبه بود.
اما هیچ وقت شهید تدین تفاوتی میان آنها قائل نشد و حتی جوری رفتار نکرد که آن زن معذب شود. همیشه به دخترانش می گفت: «این خانم و همه دخترهای این شهر حتی آن هایی که حجاب‌شان با شما تفاوت دارد، بچه های این شهر هستند. جوری حرف نزنید که دلشان بشکند». مدتی که از آمدن آن خانم گذشت، کم کم ظاهرش تغییر کرد تا جایی  که او اکنون یکی از معلمان خوب و برجسته قرآن در مشهد است.
 

 
ایجاد اردوگاه برای دانش‌آموزان

زمانی که اردوهای دانش‌آموزی به صورت مختلط و در شمال کشور برگزار می‌شد، برای مقابله با این سیاست، اردوگاهی را در اطراف مشهد ایجاد کرد و دانش‌آموزان مدارس دینی را به آن محل می‌برد. در برنامه‌های این اردوها، خود او طراح و مجری بود که در کنار ورزش و تفریح، آموزش قرآن و قرائت و احکام نماز جماعت گنجانده می‌شد.
یکی از جلوه‌های جدی فعالیت‌های او آموزش، تدریس و تعلیم قرآن به نوجوانان و جوانان بود که از نخستین سال‌های شروع فعالیت خود تا آخرین روزهای حیات متعهد به انجام آن بود. در این راه شیوه‌ای جدید به کار می‌بست که بین طلاب جوان به شیوه تدین مشهور شده بود.
روزهای تعطیل برنامه‌ریزی می‌کرد و بچه‌های قرآنی را خارج از شهر به اردو می‌برد. از لحظه‌ دور هم جمع شدن تا به محل اردو رسیدن و تا وقتی که می‌خواستند برگردند، یک برنامه‌ آموزشی منظم و غیرمستقیم داشت. مثلا وقتی برمی‌گشتند نیم ساعت وقت می‌داد تا دانش‌آموزان دو کار خوب که از صبح یاد گرفتند را نوشته و بخوانند. هر کس کارش تکراری نبود جایزه می‌گرفت.


 
انجمن تعلیمات دینی
مجموعه تفریحی کوهسنگی مسجد ندارد، از طریق رایزنی با یکی از ثروتمندان، مسجدی را برای آن تأسیس کرد. یکی دیگر از مساجدی که وی در تأسیس و اداره آن نقش جدی داشته، مسجد «الجواد(ع)» در خیابان دانشگاه است که از سال ۱۳۵۲ شروع به فعالیت کرده است. آیت‌الله سیدجعفر سیدان را امام جماعت این مسجد قرار داد و با کمک جوانان همین مسجد «انجمن تعلیمات دینی» را در مرداد ۱۳۵۸ تاسیس کرد. این انجمن، همان مجموعه‌ای است که پیش از این، در سال ۱۳۴۱ توسط ساواک تعطیل شده بود.


 
حضور در جبهه
عشق و علاقه‌ خاصی که به جبهه داشت موجب شد برای دفاع از ارزش‌های اسلامی و انقلابی و همچنین دفع تجاوز دشمن عازم مناطق جنگی شود. حضورش در جبهه‌ها قوت قلب رزمندگان بود و دل‌های آن‌ها را به یاد و نام خدا منور می‌ساخت، زمانی هم که در پشت جبهه حضور داشت در جهت آشنایی بیش از پیش جوانان با احکام و مسائل دینی تلاش می‌کرد. همواره توصیه می‌کرد که امیدتان به خدا باشد و از راه اسلام و خدا دور نشوید.


 
دفن در حرم رضوی

حجت‌الاسلام کاظم تدین‌ غلامزاده‌‌ سرانجام 27 دی‌ماه سال 1363 در سن  60 سالگی بر اثر انفجار مین در جبهه جنوب به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش در بلوک 60 بهشت ثامن‌الائمه(ع) صحن آزادی به خاک سپرده شد.
مراسم تشييع وی فوق‌العاده بود. علما و بزرگان شهر، حتی بعضي از افرادي كه شايد اعتقادي به جبهه و جنگ نداشتند به احترام شخصيت او آمده و تحت تأثير قرار گرفته بودند. همچنین مراسم بزرگداشت ايشان، نزديك به چهل روز ادامه داشت. همه معتقد بودند، شهادت مزد زحماتي بود كه صادقانه براي رضاي خدا كشيده بود و شهادت بهترين هديه‌‌ خدا به ايشان بود.
https://www.razavi.news/vdccp0qsp2bqxx8.ala2.html
razavi.news/vdccp0qsp2bqxx8.ala2.html
کد مطلب ۱۰۴۰۵۵
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما