به مناسبت وفات حضرت خدیجه کبری؛
امالمومنین تفسیر زیبای فداکاری در راه محمد(ص)/ "خدیجه " شمع فروزان شبهای رسالت بود
زهرا مرادوند: دهمین روز از ماه رمضان ساعات اندوهناکی لست که لحظات آن برای زهرای اطهر(س) آمیخته با غم فراق شده و منزل وحی، در کمال بُهت، کوچ بانوی خورشید را به سوگ نشسته تا امابیها طعم بیمادری را بچشد...
در این روز بود که ستاره وجود خدیجهی کبری در زمین خاموش شد تا در بهشت برین و در جوار پیامبر مهر و مهربانی، درخششی جاودانه یابد.
خدیجه(س)، نه یک زن و نه یک واژه که مکتب تمام نمایی از دفاع از ساحت پیغمبر و دین اسلام بود که حضورش، یعنی کاشانه ایمان در تنگنای دوران جهالت و حال؛ پروازش، تلخترین حقیقتی است که زهرای اطهر(س) به خود میبیند و این داغ بزرگ گلوی عالم را تا قيامت خواهد فشرد.
نخستین بانوی لبیک گوی رسالت بود و الههی کرامت و آبروی نجابت؛ همان بانوی بزرگی که نخستین ایمان آورنده به اسلام بود و همراز پیامبر ختمی مرتبت؛ از همین روست که مادر امالبیها شد و شایسته سروری زنان بهشت...
همانطور که پیامبر (ص)، فرموده :"برترين زنان اهل بهشت، چهار نفرند: خديجه دُخت خُوَيلِد و فاطمه دُخت محمّد و مريم دُخت عمران و آسيه دخت مُزاحم، همسر فرعون."[الخصال: ص ۲۰۶ ح ۲۲]
در چنین روزی بود که تمام تاریخ، کوچ بانوی آفتابی خانه وحی را به سوگ نشست و خاموشی شعله امید رسول خدا را در دل خود به تصویر کشید.
همانگونه که استواری درخت را از میوه شیرین آن می توان شناخت پس، معنای خدیجه را باید از زلالی نهاد زهرا(س) به تماشا نشست.
خدبجه(س)؛ نه فقط همسر و هم سِرِّ رسول خدا بلکه بزرگ بانوی رنج و صبر و دعا بود؛ او نه تنها مادر یگانه دخت نبی(س)، بلکه چراغ روشن شبهای رسالت پیامبر بود که بقچهی محبت وجودش را تا غار حرا میبرد تا گاهِ نیایش پیغمبر را شاهد باشد و همراه تنهایی او.
کسی که با تمام داراییاش، انیس تهی دستیِ دین و مونس بیمانندِ محمد امین(ص) بود و چه سوزناک است که پیامبر اکرم فرمودند:"مثل خديجه پيدا نخواهد شد. خديجه در آن هنگام كه مردم مرا تكذيب كردند، مرا تصديق نمود، و مرا با ثروت خود براى پيشرفت دين خدا يارى نمود. خدا به من دستور داد خديجه را به قصر زمرّدى كه در بهشت دارد و هيچ رنج و زحمتى در آن نيست بشارت دهم."[بحار الأنوار : ج۴۳ ، ص۱۳۱]
در توصیف صدف وجودی خدیجه(س) همان بس که گوهری چون فاطمه از دامان او متولد شد و محمدامین(ص) با تکیه بر حمایتهای همهجانبه او بود که بر قلّهی رسالت نشست.
بی شک، درک کهکشان عظیمی همچون رسول خدا(ص)، نیازمند وجودی اقیانوسپیشه چون خدیجه(س) بود تا وسعت نور پیغمبر را در آینهی پاک حضورش، به انعکاس بگذارد.
از حجم مهر و فداکاری خديجه عليها السلام که پيامبر خدا(ص) هرگاه از او یاد مىكرد، از تعريف و تمجيد او و طلب مغفرت براى وى، خسته نمىشد.[بحار الأنوار: ج ۱۶ ص ۱۲ ح ۱۲.]
در ساده زیستی حضرت خدیجه(س) نیز همین بس که پیش از ازدواج با پیامبر(ص) خانهای باشکوه و مجلل داشت؛ اما پس از ازدواج، تمام این جلال و شکوه را به پای همسرش ریخت و آن خانه که پیش از طلوع اسلام پناه گاه مستمندان بود، پس از اسلام پایگاه مؤمنان شد.
همسری رسول خدا(ص)، لیاقتی میطلبید که ذات مقدس الهی، این شایستگی را تنها در وجود مطهر و پاک حضرت خدیجه(س) به ودیعه نهاد چرا که خدیجه(س)، مظهر خلوص و تمثیل «عبادالله الصّالحین» برای اهل زمین بود.
تاریخ گواهی میدهد که عظمت مقام خدیجه(س) از سربلندی او در امتحانی بود که با تمام تنهایی، لحظه ای در حقانیت رسول خدا(ص) شک نکرد و در تمام سختیها همراه و حامی پیامبر بود و رمز پیروزى ختم المرسلین شد.
رحمت خدا بر چنین بانوی با عظمتی که شاخههای بیپناه رسالت، بر ریشههای مقتدر وجود او پیوند خورده و به میوه نشست.
در این روز بود که ستاره وجود خدیجهی کبری در زمین خاموش شد تا در بهشت برین و در جوار پیامبر مهر و مهربانی، درخششی جاودانه یابد.
خدیجه(س)، نه یک زن و نه یک واژه که مکتب تمام نمایی از دفاع از ساحت پیغمبر و دین اسلام بود که حضورش، یعنی کاشانه ایمان در تنگنای دوران جهالت و حال؛ پروازش، تلخترین حقیقتی است که زهرای اطهر(س) به خود میبیند و این داغ بزرگ گلوی عالم را تا قيامت خواهد فشرد.
نخستین بانوی لبیک گوی رسالت بود و الههی کرامت و آبروی نجابت؛ همان بانوی بزرگی که نخستین ایمان آورنده به اسلام بود و همراز پیامبر ختمی مرتبت؛ از همین روست که مادر امالبیها شد و شایسته سروری زنان بهشت...
همانطور که پیامبر (ص)، فرموده :"برترين زنان اهل بهشت، چهار نفرند: خديجه دُخت خُوَيلِد و فاطمه دُخت محمّد و مريم دُخت عمران و آسيه دخت مُزاحم، همسر فرعون."[الخصال: ص ۲۰۶ ح ۲۲]
در چنین روزی بود که تمام تاریخ، کوچ بانوی آفتابی خانه وحی را به سوگ نشست و خاموشی شعله امید رسول خدا را در دل خود به تصویر کشید.
همانگونه که استواری درخت را از میوه شیرین آن می توان شناخت پس، معنای خدیجه را باید از زلالی نهاد زهرا(س) به تماشا نشست.
خدبجه(س)؛ نه فقط همسر و هم سِرِّ رسول خدا بلکه بزرگ بانوی رنج و صبر و دعا بود؛ او نه تنها مادر یگانه دخت نبی(س)، بلکه چراغ روشن شبهای رسالت پیامبر بود که بقچهی محبت وجودش را تا غار حرا میبرد تا گاهِ نیایش پیغمبر را شاهد باشد و همراه تنهایی او.
کسی که با تمام داراییاش، انیس تهی دستیِ دین و مونس بیمانندِ محمد امین(ص) بود و چه سوزناک است که پیامبر اکرم فرمودند:"مثل خديجه پيدا نخواهد شد. خديجه در آن هنگام كه مردم مرا تكذيب كردند، مرا تصديق نمود، و مرا با ثروت خود براى پيشرفت دين خدا يارى نمود. خدا به من دستور داد خديجه را به قصر زمرّدى كه در بهشت دارد و هيچ رنج و زحمتى در آن نيست بشارت دهم."[بحار الأنوار : ج۴۳ ، ص۱۳۱]
در توصیف صدف وجودی خدیجه(س) همان بس که گوهری چون فاطمه از دامان او متولد شد و محمدامین(ص) با تکیه بر حمایتهای همهجانبه او بود که بر قلّهی رسالت نشست.
بی شک، درک کهکشان عظیمی همچون رسول خدا(ص)، نیازمند وجودی اقیانوسپیشه چون خدیجه(س) بود تا وسعت نور پیغمبر را در آینهی پاک حضورش، به انعکاس بگذارد.
از حجم مهر و فداکاری خديجه عليها السلام که پيامبر خدا(ص) هرگاه از او یاد مىكرد، از تعريف و تمجيد او و طلب مغفرت براى وى، خسته نمىشد.[بحار الأنوار: ج ۱۶ ص ۱۲ ح ۱۲.]
در ساده زیستی حضرت خدیجه(س) نیز همین بس که پیش از ازدواج با پیامبر(ص) خانهای باشکوه و مجلل داشت؛ اما پس از ازدواج، تمام این جلال و شکوه را به پای همسرش ریخت و آن خانه که پیش از طلوع اسلام پناه گاه مستمندان بود، پس از اسلام پایگاه مؤمنان شد.
همسری رسول خدا(ص)، لیاقتی میطلبید که ذات مقدس الهی، این شایستگی را تنها در وجود مطهر و پاک حضرت خدیجه(س) به ودیعه نهاد چرا که خدیجه(س)، مظهر خلوص و تمثیل «عبادالله الصّالحین» برای اهل زمین بود.
تاریخ گواهی میدهد که عظمت مقام خدیجه(س) از سربلندی او در امتحانی بود که با تمام تنهایی، لحظه ای در حقانیت رسول خدا(ص) شک نکرد و در تمام سختیها همراه و حامی پیامبر بود و رمز پیروزى ختم المرسلین شد.
رحمت خدا بر چنین بانوی با عظمتی که شاخههای بیپناه رسالت، بر ریشههای مقتدر وجود او پیوند خورده و به میوه نشست.