خبرگزاری رضوی- الهام اسماعیلی؛ بسيج انقلاب اسلامي ايران بيش از آنکه داراي سازمان رزمي مشخص باشد، داراي يک فرهنگ و تفکر است که شالوده اصلي آن را تشکيل ميدهد.
فرهنگ بسیجی به عنوان یك خرده فرهنگ است و عناصر معنوی فرهنگ آن مورد توجه می باشد و میزان حضور فرهنگ بسیجی در جامعه به نوع سیاست گذاری فرهنگی، اجتماعی جامعه بر می گردد.
اگر بخواهیم به مفهوم بسیج در حوزه اجتماعی بپردازیم، هدایت مردم و امکانات آنان در جهت ایجاد تحول مثبت در ارکان جامعه است که این نقش موثر در نابودی طاغوت و رژیم شاه، حضور در جهاد و کمک به روستاها در ابتدای انقلاب، رویارویی در مقابل تجاوز گسترده رژیم عراق در جنگ تحمیلی، و حمایت از اصول و مبانی جمهوری اسلامی در صحنه های مشارکت های اجتماعی مانند انتخابات و راهپیمایی ها مصداق پیدا کرد.
حضرت امام(ره) حتی ضرورت تشکیل بسیج بیست میلیونی را برای دفاع از کشور، و بسیج صد میلیونی جهانی را برای دفاع از اسلام گوشزد کرده اند. بنابراین، اگر بسیج را با امت اسلام و متن مردم یکی محسوب کنیم، از حقیقت دور نشده ایم. حضرت امام (ره)می فرمایند: اگر مردم نبودند، نمی توانستید این جنگ را اداره بکنید، این شک ندارد. مردم اداره کردند؛ یعنی این سپاه، مردمند؛ این بسیجی ها، مردمند؛ ارتش هم امروز، مردم است.
در واقع بسيج از دو بعد اساسي ميتواند در جهتدهي به سبك زندگي مسلماني در ايران مؤثر باشد و اگر ظرفيتهاي آن به كار گرفته شود، ميتواند در تغيير رفتار نسلهاي كشور مؤثر افتد، همانگونه كه در جنگ، تفكر بسيجي طنينانداز شد و چشم طمع دشمنان را از كشور دور كرد، اين الگو ميتواند در سبك زندگي اجتماعي وارد شود. اول سبك زندگي بسيجيان است كه ميتوان ايرادات جزيي آن را اصلاح كرد و به عنوان پيشگامان تغيير سبك زندگي در جامعه معرفي شود.
برخي از شاخصهاي زيست مسلماني اكنون در بسيج وجود دارد و ميتوان با برجسته كردن آنان و معرفي به جامعه به آن كمك كرد. به طور مثال در تمدن غربي زندگي مردم امري خصوصي است و همه كار ميكنند تا زندگي خصوصي بهتري داشته باشند.
بسيجيان دو زندگي دارند؛ يكي زندگي خصوصي و دوم زندگي اجتماعي، يعني همه وقت آنان صرف كار شخصي و زندگي خصوصي نميشود، بلكه ساعاتي را به زندگي اجتماعي- فرهنگي ميپردازند. بنابراين تقويت زندگي اجتماعي آنان ميتواند تأثيرگذاري بر حوزه اجتماع را رهنمون شود و زنجيره زندگي خصوصي كه عبارت است از كار براي خوردن و خوردن براي كار كردن كه نهايتا به مصرفگرايي منجر ميشود را پاره كند. داشتن زندگي دو بعدي مادي و معنوي جزو سيره بسيجيان است كه معرفي درست آن نيز ميتواند تمدن اسلامي را از غلبه بعد مادي نجات دهد. مزد نخواستن از فعاليتهاي اجتماعي و فرهنگي ميتواند به توليد و پويايي فرهنگ ايثار در جامعه كمك كند.
اخلاص عمل،ساده زیستی، کم توقعی، باور به اینکه ما می توانیم ، استقلال خواهی در برابر سلطه جویی مستکبرین بخشی از خصوصیات برجسته فرهنگ بسیجی است. در واقع یک انسان مخلص خداجو که هر چه غیر خداست را به کنار می گذارد تا بتواند در مسیر رسیدن به خدا به بندگان خدا خدمت خالصانه ارائه کند. این نوع تلقی از زندگی و خدمت به دیگران جوهر « تفکر بسیج » را تشکیل می دهد که می تواند جامعه انسانی را متحول سازد.
خلاصه آنکه در فرهنگ بسیجی تکیهگاه بسیج فقط خداوند است و در تفکر بسیجی نه به مادیات و وسایل و داشتههای خود؛ بلکه تنها به خدای خود میبالد. در فرهنگ مقاومت که محصول تفکر بسیجی است ؛ بسیج با اتکاء به قدرت لایزال خدا و اراده حاصل از ایمان، خواب راحت از دیدگان ابرقدرت های جهانی؛ می رباید و در عمل نشان می دهد که می توان با اتکاء به فرهنگ مقاومت و ایثار از حداقل امکانات موجود، بیشترین بهره برداری را داشت و حماسه هایی را آفرید که در تصور دیگران نمی گنجد.
انقلاب اسلامی الگویی برای جهانیان است و ما باید تلاش کنیم تا سبک زندگی اسلامی ایرانی را نیز ترویج دهیم و فرهنگ بسیج و بسیجی نشر دهنده این سبک زندگی متعالی است و باید خود را بدان مزین کنیم.
با توجه به اینكه بسیجی توانایی ها و انرژی كسب نموده در گذشته را در طول انقلاب اسلامی و در راستای جنگ و بازسازی كشور صرف نموده است، از این رو در دوره جدید انرژی جدیدی را نیاز دارد تا دوباره به صحنه تبادل فرهنگی وارد گردد.