خبرگزاری رضوی گزارش می دهد؛
سینما در مسیر نشر فرهنگ رضوی
خبرگزاری رضوی- علی مقدسی؛ در زمينه برتري انكارناپذیر مقوله تصوير ترديدي وجود ندارد و همگان بر اين نظريه اتفاق نظر دارند كه از ميان شيوههاي اطلاعرساني عصر ما كه به عصر ارتباطات نيز ميخوانند، تصوير بر دیگر شيوهها برتري انکارنشدنی دارد. حتي نظريات نظريهپردازاني مانند مك لوهان كه معتقد است «تصور بهكارگيري ابزاري خنثي براي انتقال پيامهاي ايدئولوژيك ازپيش تعيينشده گماني باطل و نشانه سادهپنداري است» نتوانسته است قدرت و برتري تصوير را انكار كند. اين موضوع از آنجا كه نقش مهمي در فرايند تأثيرپذيري تصوير در ذهن مخاطب دارد، درخور تأمل است و نگاهي نو و تازه را ميطلبد.
برتري تصوير در جوامعي كه فرهنگ شنيداري در آن بسيار ريشهدار است نيز كاملا مشهود و محسوس است و گاه تصوير برتري خاص خود را به گونهاي متفاوت به اثبات ميرساند. سینما بهعنوان هنر هفتم و بهعنوان هنری مانا و تأثیرگذار همیشه یکی از رسانههای مؤثر و قوی قرن حاضر بوده و خواهد بود. سینما رسانهای فراگیر و مؤثر است و نمیتوان کتمان کرد که هیچ رسانهای به قدرت سینما وجود ندارد.
سینما قویترین و رساترین رسانه است و بر این مبنا میتواند به نشر و ترویج فرهنگ جامعه کمک کند. پس از انقلاب اسلامی، باوجود انتظار همه دغدغهمندان و علاقهمندان، سینما نتوانست آثار متعدد و فاخر مرتبط با فرهنگ غنی رضوی یا آثار مرتبط به امام رضا(ع) را تهیه کند. شکی نیست که وجود پربرکت حرم مطهر امام رضا(ع) در ایران و مشهد بهمرور زمان آداب و رسومی را نسلبهنسل منتقل کرده است که نشر و گسترش این آداب و سنن میتواند یکی از محوریترین کارهای سینما باشد.
فرهنگ رضوی را میتوان مجموعهای مدون و نظاممند از آداب، سنن، عادات، بینش، اندیشه، نظام باورها، هنجارها، سلوک فردی و اجتماعی، میراث علمی و فرهنگی امام رضا(ع) تعریف کرد؛ فرهنگی که ریشه در اعماق تاریخ دارد و نسلبهنسل و سینهبهسینه منتقل شده تا به ما رسیده و وظیفه ما حفظ و انتقال این فرهنگ به نسل بعدی است.
بر این باور، سینما میتوانست و میتواند به نشر فرهنگ رضوی کمک شایانی کند. اگر در قرنهای گذشته این فرهنگ و سنن سینهبهسینه منتقل شده است، امروزه به مدد فناوری و به کمک سینما این فرهنگ میتواند نشر پیدا کند و به نسل فردا منتقل شود و چه رسانهای رساتر از سینما میتواند این وظیفه را برعهده بگیرد. سنن و آداب نیاکان ما در ارتباط با امام رضا(ع) میراث معنوی این سرزمین است. رسیدگی و ثبت ذخایر معنوی گذشتگانمان باید فراگیر شود و بیشک رسانه سینما نقش بسزایی در حفظ این سنتها دارد.
البته با رجوع به تاریخ بیشتر این فیلمها میبینیم که در سالهای دور تولید شدهاند و طی سالهای اخیر نگاههای سینمایی در تولید اینگونه فیلمها رو به کاهش است. انتظار میرود در جامعهای که پایه و اساس آن اسلام است، فیلمهای بیشتری با موضوعهای مذهبی تولید شود. یکی از دلایل عمده در روند افول تولید فیلم با محوریت امام رضا(ع) و فرهنگ رضوی را میتوان در نبود سیاست مدون و مشخص و نیز نبود مطالعات اساسی در این حوزه بیان کرد که به نداشتن پشتوانه علمی و فرهنگی فیلم منجر میشود. نبود سیاست مدون و مشخص و برنامه درازمدت فرهنگی و چشمانداز فیلمسازی در این زمینه باعث میشود در حوزه فیلمسازی هر نظری مطرح شود و گاه نظرات متفاوت و متضاد بیآنکه خود بخواهند، سدی میشوند در روند فیلمسازی این حوزه. بیشک کسی که میخواهد در این وادی فیلم بسازد، باید از پشتوانه مطالعاتی عمیقی برخوردار باشد؛ مطالعهای که به مدد محققان و کارشناسان خبره این حوزه میتواند راهگشای نگارش فیلمنامه و ساخت فیلم باشد.
برگزاری جشنوارههایی با مضمون فرهنگ رضوی و امام رضا(ع) با هدف بسترسازی و سیاستگذاری در این حوزه اتفاق افتاده است، اما شکی نیست که جشنوارهها هم باید برنامهای مشخص و هدفمند داشته باشند.
«سینمای دینی» و «سینمای رضوی» ترکیب واژگانی پرطمطراق است، اما از زمانی که این اصطلاح میان اهالی سینما رایج شد، آمارها نشان میدهد که در این مسیر، پیشرفت زیادی نداشتهایم. با افزودن پسوند «دین» به «سینما» امکان تحقق دستاورد سینمای دینی نمیباشد. بهنظر برخی کارشناسان فرهنگی و سینمایی، دستیابی به سینمای دینی با تمرکز روی ارکان دین امکانپذیر خواهد بود. ارکانی همانند سیره و زندگی امامان معصوم(ع)، بهترین راه دستیابی به سینمای دینی و رضوی جذابیتهای این سیره است.
باید بر این باور بود که بارگاه منور امام رضا(ع) و فضای معنوی و معرفتی که این قطعهای از بهشت برای شهر و کشور ما بهوجود آورده است، میتواند بهترین دستاویز برای دستیابی به سینمای رضوی و نیز بهترین مسیر برای ترویج فرهنگ و معارف رضوی باشد. سینمایی که بدون شک به رشد فرهنگی و معنوی جامعه کمک ارزندهای میکند.
جشنوارههای موضوعی میتواند ذهن و فکر و اندیشه فیلمسازان را برای تولید آثاری با مضامین دینی و رضوی سوق دهد. در جشنوارهها باید بهدنبال این بود که فیلمسازان را در فضا و موقعیت کسب تجربه دینی قرار دهد تا فیلمساز در مسیر خلق اثر دینی گام بردارد. چه موقعیتی عمیقتر و معنویتر و وسیعتر از حرم مطهر حضرت علیبنموسیالرضا(ع) که هنرمند در آن قرار بگیرد، ایده بگیرد و در مسیر ترویج فرهنگ رضوی حرکت کند.
در همه ایام سال شاهدیم که زائران و مجاوران بسیاری برای زیارت و گذراندن روزها و ساعتها و لحظات مهم زندگیشان به حرم مطهر امام رضا(ع) میآیند و اینجاست که سینمای مستند میتواند این وقایع منحصربهفرد را روایت کند. محل تلاقی همه این رازونیازها، حرم امام هشتم(ع) است. در مشهد همه آیینها، همه رسوم و همه آداب و سنن فرهنگی با حرم و امام رضا(ع) گره خورده است.
در جشنوارهها میتوان فرایندی فراهم کرد که هنرمند در فضای معنوی حرم قرار بگیرد تا آثاری متناسب با مضمون فرهنگ رضوی تولید کند. وقتی روی یک موضوع بهطور خاص تمرکز کنیم و هنرمند و فیلمساز نیز روی آن موضوع متمرکز میشوند، شاهد خلق آثار بهتری خواهیم بود. البته رسیدن به این مهم نیاز به زمان دارد. زیرا کارهای فرهنگی در تداوم و زمان جواب میدهد.
تنهاحرم معصوم در کشور ما منبع عظیم معرفت شیعه است، اما باید اعتراف کرد که در این حوزه هیچ کار تخصصی انجام ندادهایم. روایات و احادیثی که از امام رضا(ع) در کتب دینی ما وجود دارد و مذهب ما را زنده کرده، در هیچ اثر هنری مستند و داستانی بازتاب داده نشده است.
سینمای دینی سینمای تجاری نیست؛ سینمای اندیشه است، سینمای معنوی است، سینمای معرفت است. ما با مضجع پیشوایی روبهرو هستیم که منبع عظیم معرفت و محبت است. امام رضا(ع) چه در زمان حیات مبارکشان و چه پس از آن محل رجوع اقشار مختلف مردم با ملیتها و مذهبهای مختلف بودند. ما واقعا برای این منبع عظیم معرفت هیچ کار شایستهای چه در حوزه سینمای مستند و چه در حوزه سینمای داستانی انجام ندادهایم. بخشی از این کاستیها به خود فیلمسازها برمیگردد. اغلب توانایی و دانش کافی در تبدیلکردن معارف رضوی به فیلم را ندارند یا نگاه سطحی دارند. ضعف دانشی و معرفتی در فیلمسازها را نمیتوان انکار کرد. در کنار این، نبود ارتباط میان متولیان دین با هنرمندان را هم باید در نظر گرفت. این ضعف بهدلیل فضایی که دستگاههای فرهنگی و جشنوارههای جریانساز برای تقویت فیلمسازها ایجاد نکردهاند، بهوجود آمده است. اما در کشور و شهر ما این ضعفها ریشهای است. برای دیگر رشتههای هنری هزینه صرف کردهاند، اما برای فیلمسازی و مستندسازی هزینه بسیار محدودی شده است. در واقع ارتباطنداشتن هنرمند با مراکز دینی یا بهعکس، ارتباطنداشتن مراکز دینی با هنرمند، به تولید آثاری منجر شده است که در محتوا با ایرادات جدی روبهرو باشیم. در کشور ما مراکز آموزشی و پژوهشی که کارشان تبدیلکردن کتابها و مقالات برای تولید فیلم است، وجود دارد، اما خروجی ندارند. دانشگاهها، حوزههای علمیه، مراکز علمی و... حق مطلب را در کشور ادا نکردهاند.
ما با میلیونها زائری سروکار داریم که هرکدامشان به امید و نیازی پا به حرم مطهر رضوی میگذارند. داستانهایشان به هم پیوند میخورد. رسیدن به حضرت علیبنموسیالرضا(ع) برای هرکدامشان یک نیاز است. این وصال اوج داستان است. همه اینها قصه دارند و در قالب این قصهها میشود معارف رضوی را نشر داد. همه این قصهها را میشود در سینمای مستند و سینمای داستانی روایت کرد. با سینما میتوان آداب و سنن و فرهنگ رضوی را نسلبهنسل منتقل کرد. این کمترین کاری است که میتوانیم برای آقایمان، امام رضا(ع) انجام دهیم.
برتري تصوير در جوامعي كه فرهنگ شنيداري در آن بسيار ريشهدار است نيز كاملا مشهود و محسوس است و گاه تصوير برتري خاص خود را به گونهاي متفاوت به اثبات ميرساند. سینما بهعنوان هنر هفتم و بهعنوان هنری مانا و تأثیرگذار همیشه یکی از رسانههای مؤثر و قوی قرن حاضر بوده و خواهد بود. سینما رسانهای فراگیر و مؤثر است و نمیتوان کتمان کرد که هیچ رسانهای به قدرت سینما وجود ندارد.
سینما قویترین و رساترین رسانه است و بر این مبنا میتواند به نشر و ترویج فرهنگ جامعه کمک کند. پس از انقلاب اسلامی، باوجود انتظار همه دغدغهمندان و علاقهمندان، سینما نتوانست آثار متعدد و فاخر مرتبط با فرهنگ غنی رضوی یا آثار مرتبط به امام رضا(ع) را تهیه کند. شکی نیست که وجود پربرکت حرم مطهر امام رضا(ع) در ایران و مشهد بهمرور زمان آداب و رسومی را نسلبهنسل منتقل کرده است که نشر و گسترش این آداب و سنن میتواند یکی از محوریترین کارهای سینما باشد.
فرهنگ رضوی را میتوان مجموعهای مدون و نظاممند از آداب، سنن، عادات، بینش، اندیشه، نظام باورها، هنجارها، سلوک فردی و اجتماعی، میراث علمی و فرهنگی امام رضا(ع) تعریف کرد؛ فرهنگی که ریشه در اعماق تاریخ دارد و نسلبهنسل و سینهبهسینه منتقل شده تا به ما رسیده و وظیفه ما حفظ و انتقال این فرهنگ به نسل بعدی است.
بر این باور، سینما میتوانست و میتواند به نشر فرهنگ رضوی کمک شایانی کند. اگر در قرنهای گذشته این فرهنگ و سنن سینهبهسینه منتقل شده است، امروزه به مدد فناوری و به کمک سینما این فرهنگ میتواند نشر پیدا کند و به نسل فردا منتقل شود و چه رسانهای رساتر از سینما میتواند این وظیفه را برعهده بگیرد. سنن و آداب نیاکان ما در ارتباط با امام رضا(ع) میراث معنوی این سرزمین است. رسیدگی و ثبت ذخایر معنوی گذشتگانمان باید فراگیر شود و بیشک رسانه سینما نقش بسزایی در حفظ این سنتها دارد.
البته با رجوع به تاریخ بیشتر این فیلمها میبینیم که در سالهای دور تولید شدهاند و طی سالهای اخیر نگاههای سینمایی در تولید اینگونه فیلمها رو به کاهش است. انتظار میرود در جامعهای که پایه و اساس آن اسلام است، فیلمهای بیشتری با موضوعهای مذهبی تولید شود. یکی از دلایل عمده در روند افول تولید فیلم با محوریت امام رضا(ع) و فرهنگ رضوی را میتوان در نبود سیاست مدون و مشخص و نیز نبود مطالعات اساسی در این حوزه بیان کرد که به نداشتن پشتوانه علمی و فرهنگی فیلم منجر میشود. نبود سیاست مدون و مشخص و برنامه درازمدت فرهنگی و چشمانداز فیلمسازی در این زمینه باعث میشود در حوزه فیلمسازی هر نظری مطرح شود و گاه نظرات متفاوت و متضاد بیآنکه خود بخواهند، سدی میشوند در روند فیلمسازی این حوزه. بیشک کسی که میخواهد در این وادی فیلم بسازد، باید از پشتوانه مطالعاتی عمیقی برخوردار باشد؛ مطالعهای که به مدد محققان و کارشناسان خبره این حوزه میتواند راهگشای نگارش فیلمنامه و ساخت فیلم باشد.
برگزاری جشنوارههایی با مضمون فرهنگ رضوی و امام رضا(ع) با هدف بسترسازی و سیاستگذاری در این حوزه اتفاق افتاده است، اما شکی نیست که جشنوارهها هم باید برنامهای مشخص و هدفمند داشته باشند.
«سینمای دینی» و «سینمای رضوی» ترکیب واژگانی پرطمطراق است، اما از زمانی که این اصطلاح میان اهالی سینما رایج شد، آمارها نشان میدهد که در این مسیر، پیشرفت زیادی نداشتهایم. با افزودن پسوند «دین» به «سینما» امکان تحقق دستاورد سینمای دینی نمیباشد. بهنظر برخی کارشناسان فرهنگی و سینمایی، دستیابی به سینمای دینی با تمرکز روی ارکان دین امکانپذیر خواهد بود. ارکانی همانند سیره و زندگی امامان معصوم(ع)، بهترین راه دستیابی به سینمای دینی و رضوی جذابیتهای این سیره است.
باید بر این باور بود که بارگاه منور امام رضا(ع) و فضای معنوی و معرفتی که این قطعهای از بهشت برای شهر و کشور ما بهوجود آورده است، میتواند بهترین دستاویز برای دستیابی به سینمای رضوی و نیز بهترین مسیر برای ترویج فرهنگ و معارف رضوی باشد. سینمایی که بدون شک به رشد فرهنگی و معنوی جامعه کمک ارزندهای میکند.
جشنوارههای موضوعی میتواند ذهن و فکر و اندیشه فیلمسازان را برای تولید آثاری با مضامین دینی و رضوی سوق دهد. در جشنوارهها باید بهدنبال این بود که فیلمسازان را در فضا و موقعیت کسب تجربه دینی قرار دهد تا فیلمساز در مسیر خلق اثر دینی گام بردارد. چه موقعیتی عمیقتر و معنویتر و وسیعتر از حرم مطهر حضرت علیبنموسیالرضا(ع) که هنرمند در آن قرار بگیرد، ایده بگیرد و در مسیر ترویج فرهنگ رضوی حرکت کند.
در همه ایام سال شاهدیم که زائران و مجاوران بسیاری برای زیارت و گذراندن روزها و ساعتها و لحظات مهم زندگیشان به حرم مطهر امام رضا(ع) میآیند و اینجاست که سینمای مستند میتواند این وقایع منحصربهفرد را روایت کند. محل تلاقی همه این رازونیازها، حرم امام هشتم(ع) است. در مشهد همه آیینها، همه رسوم و همه آداب و سنن فرهنگی با حرم و امام رضا(ع) گره خورده است.
در جشنوارهها میتوان فرایندی فراهم کرد که هنرمند در فضای معنوی حرم قرار بگیرد تا آثاری متناسب با مضمون فرهنگ رضوی تولید کند. وقتی روی یک موضوع بهطور خاص تمرکز کنیم و هنرمند و فیلمساز نیز روی آن موضوع متمرکز میشوند، شاهد خلق آثار بهتری خواهیم بود. البته رسیدن به این مهم نیاز به زمان دارد. زیرا کارهای فرهنگی در تداوم و زمان جواب میدهد.
تنهاحرم معصوم در کشور ما منبع عظیم معرفت شیعه است، اما باید اعتراف کرد که در این حوزه هیچ کار تخصصی انجام ندادهایم. روایات و احادیثی که از امام رضا(ع) در کتب دینی ما وجود دارد و مذهب ما را زنده کرده، در هیچ اثر هنری مستند و داستانی بازتاب داده نشده است.
سینمای دینی سینمای تجاری نیست؛ سینمای اندیشه است، سینمای معنوی است، سینمای معرفت است. ما با مضجع پیشوایی روبهرو هستیم که منبع عظیم معرفت و محبت است. امام رضا(ع) چه در زمان حیات مبارکشان و چه پس از آن محل رجوع اقشار مختلف مردم با ملیتها و مذهبهای مختلف بودند. ما واقعا برای این منبع عظیم معرفت هیچ کار شایستهای چه در حوزه سینمای مستند و چه در حوزه سینمای داستانی انجام ندادهایم. بخشی از این کاستیها به خود فیلمسازها برمیگردد. اغلب توانایی و دانش کافی در تبدیلکردن معارف رضوی به فیلم را ندارند یا نگاه سطحی دارند. ضعف دانشی و معرفتی در فیلمسازها را نمیتوان انکار کرد. در کنار این، نبود ارتباط میان متولیان دین با هنرمندان را هم باید در نظر گرفت. این ضعف بهدلیل فضایی که دستگاههای فرهنگی و جشنوارههای جریانساز برای تقویت فیلمسازها ایجاد نکردهاند، بهوجود آمده است. اما در کشور و شهر ما این ضعفها ریشهای است. برای دیگر رشتههای هنری هزینه صرف کردهاند، اما برای فیلمسازی و مستندسازی هزینه بسیار محدودی شده است. در واقع ارتباطنداشتن هنرمند با مراکز دینی یا بهعکس، ارتباطنداشتن مراکز دینی با هنرمند، به تولید آثاری منجر شده است که در محتوا با ایرادات جدی روبهرو باشیم. در کشور ما مراکز آموزشی و پژوهشی که کارشان تبدیلکردن کتابها و مقالات برای تولید فیلم است، وجود دارد، اما خروجی ندارند. دانشگاهها، حوزههای علمیه، مراکز علمی و... حق مطلب را در کشور ادا نکردهاند.
ما با میلیونها زائری سروکار داریم که هرکدامشان به امید و نیازی پا به حرم مطهر رضوی میگذارند. داستانهایشان به هم پیوند میخورد. رسیدن به حضرت علیبنموسیالرضا(ع) برای هرکدامشان یک نیاز است. این وصال اوج داستان است. همه اینها قصه دارند و در قالب این قصهها میشود معارف رضوی را نشر داد. همه این قصهها را میشود در سینمای مستند و سینمای داستانی روایت کرد. با سینما میتوان آداب و سنن و فرهنگ رضوی را نسلبهنسل منتقل کرد. این کمترین کاری است که میتوانیم برای آقایمان، امام رضا(ع) انجام دهیم.