خرگزاری رضوی بررسی کرد؛
تلاش عربستان برای کسب حمایت چین در پی ناکامی از اتکاء به آمریکا
خبرگزاری رضوی. بیانیه های مشترک نشست کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و چین که در آن مواضعی نسبت به جمهوری اسلامی ایران اتخاذ شده با واکنش های گسترده ای در کشور همراه بود.
در جریان سفر رئیس جمهور چین به عربستان، علاوه بر ملاقات های دوجانبه میان مقامات ریاض و پکن، سه نشست قابل توجه دیگر هم به میزبانی سعودی برگزار گردید. غیر از چهل و سمین اجلاس سران شورای همکاری خلیج(فارس) اولین نشست مشترک شورای همکاری خلیج(فارس) و چین و دیگری نشست مشترک کشورهای عربی و چین که هر دو به میزبانی ریاض برگزار گردید. هر کدام از این برنامه ها با بیانیه های پایانی همراه بود که حاوی انعکاس مواضع طرفین در موضوعات مورد علاقه بود که طیف گسترده ای از مسائل را در برمی گرفت. اما در این میان توصیه ها و تعریض های مندرج در بیانیه های مذکور به ایران بیش از تمامی موارد دیگر به بحث های زیادی در رابطه با مناسبت ایران و چین و نگاه منطقه با منطقه غرب آسیا دامن زد.
بالغ بر دو دهه است که چین توانسته است با اتخاد سیاست توسعه همه جانبه اقتصادی و برجسته سازی مزیت های مالی و فناورانه خود، به دومین اقتصاد دنیا بعد از آمریکا تبدیل شود و بسیاری از ناظران معتقدند چین را باید هم اکنون نیز قدرت برتر جهان به شمار آورد چرا که زیرساخت های تازه احداث شده چین در مقایسه با زیرساخت های مستهلک آمریکا، پکن را در موقعیت بهتری قرار می دهد و پیشگامی و جنبش زیادی برای این کشور فراهم کرده است.
چین نزدیک به یک دهه است از کلان پروژه جهانی خود با نام یک جاده-یک کمربند موسوم به راه ابریشم نوین، رونمایی کرده است که نگاه های زیادی را به خود معطوف داشته و تأثیر قابل توجهی بر روابط بین الملل در آسیا گذاشته است به گونه ای که جاگیری کشورهای متعددی در آسیای میانه را در پی داشته است.
توسعه شگفت آور چین که به گفته مقامات این کشور توانسته است به گرسنگی و فقر فراگیر در این کشور پهناور با بیش از یک میلیارد جمعیت پایان دهد، الگوی تازه ای از توسعه ملی و رفتار بین المللی را در آسیا و خاورمیانه ترویج می کند.
شدت یافتن جنگ اقتصادی میان ایالات متحده و چین در دوره ریاست جمهوری ترامپ و افزایش تنش ها بر سر تایوان در دوره کنونی حضور بایدن در کاخ سفید، میزان دغدغه واشنگتن را از توسعه و قدرت یافتن پکن نشان می دهد و مقامات آمریکایی فارغ از حزب حاکم را به برنامه ریزی و قادام واداشته است.
از نگاه بسیاری از تحلیلگران برجسته بین المللی، خروج آمریکا از منطقه خاورمیانه و بطور مشخص عراق و افغانستان، مقدمه آمادگی و بازیابی توان ایالات متحده برای مقابله و مهار چین ارزیابی می شود. در این میان کشورهای عربی به خصوص دولت های عرب حاشیه خلیج فارس به عنوان متحدان و شرکای قدیمی کاخ سفید که در دوره ترامپ سرمایه گذاری سنگینی در همراهی با سیاست های او به عمل آوردند با تغییر رویکرد واشنگتن در دوره کنونی حضور بایدن ضربه بزرگی دریافت کردند و به اشکال گوناگون ناخشنودی خود را نشان دادند.
بعد از موج عادی سازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی که بعد از خروج ترامپ از کاخ سفید به رهبری تل آویو ادامه و گسترش یافت؛ بهبود مناسبات با قدرت شرق یعنی چین گام دیگری است که کشورهای عربی برای جبران خلاء امنیت و ثبات برداشته اند تا تزلزل آمریکا در حمایت از خود را با این مدل جبران کنند. آنان با ارائه امتیازاتی به چین خواستار حمایت این دولت از مواضع شان در برابر ایران شدند که پکن نیز با ابراز نوعی همدلی، بصورت محتاطانه کلیاتی از لزوم پایندی به قوانین بین المللی را و همکاری و گفتگو در منطقه برای رفع مشکلات را مطرح نمود.
کشورهای عربی به عنوان متحدان راهبردی آمریکا، به چین واحد (الحاق تایوان)، اعتراف کردند که دستاورد مهمی از ناحیه شرکای سرخورده آمریکا برای پکن به شمار می رود و چین هم مطابق منافع ملی خود و منفعت سیاسی و اقتصادی از برخی مواضع آنان حمایت نمود.
سفر رئیسجمهور چین به ریاض و تبدیل گفتوگوی دوجانبه به گفتوگوی بلوک عربی و چین، برای غربیها و بهویژه آمریکا بسیار گزنده بود، توافقات نسبتاً گسترده - ۳۴ قرارداد - اقتصادی بین این دولتها، وضع واشنگتن در عرصه بینالملل را نشان داد.
اما در این رابطه وزیر خارجه عربستان سعودی با بیان اینکه گفتوگو با چین به عنوان دومین اقتصاد جهان مسئله بسیار مهمی است، گفت این کشور خواهان از بین بردن نقاط ضعف توافق هسته ای با ایران است. با این وجود سفیر چین در عربستان سعودی با تاریخی خواندن سفر رئیسجمهور این کشور به ریاض تصریح کرد که سه نشست برگزار شده علیه هیچ کشوری در منطقه نبود.
از نگاه برخی تحلیلگران یکی از مهمترین تفاوتهای سیاستگذاری غربی با مدل شرقی آن در جهان، ارزشگذاری و مداخلهجویی در امور داخلی کشورهاست. در حالی که شرقیها از متحد خود، تنها انتظار حفظ ثبات در داخل کشور و تامین منافع در محیط خارجی را دارند. شیوهی برخورد چین و روسیه با کشورهای عربی حوزه خلیجفارس نیز دقیقاً بر همین اصول مبتنی شده است. چین از کشورهای عربی میخواهد تا در مجامع بینالمللی در تضاد مستقیم با منافع پکن قرار نگیرند و در مبادلات اقتصادی، اژدهای زرد را شریک راهبردی خود ببینند.
در مقابل، پایتختهای عربی هم خلاء اتحاد خود با آمریکا را به وسیلهی چین پُر میکنند و به شراکت اقتصادی با کشوری ادامه میدهند که هیچ انتقادی از نظام سیاسیشان ندارد. رئیسجمهور چین طی سفرش به ریاض، با مقامات همه کشورها از عراق و لبنان گرفته تا مصر و سودان، گفتوگو کرد و سعی داشت تا از توانهای اقتصادی همه، از نفت گرفته تا کشاورزی استفاده کند. این نگاه صرفاً اقتصادی از سوی پکن به متحدانش، به این کشور اجازه میدهد تا بسیار راحت با متحدان آمریکا معامله کرده و آنها را به سوی خود جذب کند.
در جریان سفر رئیس جمهور چین به عربستان، علاوه بر ملاقات های دوجانبه میان مقامات ریاض و پکن، سه نشست قابل توجه دیگر هم به میزبانی سعودی برگزار گردید. غیر از چهل و سمین اجلاس سران شورای همکاری خلیج(فارس) اولین نشست مشترک شورای همکاری خلیج(فارس) و چین و دیگری نشست مشترک کشورهای عربی و چین که هر دو به میزبانی ریاض برگزار گردید. هر کدام از این برنامه ها با بیانیه های پایانی همراه بود که حاوی انعکاس مواضع طرفین در موضوعات مورد علاقه بود که طیف گسترده ای از مسائل را در برمی گرفت. اما در این میان توصیه ها و تعریض های مندرج در بیانیه های مذکور به ایران بیش از تمامی موارد دیگر به بحث های زیادی در رابطه با مناسبت ایران و چین و نگاه منطقه با منطقه غرب آسیا دامن زد.
بالغ بر دو دهه است که چین توانسته است با اتخاد سیاست توسعه همه جانبه اقتصادی و برجسته سازی مزیت های مالی و فناورانه خود، به دومین اقتصاد دنیا بعد از آمریکا تبدیل شود و بسیاری از ناظران معتقدند چین را باید هم اکنون نیز قدرت برتر جهان به شمار آورد چرا که زیرساخت های تازه احداث شده چین در مقایسه با زیرساخت های مستهلک آمریکا، پکن را در موقعیت بهتری قرار می دهد و پیشگامی و جنبش زیادی برای این کشور فراهم کرده است.
چین نزدیک به یک دهه است از کلان پروژه جهانی خود با نام یک جاده-یک کمربند موسوم به راه ابریشم نوین، رونمایی کرده است که نگاه های زیادی را به خود معطوف داشته و تأثیر قابل توجهی بر روابط بین الملل در آسیا گذاشته است به گونه ای که جاگیری کشورهای متعددی در آسیای میانه را در پی داشته است.
توسعه شگفت آور چین که به گفته مقامات این کشور توانسته است به گرسنگی و فقر فراگیر در این کشور پهناور با بیش از یک میلیارد
شدت یافتن جنگ اقتصادی میان ایالات متحده و چین در دوره ریاست جمهوری ترامپ و افزایش تنش ها بر سر تایوان در دوره کنونی حضور بایدن در کاخ سفید، میزان دغدغه واشنگتن را از توسعه و قدرت یافتن پکن نشان می دهد و مقامات آمریکایی فارغ از حزب حاکم را به برنامه ریزی و قادام واداشته است.
از نگاه بسیاری از تحلیلگران برجسته بین المللی، خروج آمریکا از منطقه خاورمیانه و بطور مشخص عراق و افغانستان، مقدمه آمادگی و بازیابی توان ایالات متحده برای مقابله و مهار چین ارزیابی می شود. در این میان کشورهای عربی به خصوص دولت های عرب حاشیه خلیج فارس به عنوان متحدان و شرکای قدیمی کاخ سفید که در دوره ترامپ سرمایه گذاری سنگینی در همراهی با سیاست های او به عمل آوردند با تغییر رویکرد واشنگتن در دوره کنونی حضور بایدن ضربه بزرگی دریافت کردند و به اشکال گوناگون ناخشنودی خود را نشان دادند.
بعد از موج عادی سازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی که بعد از خروج ترامپ از کاخ سفید به رهبری تل آویو ادامه و گسترش یافت؛ بهبود مناسبات با قدرت شرق یعنی چین گام دیگری است که کشورهای عربی برای جبران خلاء امنیت و ثبات برداشته اند تا تزلزل آمریکا در حمایت از خود را با این مدل جبران کنند. آنان با ارائه امتیازاتی به چین خواستار حمایت این دولت از مواضع شان در برابر ایران شدند که پکن نیز با ابراز نوعی همدلی، بصورت محتاطانه کلیاتی از لزوم پایندی به قوانین بین المللی را و همکاری و گفتگو در منطقه برای رفع مشکلات را مطرح نمود.
کشورهای عربی به عنوان متحدان راهبردی آمریکا، به چین واحد (الحاق تایوان)، اعتراف کردند که دستاورد مهمی از ناحیه شرکای سرخورده آمریکا برای پکن به شمار می رود و چین هم مطابق منافع ملی خود و منفعت سیاسی و اقتصادی از برخی مواضع آنان حمایت نمود.
سفر
اما در این رابطه وزیر خارجه عربستان سعودی با بیان اینکه گفتوگو با چین به عنوان دومین اقتصاد جهان مسئله بسیار مهمی است، گفت این کشور خواهان از بین بردن نقاط ضعف توافق هسته ای با ایران است. با این وجود سفیر چین در عربستان سعودی با تاریخی خواندن سفر رئیسجمهور این کشور به ریاض تصریح کرد که سه نشست برگزار شده علیه هیچ کشوری در منطقه نبود.
از نگاه برخی تحلیلگران یکی از مهمترین تفاوتهای سیاستگذاری غربی با مدل شرقی آن در جهان، ارزشگذاری و مداخلهجویی در امور داخلی کشورهاست. در حالی که شرقیها از متحد خود، تنها انتظار حفظ ثبات در داخل کشور و تامین منافع در محیط خارجی را دارند. شیوهی برخورد چین و روسیه با کشورهای عربی حوزه خلیجفارس نیز دقیقاً بر همین اصول مبتنی شده است. چین از کشورهای عربی میخواهد تا در مجامع بینالمللی در تضاد مستقیم با منافع پکن قرار نگیرند و در مبادلات اقتصادی، اژدهای زرد را شریک راهبردی خود ببینند.
در مقابل، پایتختهای عربی هم خلاء اتحاد خود با آمریکا را به وسیلهی چین پُر میکنند و به شراکت اقتصادی با کشوری ادامه میدهند که هیچ انتقادی از نظام سیاسیشان ندارد. رئیسجمهور چین طی سفرش به ریاض، با مقامات همه کشورها از عراق و لبنان گرفته تا مصر و سودان، گفتوگو کرد و سعی داشت تا از توانهای اقتصادی همه، از نفت گرفته تا کشاورزی استفاده کند. این نگاه صرفاً اقتصادی از سوی پکن به متحدانش، به این کشور اجازه میدهد تا بسیار راحت با متحدان آمریکا معامله کرده و آنها را به سوی خود جذب کند.