۰
تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۳۶
یادداشت؛

ترور طلبه ها در بستر جنگ روایت ها

ترور طلبه ها در بستر جنگ روایت ها
خبرگزاری رضوی- غلامرضا بنی اسدی؛ به معرکه مانند شده است، جنگِ روایت ها. هر جریان بلکه هر فرد، برداشت خود را از ماجرای تروریستی حرم، به عنوان یک " روایت کامل" بیان می کند. قبل از آن که رسانه های رسمی بخواهند به شرح ماجرا ورود کنند، شبه رسانه ها میدان را غبار آلود می کنند. رسانه های آن ور آبی، آب را به آسیاب خود می بینند. رسانه شفاهی هم که به تعداد زبان ها و دهان ها فعال است.
نمی خواهم به بازخوانی گفته های آنان بپردازم بلکه بر آنم تا روایت خود را داشته باشم نه از ماجرا که از قهرمانان شهید ماجرا در برداشت اول و از طلبه و نهاد روحانیت در نگاه دوم. این سه روحانی به گواه خبر هایی که بعد از حادثه رسانه ای شد، از فعالان فرهنگی- اجتماعی حاشیه مشهد بودند. یعنی سربازان خط مقدم مبارزه با فقر و تحریف و خرافه. معلوم است که چه کسانی از حضور روشنگر آنان زیان می دیدند که دانسته و آگاهانه به دنبال حذف آنان باشند. قصد گمانه زنی و نیت خوانی ندارم اما وقتی سه نفر که در یک میدان فعالند، همزمان هدف قرار می گیرند، نمی تواند بی ارتباط به حوزه فعالیت شان باشد.
اینان مجاهدان عرصه تبیین فرهنگی بودند چیزی که اهل ظلمت و تکفیر از آن هراسان اند. می دانند که اگر آفتاب حق بتابد کسی به تاریکی و تباهی آنان جز برای مقابله رو به رو نخواهد شد پس می آیند تا با ناامن کردن جبهه روشنگری برای خود زمان بخرند. قطعا با تلاش مقامات امنیتی زوایای موضوع چنان روشن خواهد شد که گزاره های تاریک و ناصواب ارائه شده از اعتبار بیفتد تا آن زمان اما باید ماجرا را از طریق رسانه های صاحب هویت و شناسنامه دار پیگیر بود تا به دام پهن شده رسانه ای طراحان ترور نیفتیم.
دیگر نگاهی که تاکید دارم حتما به عنوان یک "روایت" بیان کنم، زیست طلبگی است. چیزی که بسیاری از مردم نه تنها از آن بی خبرند که همین بی خبری بستری برای تولید اخبار دروغ می شود. فضای مجازی و به ویژه توئیتر که مثلا فضایی نخبگانی تر دارد، پر است از گزاره های صد درصد غلط. همین هم افراد را به اشتباه برداشت می اندازد. وقتی صغرا و کبرای موضوع اشتباه بود، نتیجه هم قطعا نمی تواند درست باشد. لذا به صراحت باید گفت که نهاد روحانیت یک نهاد مردم پایه است. تا سال های اخیر هم سهمی در بودجه نداشت. هزینه حوزه ها و تربیت طلاب را خود مردم مومن با وجوهات شرعیه می پرداختند. هنوز هم پایه اصلی و بخش اعظم هزینه ها از این طریق تهیه می شود. هیچ کدام از مراجع معظم تقلید که متکفل امور حوزه هستند هیچ سهمی در بودجه عمومی ندارند. به دیگر عبارت، آنچه می گویند "خوردند و بردند" یک دروغ آشکار است که هیچ بهره ای از واقعیت ندارد. اگر چنین بود باید روحانیان هم بالانشین می بودند در شهر و از امکاناتی در سطح متوسط بهره می بردند اما وقتی اکثریت قریب به اتفاق شان در حاشیه شهر زندگی می کنند و از حد اقل ها هم محروم اند یعنی فضا سازی علیه آنان دروغی دشمن ساخته است.
به جرات و مستند به میزان شهریه های دریافتی طلاب می توان گفت که سقف دریافتی یک روحانی به یک سوم حداقل دستمزدی که قانون کار برای 1401 تعیین کرده است هم نمی رسد. این را حتما توجه داشته باشیم که اینان زاهدانه تر از هر گروه دیگر زندگی می کنند. بی آنکه اختیاری داشته باشند، مسئول شمرده می شوند و مظلومانه باید به ازای همه کمکاری های مسئولان پاسخ گو باشند. فحش بخورند و لبخند بزنند. کتک بخورند و آخ نگویند. کارآجین به شهادت برسند و ناله هم نکنند. باری، جنگ روایت هاست. ما هم باید روایت درست را ارائه کنیم. من قسم می خورم این روایت از مجاهدان فعال در حاشیه شهر و زندگی طلاب درست و صادق است، همین!
https://www.razavi.news/vdciyzav.t1a352bcct.html
razavi.news/vdciyzav.t1a352bcct.html
کد مطلب ۸۹۱۴۷
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما