در گفتگوی اختصاصی رضوی با اندیشمند برجسته مصری صورت گرفت؛
جریان شناسی اجتماعی سیاسی پیروان اهل بیت(ع) در مصر/ وضعیت مناسبات شیعه با الأزهر
خبرگزاری رضوی. محمدباقر آریانی. دکتر احمد راسم النفیس سیاستمدار، اندیشمند و رئیس حزب تحریر الشیعه مصر است. او که سابقاً سنی مذهب بوده است در سن 36 سالگی پس از مطالعه آثار و کتب مختلف به مکتب اهل بیت(ع) روی میآورد تا جایی که اکنون تألیفات او پیرامون موضوعات اسلامی از شمار 30 عنوان گذشته است که برخی از آثار شاخص وی «الطریق الی مذهب اهلالبیت (ع)»، «على خطى الحسين»، «بيت العنكبوت»، «القرضاوي وكيل الله أم وكيل بني أمية»، «المصريون و التشيع الممنوع»، «الشيعة و الثورة»، «النبوة فی نهج البلاغة» و «الفاطمیون و القدس» نام دارند.
دکتر راسم النفیس از شخصیت ها و چهره های سرشناس شیعه در مصر است و علاوه بر ریاست حزب مصری التحریر الشیعی به تدریس علوم پزشکی در دانشگاه المنصوره این کشور مشغول می باشد.
با دکتر احمد راسم النفیس درباره آخرین وضعیت پیروان اهل بیت(ع) در مصر و مسائل و تحولات مرتبط با این موضوع گفتگو کرده ایم.
برای آشنایی بیشتر و بهتر مخاطبان، در ابتدا بفرمایید آمار جامعه شیعیان و نیز جریان ها و فعالیتهای اجتماعی سیاسی آنان در کشور مصر چگونه است؟
نسبت به تعداد شیعیان در مصر آمار رسمی وجود ندارد، منتهی بین یک تا پنج میلیون شمرده میشود. آنها شیعیان امامیه هستند و برخی اسماعیلیه و زیدیه. شیعیان مصر غالباً در حال تقیه هستند اما در اجتماعات سیاسی و اجتماعی حضوری فعال و در بسیاری از مباحث سیاسی ورود جدی دارند و در حتی در سالهای گذشته این فعالیتها فزونی یاداشته است.
اما نسبت به جریان های فعال شیعی در مصر باید بگویم؛ یک جریان، جریان جهاد اسلامی است که پیرامون موضوع فلسطین فعالیت دارند.
جریان دوم، گروهی از ملیگرایان و ناسیونالیست عرب هستند که از جریان مقاومت و سوریه حمایت معنوی میکنند؛ اما در امور مذهبی ورود خاصی نمیکنند.
جریان دیگر، گروه انقلاب اسلامی و هواداران معتدل انقلاب هستند نه سینهچاک، غالباً جوانان این جریان را تشکیل میدهند و به خاطر شرایطی با برخی از آنها در ارتباط هستم.
جریان چهارم، گروه منحرف الصرخی هستند که پایشان در مصر باز شده است. به لحاظ مالی قوی هستند و توانستند عدهای را با خود همراه کنند حتی یک شخصیت برجسته مصری هم جذب این جریان شده است.
در شیعیان مصر جریان دیگری هم وجود دارد که جذب سازمان امنیت مصر شدهاند؛ این افراد از سوی دستگاه امنیتی مصر خریداری شدند و بعضاً توانستند به برخی از مراکز مهم شیعه نفوذ کنند و نیز برخی در مراکز مهم شیعیان مصر تأثیرگذار بودند.
حزب تحریر الشیعه که جنابعالی ریاست آن را بر عهده دارید، آیا در معادلات جریانانهای سیاسی و فکری شیعیان نقش آفرینی دارد؟
از سال 2011 تا 2015 حزب تحریر الشیعه را تأسیس کردیم، اما با مشکلاتی مواجه شدیم و این حزب نتوانست جان بگیرد. من با جریان شیعیان مرتبط با دستگاه امنیتی مصر برخورد کردم و با مشکلات متعددی مواجه شدم. همچنین دادگاه عالی اداری مصر با تأسیس این حزب شیعی مخالفت کرد و اجازه حضور در حیات سیاسی را نداد؛ البته برخی از مسیحیان ما را حمایت کردند. این را هم بگویم ما احزاب شیعه در مصر نداریم و تاکنون موفق به تأسیس آن نشدیم.
آیا شما برای فعالیتهای دینی و سیاسی در مصر با ممنوعیت یا محدودیت هایی هم روبرو هستید؟
در برخی از سفرها دولت ممنوعیتی ایجاد کرده است و در بازگشت با جوسازیهایی روبرو هستم. دولت السیسی، سفر شهروندان مصری به ایران و عراق را مشروط به دریافت مجوز امنیتی از سوی مقامات این کشور کرده است. همچنین دادگاه عالی تجدید نظر مصر، در دسامبر 2015، رد نهایی «کمیته احزاب مصر» را با تأسیس حزب «التحریر» توسط احمد النفیس، تأیید کرد.
البته تألیفات من بدون محدودیت در مصر و لبنان چاپ میشوند، منتهی سلفیها از انتشار و گسترش تألیفات شیعه در مصر هراس بسیار دارند.
با روی کار آمدن جریان اخوان المسلمین در حکومت پیشین مصر، رویکرد و تحلیل شما نسبت به آن چگونه بود؟
شیعیان مصر از انقلابیون این كشور بهحساب میآیند و در براندازی حكومت دیكتاتوری حسنی مبارك نقش فعال و چشمگیری داشتند. با روی كار آمدن دولت اخوان المسلمین در مصر و قرار گرفتن محمد مرسی بر مسند ریاست این كشور تغییرات و بهبود زیادی در وضعیت شیعیان حاصل نشد.
ما کاملاً اخوان را میشناختیم و رویکرد بینابینی را گرفتیم، از آنها نه حماتی کردیم و نه تخریب؛ اما برخی از کشورهای اسلامی از آنان بهعنوان «قهرمان اسلام» نام بردند. ما میدانیم اخوان در سوریه چه کرده است، محمد مرسی حزبالله را تهدید کرد که از میدان لبنان باید خارج شود! محمد مرسی به عربستان رفت و اعلام کرد که عربستان در خط مقدم است و ما دنبالرو آن هستیم و هر کاری که خواسته باشد انجام دهد، ما آن را دنبال میکنیم! متأسفانه برخی از ممالک اسلامی هم بیانیه نرمی صادر کردند و آنچه نیاز بود در برنداشت.
من سالها بود روی جریان اخوان المسلمین کار میکردم، پس از 2011 که اخوان بهعنوان یک گروه سیاسی ظهور مجددی پیدا کرد و بعد در مسند قدرت نشست، فقط یک گروه نظرم را نسبت به اخوان خواست اعلام کنم! بله من اخوان را نقد کردم و میکنم منتهی برخی در ایران بر من خرده میگیرند و میگویند تو سیاسی شدی! من میگویم 3 میلیون شیعه داشته باشیم که از ابعاد زندگی، فکری و تربیتی بهرهمند باشند بهتر است یا 10 میلیون شیعه که با مشکلات متعددی مواجه است، این خود یک خظر برای جامعه شیعیان است.
حضور وهابیت در مصر و کشورهای عربی را چطور ارزیابی می کنید؟
ما با دو طیف کفر و اسلام مواجهیم و بیشتر با مشکلات فکری آنان روبرو هستیم؛ درست است وهابیت تضعیف شده است اما پرچم سفید را بالا نبردند. ما باید ارتباط وهابیت و صهیونیسم را برای دیگران روشن کنیم و توجه داشته باشیم این دو با هم متحد و شریک هستند. اسرائیل آشکارا در حیات سیاسی مصر دخالت میکند.
در پایان بفرمایید، آینده روابط ایران و مصر و همچنین حوزه علمیه و الأزهر را چگونه ترسیم می کنید؟
نسبت به روابط با الأزهر باید گفت، جامع الازهر یک جریان و مرکز دینی وابسته به حکومت مصر است و تصورم این است تمایلی ندارد با ایران ارتباط برقرار کند؛ اگر هم خواسته باشد با اجازه و هماهنگی عربستان این کار را انجام میدهد مانند واسطه قرار دادن مرحوم شیخ مهدی شمسالدین برای ارتباط با ایران در برخی ادوار گذشته؛ اینها معادلاتی دارند که باید مدنظر قرار دهیم. معتقدم موضوع روابط ایران و مصر فقط در پرتوی نظرات و ارشادات شخص حضرت آیتالله خامنهای و دفتر ایشان قابل حل و پیگری است.
دکتر راسم النفیس از شخصیت ها و چهره های سرشناس شیعه در مصر است و علاوه بر ریاست حزب مصری التحریر الشیعی به تدریس علوم پزشکی در دانشگاه المنصوره این کشور مشغول می باشد.
با دکتر احمد راسم النفیس درباره آخرین وضعیت پیروان اهل بیت(ع) در مصر و مسائل و تحولات مرتبط با این موضوع گفتگو کرده ایم.
برای آشنایی بیشتر و بهتر مخاطبان، در ابتدا بفرمایید آمار جامعه شیعیان و نیز جریان ها و فعالیتهای اجتماعی سیاسی آنان در کشور مصر چگونه است؟
نسبت به تعداد شیعیان در مصر آمار رسمی وجود ندارد، منتهی بین یک تا پنج میلیون شمرده میشود. آنها شیعیان امامیه هستند و برخی اسماعیلیه و زیدیه. شیعیان مصر غالباً در حال تقیه هستند اما در اجتماعات سیاسی و اجتماعی حضوری فعال و در بسیاری از مباحث سیاسی ورود جدی دارند و در حتی در سالهای گذشته این فعالیتها فزونی یاداشته است.
اما نسبت به جریان های فعال شیعی در مصر باید بگویم؛ یک جریان، جریان جهاد اسلامی است که پیرامون موضوع فلسطین فعالیت دارند.
جریان دوم، گروهی از ملیگرایان و ناسیونالیست عرب هستند که از جریان مقاومت و سوریه حمایت معنوی میکنند؛ اما در امور مذهبی ورود خاصی نمیکنند.
جریان دیگر، گروه انقلاب اسلامی و هواداران معتدل انقلاب هستند نه سینهچاک، غالباً جوانان این جریان را تشکیل میدهند و به خاطر شرایطی با برخی از آنها در ارتباط هستم.
جریان چهارم، گروه منحرف الصرخی هستند که پایشان در مصر باز شده است. به لحاظ مالی قوی هستند و توانستند عدهای را با خود همراه کنند حتی یک شخصیت برجسته مصری هم جذب این جریان شده است.
در شیعیان مصر جریان دیگری هم وجود دارد که جذب سازمان امنیت مصر شدهاند؛ این افراد از سوی دستگاه امنیتی مصر خریداری شدند و بعضاً توانستند به برخی از مراکز مهم شیعه نفوذ کنند و نیز برخی در مراکز مهم شیعیان مصر تأثیرگذار بودند.
حزب تحریر الشیعه که جنابعالی ریاست آن را بر عهده دارید، آیا در معادلات جریانانهای سیاسی و فکری شیعیان نقش آفرینی دارد؟
از سال 2011 تا 2015 حزب تحریر الشیعه را تأسیس کردیم، اما با مشکلاتی مواجه شدیم و این حزب نتوانست جان بگیرد. من با جریان شیعیان مرتبط با دستگاه امنیتی مصر برخورد کردم و با مشکلات متعددی مواجه شدم. همچنین دادگاه عالی اداری مصر با تأسیس این حزب شیعی مخالفت کرد و اجازه حضور در حیات سیاسی را نداد؛ البته برخی از مسیحیان ما را حمایت کردند. این را هم بگویم ما احزاب شیعه در مصر نداریم و تاکنون موفق به تأسیس آن نشدیم.
آیا شما برای فعالیتهای دینی و سیاسی در مصر با ممنوعیت یا محدودیت هایی هم روبرو هستید؟
در برخی از سفرها دولت ممنوعیتی ایجاد کرده است و در بازگشت با جوسازیهایی روبرو هستم. دولت السیسی، سفر شهروندان مصری به ایران و عراق را مشروط به دریافت مجوز امنیتی از سوی مقامات این کشور کرده است. همچنین دادگاه عالی تجدید نظر مصر، در دسامبر 2015، رد نهایی «کمیته احزاب مصر» را با تأسیس حزب «التحریر» توسط احمد النفیس، تأیید کرد.
البته تألیفات من بدون محدودیت در مصر و لبنان چاپ میشوند، منتهی سلفیها از انتشار و گسترش تألیفات شیعه در مصر هراس بسیار دارند.
با روی کار آمدن جریان اخوان المسلمین در حکومت پیشین مصر، رویکرد و تحلیل شما نسبت به آن چگونه بود؟
شیعیان مصر از انقلابیون این كشور بهحساب میآیند و در براندازی حكومت دیكتاتوری حسنی مبارك نقش فعال و چشمگیری داشتند. با روی كار آمدن دولت اخوان المسلمین در مصر و قرار گرفتن محمد مرسی بر مسند ریاست این كشور تغییرات و بهبود زیادی در وضعیت شیعیان حاصل نشد.
ما کاملاً اخوان را میشناختیم و رویکرد بینابینی را گرفتیم، از آنها نه حماتی کردیم و نه تخریب؛ اما برخی از کشورهای اسلامی از آنان بهعنوان «قهرمان اسلام» نام بردند. ما میدانیم اخوان در سوریه چه کرده است، محمد مرسی حزبالله را تهدید کرد که از میدان لبنان باید خارج شود! محمد مرسی به عربستان رفت و اعلام کرد که عربستان در خط مقدم است و ما دنبالرو آن هستیم و هر کاری که خواسته باشد انجام دهد، ما آن را دنبال میکنیم! متأسفانه برخی از ممالک اسلامی هم بیانیه نرمی صادر کردند و آنچه نیاز بود در برنداشت.
من سالها بود روی جریان اخوان المسلمین کار میکردم، پس از 2011 که اخوان بهعنوان یک گروه سیاسی ظهور مجددی پیدا کرد و بعد در مسند قدرت نشست، فقط یک گروه نظرم را نسبت به اخوان خواست اعلام کنم! بله من اخوان را نقد کردم و میکنم منتهی برخی در ایران بر من خرده میگیرند و میگویند تو سیاسی شدی! من میگویم 3 میلیون شیعه داشته باشیم که از ابعاد زندگی، فکری و تربیتی بهرهمند باشند بهتر است یا 10 میلیون شیعه که با مشکلات متعددی مواجه است، این خود یک خظر برای جامعه شیعیان است.
حضور وهابیت در مصر و کشورهای عربی را چطور ارزیابی می کنید؟
ما با دو طیف کفر و اسلام مواجهیم و بیشتر با مشکلات فکری آنان روبرو هستیم؛ درست است وهابیت تضعیف شده است اما پرچم سفید را بالا نبردند. ما باید ارتباط وهابیت و صهیونیسم را برای دیگران روشن کنیم و توجه داشته باشیم این دو با هم متحد و شریک هستند. اسرائیل آشکارا در حیات سیاسی مصر دخالت میکند.
در پایان بفرمایید، آینده روابط ایران و مصر و همچنین حوزه علمیه و الأزهر را چگونه ترسیم می کنید؟
نسبت به روابط با الأزهر باید گفت، جامع الازهر یک جریان و مرکز دینی وابسته به حکومت مصر است و تصورم این است تمایلی ندارد با ایران ارتباط برقرار کند؛ اگر هم خواسته باشد با اجازه و هماهنگی عربستان این کار را انجام میدهد مانند واسطه قرار دادن مرحوم شیخ مهدی شمسالدین برای ارتباط با ایران در برخی ادوار گذشته؛ اینها معادلاتی دارند که باید مدنظر قرار دهیم. معتقدم موضوع روابط ایران و مصر فقط در پرتوی نظرات و ارشادات شخص حضرت آیتالله خامنهای و دفتر ایشان قابل حل و پیگری است.