خبرگزاری رضوی گزارش می دهد؛
تقویت فرهنگ کتابخوانی نیاز کشور
خبرگزاری رضوی_ زهرا رفعتی؛ مساله کتاب و کتابخوانی همواره مورد توجه بوده و به همان میزان در مواردی حتی مغفول مانده است و بدون اغماض سرانه مطالعه کتاب در کشور ما پایین است.
هیچوقت آمار دقیق و رسمی در مورد میزان کتابخوانی و یا نرخ مطالعه در ایران منتشرنشده است. طی سالهای اخیر اعداد متفاوتی توسط برخی نهادها از جمله کتابخانه ملی ایران از سرانه مطالعهی هر ایرانی منتشر شده که بین 2 الی 70 دقیقه در روز متغیر است. سرانه مطالعه در دنیا معیار مشخصی برای محاسبه میزان کتابخوانی افراد جامعه است. متأسفانه همین آمارهای ضدونقیض، اعتبار صحت و درستی این محاسبات را زیر سؤال میبرد. آمارهایی که نشان میدهد در خوشبینانهترین حالت که نزدیک به محال است، سرانه مطالعهی هر ایرانی 70 دقیقه است، و در بدبینانهترین حالت سرانه مطالعه را باید 2 دقیقه در نظر گرفت. باید این واقعیت را پذیرفت که متأسفانه فرهنگ کتابخوانی در وضعیت فعلی ایران وجود ندارد و تنها اقشار خاص جامعه، مطابق باسلیقهی خود کتاب میخوانند.
حذف کتاب از سبد کالا و مشکلات بعدی
اكثر جامعه شناسان، مشكلات و معضلات اقتصادي را باعث حذف كتاب ازسبد مايحتاج خانوادهها ميدانند و عقيده دارند كه ارزان شدن اين محصولفرهنگي به مراتب از جنبههاي ديگر، جهت سوق دهي بيشتر مردم به سويآن، مهمتر است، در اين ميانه البته معضلات ديگري نيز وجود دارد كه از آنجمله ميتوان به گرفتاريهاي كوچك و بزرگ ناشران در ارتباط يابي خود اشاره كرد . سيستم ناقص وضعيت توزيع و پخش كتاب در كشور، بسياري از نويسندگانو ناشران را نسبت به رسيدن آثارشان نزد مخاطبان حقيقي، نا اميد ساختهاست . بجز تهران در ساير مراكز استانها و شهرستانهاي بزرگ نيز اين معضل ارتباطيمحسوس است، چه اينكه بسياري از علاقمندان به كتاب و آنهايي كه بهنحوي مجبورند تا يك يا چند عنوان كتاب را خريداري و مطالعه نمايند، فقط و فقط ميبايست با مراجعه به پايتخت، كتابهاي مورد نياز خود را خريدارينمايند. صرف هزينههاي مسافرت و اقامت، به تدريج علاقمندان را كاهشداده و سايرين را بسوي پيدا كردن راه حل ديگري سوق ميدهد . اهميت ترويج فرهنگ دوستي و رفاقت با كتاب، بر هيچكس پوشيدهنيست، اما هيچگاه از سوي مسوولين اين امر مهم فرهنگي، برنامه درستيبراي رفع معضلات اين حوزه نگاشته و به اجرا درنيامده است . از جمله مكانهايي كه ارتباط آنها با مردم، روز به روز كمرنگتر ميشود،كتابخانههاي عمومي است، اين كتابخانهها اعم از كتابخانههاي مساجد،مدارس، ادارات و... به مرور زمان و بر اثر مسائل گوناگون، ارتباطمحدودتري را با عموم مردم خصوصا" جوانان برقرار ساختهاند. از جملهعلل محدود شدن اين ارتباط، عدم اختصاص بودجه كافي به كتابخانههابراي افزايش تعداد عنوانها و خريد كتابهاي جديد است. كتابخانه، مركزياست كه بايد در ارتباط مستمر با ناشرين بوده و آخرين عناوين را در معرضمطالعه مردم قراردهد، حال اينكه بسياري از ، كتابهاي چاپ چندسال گذشته را به عنوان تازههاي نشر! در اختيار اعضا قرار ميدهند . در اين ميان، كتابخانه ملي نيز به عنوان جامعترين كتابخانه كشور، به علتمحدوديت مكان، كه براي حمل ونقل به مكان جديد در كارتنهايمخصوص چيده شدهاند - محروم ساخته است . علاوه بر اين متاسفانه به رغم افزايش چشمگير جمعيت شهر نشين، تعدادكتابخانههاي عمومي گسترش نيافته و در بسياري موارد با مراجعه بهكتابخانههاي موجود - كه بيش از پانزده يا بيست سال ار عمرشان ميگذرد -بافضاي محدود و كثرت مراجعه كنندگان و در نتيجه پايين آمدن راندماناستفاده از آنها روبرو هستيم ; گذشته از آن، بالا بودن سن كتابداران دركتابخانهها و بعضا" برخي برخوردهاي خشك و اداري سبب ميگردد كهقشر جوان، رغبت لازم براي مراجعه به اين مراكز فرهنگي را از دست بدهد.
۲۰ میلیونجمعیت ایران کتابفروشی ندارند
در همین رابطه یاسر احمدوند، معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفته بیش از ۲۰ میلیون جمعیت ما در روستاها کتابفروشی ندارند.در بسیاری از شهرهای کوچک هم کتابفروشی نداریم.یعنی نیمی از جمعیت کشور ما فاقد کتابفروشی هستند. آیا نباید برای آنان امکان دسترسی به کتاب را فراهم کنیم.در بسیاری از این مکانها صرفه اقتصادی برای برپایی کتابفروشی وجود ندارد. کتابفروشیهای بزرگ ممکن است از برگزاری نمایشگاه گلهمند باشند که به حق است، اما طرحهایی مدنظر داریم که این خسارت را جبران کند که به زودی اطلاعرسانی خواهد شد.
رواج فرهنگ کتابخوانی مورد توجه قرار گیرد
به دليل اينكه كتاب خواندن يكي از مهمترين وسايل تعليم و تربيت در هر جامعه اي محسوب مي شود به همين دليل در اشاعه فرهنگ كتابخواني در كشور بايد تلاش جدي به عمل آيد. البته اين ضرورت نيازمند برنامه ريزي بلندمدت است و تلاش و كوشش و عزم جدي همه مسئولان و برنامه ريزان آموزشي و تربيتي كشور را مي طلبد. همانطور كه مدرسه سازي در كشور به يك فرهنگ عمومي تبديل شده و هر سال رشد قابل توجهي دارد، فرهنگ ارزش دادن به كتاب و كتابخواني نيز بايد در جامعه حاكم شود. بها دادن به محققين و فراهم كردن امكانات و تسهيلات مورد نياز آنها از جمله راه هاي گسترش فرهنگ كتابخواني است و مديران و مسئولان كشور بايد اين موضوع را در اولويت قرار دهند. گسترش كتابخانه هاي كشور يكي ديگر از راه هاي فراهم كردن زمينه و امكانات كتابخواني در جامعه است. در شرايطي كه در كشور ما به ازاي هر ٦٠ هزار نفر يك كتابخانه وجود دارد آيا مي توان انتظار داشت كه انتظارات همه مطالعه كنندگان و كتاب خوانان براي تامين كتاب هاي موردنظرشان فراهم شود؟ صرف نظر از اين كه به نظر مي رسد در اين كتابخانه ها نيز به لحاظ كيفي و كمي كتاب هاي متناسب با ذهنيت جامعه وجود نداشته باشد. انتشار كتب علمي، اجتماعي سودمند و مفيد متناسب با توقعات جامعه از ديگر عوامل گسترش فرهنگ مطالعه در جامعه است زماني كه يك فرد به كتابخانه يا كتابفروشي مراجعه مي كند در صورتي كه كتاب مورد نياز خود را به راحتي به دست آورد علاقه بيشتري به كتابخواني پيدا مي كند و ارزش بيشتري براي علم و آگاهي قايل خواهد شد. ايران در ميدان رقابت هاي جهاني داراي نخبگان و انديشمندان صاحب نامي است كه نام كشورمان را در زمينه هاي مختلف علمي، ورزشي، هنري، تحقيقاتي و... بلند آوازه كرده اند. اميد است با گسترش فرهنگ كتابخواني در جامعه به نقطه نهايي كه مورد نظر است برسيم و جايگاه علم و دانايي را در كشورمان نهادينه سازيم.
هیچوقت آمار دقیق و رسمی در مورد میزان کتابخوانی و یا نرخ مطالعه در ایران منتشرنشده است. طی سالهای اخیر اعداد متفاوتی توسط برخی نهادها از جمله کتابخانه ملی ایران از سرانه مطالعهی هر ایرانی منتشر شده که بین 2 الی 70 دقیقه در روز متغیر است. سرانه مطالعه در دنیا معیار مشخصی برای محاسبه میزان کتابخوانی افراد جامعه است. متأسفانه همین آمارهای ضدونقیض، اعتبار صحت و درستی این محاسبات را زیر سؤال میبرد. آمارهایی که نشان میدهد در خوشبینانهترین حالت که نزدیک به محال است، سرانه مطالعهی هر ایرانی 70 دقیقه است، و در بدبینانهترین حالت سرانه مطالعه را باید 2 دقیقه در نظر گرفت. باید این واقعیت را پذیرفت که متأسفانه فرهنگ کتابخوانی در وضعیت فعلی ایران وجود ندارد و تنها اقشار خاص جامعه، مطابق باسلیقهی خود کتاب میخوانند.
حذف کتاب از سبد کالا و مشکلات بعدی
اكثر جامعه شناسان، مشكلات و معضلات اقتصادي را باعث حذف كتاب ازسبد مايحتاج خانوادهها ميدانند و عقيده دارند كه ارزان شدن اين محصولفرهنگي به مراتب از جنبههاي ديگر، جهت سوق دهي بيشتر مردم به سويآن، مهمتر است، در اين ميانه البته معضلات ديگري نيز وجود دارد كه از آنجمله ميتوان به گرفتاريهاي كوچك و بزرگ ناشران در ارتباط يابي خود اشاره كرد . سيستم ناقص وضعيت توزيع و پخش كتاب در كشور، بسياري از نويسندگانو ناشران را نسبت به رسيدن آثارشان نزد مخاطبان حقيقي، نا اميد ساختهاست . بجز تهران در ساير مراكز استانها و شهرستانهاي بزرگ نيز اين معضل ارتباطيمحسوس است، چه اينكه بسياري از علاقمندان به كتاب و آنهايي كه بهنحوي مجبورند تا يك يا چند عنوان كتاب را خريداري و مطالعه نمايند، فقط و فقط ميبايست با مراجعه به پايتخت، كتابهاي مورد نياز خود را خريدارينمايند. صرف هزينههاي مسافرت و اقامت، به تدريج علاقمندان را كاهشداده و سايرين را بسوي پيدا كردن راه حل ديگري سوق ميدهد . اهميت ترويج فرهنگ دوستي و رفاقت با كتاب، بر هيچكس پوشيدهنيست، اما هيچگاه از سوي مسوولين اين امر مهم فرهنگي، برنامه درستيبراي رفع معضلات اين حوزه نگاشته و به اجرا درنيامده است . از جمله مكانهايي كه ارتباط آنها با مردم، روز به روز كمرنگتر ميشود،كتابخانههاي عمومي است، اين كتابخانهها اعم از كتابخانههاي مساجد،مدارس، ادارات و... به مرور زمان و بر اثر مسائل گوناگون، ارتباطمحدودتري را با عموم مردم خصوصا" جوانان برقرار ساختهاند. از جملهعلل محدود شدن اين ارتباط، عدم اختصاص بودجه كافي به كتابخانههابراي افزايش تعداد عنوانها و خريد كتابهاي جديد است. كتابخانه، مركزياست كه بايد در ارتباط مستمر با ناشرين بوده و آخرين عناوين را در معرضمطالعه مردم قراردهد، حال اينكه بسياري از ، كتابهاي چاپ چندسال گذشته را به عنوان تازههاي نشر! در اختيار اعضا قرار ميدهند . در اين ميان، كتابخانه ملي نيز به عنوان جامعترين كتابخانه كشور، به علتمحدوديت مكان، كه براي حمل ونقل به مكان جديد در كارتنهايمخصوص چيده شدهاند - محروم ساخته است . علاوه بر اين متاسفانه به رغم افزايش چشمگير جمعيت شهر نشين، تعدادكتابخانههاي عمومي گسترش نيافته و در بسياري موارد با مراجعه بهكتابخانههاي موجود - كه بيش از پانزده يا بيست سال ار عمرشان ميگذرد -بافضاي محدود و كثرت مراجعه كنندگان و در نتيجه پايين آمدن راندماناستفاده از آنها روبرو هستيم ; گذشته از آن، بالا بودن سن كتابداران دركتابخانهها و بعضا" برخي برخوردهاي خشك و اداري سبب ميگردد كهقشر جوان، رغبت لازم براي مراجعه به اين مراكز فرهنگي را از دست بدهد.
۲۰ میلیونجمعیت ایران کتابفروشی ندارند
در همین رابطه یاسر احمدوند، معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفته بیش از ۲۰ میلیون جمعیت ما در روستاها کتابفروشی ندارند.در بسیاری از شهرهای کوچک هم کتابفروشی نداریم.یعنی نیمی از جمعیت کشور ما فاقد کتابفروشی هستند. آیا نباید برای آنان امکان دسترسی به کتاب را فراهم کنیم.در بسیاری از این مکانها صرفه اقتصادی برای برپایی کتابفروشی وجود ندارد. کتابفروشیهای بزرگ ممکن است از برگزاری نمایشگاه گلهمند باشند که به حق است، اما طرحهایی مدنظر داریم که این خسارت را جبران کند که به زودی اطلاعرسانی خواهد شد.
رواج فرهنگ کتابخوانی مورد توجه قرار گیرد
به دليل اينكه كتاب خواندن يكي از مهمترين وسايل تعليم و تربيت در هر جامعه اي محسوب مي شود به همين دليل در اشاعه فرهنگ كتابخواني در كشور بايد تلاش جدي به عمل آيد. البته اين ضرورت نيازمند برنامه ريزي بلندمدت است و تلاش و كوشش و عزم جدي همه مسئولان و برنامه ريزان آموزشي و تربيتي كشور را مي طلبد. همانطور كه مدرسه سازي در كشور به يك فرهنگ عمومي تبديل شده و هر سال رشد قابل توجهي دارد، فرهنگ ارزش دادن به كتاب و كتابخواني نيز بايد در جامعه حاكم شود. بها دادن به محققين و فراهم كردن امكانات و تسهيلات مورد نياز آنها از جمله راه هاي گسترش فرهنگ كتابخواني است و مديران و مسئولان كشور بايد اين موضوع را در اولويت قرار دهند. گسترش كتابخانه هاي كشور يكي ديگر از راه هاي فراهم كردن زمينه و امكانات كتابخواني در جامعه است. در شرايطي كه در كشور ما به ازاي هر ٦٠ هزار نفر يك كتابخانه وجود دارد آيا مي توان انتظار داشت كه انتظارات همه مطالعه كنندگان و كتاب خوانان براي تامين كتاب هاي موردنظرشان فراهم شود؟ صرف نظر از اين كه به نظر مي رسد در اين كتابخانه ها نيز به لحاظ كيفي و كمي كتاب هاي متناسب با ذهنيت جامعه وجود نداشته باشد. انتشار كتب علمي، اجتماعي سودمند و مفيد متناسب با توقعات جامعه از ديگر عوامل گسترش فرهنگ مطالعه در جامعه است زماني كه يك فرد به كتابخانه يا كتابفروشي مراجعه مي كند در صورتي كه كتاب مورد نياز خود را به راحتي به دست آورد علاقه بيشتري به كتابخواني پيدا مي كند و ارزش بيشتري براي علم و آگاهي قايل خواهد شد. ايران در ميدان رقابت هاي جهاني داراي نخبگان و انديشمندان صاحب نامي است كه نام كشورمان را در زمينه هاي مختلف علمي، ورزشي، هنري، تحقيقاتي و... بلند آوازه كرده اند. اميد است با گسترش فرهنگ كتابخواني در جامعه به نقطه نهايي كه مورد نظر است برسيم و جايگاه علم و دانايي را در كشورمان نهادينه سازيم.