به گزارش پایگاه خبری رضوی، آستانه ولادت امام رضا(ع) نگاهی داریم به فرازهایی از رفتار علمای بزرگ در زیارت عالم آلمحمد(ع).
افتخار رهبری
رهبر معظم انقلاب، حضرت آیتالله العظمی خامنهای میفرمایند: در حرم امام رضا(ع) دو رکعت نماز خواندن ارزشش بیشتر از دو رکعت نماز در صحن است و در صحن هم بیشتر از خانه. اینجا یک منطقه معنوی است، این جزو باورهای ماست. به همین ملاک، خراسان و مشهد از برکات معنوی بیشتری برخوردار است و این یک واقعیت است.
ایشان که خادمی امام رضا(ع) را افتخار خود میدانند، هنگام غبارروبی مرقد مطهر حضرت رضا(ع) دستمال غبارروبی را به سر و صورت خود میکشیدند. در یکی از غبارروبیها در حالیکه چشمهایشان پر از اشک بود و به راز و نیاز مشغول بودند، به تولیت وقت آستان قدس رضوی گفته بودند: آیا میتوانم این دستمال متبرک را برای خود بردارم؟ پس از کسب اجازه، دستمال را با دقت تا کرده و در جیبش گذاشتند.
زمانی که ضریح مطهر حضرت را برای تعویض برداشته بودند، به همراه تولیت وقت کنار مرقد مطهر مشغول زیارت و راز و نیاز بودند. مرحوم آیتالله واعظ طبسی عرض کرده بود: آقازاده هم بیایند نزدیکتر تا از نزدیک امام(ع) را زیارت کنند. ایشان گفتند: پس بقیه مردم چی؟ اگر بقیه افراد میتوانند از نزدیک قبر امام را زیارت کنند، فرزندان من هم بیایند. پس از بیان آقا، همه توفیق حضور یافتند.
زیارت با جواز عمامه آقا روحالله
آیتاللهالعظمی گلپایگانی(ره) از مراجع معاصر، میگفت در زمان استادم شیخ عبدالکریم حائری(ره) هنوز به مشهد نرفته بودم. از ایشان برای تشرف به مشهد اجازه خواستم که فرمود ممکن است در این سفر نیازمند شوی و استغنای لازم را از دست بدهی. به ایشان گفتم دو قطعه فرش از پدرم به ارث بردهام که فروختهام و حدود ۲۵ تومان پول دارم.
بدین ترتیب عازم مشهد شدم. ابتدا به تهران رفتم و متوجه شدم جواز لباس روحانیتم را فراموش کردهام بردارم! در آن زمان، دولت پهلوی عمامه از سر طلاب برمیداشت و اجازه نمیداد کسی بدون مجوز، عمامه داشته باشد.
رفتم خدمت حاجآقا روحالله (امام خمینی) و جواز عمامه ایشان را گرفتم و به مشهد مشرف شدم و در آن سفر، توجهات و عنایات فراوانی از سوی حضرت علیبن موسیالرضا(ع) به من شد.
من هم یکی از شلوغها!
علامه طباطبایی(ره) سالانه به مشهد و حرم مطهر رضوی مشرف میشد؛ حتی در 6-5ماه آخر عمر و با همه کسالتی که داشت. میگفتند در مناطق خوش آبوهوایی مثل طرقبه سکونت داشته باشد و گهگاهی برای زیارت مشرف شود، اما قبول نمیکرد و میگفت: ما از پناه امام هشتم(ع) به جای دیگری نمیرویم.
گاهی که در حرم به محضرش التماس دعایی میگفتند، بیان میکرد: بروید از حضرت بگیرید؛ ما اینجا کارهای نیستیم؛ همه چیز آنجاست!
وقتی سخن نویسنده مشهوری را شنید که بوسیدن ضریح امامان(ع) را تقبیح کرده بود، ناراحت شد و گفت: اگر منع مردم نبود، از دم مسجد گوهرشاد تا خود ضریح، زمین را میبوسیدم. در صحن مطهر رضوی به فردی که تلاش میکرد دست علامه را ببوسد، گفته بود زمین صحن را ببوس که از سر من هم بهتر است!
گاهی که میخواست به روضه رضوی مشرف شود، میگفتند شلوغ است و بهتر است وقت دیگری بروید؛ میگفت من هم یکی از شلوغها... و بین جمعیت میرفت! با آن کهولت سن و کسالت، جمعیت را میشکافت و با علاقه ضریح را میبوسید و توسل میجست. میگفت به حال مردمی که این طور عاشقانه ضریح را میبوسند، غبطه میخورم.
روزی سعی کرده بود دستش را به ضریح مبارک برساند، اما نشد و به عقب هل داده شد و برگشت. پرسیدند: چطور بود؟ گفت: خیلی خوب بود، خیلی لذت بردم!
نشانه قبولی اذن ورود
مرحوم آیتاللهالعظمی بهجت(ره) به مشهد که میآمد، هر وقت از حرم مطهر برمیگشت نشاط و نیروی عجیبی پیدا میکرد و هیچ احساس ضعفی نداشت. انگار ارتزاقش از حرم بود. گاهی که از او میخواستند غیر از زیارت، به کارهای دیگری هم بپردازد، میگفت: من روزیام همینجاست!
از ایشان پرسیدند: وقتی به زیات امام رضا(ع) و یا هر امام دیگری میرویم، در ورودی حرمها اذن ورود میخوانیم؛ از کجا بدانیم که امام واقعاً به ما اجازه ورود به حرم مطهر را داده است یا نه؟ گفته بود: هنگامی که از حضرت اذن ورود میطلبید، به قلبتان مراجعه کنید و ببینید آیا تحول و تغییری در شما به وجود آمده است؟ اگر متحول شدید معلوم میشود حضرت اجازه ورود داده است.
میگفت هنگامی که به دیدن یکی از مسئولان عالیرتبه میرویم چقدر در حرکاتمان دقت داریم؛ آیا همین مراقبت را در محضر امام رضا(ع) هم داریم؟ امام چشم بینای خداست! زیارت تنها با زبان کافی نیست، قلب شما هم باید زیارت بخواند. لازم نیست حوائج خودتان را در محضر امام بشمارید، حضرت خودشان میدانند.
حکیم قمشهای و مقام رضا
استاد حکیم الهیقمشهای بیشتر تابستانها به مشهد و زیارت حرم مطهر رضوی مشرف میشد. میگفت هر وقت امام رضا(ع) مرا طلبیده، رفتهام و هنوز بیدعوت نرفتهام. میگویند در عالم رؤیا میدید در رواق، ایوان یا صحن و سرای آنحضرت است و اینگونه پی به دعوت میبرد.
میگفت در یکی از سفرها به مشهد، کنار ضریح حضرت ایستادم و از آنحضرت خواستم مرا به مقام «رضا» برساند. از حرم که بیرون آمدم، خودرویی به من زد که پرت شدم و دست و پایم شکست. فهمیدم امام رضا(ع) خواسته مرا اجابت کرده و این تصادف، بهترین محک برای سنجش مقام «رضا»ی من بود. من که احساس میکردم با وجود مشکلی که برایم پیش آمده در برابر خواسته خداوند راضی هستم و هیچ گله و اعتراضی ندارم، هم راننده خودرو را بخشیدم و هم سپاسگزار عنایت زیبای حضرت رضا(ع) به خویش شدم.
حرز بلد نیستم، از حضرت بخواه!
آیتالله کوهستانی(ره) بارها برای زیارت به مشهد مقدس سفر کرد. در تمام مدتی که در مشهد بود، با وجود کهولت سن، روزی سه مرتبه به حرم مطهر مشرف میشد. سحر تا نزدیک صبح به حرم میرفت و دوسه ساعت مشغول زیارت و دعا و نماز بود و برای صرف صبحانه برمیگشت. بار دیگر نزدیک ظهر و مرتبه سوم هم یک ساعت به اذان مغرب.
آیتالله العظمی فاضل لنکرانی(ره) که ایشان را در حرم مطهر حضرت رضا(ع) دیده بود، میگفت: وقتی ایشان را در حرم امام رضا(ع) دیدم که مثل یک زائر معمولی مشغول زیارت بود و با چه حال و توجهی زیارت میخواند، خیلی لذت بردم.
توجهش به ساحت امام(ع) بهحدی بود که توجه به غیر آنحضرت را در کنار مرقدش جایز نمیدانست. روزی یکی از فضلا در جوار مرقد حضرت از ایشان حرزی خواسته بود. درحالیکه به قبر مطهر آنحضرت اشاره میکرد، فرمود: من حرز بلد نیستم؛ هرچه میخواهی از حضرت بخواه.
رفتارش در مشهد متفاوت بود و در نوع غذا و خریدن سوغات، سختگیری کمتری داشت. میگفت اینجا خراسان است و میهمان حضرت رضا(ع) هستیم؛ مبادا بر خانواده سخت بگیرید... بگذارید این چند روز بر خانواده خوش بگذرد!
سفر علمی زیارتی
آیتالله ایازی، از علمای معاصر مازندران در خاطراتش درباره سفر زیارتی به مشهد و زیارت حرم مطهر امام رضا(ع) میگوید: اساساً از الطاف الهی به اینجانب در دوران جوانی که در حوزه علمیه قم به تحصیل اشتغال داشتم، توفیق زیارت مرقد مطهر حضرت ثامنالائمه(ع) بود.
من در سفر به مشهد، علاوه بر زیارت و استفاده از مقام معنوی امام، سعی میکردم با اساتید و عالمان بزرگ آنجا نیز آشنا شوم و از خرمن دانش آنها بهره جویم. در نخستین مسافرتم به مشهد مقدس، موفق به دیدار دو شخصیت بزرگ علمی آن دیار شدم. نخستین شخصیت علمی که توفیق ملاقات با ایشان را داشتم، جناب ادیب نیشابوری، معروف به ادیب ثانی، مدرس ادبیات در حوزه علمیه مشهد بود که در ادبیات عرب، تخصص و مهارت خاصی داشت. شخصیت دیگر هم جناب میرزا حبیبالله گلپایگانی بود.
این خود، یکی از برکات و آثار معنوی زیارت امام رضا(ع) است که انسان توفیق مییابد در آن دیار به زیارت عالمان بزرگ نائل آید و از دانش و معنویت آنها فیض ببرد.