گفتوگوی خبرگزاری رضوی با خادم جوان تهرانی در چهارشنبههای امام رضایی؛
خدمت به حضرت رضا علیه السلام در حرم خلاصه نمی شود
خبرگزاری رضوی ـ آزیتا ذکاء؛ با انتصاب حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی به عنوان تولیت آستان قدس رضوی، همه آرزومندان به خادمی مضجع شریف ثامنالحجج(ع) توفیق خدمت یافتند. در همان سالهای نخست حضور آقای رئیسی در آستان قدس رضوی، توسعه خادمیاری به عنوان یک اولویت در دستور کار این آستان مقدس قرار گرفت و در قالب خادمیار رضوی در سراسر کشور گسترش پیدا کرد.
امیرحسین جعفری جوان تهرانی است که از همان کودکی خاطرات خوبی از سفر به مشهد داشته و علاقهمند بوده است که در این بارگاه ملکوتی خادم شود، در دفعات متعدد پیگیر شرایط خادمی حرم مطهر امام رضا(ع) شده تا شاید با وضع یک قانون جدید او هم توفیق خادمی حضرت را بیابد. سرانجام تلاش او به نتیجه میرسد و در همین جستجوها در اینترنت با سامانه خادمیاری آشنا شده و نام خود و خانوادهاش را مینویسد. سه ماه بعد این سعادت نصیب خانواده چهار نفره آنها میشود و به کسوت خادمی حضرت در میآیند.
چهارشنبههای امام رضایی بهانهای شد تا به سراغ این خادم جوان امام رئوف برویم و بیشتر با او آشنا شویم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
جوان تهرانی چگونه به توفیق خادمی مضجع شریف امام رضا(ع) نائل آمده است؟
من از کودکی علاقه داشتم خادم حضرت شوم. هر از گاهی در اینترنت سرچ میکردم، ببینم راهی وجود دارد و قانون جدیدی از سوی تولیت آستان قدس رضوی گذاشته شده تا من هم بتوانم خادم شوم. نوروز سال 1397 بود که طی همین پیگیریها و جستجو در اینترنت یک سایتی باز شد با اینکه احتمال میدادم خیلی جدی نباشد، در این سایت که همان سامانه خادمیاران بنیاد کرامت رضوی است وارد شده، علاوه بر اسم خودم، نام والدین و خواهرم را نیز نوشتم. سه ماه بعد دعوت به خدمت شدیم. من و پدرم، وظیفه خود را در بخش صندلی چرخدار شروع کردیم. مادر و خواهرم نیز در انتظامات حریم به زائران حضرت خدمت میکنند. معمولا خانوادگی برای خدمت مشرف میشویم.
گویا شما در بخش خادمیاران رسانهای نیز به نوعی دیگر خدمت به این بارگاه منور دارید. حضور شما در این قسمت چگونه اتفاق افتاد؟
ورود به این بخش یک آشنایی و تخصص میخواهد؛ من هم در این حوزه تجربه داشتم. دوران دبیرستان در «خبرگزاری پانا» که رسانه دانشآموزی است، کار خبر کرده بودم. همچنین دورههای گرافیک و تدوین را نیز گذرانده بودم. بنابراین نمونهای از کارهای خود را ارائه دادم و الحمدالله مورد قبول واقع شد و از اواخر سال 1397 نیز در این بخش خدمتی متفاوت انجام میدهم.
بنده ادمین پیچ اینستاگرام در روز شنبه میباشم که پاسخگویی سوالات کاربران هستم. همچنین در بخش گرافیک کارهای گرافیکی برای شب شعر رضوی و مسابقات حرمشناسی انجام میدهم. عدهای به من معرفی شدند که با آنها گروهی زدیم و این دوستان در قسمت نذر رسانه کارهای گرافیکی خود را در قالب استوری، پست، عکسنوشته، کلیپهای 15 ثانیهای و استوری موشن برای من میفرستند و بنده بعد بررسی اولیه، آنها را برای گروه ارزیابی ارسال میکنم که تولیدات کیفی در صورت صلاحدید در گروهی که همه استانها حضور دارند در پیامرسان واتساپ به آدرس Khadem_razavi_ir صفحه رسمى خادمان امام رضا(ع) انتشار داده میشود.
شما خادم غیربومی امام رضا(ع) هستید، آیا نگاه شما به خدمت با یک خادم مجاور تفاوتی دارد؟
در کودکی یک روز به بیت فراشان رفتم و از یک نفر از آنها سوال کردم، چطور میتوانم خادم حرم شوم؟ او گفت: همین که تو دلت آرزوی خادمی امام رضا(ع) را داری، این خودش یک توفیقی است؛ تو میتوانی روی زمین زباله دیدی آن را به نیت خدمت به حضرت از روی زمین برداری. آن موقع با خودم گفتم این بنده خدا دلش قرص است و این جواب را به من داده است. اما بعد سالها که خودم سعادت خادمی این بارگاه ملکوتی را به دست آوردم به حرف آن فراش رسیدم. دیدم واقعا همین است، هر ارادتمند به حضرت فقط نباید خدمت خود را معطوف به صحن و سرای ایشان بکند.
من قبل اینکه برای خادمی حرم مطهر امام رضا(ع) ثبتنام کنم برای خدمت در مسجد جمکران هم اسم نوشتم بعد خادم شدن در مضجع شریف امام هشتم(ع) برای خادمی حرم مطهر حضرت معصومه(ع) هم اقدام کرده و نامنویسی کردم. الحمدالله یکسال هم برای ایام اربعین توفیق شد به خادمی بارگاه ملکوتی سیدالشهدا(ع) در کربلا نائل آمدم. اما الان به این نتیجه رسیدم پوشیدن لباس خدمت در کنار اینکه سعادتی برای من است، اما وظیفهام را بیشتر میکند. باید در رفتار و کردار خود دقت داشته باشم تا با شخصیت خادمی من همخوانی داشته باشد.
اگر لباس شخصی تنم باشد و این لباس را لباس خدمت بکنم این خدمت بیریا برایم قشنگی دارد. خدمت لازم نیست فقط داخل حرم باشد، هر جایی آدم میتواند خدمت کند. ما در زندگی روزمره خود خیلی کارها انجام میدهیم اما هیچ وقت نشده نیت خود را برای خدا خالص کنیم یا به نیت شهدا و یا ائمهمعصومین(ع) کاری برای دیگران انجام دهیم. من همیشه سعی کردم جزوههای دانشگاهم را به دانشجویان ترمهای پایینتر بدهم و اینگونه یک خدمتی داشته باشم.
پس شما تجربه خدمت در دیگر اماکن مقدسه را نیز دارید...
تقریبا. من الان فقط خادم حرم مطهر امام رضا(ع) هستم. اربعین سال 1398 هم توفیق خادمی داشتم اما سال گذشته به خاطر شیوع ویروس کرونا قسمت نشد خادمی حرم امام حسین(ع) را برای بار دوم به دست آورم. همچنین با وجود این ویروس و وضعیت شهرها هنوز سعادت نصیبم نشده برای خادمی مسجد جمکران و حرم حضرت معصومه(ع) دعوت به خدمت شوم. البته توفیق خدمت به شهدا را هم دارم که میتوان گفت اولین تجربه خدمت من است که از دوران نوجوانی برای خدمت در گلزار شهدای تهران حضور مییابم و حدود 15 سال است که در موکب با پذیرایی از زائران شهدا، انجام وظیفه میکنم.
به گفته خودتان اولین تجربه خدمت شما به شهدا بوده است. آیا زمینه و شناختی از شهدا داشتهاید یا اتفاقی وارد این خدمت شدهاید؟
پدرم مغازه تولید صنایع استیل دارد و من در دوران کودکی و نوجوانی، تابستانها کنار دست او مشغول کار میشدم. پدرم برای موکبهای اربعین و مزار شهدا، سماور و میکسر شربت پانصد یا هزار لیتر را رایگان میفرستاد تا استفاده کنند. یک روز هم یک نفر به مغازه پدرم مراجعه کرد و سفارش یک سماور برای موکب واقع در مزار شهدا داد که پدرم این کار را نیز به صورت رایگان پذیرفت. آنجا من از این آقا خواستم که من را هم در موکب برای خادمی بپذیرند که قبول کرد و از سن نوجوانی خدمت به شهدا را تجربه کردم.
البته دایی خودم به نام فرهاد قربانلو از شهدای دفاعمقدس است که از بچه محلههای شهید ابراهیم هادی بود. موکبی که بنده در آن مشغول خدمت هستم به نام ائمهبقیع(ع) در نزدیکی یادمان شهید هادی واقع شده که این شناخت موجب دوستی قلبی من با این شهید شده است.
از آنجا که نگاه شما به خدمت گسترده است. بفرمایید دیگر چه خدمتی را در زندگی 25 ساله خود تجربه کردهاید که تا این قسمت مصاحبه به آن اشاره نکردهاید؟
همانطور که خدمتتان گفتم خدمت به حضراتمعصومین(ع) فقط محدود به صحن و سرای آنها نیست. یک مداح هم میتواند با مرثیهسرایی یا مدح ائمهاطهار(ع) به نوعی خدمتی به آنها کرده باشد. من در کودکی با استعدادی که در دکلمهخوانی و حماسهخوانی داشتم وارد این عرصه شدم. البته الان به دلیل مشغله تحصیلی و کار کمتر به این امر میپردازم.
کودک بودم که پدرم همیشه داستانها و شعرهای کتاب «همای سعادت» را برایم میخواند. این کتاب دو جلدی است که چاپ آن به سال 1390 هجریقمری برمیگردد. یک روز خانواده متوجه شدند من در همان حول و حوش سه سالگی شعرهای این کتاب را حفظ هستم و استعداد خوبی در حفظ کردن شعر دارم، لذا من را نزد روحانی محله خودمان بردند که او حماسهخوانی و دکلمهخوانی را به من یاد داد. شعرهای مرحوم آغاسی را خیلی دوست دارم و آنقدر فیلمهای او را دیدهام که همه آنها را نیز حفظ شدهام. دوران دبیرستان کتاب «بر مدار عشق» که شعرهای مرحوم آغاسی در آن جمعآوری شده به دستم رسید و آنها را نیز حفظ کردم و در هیئتها و دستههای عزاداری از همان شعرهای حفظ شده، استفاده میکنم.
وقتی در سه سالگی حماسهخوانی و دکلمهخوانی میکردم، در آن زمان کودکی به سن من نبود که حماسهخوانی کند، بنابراین سوژه محرم رسانههای داخلی و خارجی بودم. کلاس پنجم دبستان هم در برنامه «صبح بخیر ایران» که در مرقد امام خمینی(ره) ضبط شد نیز اجرای حماسهخوانی داشتم.
آقای جعفری با توفیقات روزافزونی که از کودکی تاکنون نصیب شما شده است، آیا حاجتی هم از امام رئوف خود دارد؟
اصلا رویم نمیشود از امام حاجت بخواهم. تایم سحر که حرم خلوت است و مشغول خدمت هستم، فرصتی میشود کمی به حضورم در حرم و خدمتم در این مضجع شریف فکر کنم. باورم نمیشود که من لباس خدمت به تن دارم و مشغول خدمت به زائران این آقای رئوف هستم. هر وقت قصد کردم چیزی از حضرت بخواهم پشیمان شدم و با خود گفتم دیگر چه میخواهی؟ اصلا دلم نمیخواهد از حضرت مزد بگیرم، همین که توفیق شده در صحن و سرایش برای ساعتی نفس بکشم و خدمت کنم، خودش بهترین نعمت است. مجری هنگام اذان به افق مشهد اعلام میکند اذان به افق قطعهای از بهشت. من در قطعهای از بهشت دیگر چه حاجتی میتوانم از امام خود بخواهم؟
آیا خاطره خوبی از کودکی خود با خادمان حرم مطهر امام رضا(ع) دارید که امروز به عنوان الگو از آن برای خدمت حضرت سرمشق بگیرید؟
یک شکلات هر چند کوچک است و از لحاظ قیمت بیارزش، اما موجب شادی یک زائر کوچک حضرت شده و خاطره خوب از حرم مطهر برای او به یادگار میگذارد. در کودکی هر وقت از خادمی شکلات میگرفتم، خوشحال شده و فکر میکردم حاجتروا شدهام و انگار حضرت یک نگاه ویژهتری به من داشتهاند. الان که خودم خادم شدم، سعی میکنم هنگام تشرف به خدمت، حتما آبنبات همراهم باشد و به زائران کوچک حضرت بدهم. نه تنها خودم، بلکه با خانواده هر وقت برای خدمت مشرف میشویم همراهمان آبنبات با بستهبندی شیک است که آنها را از محل خاصی در تهران تهیه میکنیم.
امیرحسین جعفری جوان تهرانی است که از همان کودکی خاطرات خوبی از سفر به مشهد داشته و علاقهمند بوده است که در این بارگاه ملکوتی خادم شود، در دفعات متعدد پیگیر شرایط خادمی حرم مطهر امام رضا(ع) شده تا شاید با وضع یک قانون جدید او هم توفیق خادمی حضرت را بیابد. سرانجام تلاش او به نتیجه میرسد و در همین جستجوها در اینترنت با سامانه خادمیاری آشنا شده و نام خود و خانوادهاش را مینویسد. سه ماه بعد این سعادت نصیب خانواده چهار نفره آنها میشود و به کسوت خادمی حضرت در میآیند.
چهارشنبههای امام رضایی بهانهای شد تا به سراغ این خادم جوان امام رئوف برویم و بیشتر با او آشنا شویم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
جوان تهرانی چگونه به توفیق خادمی مضجع شریف امام رضا(ع) نائل آمده است؟
من از کودکی علاقه داشتم خادم حضرت شوم. هر از گاهی در اینترنت سرچ میکردم، ببینم راهی وجود دارد و قانون جدیدی از سوی تولیت آستان قدس رضوی گذاشته شده تا من هم بتوانم خادم شوم. نوروز سال 1397 بود که طی همین پیگیریها و جستجو در اینترنت یک سایتی باز شد با اینکه احتمال میدادم خیلی جدی نباشد، در این سایت که همان سامانه خادمیاران بنیاد کرامت رضوی است وارد شده، علاوه بر اسم خودم، نام والدین و خواهرم را نیز نوشتم. سه ماه بعد دعوت به خدمت شدیم. من و پدرم، وظیفه خود را در بخش صندلی چرخدار شروع کردیم. مادر و خواهرم نیز در انتظامات حریم به زائران حضرت خدمت میکنند. معمولا خانوادگی برای خدمت مشرف میشویم.
گویا شما در بخش خادمیاران رسانهای نیز به نوعی دیگر خدمت به این بارگاه منور دارید. حضور شما در این قسمت چگونه اتفاق افتاد؟
ورود به این بخش یک آشنایی و تخصص میخواهد؛ من هم در این حوزه تجربه داشتم. دوران دبیرستان در «خبرگزاری پانا» که رسانه دانشآموزی است، کار خبر کرده بودم. همچنین دورههای گرافیک و تدوین را نیز گذرانده بودم. بنابراین نمونهای از کارهای خود را ارائه دادم و الحمدالله مورد قبول واقع شد و از اواخر سال 1397 نیز در این بخش خدمتی متفاوت انجام میدهم.
بنده ادمین پیچ اینستاگرام در روز شنبه میباشم که پاسخگویی سوالات کاربران هستم. همچنین در بخش گرافیک کارهای گرافیکی برای شب شعر رضوی و مسابقات حرمشناسی انجام میدهم. عدهای به من معرفی شدند که با آنها گروهی زدیم و این دوستان در قسمت نذر رسانه کارهای گرافیکی خود را در قالب استوری، پست، عکسنوشته، کلیپهای 15 ثانیهای و استوری موشن برای من میفرستند و بنده بعد بررسی اولیه، آنها را برای گروه ارزیابی ارسال میکنم که تولیدات کیفی در صورت صلاحدید در گروهی که همه استانها حضور دارند در پیامرسان واتساپ به آدرس Khadem_razavi_ir صفحه رسمى خادمان امام رضا(ع) انتشار داده میشود.
شما خادم غیربومی امام رضا(ع) هستید، آیا نگاه شما به خدمت با یک خادم مجاور تفاوتی دارد؟
در کودکی یک روز به بیت فراشان رفتم و از یک نفر از آنها سوال کردم، چطور میتوانم خادم حرم شوم؟ او گفت: همین که تو دلت آرزوی خادمی امام رضا(ع) را داری، این خودش یک توفیقی است؛ تو میتوانی روی زمین زباله دیدی آن را به نیت خدمت به حضرت از روی زمین برداری. آن موقع با خودم گفتم این بنده خدا دلش قرص است و این جواب را به من داده است. اما بعد سالها که خودم سعادت خادمی این بارگاه ملکوتی را به دست آوردم به حرف آن فراش رسیدم. دیدم واقعا همین است، هر ارادتمند به حضرت فقط نباید خدمت خود را معطوف به صحن و سرای ایشان بکند.
من قبل اینکه برای خادمی حرم مطهر امام رضا(ع) ثبتنام کنم برای خدمت در مسجد جمکران هم اسم نوشتم بعد خادم شدن در مضجع شریف امام هشتم(ع) برای خادمی حرم مطهر حضرت معصومه(ع) هم اقدام کرده و نامنویسی کردم. الحمدالله یکسال هم برای ایام اربعین توفیق شد به خادمی بارگاه ملکوتی سیدالشهدا(ع) در کربلا نائل آمدم. اما الان به این نتیجه رسیدم پوشیدن لباس خدمت در کنار اینکه سعادتی برای من است، اما وظیفهام را بیشتر میکند. باید در رفتار و کردار خود دقت داشته باشم تا با شخصیت خادمی من همخوانی داشته باشد.
اگر لباس شخصی تنم باشد و این لباس را لباس خدمت بکنم این خدمت بیریا برایم قشنگی دارد. خدمت لازم نیست فقط داخل حرم باشد، هر جایی آدم میتواند خدمت کند. ما در زندگی روزمره خود خیلی کارها انجام میدهیم اما هیچ وقت نشده نیت خود را برای خدا خالص کنیم یا به نیت شهدا و یا ائمهمعصومین(ع) کاری برای دیگران انجام دهیم. من همیشه سعی کردم جزوههای دانشگاهم را به دانشجویان ترمهای پایینتر بدهم و اینگونه یک خدمتی داشته باشم.
پس شما تجربه خدمت در دیگر اماکن مقدسه را نیز دارید...
تقریبا. من الان فقط خادم حرم مطهر امام رضا(ع) هستم. اربعین سال 1398 هم توفیق خادمی داشتم اما سال گذشته به خاطر شیوع ویروس کرونا قسمت نشد خادمی حرم امام حسین(ع) را برای بار دوم به دست آورم. همچنین با وجود این ویروس و وضعیت شهرها هنوز سعادت نصیبم نشده برای خادمی مسجد جمکران و حرم حضرت معصومه(ع) دعوت به خدمت شوم. البته توفیق خدمت به شهدا را هم دارم که میتوان گفت اولین تجربه خدمت من است که از دوران نوجوانی برای خدمت در گلزار شهدای تهران حضور مییابم و حدود 15 سال است که در موکب با پذیرایی از زائران شهدا، انجام وظیفه میکنم.
به گفته خودتان اولین تجربه خدمت شما به شهدا بوده است. آیا زمینه و شناختی از شهدا داشتهاید یا اتفاقی وارد این خدمت شدهاید؟
پدرم مغازه تولید صنایع استیل دارد و من در دوران کودکی و نوجوانی، تابستانها کنار دست او مشغول کار میشدم. پدرم برای موکبهای اربعین و مزار شهدا، سماور و میکسر شربت پانصد یا هزار لیتر را رایگان میفرستاد تا استفاده کنند. یک روز هم یک نفر به مغازه پدرم مراجعه کرد و سفارش یک سماور برای موکب واقع در مزار شهدا داد که پدرم این کار را نیز به صورت رایگان پذیرفت. آنجا من از این آقا خواستم که من را هم در موکب برای خادمی بپذیرند که قبول کرد و از سن نوجوانی خدمت به شهدا را تجربه کردم.
البته دایی خودم به نام فرهاد قربانلو از شهدای دفاعمقدس است که از بچه محلههای شهید ابراهیم هادی بود. موکبی که بنده در آن مشغول خدمت هستم به نام ائمهبقیع(ع) در نزدیکی یادمان شهید هادی واقع شده که این شناخت موجب دوستی قلبی من با این شهید شده است.
از آنجا که نگاه شما به خدمت گسترده است. بفرمایید دیگر چه خدمتی را در زندگی 25 ساله خود تجربه کردهاید که تا این قسمت مصاحبه به آن اشاره نکردهاید؟
همانطور که خدمتتان گفتم خدمت به حضراتمعصومین(ع) فقط محدود به صحن و سرای آنها نیست. یک مداح هم میتواند با مرثیهسرایی یا مدح ائمهاطهار(ع) به نوعی خدمتی به آنها کرده باشد. من در کودکی با استعدادی که در دکلمهخوانی و حماسهخوانی داشتم وارد این عرصه شدم. البته الان به دلیل مشغله تحصیلی و کار کمتر به این امر میپردازم.
کودک بودم که پدرم همیشه داستانها و شعرهای کتاب «همای سعادت» را برایم میخواند. این کتاب دو جلدی است که چاپ آن به سال 1390 هجریقمری برمیگردد. یک روز خانواده متوجه شدند من در همان حول و حوش سه سالگی شعرهای این کتاب را حفظ هستم و استعداد خوبی در حفظ کردن شعر دارم، لذا من را نزد روحانی محله خودمان بردند که او حماسهخوانی و دکلمهخوانی را به من یاد داد. شعرهای مرحوم آغاسی را خیلی دوست دارم و آنقدر فیلمهای او را دیدهام که همه آنها را نیز حفظ شدهام. دوران دبیرستان کتاب «بر مدار عشق» که شعرهای مرحوم آغاسی در آن جمعآوری شده به دستم رسید و آنها را نیز حفظ کردم و در هیئتها و دستههای عزاداری از همان شعرهای حفظ شده، استفاده میکنم.
وقتی در سه سالگی حماسهخوانی و دکلمهخوانی میکردم، در آن زمان کودکی به سن من نبود که حماسهخوانی کند، بنابراین سوژه محرم رسانههای داخلی و خارجی بودم. کلاس پنجم دبستان هم در برنامه «صبح بخیر ایران» که در مرقد امام خمینی(ره) ضبط شد نیز اجرای حماسهخوانی داشتم.
آقای جعفری با توفیقات روزافزونی که از کودکی تاکنون نصیب شما شده است، آیا حاجتی هم از امام رئوف خود دارد؟
اصلا رویم نمیشود از امام حاجت بخواهم. تایم سحر که حرم خلوت است و مشغول خدمت هستم، فرصتی میشود کمی به حضورم در حرم و خدمتم در این مضجع شریف فکر کنم. باورم نمیشود که من لباس خدمت به تن دارم و مشغول خدمت به زائران این آقای رئوف هستم. هر وقت قصد کردم چیزی از حضرت بخواهم پشیمان شدم و با خود گفتم دیگر چه میخواهی؟ اصلا دلم نمیخواهد از حضرت مزد بگیرم، همین که توفیق شده در صحن و سرایش برای ساعتی نفس بکشم و خدمت کنم، خودش بهترین نعمت است. مجری هنگام اذان به افق مشهد اعلام میکند اذان به افق قطعهای از بهشت. من در قطعهای از بهشت دیگر چه حاجتی میتوانم از امام خود بخواهم؟
آیا خاطره خوبی از کودکی خود با خادمان حرم مطهر امام رضا(ع) دارید که امروز به عنوان الگو از آن برای خدمت حضرت سرمشق بگیرید؟
یک شکلات هر چند کوچک است و از لحاظ قیمت بیارزش، اما موجب شادی یک زائر کوچک حضرت شده و خاطره خوب از حرم مطهر برای او به یادگار میگذارد. در کودکی هر وقت از خادمی شکلات میگرفتم، خوشحال شده و فکر میکردم حاجتروا شدهام و انگار حضرت یک نگاه ویژهتری به من داشتهاند. الان که خودم خادم شدم، سعی میکنم هنگام تشرف به خدمت، حتما آبنبات همراهم باشد و به زائران کوچک حضرت بدهم. نه تنها خودم، بلکه با خانواده هر وقت برای خدمت مشرف میشویم همراهمان آبنبات با بستهبندی شیک است که آنها را از محل خاصی در تهران تهیه میکنیم.
جوانان دهه هفتادی به پاکی جوانان نسل انقلاب و جنگ هستند. ادم از دیدن چنین جوانهای خوب لذت میبرد. خدا این جوان را همیشه در راه خودش محفوظ و پاک نگه دارد. امین