گفتگوی خبرگزاری رضوی با یکی از قدیمی ترین مهندسان حرم رضوی در چهارشنبههای امام رضایی(ع)؛
عمری که با خدمت مهندسی به بارگاه منور امام رضا(ع) برکت یافت
خبرگزاری رضوی ـ آزیتا ذکاء؛ بیش از 1200 سال از شهادت و تدفین پیکر مطهر ولینعمتمان علیبنموسیالرضا(ع) در خطه خراسان میگذرد که در دورههای مختلف سلسله حاکمان ایران بر فضای محیطی این مکان مقدس افزوده شد به گونهای که حرم مطهر رضوی با ده هکتار متر مربع میزبان زائران امام مهربانیها از اکثر نقاط جهان گشت. در این میان با بیش از چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد پیشرفت چشمگیری در توسعه حرم مطهر بودیم که از ده هکتار به شصت هکتار افزایش یافته است. مهندس رضا دیشیدی با بازسازی اماکن متعدد و ساخت زیرگذر حرم مطهر، صحنهای جمهوری اسلامی، قدس، جامع رضوی، 15 رواق و ... سهم بسزایی در این مجموعه داشته است.
مهندس پیشکسوت آستان قدس رضوی با 79 سال سن هنوز خود را بازنشست نکرده و با پشتکار فراوان در دفتر کارش در بلوار ارشاد به مشاوره مهندسی اماکن مذهبی مشغول است. با این مهندس پیشکسوت و خادم افتخاری حضرت در محل کارش گفتوگویی انجام دادیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
آقای دیشیدی حدود 20 سال است که از آستان قدس رضوی بازنشسته شده است. چرا او هنوز هم ساعتها پشت میزش مشغول کار است؟
وقتی کاری توام با علاقه و نیت خیر باشد با لذت همیشگی همراه است. یعنی به پول فکر نشود پول خودش میآید. من دفتر مشاور دارم و آنهایی که میخواهند ساختمانی بسازند و دنبال سبک و روش ساخت ساختمانهای سنتی و مذهبی هستند نزد من آمده، به آنها مشاوره میدهم یا برایشان طراحی ساختمان میکنم. اکنون در طراحی آرایههای مصلی تهران شرکت داشته و طراحی مساجد زیادی را نیز در دستور کار دارم. لذا در دفتر کارم، کار مشاوره در خصوص معماری ایرانی ـ اسلامی قبول میکنم. با علاقه هم این کار را انجام میدهم تا زمانی که عمودی آمدهام و افقی بروم.
آیا ورود مهندس دیشیدی به آستان قدس رضوی با علاقه به کار هنری و مهندسی اتفاق افتاد یا بر حسب اینکه پدرش معمار حرم مطهر امام رضا(ع) بوده، او هم در این مسیر قدم گذاشته است؟
پدرم جزو معماران سنتی آستان قدس رضوی بود که 25 سال در این بارگاه ملکوتی کار کرد. معرقکاری در زمان قاجاریه اُفت کرده بود که پدرم با کمک آقایان یوسف کاشیپز، آفرنده، رضوان و خوشدست این هنر زیبا را دوباره در حرم مطهر احیا کردند. من در رشته عملی آرایههای اسلامی چیزهایی از پدرم یاد گرفتم و 55 سال است که در این هنر مشغول به کار هستم.
من از اول علاقه به معماری نداشتم بلکه بسیار به تاریخ و ادبیات علاقهمند بودم. در دوران تحصیل، تعطیلات تابستان را در حرم مطهر گذراندم، اول شاگرد بنا بودم و سپس کنار دست معرقکار و آینهکار کار میکردم و در دوران دبستان، دبیرستان و دانشگاه به ترتیب 6، 12 و 25 قِران مزد میگرفتم. اما اینها بهانهای بود تا از این فرصت استفاده کرده به کتابخانه حرم بروم و کتابهای مورد علاقهام با موضوع ادبیات و تاریخ را مطالعه کنم.
تا چه مقطع و رشتهای تحصیلات خود را ادامه دادهاید؟
متأسفانه نمرات خوبی در دوران تحصیل نداشتم و دلیلش هم این بود که به جای کتابهای درسی بیشتر وقت مطالعه خود را صرف کتابهای مورد علاقهام میکردم. در مشهد دو و سه تا کتابفروشی بود که کتاب امانت میدادند به آنجا میرفتم و کتاب، شبی سی شاهی معادل یک و نیم ریال اجاره میکردم. البته برای اینکه پول زیادی ندهم، تو راه برگشت از مدرسه به خانه به کتابفروشی میرفتم و همان جا کتاب میخواندم. سه تا کتابفروشی بزرگ آن زمان بود که هر کدام هزار جلد کتاب داشتند، من هر چی کتاب از نویسندگان بزرگ نظیر «ویکتور هوگو»، «الکساندر دوما»، «لامارتین»، «اسکاروایلد» و دیگر نویسندگان روسی بودند، خواندهام.
در دوران دبیرستان از اول مهر تا شب عید، وقت من صرف خواندن این گونه کتابها میشد و زیاد به درس خودم نمیپرداختم. به هر حال در سال 1338 در رشته ریاضی دیپلم گرفتم و در همان سال در کنکور شرکت کرده و در دانشکده فنی در رشته مهندسی راه و ساختمان مشغول تحصیل شدم. سال 1342 از دانشکده فنی فارغالتحصیل شده و به استخدام آستان قدس رضوی درآمدم که در آن زمان اولین مهندس تحصیلکرده آستان محسوب میشدم. تا سال 1336 یعنی قبل جنگ جهانی دوم مهندسان خارجی همچون «گاسپاریان» و «گودار» از کشورهای روسیه و فرانسه بودند که کار طراحی در حرم مطهر را انجام میدادند. مرحوم طوسی نیز مترجم آنها بود که او بعد رفتن آنان به صورت عملی و به عنوان مهندس تجربی کار را ادامه داده بود. وقتی من وارد آستان قدس رضوی شدم کل تشکیلاتی که داخل حرم کار میکردند در حدود 35 نفر بودند و معمار، کارگر، بنا، هنرمند کاشیکار و آئینهکار را شامل میشدند.
چرا با علاقه به ادبیات در رشته ریاضی دیپلم گرفتید و در دانشگاه رشته مهندسی ساختمان خواندهاید؟
من ریاضی را هم دوست داشتم. اتفاقا من از آن آدمهایی هستم که ریاضیات را مبانی همه چیز میدانم. مبانی هنر و معماری ریاضیات و هندسه است. هنر اسلامی ما هم آمیخته با هندسه است یعنی اگر هندسه را از هنر و معماری اسلامی بگیرند دیگر هیچ ندارد. خداوند در آیه 49 سوره قمر میفرمایند: «إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ، ما هر چه آفریدیم به اندازه آفریدیم»، علامه طباطبایی در تفسیر المیزان کلمه «قَدَرٍ» را به هندسه ترجمه کرده است.
حرم مطهر رضوی بعد ورود شما به آستان قدس رضوی چند درصد پیشرفت داشته است؟
آن زمان مجموعه حرم مطهر رضوی ده هکتار بود، الان تبدیل به شصت هکتار شده است. یعنی پیشرفت شصت برابری داشته است. آن زمان که من استخدام آستان قدس رضوی شدم، اطراف مضجع شریف دو صحن، دو بست، هفت رواق و یک صحن هم به نام موزه داشت. کارهای شاخصی که بنده در حرم مطهر توفیق اجرا داشتهام شامل طراحی و اجرای زیرگذر، کتابخانه مرکزی، موزهها، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، بنیاد پژوهشهای اسلامی، صحنهای قدس، جمهوری اسلامی، جامع رضوی، رواقهای دارالولایه، دارالهدایه، دارالذکر، دارالزهد، دارالعباده، دارالسرور و ... میشود.
علاقه به ادبیات در کارهای هنری به شما کمک هم کرده است؟
بله. به انسان یک جهانبینی وسیعی میدهد. اکنون در کتابخانه شخصیام حدود 5 هزار جلد کتاب دارم که بیشتر کتابهای هنری، تاریخی و معماری است. چهار و پنج کتاب آرایههای معماری اسلامی نیز در دست تدوین دارم که سال آینده به تدریج چاپ خواهد شد. به خانواده سفارش کردم که کتابهایم را بعد من به آستان قدس رضوی بدهند.
خدمت مهندسی شما فقط به حرم مطهر رضوی خلاصه نمیشود. در مدت 55 سالی که با طراحی و اجرای هنرهای اسلامی ـ ایرانی روزگار گذراندهاید، بفرمایید دیگر در چه اماکنی میتوان آثار شما را نام برد؟
38 سال تو آستان قدس بودم که اگر تعطیلات دبستان، دبیرستان و دانشگاه را با هم جمع کنیم نزدیک 40 سال تو آستان قدس رضوی کار کردهام. سال 80 که بازنشسته شدم، کارهای زیادی را در کارنامه آثار هنری خودم دارم. بیشتر کارهای من توسعه یا بازسازی اماکن متبرکه ائمهاطهار، امامزادگان، مساجد، حوزههای علمیه و ... در کشورهای سوریه، عراق، افغانستان، آفریقای جنوبی و تاجیکستان بوده است. سه سال در سوریه بودم و آرامگاههای عمار یاسر و اویس قرنی را ساختم که متأسفانه به دست گروهک تکفیری داعش با خاک یکسان شد. آرامگاه امامزاده یحییبنزید علیبنالحسین(ع) را نیز در افغانستان ساختم. توسعه حرم مطهر حضرت فاطمهمعصومه(س) در قم، حرم شاهچراغ در شیراز، آرامگاه حسینبنموسیالکاظم(ع) در طبس، آرامگاه شهید مدرس در کاشمر، مساجد و امامزادههای بم از دیگر آثار بنده در کشور خودمان است. در حدود یک میلیون و 400 هزار متر مربع زیربنا من کار انجام دادهام که بیشترین آنها در مجموعه حرم مطهر، اماکن مذهبی، مسکونی و مقدار کمی بازار بوده است.
وقتی کارهای خودتان را در حرم مطهر میبینید چه حس خوبی به شما القا میشود؟
هر جای حرم که کارهای خود را میبینم انگار با من حرف میزنند و تمام مراحل کار جلوی چشمانم رژه میروند. گاهی سوالاتی پیرامون معماری حرم برای زائران پیش میآید که همکاران خدمه، آنها را پیش من میفرستند.
تاکنون مهندسی حرم مطهر با خدمت در لباس خادمی برایتان فرقی هم داشته است؟
شاید نوع کار فرق کرده اما کارفرمای ما امام رضا(ع) که عوض نشده است، بنابراین برایم فرقی ندارد. برای انسان در هر سنی یک جور کار کردن میطلبد. یک زمان کودک و نوجوان بودم و به عنوان شاگرد بنا در حرم کار کردم، کم کم کنار دست معرقکار و آینهکار مشغول شدم و بعد فارغالتحصیل شدن از دانشگاه به استخدام آستان قدس رضوی درآمدم و الان با حدود 80 سال سن افتخار خادمی حضرت را دارم.
قسمت اعظم عمر شما به نوسازی و بازسازی حرم مطهر رضوی گذشت. این عمر بابرکت حتما با خاطرات خوب و بدی همراه است. خوشحال خواهیم شد ما را با گوشهای از عنایت حضرت به کار خود مستفیض کنید.
هر وقت در کارم گره میافتاد از خدا کمک میخواستم تا به آبروی بنده صالحش امام رضا(ع) مشکل ما را حل کند که الحمدالله همیشه با گوشهای از عنایت حضرت روبرو میشدیم. شما را به دو خاطره مهمان میکنم. سردرب ورودی صحن آزادی که روبروی مهمانسرا قرار دارد را در سال 1349 نقاشی میکردیم که نقاش ما نمیدانم به خاطر اینکه مزدش کم بود یا نمیخواست کار کند، کارش را تعطیل کرد و رفت. ما آن زمان نقاش دیگر هم نداشتیم. با خودم گفتم: امام رضا(ع) نمیگذارد کار زمین بماند. روز بعد که نقاش نیامد یک مرد عرب که زبان فارسی هم بلد نبود، آمد و به همان زبان خود به ما فهماند که نذر کرده برای امام رضا(ع) کاری را مجانی انجام دهد. از او پرسیدم چکار بلدی؟ به همان نقاشی نیمه تمام اشاره کرد. او را بالای داربست فرستادم تا کار را به پایان برساند. روز بعد دیدم نقاش خودمان آمد، لباس کار پوشید و بالا رفت. از او پرسیدم تو که رفته بودی چرا برگشتی؟ گفت: با خودم فکر کردم من از کار قهر کردم از امام رضا(ع) که قهر نکردهام. برگشتم تا سلامی خدمت حضرت بدهم، وقتی دیدم این آقا رفته بالای داربست و کار من را انجام میدهد با خودم گفتم: من تصور میکردم کار زمین میماند و دنبالم میآیند، ولی دیدم نه یکی بهتر از من مأمور شده و کار امام رضا(ع) زمین نمانده است.
یک سوالی که شاید ذهن خیلی از مردم را درگیر کرده و ما هم نامههایی با این مضمون داشتیم این است که مثلا چرا گنبد حضرت را طلا میکنید در حالی که این همه مردم محروم و مستضعف در کشورمان داریم. نامههای بسیاری از زائران داشتیم که همه را جمعآوری کرده و به همکاران گفتم: تمام این سوالات را یادداشت کنید و پاسخ آن سوالات که اغلب سوالهای مشترک بود به آدرس آنها فرستادیم. برای این سوال جواب میدادم که ما پولدارتر از عربستان نیستیم، ولی شما ببینید مرتب گنبد سبز حرم مطهر رسولمکرم(ص) را رنگ میزنند. حساب کنید هزینه همین رنگآمیزی سالیانه با مزاحمتهای دیداری، وجود داربست و ... در یک عمر چهارصد ساله گنبد بسیار گرانتر از طلاکاری میباشد و در ضمن این طلاها باقی میماند.
مهندس پیشکسوت آستان قدس رضوی با 79 سال سن هنوز خود را بازنشست نکرده و با پشتکار فراوان در دفتر کارش در بلوار ارشاد به مشاوره مهندسی اماکن مذهبی مشغول است. با این مهندس پیشکسوت و خادم افتخاری حضرت در محل کارش گفتوگویی انجام دادیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
آقای دیشیدی حدود 20 سال است که از آستان قدس رضوی بازنشسته شده است. چرا او هنوز هم ساعتها پشت میزش مشغول کار است؟
وقتی کاری توام با علاقه و نیت خیر باشد با لذت همیشگی همراه است. یعنی به پول فکر نشود پول خودش میآید. من دفتر مشاور دارم و آنهایی که میخواهند ساختمانی بسازند و دنبال سبک و روش ساخت ساختمانهای سنتی و مذهبی هستند نزد من آمده، به آنها مشاوره میدهم یا برایشان طراحی ساختمان میکنم. اکنون در طراحی آرایههای مصلی تهران شرکت داشته و طراحی مساجد زیادی را نیز در دستور کار دارم. لذا در دفتر کارم، کار مشاوره در خصوص معماری ایرانی ـ اسلامی قبول میکنم. با علاقه هم این کار را انجام میدهم تا زمانی که عمودی آمدهام و افقی بروم.
آیا ورود مهندس دیشیدی به آستان قدس رضوی با علاقه به کار هنری و مهندسی اتفاق افتاد یا بر حسب اینکه پدرش معمار حرم مطهر امام رضا(ع) بوده، او هم در این مسیر قدم گذاشته است؟
پدرم جزو معماران سنتی آستان قدس رضوی بود که 25 سال در این بارگاه ملکوتی کار کرد. معرقکاری در زمان قاجاریه اُفت کرده بود که پدرم با کمک آقایان یوسف کاشیپز، آفرنده، رضوان و خوشدست این هنر زیبا را دوباره در حرم مطهر احیا کردند. من در رشته عملی آرایههای اسلامی چیزهایی از پدرم یاد گرفتم و 55 سال است که در این هنر مشغول به کار هستم.
من از اول علاقه به معماری نداشتم بلکه بسیار به تاریخ و ادبیات علاقهمند بودم. در دوران تحصیل، تعطیلات تابستان را در حرم مطهر گذراندم، اول شاگرد بنا بودم و سپس کنار دست معرقکار و آینهکار کار میکردم و در دوران دبستان، دبیرستان و دانشگاه به ترتیب 6، 12 و 25 قِران مزد میگرفتم. اما اینها بهانهای بود تا از این فرصت استفاده کرده به کتابخانه حرم بروم و کتابهای مورد علاقهام با موضوع ادبیات و تاریخ را مطالعه کنم.
تا چه مقطع و رشتهای تحصیلات خود را ادامه دادهاید؟
متأسفانه نمرات خوبی در دوران تحصیل نداشتم و دلیلش هم این بود که به جای کتابهای درسی بیشتر وقت مطالعه خود را صرف کتابهای مورد علاقهام میکردم. در مشهد دو و سه تا کتابفروشی بود که کتاب امانت میدادند به آنجا میرفتم و کتاب، شبی سی شاهی معادل یک و نیم ریال اجاره میکردم. البته برای اینکه پول زیادی ندهم، تو راه برگشت از مدرسه به خانه به کتابفروشی میرفتم و همان جا کتاب میخواندم. سه تا کتابفروشی بزرگ آن زمان بود که هر کدام هزار جلد کتاب داشتند، من هر چی کتاب از نویسندگان بزرگ نظیر «ویکتور هوگو»، «الکساندر دوما»، «لامارتین»، «اسکاروایلد» و دیگر نویسندگان روسی بودند، خواندهام.
در دوران دبیرستان از اول مهر تا شب عید، وقت من صرف خواندن این گونه کتابها میشد و زیاد به درس خودم نمیپرداختم. به هر حال در سال 1338 در رشته ریاضی دیپلم گرفتم و در همان سال در کنکور شرکت کرده و در دانشکده فنی در رشته مهندسی راه و ساختمان مشغول تحصیل شدم. سال 1342 از دانشکده فنی فارغالتحصیل شده و به استخدام آستان قدس رضوی درآمدم که در آن زمان اولین مهندس تحصیلکرده آستان محسوب میشدم. تا سال 1336 یعنی قبل جنگ جهانی دوم مهندسان خارجی همچون «گاسپاریان» و «گودار» از کشورهای روسیه و فرانسه بودند که کار طراحی در حرم مطهر را انجام میدادند. مرحوم طوسی نیز مترجم آنها بود که او بعد رفتن آنان به صورت عملی و به عنوان مهندس تجربی کار را ادامه داده بود. وقتی من وارد آستان قدس رضوی شدم کل تشکیلاتی که داخل حرم کار میکردند در حدود 35 نفر بودند و معمار، کارگر، بنا، هنرمند کاشیکار و آئینهکار را شامل میشدند.
چرا با علاقه به ادبیات در رشته ریاضی دیپلم گرفتید و در دانشگاه رشته مهندسی ساختمان خواندهاید؟
من ریاضی را هم دوست داشتم. اتفاقا من از آن آدمهایی هستم که ریاضیات را مبانی همه چیز میدانم. مبانی هنر و معماری ریاضیات و هندسه است. هنر اسلامی ما هم آمیخته با هندسه است یعنی اگر هندسه را از هنر و معماری اسلامی بگیرند دیگر هیچ ندارد. خداوند در آیه 49 سوره قمر میفرمایند: «إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ، ما هر چه آفریدیم به اندازه آفریدیم»، علامه طباطبایی در تفسیر المیزان کلمه «قَدَرٍ» را به هندسه ترجمه کرده است.
حرم مطهر رضوی بعد ورود شما به آستان قدس رضوی چند درصد پیشرفت داشته است؟
آن زمان مجموعه حرم مطهر رضوی ده هکتار بود، الان تبدیل به شصت هکتار شده است. یعنی پیشرفت شصت برابری داشته است. آن زمان که من استخدام آستان قدس رضوی شدم، اطراف مضجع شریف دو صحن، دو بست، هفت رواق و یک صحن هم به نام موزه داشت. کارهای شاخصی که بنده در حرم مطهر توفیق اجرا داشتهام شامل طراحی و اجرای زیرگذر، کتابخانه مرکزی، موزهها، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، بنیاد پژوهشهای اسلامی، صحنهای قدس، جمهوری اسلامی، جامع رضوی، رواقهای دارالولایه، دارالهدایه، دارالذکر، دارالزهد، دارالعباده، دارالسرور و ... میشود.
علاقه به ادبیات در کارهای هنری به شما کمک هم کرده است؟
بله. به انسان یک جهانبینی وسیعی میدهد. اکنون در کتابخانه شخصیام حدود 5 هزار جلد کتاب دارم که بیشتر کتابهای هنری، تاریخی و معماری است. چهار و پنج کتاب آرایههای معماری اسلامی نیز در دست تدوین دارم که سال آینده به تدریج چاپ خواهد شد. به خانواده سفارش کردم که کتابهایم را بعد من به آستان قدس رضوی بدهند.
خدمت مهندسی شما فقط به حرم مطهر رضوی خلاصه نمیشود. در مدت 55 سالی که با طراحی و اجرای هنرهای اسلامی ـ ایرانی روزگار گذراندهاید، بفرمایید دیگر در چه اماکنی میتوان آثار شما را نام برد؟
38 سال تو آستان قدس بودم که اگر تعطیلات دبستان، دبیرستان و دانشگاه را با هم جمع کنیم نزدیک 40 سال تو آستان قدس رضوی کار کردهام. سال 80 که بازنشسته شدم، کارهای زیادی را در کارنامه آثار هنری خودم دارم. بیشتر کارهای من توسعه یا بازسازی اماکن متبرکه ائمهاطهار، امامزادگان، مساجد، حوزههای علمیه و ... در کشورهای سوریه، عراق، افغانستان، آفریقای جنوبی و تاجیکستان بوده است. سه سال در سوریه بودم و آرامگاههای عمار یاسر و اویس قرنی را ساختم که متأسفانه به دست گروهک تکفیری داعش با خاک یکسان شد. آرامگاه امامزاده یحییبنزید علیبنالحسین(ع) را نیز در افغانستان ساختم. توسعه حرم مطهر حضرت فاطمهمعصومه(س) در قم، حرم شاهچراغ در شیراز، آرامگاه حسینبنموسیالکاظم(ع) در طبس، آرامگاه شهید مدرس در کاشمر، مساجد و امامزادههای بم از دیگر آثار بنده در کشور خودمان است. در حدود یک میلیون و 400 هزار متر مربع زیربنا من کار انجام دادهام که بیشترین آنها در مجموعه حرم مطهر، اماکن مذهبی، مسکونی و مقدار کمی بازار بوده است.
وقتی کارهای خودتان را در حرم مطهر میبینید چه حس خوبی به شما القا میشود؟
هر جای حرم که کارهای خود را میبینم انگار با من حرف میزنند و تمام مراحل کار جلوی چشمانم رژه میروند. گاهی سوالاتی پیرامون معماری حرم برای زائران پیش میآید که همکاران خدمه، آنها را پیش من میفرستند.
تاکنون مهندسی حرم مطهر با خدمت در لباس خادمی برایتان فرقی هم داشته است؟
شاید نوع کار فرق کرده اما کارفرمای ما امام رضا(ع) که عوض نشده است، بنابراین برایم فرقی ندارد. برای انسان در هر سنی یک جور کار کردن میطلبد. یک زمان کودک و نوجوان بودم و به عنوان شاگرد بنا در حرم کار کردم، کم کم کنار دست معرقکار و آینهکار مشغول شدم و بعد فارغالتحصیل شدن از دانشگاه به استخدام آستان قدس رضوی درآمدم و الان با حدود 80 سال سن افتخار خادمی حضرت را دارم.
قسمت اعظم عمر شما به نوسازی و بازسازی حرم مطهر رضوی گذشت. این عمر بابرکت حتما با خاطرات خوب و بدی همراه است. خوشحال خواهیم شد ما را با گوشهای از عنایت حضرت به کار خود مستفیض کنید.
هر وقت در کارم گره میافتاد از خدا کمک میخواستم تا به آبروی بنده صالحش امام رضا(ع) مشکل ما را حل کند که الحمدالله همیشه با گوشهای از عنایت حضرت روبرو میشدیم. شما را به دو خاطره مهمان میکنم. سردرب ورودی صحن آزادی که روبروی مهمانسرا قرار دارد را در سال 1349 نقاشی میکردیم که نقاش ما نمیدانم به خاطر اینکه مزدش کم بود یا نمیخواست کار کند، کارش را تعطیل کرد و رفت. ما آن زمان نقاش دیگر هم نداشتیم. با خودم گفتم: امام رضا(ع) نمیگذارد کار زمین بماند. روز بعد که نقاش نیامد یک مرد عرب که زبان فارسی هم بلد نبود، آمد و به همان زبان خود به ما فهماند که نذر کرده برای امام رضا(ع) کاری را مجانی انجام دهد. از او پرسیدم چکار بلدی؟ به همان نقاشی نیمه تمام اشاره کرد. او را بالای داربست فرستادم تا کار را به پایان برساند. روز بعد دیدم نقاش خودمان آمد، لباس کار پوشید و بالا رفت. از او پرسیدم تو که رفته بودی چرا برگشتی؟ گفت: با خودم فکر کردم من از کار قهر کردم از امام رضا(ع) که قهر نکردهام. برگشتم تا سلامی خدمت حضرت بدهم، وقتی دیدم این آقا رفته بالای داربست و کار من را انجام میدهد با خودم گفتم: من تصور میکردم کار زمین میماند و دنبالم میآیند، ولی دیدم نه یکی بهتر از من مأمور شده و کار امام رضا(ع) زمین نمانده است.
یک سوالی که شاید ذهن خیلی از مردم را درگیر کرده و ما هم نامههایی با این مضمون داشتیم این است که مثلا چرا گنبد حضرت را طلا میکنید در حالی که این همه مردم محروم و مستضعف در کشورمان داریم. نامههای بسیاری از زائران داشتیم که همه را جمعآوری کرده و به همکاران گفتم: تمام این سوالات را یادداشت کنید و پاسخ آن سوالات که اغلب سوالهای مشترک بود به آدرس آنها فرستادیم. برای این سوال جواب میدادم که ما پولدارتر از عربستان نیستیم، ولی شما ببینید مرتب گنبد سبز حرم مطهر رسولمکرم(ص) را رنگ میزنند. حساب کنید هزینه همین رنگآمیزی سالیانه با مزاحمتهای دیداری، وجود داربست و ... در یک عمر چهارصد ساله گنبد بسیار گرانتر از طلاکاری میباشد و در ضمن این طلاها باقی میماند.