۰
تاریخ انتشار
دوشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۰۸:۵۶
خبرگزاری رضوی از مشکلات زوج های جوان و دوستی های قبل از ازدواج گزارش می دهد؛

ازدواج از مسیر سنت یا مدرنیته؟

ازدواج از مسیر سنت یا مدرنیته؟
خبرگزاری رضوی -زهرا غفوریان؛ شاید در میان دوستان و اطرافیان خود با افرادی برخورد داشتید که عشق یا رابطه عاطفی با فردی را تجربه کرده و از وابستگی و خاطراتشان برای شما تعریف کرده باشند.
برخی اوقات می بینیم سال ها از آن اتفاق گذشته است و همچنان درگیر آن هستند. قطعا راه حل درست این است که باید این روابط مدیریت شود تا جوان ها از آسیب های آن در امان باشند. 
با گرایش جامعه به فضای مجازی  روان شناس ها و مشاوره ها به این فضا رو آوردند، در این میان روان شناس نماها را می بینیم که به بهای جذب مخاطب، متاسفانه راه حلی های نادرستی را ارائه می دهند و روابط ناسالم را توصیه می کنند.
برای بررسی آسیب های این معضل و چگونه مدیریت رابطه های قبل ازدواج با حجت الاسلام مسلم داوودنژاد دکتر روان شناس، کارشناس مسائل خانواده و مولف چندین کتاب روان شناسی گفتگو داشتیم که تقدیم خوانندگان می شود.

مشاورانی  که منعی برای دوستی های قبل ازدواج قائل نیستند،  این مشاوره ها به جامعه آسیب وارد نمی کند؟
سبک این نوع مشاوره ها این است که اگر کنار فردی اذیت نیستید اشکالی ندارد، این رابطه را ادامه دهید و کنار هم باشید، یعنی معیار آن ها شرع نیست و لیبرال هستند و بر این باور هستند که اگر طرف مقابل شما را آزار نمی دهد و به صرف اینکه شما خوشتان می آید ایرادی ندارد. به خودتان واگذار می کند که اگر می خواهید برای آن چهارچوب مشخص کنید. 

در این سبک، آسیب هایی که مخصوصا دختران می بیننند مورد توجه نیست؟
نسخه این افراد، نسخه روان شناس های غربی است، آن ها به این نکته توجه نمی کنند و بر اساس فرهنگ خودشان نسخه دادند. با وجود فرهنگ غنی ایرانی اسلامی که سرآمد جهان است،برخی از غرب الگو برداری می کنیم. 
نگاه غرب اینگونه است که اگر دختر ضربه ای بخورد، مقداری ناراحت می شود و بعد فراموش می کند، اما در فرهنگ ایرانی اسلامی ما ارزش اخلاقی به نام آبرو و حیثیت داریم که در غرب، این چنین فرهنگی وجود ندارد.
این افراد راهکارهایی می دهند که از روی تخصص نیست و افراد جذب ظاهر آن ها می شوند؛ چرا که فضای مجازی به محیطی که فقط دنبال ظاهر و جذابیت هستند تبدیل شده است و برای مخاطبین تخصص مهم نیست، آن ها درگیر جلوه های ظاهری می شوند و تخصص کمرنگ می شود.
اگر متخصص هم باشند اما راهکار آن ها اشتباه است، چون متناسب با نسخه غرب راهکار می دهند و با فرهنگ ما مغایر است. به قول معروف داروی هوای سردسیر را برای گرمسیر آورده است. به قول ابن سینا مردم اروپا هر چه به قطب نزدیکتر هستند بی احساس تر و هر اندازه به استوا نزدیکتر هستند، عاطفی تر هستند. متاسفانه این افراد نسخه قطبی ها را برای استوایی ها آوردند.
 

برخی معاشرت های قبل ازدواج را دلیل بر آشنایی می دانند و چهارچوبی برای آن قائل نیستند آیا این درست است؟
تفاوتی ندارد و باید تعهد در قبل از ازدواج هم اهمیت داشته باشد. اگر در فرهنگ ایرانی و سنتی دقت کنید، می بینید که آبرو برای دختر مهم است. در فرهنگ ما، رعایت برخی رفتارها مهم بود، به طور مثال اگر خانم متاهل با مردی در کوچه صحبت می کرد، ایراد نداشت، اما اگر دختر مجرد با مردی صحبت کند پذیرفته نبود.
مفهوم عذاب وجدان برای یک مجرد در فرهنگ ایرانی بیشتر از متاهل بود، اما الان این عذاب وجدان توسط افراد غیر متخصص یا کسانی که دنبال روی روانشناسان غربی هستند، از بین رفته است. نظر من این است که کپی برداری از غرب است و تفاوتی می کنند.
نکته مهم این است که خواستن دلیل بر این نیست که متعلق به یکدیگر هستید. خواستن ها  بر اساس احساس عاطفی، جنسی، هیجانی یا عادتی شکل می گیرد، یعنی یا به خاطر وضعیت جسمانی، ولع زیاد دارند یا به خاطر اینکه یک دیالوگ های عاطفی رد و بدل شده، حس عاطفی ایجاد شده، یا چون با یکدیگر زیاد در ارتباط بودند، این احساس ایجاد شده است. نه اینکه واقعا مناسب با هم باشند، گاهی یکنفر مال من نیست، اما با من هست و این احساسات ناخودآگاه شکل می کیرد.

اینگونه مشاوره ها چون منعی برای روابط آزاد ندارند جذابیت دارند؟
برخی افراد را دیدید که اسلام را کنار می گذارند، اما بی دین نمی شوند و مسیحیت را انتخاب می کنند، چون می خواهد رابطه بین عذاب وجدان و نفس اماره ایجاده کنند. می خواهند هر کاری انجام دهند و در عین حال عذاب وجدان نداشته باشند. در رابطه با جنس مخالف هم همینگونه است، بدون هیچ حد و مرزی با جنس مخالف ارتباط دارند.
شعارهای مخاطب پسند می گویند و چه شخصی منفعت می برد؟ کسی که جوان ها را بازیچه قرار می دهد، چون در میان این شعارها مساله ای به اسم تجارت رقم می خورد، تجارتی به نام داشتن فضای مجاری. امروز داشتن مخاطب در فضای مجازی به اندازه ای پرسود شده است که برخی اشخاص دست به هر کاری می زنند تا مخاطب را به دست بیاورند و این نکته بسیار قابل تاملی است.

برخی افراد قائلند باید روشنفکرانه راهکار داد و مطابق با زمان پیش رفت و روش سنتی مناسب با دوران گذشته بود.
مساله ای مطرح می شود به نام علم خدا و علم بشر. از زمان خلقت حضرت آدم بیش از 7 هزار سال و از زمان پیامبر اکرم(ص)، 1400 سال می گذرد، آیا خدای 7هزار سال پیش و خدای 1400 سال پیش با خدای الان متفاوت است؟
آیا علم بشر از علم خدا جلوتر است؟ اگر این حرف درست باشد که ما از خدا جلو زدیم، پس باید به حرف اهل بیت(ع) گوش ندهیم. علم خدا فراتر از علم بشر است؟
بسیاری از چالش های ما به خاطر نداشتن اطلاعات اعتقادی است. اگر به این مرحله رسیدیم که علم خدا بالاتر از علم ماست، پس نباید گفت که عصر حاضر متفاوت است و ما روشنفکر شدیم و بهتر متوجه می شویم.
 



راهکار شما برای انتخاب درست چیست، شیوه سنتی را توصیه می کنبد؟
نظر من این است که نه سنتی جواب می دهد و نه مدرن. نگاهم بر نظر امیر المومنین(ع) است که می فرمایند فرزندان خود را متناسب با زمان تربیت کنید. این به چه معناست؟ این متناسب زمان بودن به معنای درگیر زمان شدن نیست.
در حال حاضر شیوه درست این است که قدم های اول باید رسمی باشد. من موارد بسیاری داشتم دختر و پسر درگیر عاطفی شدند و همه چیز فراهم بود، اما پدر یا مادر یکی از زوجین مخالف بودند و درگیر تنش های روحی و روانی شدند.
قبل از اینکه غرق روابط عاطفی شوید، باید به طور قطع تکلیف خانواده را بدانید. یک استراتژی بعضی مشاوره ها انجام می دهند و می گویند اگر خانواده از ارتباط شما مطلع باشند، اشکال ندارد. در صورتی که در این نظریه ان قلت هایی وارد است که اگر پدر و مادر من بدانند، با این دختر هستم، وابسته به هم نمی شویم؟
ترک وابستگی با تمام سختی هایی که دارد، یعنی بازگشت به زندگی جدید. بازگشت امکان پذیر است، اما آنچه مسلم است این است کسی که وارد وابستگی می شود، لطمه سنگینی به او وارد می شود.
اگر کسی مواد مخدر مصرف می کند، هزینه آن از زمین تا آسمان است. نکته ای که می خواهم به جوان ها هدیه بدهم این است که مراقب وابستگی باشید و جلوی پیش نیازها را بگیرید تا گرفتار وابستگی نشوید.
یکی از علت های طلاق عشق های  قبل ازدواج است که افراد برای همدیگر گریه می کردند و 5 سال اول زندگی به طلاق رسیدند. مگر می شود؟ چطور این ها که عاشق هم بودند. جواب این است که دنیای وابستگی، چشم را می بندد و فکر را قفل می کند.بعد از اینکه منطقی بررسی کردید و تشخیص دادید مناسب هم هستید، اگر به دل نشست تایید می کنید، اما زمانیکه به دل ننشست تایید نمی کنید. اما در وابستگی با احساس تصمیم می گیرید  و ممکن است لذت داشته باشد، اما این لذت اعتیاد آور و جبران ناپذیر است.

معیارهای تشخیص دلبستگی و وابستگی چیست؟
محبتی که بین دونفر قبل ازدواج ایجاد می شود یا دلبستگی است یا وابستگی. این دو بسیار با هم تفاوت دارند که باید در تشخیص آن دقت کرد.
در دلبستگی، شخص بر اساس عقل به محبت می‌رسد. بر این اساس، اگر محبت کنار عقل قرار بگیرد، کمال ایجاد می کند و خلاف آن، آسیب می‌رساند؛ لذا کسی که ملاک های اصلی انتخاب همسر  را بر اساس عقل بررسی می‌کند به تناسب ها توجه دارد و در مرحله بعد اگر به دل او نشست، تایید می‌کند و احتمال موفقیت در این ازدواج بیشتر است.
 وابستگی چیست؟ وابستگی به محبتی می‌گویند که از زمان به احساس می‌رسید و از نظر پسر، این دختر با دیگران تفاوتی نمی‌کند و تنها به صرف اینکه همکلاسی یا همکار بوده، با او ارتباط برقرار کرده است و اگر فرد دیگری بود نیز همین اندازه با او درگیر می‌شد.
بنابریان آشنایی قبل ازدواج را کلا نباید نفی کرد؛ اما باید توجه داشته باشید ما برای انتخاب خوب، سه قانون نیاز داریم؛ خوب باشد، متناسب باشد و به دل بنشینید.
خوب باشد یعنی ملاک های عقلانی انتخاب همسر را داشته باشد. متناسب باشد، به این معنا که گاهی یک نفر آدم بسیار خوبی است، اما متناسب شما نیست، مانند زمانی‌که یک لباس مارک بسیار خوب و قیمت مناسب می خرید، اما اندازه شما نیست.
نکته ای که در رابطه با بیرون رفتن ها و با هم بودن ها وجود دارد، این است که شاید شما بخشی از هیجان طرف مقابل را شناسایی کنید، اما اساس شخصیت را شناسایی نمی‌کنید. این را به یاد داشته باشید، اگر یک شخصی در دوره ارتباطات، واقعیت خودش را به شما نشان ندهد، شما کشف نخواهید کرد و این یک راز مهم است.

با کسی که دیوانه شماست ازدواج نکنید
آمارها نشان داده است، به سه علت با کسی که دیوانه شماست، نباید ازدواج کنید.منظور کسی است که می‌گوید یا تو یا هیچکس. علت اول این است که ۵۰ درصد دروغ می‌گویند و می‌خواهند شما را بازی دهند، مخصوصا در پسرها این اتفاق بیشتر رخ می دهد.
این افراد مخ می‌زنند و دنبال دوستی هستند و چون می‌دانند شما درگیر ارتباط و تفریحات حرام نمی‌شوید، به این اسم می‌خواهند شما را درگیر کنند‌ و سپس رها می‌کنند. یک مدت ارتباط می‌گیرند و بعد هم بازی می دهند. دختر به امید ازدواج جلو می‌آید و اعتماد می‌کند و هزینه سنگینی نیز پرداخت می‌کند.
دسته دوم افرادی هستند که دروغ نمی‌گویند و راست می‌گویند، اما جو گیر شدند. آدم‌هایی که جوگیر می‌شوند آن لحظه راست می‌گویند، اما بعدا شارژ آن ها تمام می‌شود و تاریخ مصرف دارند و در مسیر آشنایی یا بعد ازدواج رها می‌کنند. نمونه های بسیاری از این دست به من مراجعه کردند. 
مدل سوم، مدلی است که شخص جو گیر نیست و دروغ هم نمی‌گوید. واقعا راست می گوید و تاریخ مصرفش هم تمام نمی‌شود، اما از شما بت می سازد و به شما حق اشتباه کردن نمی‌دهد، چون نمی تواند اشتباهات شما را درک کند و تنش در این دسته زیاد است.
یک مثال برای شما می‌زنم، تصور کنید کاغذ سفید داریم و روی آن نقطه قرمز است. قطر این نقطه شاید یک یا دو میلی‌متر باشد؛ در حالیکه مساحت کاغذ ۵۰ سانتی متر است، اما آن نقطه بیشتر به چشم می‌آید تا سفیدی، چرا؟ چون ما توقع نداریم آن نقطه وجود داشته باشد. زمانی که یک نفر از شما بت می سازد اینگونه نگاه می‌کند.

 

روابط آزاد دختر و پسری هم به منظور شناخت همدیگر هم پذیرفته نیست ؟
قطعا رد می کنم.  یکی از علت هایی که دختر مورد سو استفاده قرار می گیرند همین است. پسر می داند بهترین ابزار برای درگیر کردن دخترها ازدواج است.، به همین علت به اسم ازدواج جلو می آیند و لذت می برند و رها می کنند و متاسفانه دخترها را بازیچه قرار می دهند.
شاید قصد پسر درست باشد و نیت سو استفاده نداشته باشد، اما راه را اشتباه می رود. مقصدش تبریز است و از مسیر سیستان و بلوچستان می رود و هر چه می رود نمی رسد، خسته تر می شود .

برخی دوستی هایی که به ازدواج رسیدند، موفق هستند. علت آن چیست ؟
نکته اول اینکه یک آمار علمی درباره موفقیت این ازدواج ها ارائه بدهیم که چند درصد موفق بودند؟ نکته دوم اینکه اطرافیان و اقوام از حریم خصوصی آن ها اطلاع ندارند؛ بلکه مشاور اطلاع دارد که چه اندازه مشکلات دارند. موفقیت آگاهی نسبت به حریم و گذر زمان است نه اینکه دورنمایی از ظاهر یخی می بینیم اما خبری نداریم که زیر آب چه می گذرد.
و نکته دوم اینکه برخی بر اساس 5 و 7 ماه اول زندگی  قضاوت می کنند. آیا یک محیط علمی موفق بودن آن ها را می پذیرد؟
این صحبت ها را از نگاه یک کارشناس سنتی مذهبی نبینید؛ بلکه دغدغه من ضربات سنگینی است که  جوان ها از این روابط و وابستگی ها می بینند. تجربه خودم را از مشاوره هایی که حرف های ناگفته زیادی داشتند بیان می کنم.
افراد بسیاری را دیدم که ضربه خوردند و نگرانم که سایرین مورد سوءاستفاده قرار نگیرند.یک مراجعه کننده خانم، می گفت ای کاش آبروی من مهم نبود و به هر مراجعه کننده که به دفتر شما می آمد، می کفتم این مسیر را رفتم و شما اشتباه نکن و نرو.
پرونده های طلاقی که به خاطر این وابستگی، دیوانه هم بودند. بسیار داشتم. می گفتند ما برای هم می مردیم، بعد متوجه شدیم جوگیر بودند. خانم می گوید به خاطرش جنگیدم، کبودم کرده. به خاطرش می مردم، اما به من خیانت کرد.
https://www.razavi.news/vdciuqaq.t1av32bcct.html
razavi.news/vdciuqaq.t1av32bcct.html
کد مطلب ۶۸۶۹۰
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما