معرفی پدر شهیدان غفوریشعرباف مدفون در حرم مطهر رضوی؛
جلسه قرآنی«بیتشهدا»با قدمت یک قرن در مشهد
خبرگزاری رضوی ـ آزیتا ذکاء؛ از کوچه پس کوچههای محله باغ نادری، منزل شهیدان غفوری را پرس و جو میکنم، به سمت کوچه شهید خوراکیان راهنمایی میشوم. از کوچکترین فرد این محله گرفته تا مسنترین، همه و همه منزل شهیدان غفوری را میشناسند و با اشاره دست، راه منزل آنها را نشانم میدهند.
کوچههایی باریک و تودرتو با دیوارهای ترک برداشته که نشان از قدمت این محله دارد، زمانی که پدر شهیدان غفوری زنده بود هر شب جمعه جلسات قرآن و تفسیر به راه بود و علاوه بر پیرمردهای محل، شخصیتهای مملکتی و دولتی و همچنین قاریان و اساتید مطرح از شهرستانها و استانهای دیگر زمانی که به مشهد میآمدند، در جلسه محمدتقی غفوری شعرباف (پدر شهیدان غفوری شعرباف) حضور پیدا میکردند.
بزرگ شده کوچه شور
چند قرن پیش، مشهد معبری بهنام «شور» داشت که از محله سرشور فعلی آغاز و پس از عبور از شرق حرم به محله نوغان میپیوست. این معبر راستهبازار اصلی شهر بود که در انتها به سمت پایینخیابان هم منشعب میشد. ازاینرو، محل فعلی کوچه شهید نوابصفوی 2 انتهای شور بود که در بازار آن بیشتر مشاغل پرسروصدا و جنسهای ارزان پیدا میشد. این کوچه از دوره صفویه بعد از فوت شیخمحمد کارندهی، عارفی که کارش پارهدوزی بود، به کوچه پیر پالاندوز معروف شد. حسین غفوری شَعرباف برادر سه شهید در اینباره به خبرنگار خبرگزاری رضوی چنین میگوید: «پدربزرگم محمد غفوری شَعرباف نوجوانی 16 و 17 ساله بود که از زادگاهش یزد برای زیارت امام رضا(ع) به مشهد میآید و حسب ارادت به حضرت برای همیشه در این شهر میماند که محل زندگیاش در کوچه شور قرار داشت. او هنر اصیل یزد را در مشهد پیشه خود کرده و دستگاه و شاگرد میگیرد و به شغل شَعربافی مشغول میشود. در این شهر ازدواج کرده و صاحب یک فرزند دختر و شش پسر میشود که فرزند دوم او پدرم به نام محمدتقی بود که در سال 1298 شمسی در محله «شور» به دنیا آمده و در جوار حضرت بزرگ میشود».
.jpg)
ازدواج در اواخر دهه 20
محمدتقی غفوری شَعرباف مسیر پدر را در هنر شَعربافی دنبال نکرده و در نوجوانی به شغل عطاری روی میآورد. حسین غفوری شَعرباف فرزند ارشد او در اینباره بیان میکند: «پدرم در همان محله پدری به شغل عطاری اشتغال داشت و در اواخر دهه 1320 با دخترعمه خود به نام کبری اخلاقی ازدواج میکند که حاصل ازدواج آنها 4 فرزند دختر و 4 پسر بوده که من پسر بزرگ آنها هستم و سه برادر کوچکم نیز در جنگ تحمیلی به شهادت رسیدند».
جلسه قرآنی با پیشینه یک قرن
حدود یک قرن پیش جلسهای در مشهد هر شب هفته در منزل یکی از اعضای جلسه و جمعه شبها بصورت ثابت در منزل مرحوم کربلایی محمد غفوری شَعرباف (پدر بزرگ شهیدان غفوری) برگزار میشد. آقای غفوری در توضیح بیشتر میافزاید: «سال ۱۳۴۱ پدربزرگم پس از چند دهه خدمت به کلاموحی به رحمت خدا رفت و پیکر او در باغ رضوان حرم مطهر رضوی آرام گرفت. پس از او، پدرم عهدهدار جلسه شد و با انتقال آن به کوچه شهید خوراکیان واقع در پشت باغ نادری ادامه دهنده راه پدرش شد.
خدمت پدرم به قرآن همزمان با بحبوحه انقلاب و هشت سال دفاع مقدس تقارن یافت که منزلش را سنگر و مأمن امن رزمندگان قرار داد و جوانان و نوجوانان جلسه قرآنش فدایی انقلاب شدند که از جمله طلایهداران این رزمندگان، برادرانم حمیدرضا، مجیدرضا و وحید بودند و همچنین احمد ساجدی، داماد خانواده نیز توفیق شهادت را به دست آورد. در نوروز سال ۱۳۶۹ رهبر معظم انقلاب با حضور در این محفل قرآنی با خانواده شهیدان و اعضای جلسه دیدار داشتند».
.jpg)
جعبه قرآنی؛ یادگاری یک قرن جلسه
تمامی افرادی که از قدیمالایام در این جلسه حضور پیدا میکردند به رحمت خدا رفتهاند ولی یک یادگاری که یاد آن روزگاران را زنده میکند جعبه قرآنی محقری است که سادگی و کوچکی آن نشان از بیآلایشی مردم آن روزگاران دارد این جعبه هم اکنون پس از یک سده خدمت به این جلسه، همچنان تجدید خاطره آن روزگار را میکند. برادر شهیدان غفوری شَعرباف در شرح بیشتر ادامه میدهد: «قدیم در طول هفته جلسه قرآن به صورت سیار در منزل یکی از اعضای جلسه برگزار میشد، پیرمردی حامل این جعبه قرآن بود و آن را از جلسهای به جلسه دیگر میبرد که اکنون این جلسه بصورت ثابت، جمعه شبها در منزل شهیدان برگزار میشود.
این محفل قرآنی که به نام جلسه قرآن تجویدی معروف بود طی این سالها اساتید متعددی داشت که پس از استاد تجویدی بزرگ و فرزندش، مدتی نیز استادان باقرپور، حسین مؤمنیان و حسن غفوری شعرباف بودند و هماکنون بیش از 50 سال دکتر محمدصادق علمی، عضو هئیت مدیره جامعه قاریان قرآن مشهد استاد این جلسه است».

جلسه قرآنی بدون تعطیلی طی یک قرن
پس از فوت حاج محمدتقی غفوری شَعرباف تاکنون، جلسه قرآن به همت اعضای خانواده، فرزندان، نوهها و نتیجهها هر روز رونق بیشتری داشته و یاد و خاطره گذشتگان و شهدای این جلسه زنده نگه داشته میشود که برادر شهیدان غفوری شَعرباف در اینباره یادآور میشود: «بعد پدرم هر جمعه شب، به همت داماد بزرگ خانواده حاج علی معدولیت چراغ این جلسه باسابقه بدون هیچ تعطیلی روشن مانده و هر هفته میزبان اساتید، قاریان بینالمللی و علاقهمندان از هر قشر با سنین مختلف میباشد. اکنون این جلسه به نام جلسه قرائت و تفسیر قرآن بیتالشهدا در بین اساتید و قاریان قرآن مشهد شناخته میشود».
10 سال توفیق خادمی حضرت
پدر شهیدان غفوری شَعرباف یک دهه توفیق خدمت در بخش فراشان حرم مطهر رضوی را داشت که پسر ارشدش در اینباره میگوید: «پدر شهیدان شریعتینژاد که خودش خادم حرم بود یک روز به پدرم پیشنهاد کرد، برای خادمی اقدام کند اما پدرم با اینکه سنش بالای 60 سال بود و احتمال میداد که برای خادمی پذیرفته نشود، ولی درخواست خدمتش را به مرحوم آقای طبسی داد؛ ایشان با درخواست پدرم موافقت کرده و او از سال 1365 به مدت 10 سال توفیق خدمت در کشیک ششم بخش فراشان را پیدا کرد. من بعد از درگذشت پدرم علاوه بر خدمت خودم در بخش دربانان، روز خدمتی پدرم را هم میرفتم و اکنون نیز فقط خدمت پدرم را در بخش فراشان میروم».

مدفون در صحن آزادی
پس از پیروزی کشورمان در جنگ با عراق دیری نپایید که روح مرحوم پدر شهیدان غفوری به جمع فرزندان شهیدش پیوست. آقای غفوری شَعرباف میگوید: «پدرم پس از سالها پشتیبانی و حمایت بیدریغ از نظام و تحمل یک دوره بیماری، عاقبت در سن 77 سالگی به رحمت خدا رفت و پیکرش در کنار برادران و داماد خانواده در بلوک 115 صحن آزادی به خاک سپرده شد.
.JPG)
مزار شهدای خانواده در حرم
قبر مرحوم محمدتقی غفوری شَعرباف در کنار فرزندان و داماد شهیدش واقع شده است. دو پسر و داماد خانواده در دیماه سال 1365 به شهادت رسیدند که شرح آن را از پسر ارشد خانواده میشنویم: «وحید پسر چهارم و اولین شهید خانواده بود که آبانماه سال 1363 در سن 16 سالگی و در عملیات میمک به شهادت رسید. حمیدرضا هم پسر دوم و دومین شهید خانواده بود که به عنوان تخریبچی و غواص، چهارم دیماه سال 1365 در عملیات کربلای 4 توفیق شهادت یافت. مجیدرضا پسر سوم خانواده نیز پس از 10 روز از شهادت حمیدرضا با شلیک خمپاره دشمن به محل مقر نیروها در خرمشهر شهید شد. 9 روز بعد از شهادت سه برادرم، احمد ساجدی دومین داماد خانواده هم به جمع شهدای خانواده پیوست که مزار همه آنها در بلوک 115 صحن آزادی واقع شده، فقط مزار وحید با کمی فاصله در بلوک 37 قرار دارد».
کوچههایی باریک و تودرتو با دیوارهای ترک برداشته که نشان از قدمت این محله دارد، زمانی که پدر شهیدان غفوری زنده بود هر شب جمعه جلسات قرآن و تفسیر به راه بود و علاوه بر پیرمردهای محل، شخصیتهای مملکتی و دولتی و همچنین قاریان و اساتید مطرح از شهرستانها و استانهای دیگر زمانی که به مشهد میآمدند، در جلسه محمدتقی غفوری شعرباف (پدر شهیدان غفوری شعرباف) حضور پیدا میکردند.
بزرگ شده کوچه شور
چند قرن پیش، مشهد معبری بهنام «شور» داشت که از محله سرشور فعلی آغاز و پس از عبور از شرق حرم به محله نوغان میپیوست. این معبر راستهبازار اصلی شهر بود که در انتها به سمت پایینخیابان هم منشعب میشد. ازاینرو، محل فعلی کوچه شهید نوابصفوی 2 انتهای شور بود که در بازار آن بیشتر مشاغل پرسروصدا و جنسهای ارزان پیدا میشد. این کوچه از دوره صفویه بعد از فوت شیخمحمد کارندهی، عارفی که کارش پارهدوزی بود، به کوچه پیر پالاندوز معروف شد. حسین غفوری شَعرباف برادر سه شهید در اینباره به خبرنگار خبرگزاری رضوی چنین میگوید: «پدربزرگم محمد غفوری شَعرباف نوجوانی 16 و 17 ساله بود که از زادگاهش یزد برای زیارت امام رضا(ع) به مشهد میآید و حسب ارادت به حضرت برای همیشه در این شهر میماند که محل زندگیاش در کوچه شور قرار داشت. او هنر اصیل یزد را در مشهد پیشه خود کرده و دستگاه و شاگرد میگیرد و به شغل شَعربافی مشغول میشود. در این شهر ازدواج کرده و صاحب یک فرزند دختر و شش پسر میشود که فرزند دوم او پدرم به نام محمدتقی بود که در سال 1298 شمسی در محله «شور» به دنیا آمده و در جوار حضرت بزرگ میشود».
.jpg)
ازدواج در اواخر دهه 20
محمدتقی غفوری شَعرباف مسیر پدر را در هنر شَعربافی دنبال نکرده و در نوجوانی به شغل عطاری روی میآورد. حسین غفوری شَعرباف فرزند ارشد او در اینباره بیان میکند: «پدرم در همان محله پدری به شغل عطاری اشتغال داشت و در اواخر دهه 1320 با دخترعمه خود به نام کبری اخلاقی ازدواج میکند که حاصل ازدواج آنها 4 فرزند دختر و 4 پسر بوده که من پسر بزرگ آنها هستم و سه برادر کوچکم نیز در جنگ تحمیلی به شهادت رسیدند».
جلسه قرآنی با پیشینه یک قرن
حدود یک قرن پیش جلسهای در مشهد هر شب هفته در منزل یکی از اعضای جلسه و جمعه شبها بصورت ثابت در منزل مرحوم کربلایی محمد غفوری شَعرباف (پدر بزرگ شهیدان غفوری) برگزار میشد. آقای غفوری در توضیح بیشتر میافزاید: «سال ۱۳۴۱ پدربزرگم پس از چند دهه خدمت به کلاموحی به رحمت خدا رفت و پیکر او در باغ رضوان حرم مطهر رضوی آرام گرفت. پس از او، پدرم عهدهدار جلسه شد و با انتقال آن به کوچه شهید خوراکیان واقع در پشت باغ نادری ادامه دهنده راه پدرش شد.
خدمت پدرم به قرآن همزمان با بحبوحه انقلاب و هشت سال دفاع مقدس تقارن یافت که منزلش را سنگر و مأمن امن رزمندگان قرار داد و جوانان و نوجوانان جلسه قرآنش فدایی انقلاب شدند که از جمله طلایهداران این رزمندگان، برادرانم حمیدرضا، مجیدرضا و وحید بودند و همچنین احمد ساجدی، داماد خانواده نیز توفیق شهادت را به دست آورد. در نوروز سال ۱۳۶۹ رهبر معظم انقلاب با حضور در این محفل قرآنی با خانواده شهیدان و اعضای جلسه دیدار داشتند».
.jpg)
جعبه قرآنی؛ یادگاری یک قرن جلسه
تمامی افرادی که از قدیمالایام در این جلسه حضور پیدا میکردند به رحمت خدا رفتهاند ولی یک یادگاری که یاد آن روزگاران را زنده میکند جعبه قرآنی محقری است که سادگی و کوچکی آن نشان از بیآلایشی مردم آن روزگاران دارد این جعبه هم اکنون پس از یک سده خدمت به این جلسه، همچنان تجدید خاطره آن روزگار را میکند. برادر شهیدان غفوری شَعرباف در شرح بیشتر ادامه میدهد: «قدیم در طول هفته جلسه قرآن به صورت سیار در منزل یکی از اعضای جلسه برگزار میشد، پیرمردی حامل این جعبه قرآن بود و آن را از جلسهای به جلسه دیگر میبرد که اکنون این جلسه بصورت ثابت، جمعه شبها در منزل شهیدان برگزار میشود.
این محفل قرآنی که به نام جلسه قرآن تجویدی معروف بود طی این سالها اساتید متعددی داشت که پس از استاد تجویدی بزرگ و فرزندش، مدتی نیز استادان باقرپور، حسین مؤمنیان و حسن غفوری شعرباف بودند و هماکنون بیش از 50 سال دکتر محمدصادق علمی، عضو هئیت مدیره جامعه قاریان قرآن مشهد استاد این جلسه است».

جلسه قرآنی بدون تعطیلی طی یک قرن
پس از فوت حاج محمدتقی غفوری شَعرباف تاکنون، جلسه قرآن به همت اعضای خانواده، فرزندان، نوهها و نتیجهها هر روز رونق بیشتری داشته و یاد و خاطره گذشتگان و شهدای این جلسه زنده نگه داشته میشود که برادر شهیدان غفوری شَعرباف در اینباره یادآور میشود: «بعد پدرم هر جمعه شب، به همت داماد بزرگ خانواده حاج علی معدولیت چراغ این جلسه باسابقه بدون هیچ تعطیلی روشن مانده و هر هفته میزبان اساتید، قاریان بینالمللی و علاقهمندان از هر قشر با سنین مختلف میباشد. اکنون این جلسه به نام جلسه قرائت و تفسیر قرآن بیتالشهدا در بین اساتید و قاریان قرآن مشهد شناخته میشود».
10 سال توفیق خادمی حضرت
پدر شهیدان غفوری شَعرباف یک دهه توفیق خدمت در بخش فراشان حرم مطهر رضوی را داشت که پسر ارشدش در اینباره میگوید: «پدر شهیدان شریعتینژاد که خودش خادم حرم بود یک روز به پدرم پیشنهاد کرد، برای خادمی اقدام کند اما پدرم با اینکه سنش بالای 60 سال بود و احتمال میداد که برای خادمی پذیرفته نشود، ولی درخواست خدمتش را به مرحوم آقای طبسی داد؛ ایشان با درخواست پدرم موافقت کرده و او از سال 1365 به مدت 10 سال توفیق خدمت در کشیک ششم بخش فراشان را پیدا کرد. من بعد از درگذشت پدرم علاوه بر خدمت خودم در بخش دربانان، روز خدمتی پدرم را هم میرفتم و اکنون نیز فقط خدمت پدرم را در بخش فراشان میروم».

مدفون در صحن آزادی
پس از پیروزی کشورمان در جنگ با عراق دیری نپایید که روح مرحوم پدر شهیدان غفوری به جمع فرزندان شهیدش پیوست. آقای غفوری شَعرباف میگوید: «پدرم پس از سالها پشتیبانی و حمایت بیدریغ از نظام و تحمل یک دوره بیماری، عاقبت در سن 77 سالگی به رحمت خدا رفت و پیکرش در کنار برادران و داماد خانواده در بلوک 115 صحن آزادی به خاک سپرده شد.
مزار شهدای خانواده در حرم
قبر مرحوم محمدتقی غفوری شَعرباف در کنار فرزندان و داماد شهیدش واقع شده است. دو پسر و داماد خانواده در دیماه سال 1365 به شهادت رسیدند که شرح آن را از پسر ارشد خانواده میشنویم: «وحید پسر چهارم و اولین شهید خانواده بود که آبانماه سال 1363 در سن 16 سالگی و در عملیات میمک به شهادت رسید. حمیدرضا هم پسر دوم و دومین شهید خانواده بود که به عنوان تخریبچی و غواص، چهارم دیماه سال 1365 در عملیات کربلای 4 توفیق شهادت یافت. مجیدرضا پسر سوم خانواده نیز پس از 10 روز از شهادت حمیدرضا با شلیک خمپاره دشمن به محل مقر نیروها در خرمشهر شهید شد. 9 روز بعد از شهادت سه برادرم، احمد ساجدی دومین داماد خانواده هم به جمع شهدای خانواده پیوست که مزار همه آنها در بلوک 115 صحن آزادی واقع شده، فقط مزار وحید با کمی فاصله در بلوک 37 قرار دارد».