۱
تاریخ انتشار
پنجشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۰۷:۴۷
عضو شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در گفت‌وگو با خبرگزاری رضوی:

وحدت حوزه و دانشگاه با ارتباط علوم با یکدیگر حاصل می‌شود

وحدت حوزه و دانشگاه با ارتباط علوم با یکدیگر حاصل می‌شود
خبرگزاری رضوی ـ آزیتا ذکاء؛ برای اینکه وحدت میان حوزه و دانشگاه افزون شود، این دو نهاد آموزش عالی باید با یکدیگر ارتباط داشته و زمینه را برای وحدت فراهم کنند. اینها گوشه‌ای از سخنان حجت‌الاسلام‌ عبدالکریم بی‌آزار شیرازی عضو شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی است که معتقد است«نباید ارتباط علوم با یکدیگر از دست برود. غرب آمده هر یک از این علوم را از هم جدا کرده و به صورت دانشکده‌ها و گروه‌های مختلف درآورده‌ است که تا حدودی از یکدیگر استفاده می‌کنند. متأسفانه ممکن است به مرور زمان جدایی‌هایی صورت بگیرد یا آفاتی پدید آید». 
در ادامه گفتگوی خبرنگار خبرگزاری رضوی با حجت‌الاسلام‌ عبدالکریم بی‌آزار شیرازی در خصوص راهکارهای وحدت بین حوزه و دانشگاه را می خوانید.
 
با توجه به فرمایش امام خمینی(ره) در خصوص وحدت حوزه و دانشگاه، از ضرورت وحدت میان این دو نهاد آموزش عالی بفرمائید
نکته‌ای که امام خمینی(ره) در مورد حوزه و دانشگاه فرمودند، یک امر مهم و ضروری است. در گذشته در حوزه‌های علمیه اسلامی شصت علم درس خوانده می‌شد. کم کم این علم محدود شد تا اینکه در حال حاضر در بسیاری از حوزه‌ها به علم فقه رسیده و قبل از انقلاب فقط به علم فقه می‌پرداختند. الان نیز تا حدودی تغییراتی صورت گرفته است. امام خمینی(ره) در کتاب‌ها، سخنان و درس‌هایشان بیان کردند، اینها حدود ۱۰ درصد از آن همه مطالب و علومی است که در قرآن آمده و ما نباید سایر علوم را مورد غفلت قرار دهیم، یا آنها را کمرنگ کنیم. البته درست است که باید یک عده‌ای به علم فقه بپردازند و در آن تخصص پیدا کنند.
امام(ره) در درس‌ خود در شهر نجف فرمودند که ده نفر به علومی بپردازند  تا به درجه اجتهاد برسند، بقیه باید به سایر علوم اسلامی بپردازند. حتی علم فقه هم در اغلب حوزه‌هایی که مربوط به تجّار و بازاریان بود، محدود به کتاب مکاسب و متاجر شد. احکام و مسائل فقهی تجارت و مکاسب را بیشتر در این حوزه‌ها تدریس می‌کردند. یعنی آن همه ابواب فقهی هم همه‌اش تدریس نمی‌شد یا کم تدریس می‌شد. چگونه شصت علم که در جهان اسلام و تمام حوزه‌های علمیه خوانده می‌شد. محدود و محدود شد و به این صورت درآمد. بعد سایر علوم را هم به عنوان دانشگاه جدا شد تا برخی علوم در دانشگاه خوانده شوند. متأسفانه دانشگاه‌ها به دست غربی‌ها افتاد و دانشگاه‌هایمان به تقلید از دانشگاه‌های غربی پرداختند. دانشگاه‌های غربی هم آمدند ارتباط این علوم گوناگون را از خدا قطع کردند. یعنی در هیچ یک از علومی که در دانشگاه‌های غرب تدریس می‌شد و ما از آنها تقلید کردیم کاری به خدا ندارند و همچنین ارتباط این همه علوم را با آخرت نیز قطع کردند.

آیا با تحصیل این دو قشر در مراکز آموزش عالی وحدت حاصل می‌شود؟
این همه تفرقه‌هایی که در میان مسلمانان پیدا شده از هنگامی بوده که مذاهب کلامی، فقهی و تفسیری از هم جدا شدند. سابق مذاهب فقهی با یکدیگر در ارتباط بودند و به حوزه‌های یکدیگر می‌رفتند. دروسی که می‌خوانند، مشترک بوده و فقه‌شان را به یکدیگر عرضه می‌کردند و به صورت فقه مقارن، فقه دیگران را هم استفاده می‌کردند. در نتیجه بسیاری از سوءتفاهم‌ها کنار می‌رفت. اما از وقتی که شیعه‌ها از هم جدا شدند، اینها روز به روز اختلاف‌ و تفرقه‌شان بیشتر و بیشتر شد تا جایی که به تعبیر قرآن «كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ»، هر حزب و فرقه‌ای نسبت به آن چیزی که داشت، شادمان و از دیگران متنفر بود. خلاصه اینها همش در جهت تفرقه گام برمی‌داشتند. از وقتی که آیت‌الله بروجردی فقه مقارن را در حوزه شیعه و مصر دایر کردند، شخصیت‌هایی مثل شیخ محمد عبده و شیخ محمد شرتوت فقه مقارن را دوباره احیا کردند و این وحدت و همبستگی تا حدودی دارد تقویت می‌شود.

تقویت بسترهای حوزه و دانشگاه نیازمند چیست و برای تعامل بیشتر این دو نهاد آموزش عالی چه باید کرد؟
برای اینکه وحدت میان حوزه و دانشگاه افزون شود، این دو نهاد آموزشی باید مانند گذشته با یکدیگر ارتباط داشته باشند. حوزه‌های هر یک از مذاهب فقهی یا کلامی با یکدیگر بنشینند و گفت‌وگو کنند تا بسیاری از این سوءتفاهمات کنار برود و زمینه برای وحدت فراهم می‌شود. نکته دیگر اینکه نباید ارتباط علوم با یکدیگر از دست برود. غرب آمده هر یک از این علوم را از هم جدا کرده و به صورت دانشکده‌ها و گروه‌های مختلف درآورده‌ است. اما اینها در کنار هم قرار دارند و تا حدودی از یکدیگر استفاده می‌کنند. متأسفانه ممکن است به مرور زمان جدایی‌هایی صورت بگیرد یا آفاتی پدید آید.
در گذشته یک کارهایی برای احیا مجدد کردند مثلا غزالی کتاب «احیاء علوم‌الدین» را نوشته و فیض‌کاشانی همین کتاب را به صورت «اَلْمَحَجَّةُ الْبَیْضاء فی تَهْذیبِ الْاِحْیاء» درآورده است. محمد اقبال‌لاهوری نیز «کتاب احیاء فکر دینی در اسلام» را نگارش کرده یا شهید مطهری کتاب «احیاء تفکر اسلامی» را نوشته است. جالب است که ما باید این علوم مختلف اسلامی را به یک صورت جمع کرده، هدف را فراموش نکنیم و نکات مثبتی که هر یک از دانشگاه‌ها و حوزه‌ها دارند از آنها استفاده کنیم. مثلا در دانشگاه‌ها روش و متد تحقیق و تحقیق‌نگاری‌شان بسیار عالی پیشرفته است. باید حوزوی‌ها نیز از این روش استفاده کنند که خوشبختانه بعد از انقلاب خیلی استفاده‌های فراوان در حوزه‌ها شده است و ما می‌بینیم که چقدر در حوزه‌ها از کامپیوتر به خوبی استفاده می‌شود. مباحثات علمی که طلاب با هم دارند، یکی از محسنات حوزه‌های علمیه است که می‌توان این شیوه را نیز به دانشگاه‌ها منتقل کرد و این تفکر دسته‌جمعی امروزه مورد توجه است.

به نظر شما علت گرایش طلاب به تحصیل در دانشگاه‌ها چیست؟
متأسفانه یک علتش این است که مسائل اقتصادی و مالی برای برخی‌ها مطرح بوده و می‌خواهند یک مدرکی بگیرند و یک شغل پول‌سازی هم داشته باشند، این گرفتاری بعضی‌ها است. اما برخی‌ها هم احساس می‌کنند این دروسی را که حوزه‌های علمیه قدیم خوانده می‌شده، الان زیاد کاربردی ندارد و دلیلش هم این است که الان بسیاری از موضوعاتی که فقها گذشته روی آن بحث می‌کردند، برای زمان خودشان کاربرد داشته است. مثلا در گذشته برایشان خیلی مهم بود که راجع به معاهدها یعنی داد و ستد بدون لفظ و بدون کلام خلاصه انجام می‌گیرد یا نمی‌گیرد و بحث‌های فراوان داشتند. امروز این مسئله جا افتاده و اغلب این معاملات هم داد و ستد است. یعنی بدون اینکه صیغه اشتریت خوانده شود، انجام می‌گیرد. خلاصه امام می‌فرمودند: «محدود در مورد این مسائل بحث کنید. بروید راجع به مسائل بانکی، بیمه، آن هم مسائل که برای بیماران و پزشکان در نقاط مختلف پدید آمده را بررسی کرده و آنها را حل کنید». گرچه این روزها به این مسائل در حوزه‌ها تا حدودی پرداخته می‌شود. ولی در عین حال بعضی‌ها احساس می‌کنند باید از علوم دانشگاهی هم برخوردار باشند، لذا این گرایش به دانشگاه‌ها را پدید آورده است.

با وحدت حوزه و دانشگاه چگونه می‌توان به تقریب مذاهب اسلامی دست یافت؟
اگر این علوم از هم جدا نشوند و پیوندشان هم برقرار شود، ما مسلما به وحدت می‌رسیم یا نزدیکتر می‌شویم. همچنان که بعد از انقلاب به دستور رهبر معظم انقلاب، دانشگاه‌های مذاهب اسلامی تأسیس شد که دانشجویان و طلاب از مذاهب و کشورهای مختلف به آنجا می‌آیند و با یکدیگر درس می‌خوانند، با افکار یکدیگر آشنا می‌شوند و به صورت فقه و کلام و تفسیر مقارن از نظریات گوناگون یکدیگر اطلاع پیدا می‌کنند.

 
https://www.razavi.news/vdca6ani.49nyu15kk4.html
razavi.news/vdca6ani.49nyu15kk4.html
کد مطلب ۶۴۸۲۱
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما