در گفتگو با خبرگزاری رضوی مطرح شد:
آیا اعتراضات آمریکا مانند صخره ای است که کشتی تایتانیک را غرق کرد؟
خبرگزاری رضوی. سرویس جهان اسلام. این روزها مردم دنیا شاهد برخوردها در آمریکا با خواسته ها و مطالبات مردمی هستند که شاید تا همین چند روز پیش بسیاری از مردم جوامع اسلامی حسرت زندگی در آن کشور و یا با آن ملیت را داشتند. در این رابطه با حسین کعبی مقدم، کارشناس مسائل بین الملل گفتگو کرده ایم.
آیا می توان گفت برآورد حوادث و داد خواهی های آمریکا در این روزهای سخت باید درس عبرتی برای مسلمانانی باشد که گمان می کردند زندگی آمریکایی رویایی دست نیافتنی است؟
حوادثی که در آمریکا اتفاق می افتد آتش زیر خاکستری است که براثر ساختار غلط لیبرال دموکراسی نظام امپریالیستی و نظام استکباری دراین کشور شکل گرفته است.
این ساختار به دلیل آنکه نتوانسته پاسخگوی نیازهای بشریت باشد سعی کرد تا خود را با نقاب زیبا در جهان به گونه ای نشان دهد که گویی در شرایط بسیار مطلوبی قرار دارد. اما بهترین مثال برای نشان دادن تصویر واقعی آمریکا را مقام معظم رهبری بیان کرد که این کشور را به کشتی تایتانیک تشبیه کردند، کشتی بزرگ و با ابهت و مجللی که همه درون مشغول عیش و نوش بودند اما به ناگهان غرق شد و زیر آب رفت.
جامعه امروز امریکا نیز چنین حالتی دارد در حالی که ظاهرا غرق در عیش و خوشی است اما از درون پوسیده و بحران های زیادی دارد که این کشور را به سمت افول و فروپاشی هدایت می کند. این تجربه برای جهان اسلام تجربه بزرگی است بخصوص کشورهایی که آمال و آرزویشان را در نوکری برای آمریکا محقق شده می دانند و همانند گاو شیر ده برای امریکایی ها خوش خدمتی می کنند یا برای خوشایند غربی ها از اسلام ناب محمدی کناره گیری کردند و به سمت اسلام امریکایی و شیعه انگلیسی رفتند دچار خسارت های بسیاری خواهند شد چرا که راه اصلی نجات اتصال به وحی و خداوند تبارک و تعالی است و یقینا راه دیگری نیست. همه راه های که غیر خدایی و غیر وحی را تبلیغ می کردند همانند نظام کمونیبستی ختم به فروپاشی شد و نظام های ملحد نیز اینک با مشکلات متعددی مواجه هستند که نمونه آنها نآم آمریکاست که براساس سلطه و تسلط بر جهان شکل گرفته است.
برخی از جوامع اسلامی معتقدند غرب مهد تحول است آیا تحول با تجدد در رابطه است و چگونه می توان متجدد و متحول شد اما در دام آمریکا و باورهای ضد اسلامی این توطئه گران نیفتاد؟
مقام معظم رهبری در بحث تحول و تحول گرایی نکته بسیار مهمی را مطرح کردند که ان بحث تجدد و تحجر است . خیلی ها فکر می کنند تحول و تغییر از تجدد ناشی می شود یعنی هر چه قدر غرب گرا تر شویم و هویت و تمدن خود را از دست بدهیم به سمت پیشرفته شدن حرکت می کینم در حالی که اصلا اینگونه نیست و هر تغییری دلیل بر بهتر بودن نیست بلکه ممکن است وضعیت جوامع اسلامی را بدتر از قبل کند، لذا باید سعی کنیم در عین حالی که از تحجر دوری می کنیم و عقب گرد را نمی پذیریم اما در دام تجددی که ظاهرش تحول گراست اما درباطن هویت اسلامی را تخریب می کند نمی افتیم، این نکته بخصوص باید روی قشر جوان و روشن فکران جامعه کار شود چرا که متاسفانه برخی از آنها مدتی است فریفته علم و دانش و تکنولوژی غرب شده اند در حالی که می توان تکنولوژی و علم و فرهنگ را داشت اما به مفاسدی که سیستم های لیبرال دموکراسی ایجاد کرده اند آلوده نشد.
جوامع اسلامی خود گرفتار استبداد هستند به این دلیل که حکام این کشورها از آمریکا تبعیت می کنند آیا برای ملتها پیشنهادی دارید که بتوانند در عبور از قید و بند تحمل نظام های استبدادی و استثماری خارج کنند؟
بنده یک کلید واژه دارم که فکر می کنم باید روی آن تامل بیشتری صورت بگیرد. اینکه ما در عصر خمینی و در عصر بیداری اسلامی، عصر تاثیرگذاری ملتها بر حاکمیت ها و عصر مردمسالاری دینی و حضور مردم در صحنه ها به سر می بریم . موج بیداری اسلامی خیلی از حکام مستبد را سرنگون کرد این موج به نظر می رسد که با فشار و جهش بیشتری شبه جزیره عربستان و خیلی از کشورهای عربی را طی کند. بنده براین باورم که یک دوره بازگشت به عصر خمینی را در پیش خواهیم داشت. ممکن است در کشور ما به لحاظ اینکه امام را در آغوش داریم مثل ماهی که در دریاست بهره چندانی از این وجود ذی قیمت نبرده باشیم اما جهان اسلام و جهان مستضعفین تشنه بازگشت به عصر خمینی هستند من معتقدم باید منتظر بازگشت خمینی در حاکمیت های جهان اسلام باشیم و این یک واقعیتی است که نشر آن بسیار واجب و ضرروری است.
با توجه به اینکه مرجعیت فکری، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی امریکا دچار تزلزل شده جوامعی که از تمدن غرب تاثیر می گیرند چه مسیری در پیش رو دارند؟
قطعا جوامعی که فریفته و غرب گرا هستند و همه آمال و آرزوی خود را درجهان غرب می دیدند در حال حاضر شاهد بن بستی در لیبرال دموکراسی هستند این تظاهرات که از ان می توان با عنوان بیداری امریکایی نام برد باعث شده است که چهره واقعی امریکا نشان داده شود و نقاب ها کنار برود تا مردم دنیا شاهد چهره عریان دیکتاتوری فاشیست بی عدالت و نژاد پرستی این ساختار باشد. اگر کسی منصف باشد متوجه می شود اگر به سمت غرب برود دستاوردی جز اضمحلال و نابودی نخواهد داشت، گرچه ممکن است لباس زیبایی بپوشد و بر روی فرش قرمز حرکت کند اما در نهایت مقصد فروپاشی و اضمحلال درونی و بیرونی است.
آیا می توان گفت برآورد حوادث و داد خواهی های آمریکا در این روزهای سخت باید درس عبرتی برای مسلمانانی باشد که گمان می کردند زندگی آمریکایی رویایی دست نیافتنی است؟
حوادثی که در آمریکا اتفاق می افتد آتش زیر خاکستری است که براثر ساختار غلط لیبرال دموکراسی نظام امپریالیستی و نظام استکباری دراین کشور شکل گرفته است.
این ساختار به دلیل آنکه نتوانسته پاسخگوی نیازهای بشریت باشد سعی کرد تا خود را با نقاب زیبا در جهان به گونه ای نشان دهد که گویی در شرایط بسیار مطلوبی قرار دارد. اما بهترین مثال برای نشان دادن تصویر واقعی آمریکا را مقام معظم رهبری بیان کرد که این کشور را به کشتی تایتانیک تشبیه کردند، کشتی بزرگ و با ابهت و مجللی که همه درون مشغول عیش و نوش بودند اما به ناگهان غرق شد و زیر آب رفت.
جامعه امروز امریکا نیز چنین حالتی دارد در حالی که ظاهرا غرق در عیش و خوشی است اما از درون پوسیده و بحران های زیادی دارد که این کشور را به سمت افول و فروپاشی هدایت می کند. این تجربه برای جهان اسلام تجربه بزرگی است بخصوص کشورهایی که آمال و آرزویشان را در نوکری برای آمریکا محقق شده می دانند و همانند گاو شیر ده برای امریکایی ها خوش خدمتی می کنند یا برای خوشایند غربی ها از اسلام ناب محمدی کناره گیری کردند و به سمت اسلام امریکایی و شیعه انگلیسی رفتند دچار خسارت های بسیاری خواهند شد چرا که راه اصلی نجات اتصال به وحی و خداوند تبارک و تعالی است و یقینا راه دیگری نیست. همه راه های که غیر خدایی و غیر وحی را تبلیغ می کردند همانند نظام کمونیبستی ختم به فروپاشی شد و نظام های ملحد نیز اینک با مشکلات متعددی مواجه هستند که نمونه آنها نآم آمریکاست که براساس سلطه و تسلط بر جهان شکل گرفته است.
برخی از جوامع اسلامی معتقدند غرب مهد تحول است آیا تحول با تجدد در رابطه است و چگونه می توان متجدد و متحول شد اما در دام آمریکا و باورهای ضد اسلامی این توطئه گران نیفتاد؟
مقام معظم رهبری در بحث تحول و تحول گرایی نکته بسیار مهمی را مطرح کردند که ان بحث تجدد و تحجر است . خیلی ها فکر می کنند تحول و تغییر از تجدد ناشی می شود یعنی هر چه قدر غرب گرا تر شویم و هویت و تمدن خود را از دست بدهیم به سمت پیشرفته شدن حرکت می کینم در حالی که اصلا اینگونه نیست و هر تغییری دلیل بر بهتر بودن نیست بلکه ممکن است وضعیت جوامع اسلامی را بدتر از قبل کند، لذا باید سعی کنیم در عین حالی که از تحجر دوری می کنیم و عقب گرد را نمی پذیریم اما در دام تجددی که ظاهرش تحول گراست اما درباطن هویت اسلامی را تخریب می کند نمی افتیم، این نکته بخصوص باید روی قشر جوان و روشن فکران جامعه کار شود چرا که متاسفانه برخی از آنها مدتی است فریفته علم و دانش و تکنولوژی غرب شده اند در حالی که می توان تکنولوژی و علم و فرهنگ را داشت اما به مفاسدی که سیستم های لیبرال دموکراسی ایجاد کرده اند آلوده نشد.
جوامع اسلامی خود گرفتار استبداد هستند به این دلیل که حکام این کشورها از آمریکا تبعیت می کنند آیا برای ملتها پیشنهادی دارید که بتوانند در عبور از قید و بند تحمل نظام های استبدادی و استثماری خارج کنند؟
بنده یک کلید واژه دارم که فکر می کنم باید روی آن تامل بیشتری صورت بگیرد. اینکه ما در عصر خمینی و در عصر بیداری اسلامی، عصر تاثیرگذاری ملتها بر حاکمیت ها و عصر مردمسالاری دینی و حضور مردم در صحنه ها به سر می بریم . موج بیداری اسلامی خیلی از حکام مستبد را سرنگون کرد این موج به نظر می رسد که با فشار و جهش بیشتری شبه جزیره عربستان و خیلی از کشورهای عربی را طی کند. بنده براین باورم که یک دوره بازگشت به عصر خمینی را در پیش خواهیم داشت. ممکن است در کشور ما به لحاظ اینکه امام را در آغوش داریم مثل ماهی که در دریاست بهره چندانی از این وجود ذی قیمت نبرده باشیم اما جهان اسلام و جهان مستضعفین تشنه بازگشت به عصر خمینی هستند من معتقدم باید منتظر بازگشت خمینی در حاکمیت های جهان اسلام باشیم و این یک واقعیتی است که نشر آن بسیار واجب و ضرروری است.
با توجه به اینکه مرجعیت فکری، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی امریکا دچار تزلزل شده جوامعی که از تمدن غرب تاثیر می گیرند چه مسیری در پیش رو دارند؟
قطعا جوامعی که فریفته و غرب گرا هستند و همه آمال و آرزوی خود را درجهان غرب می دیدند در حال حاضر شاهد بن بستی در لیبرال دموکراسی هستند این تظاهرات که از ان می توان با عنوان بیداری امریکایی نام برد باعث شده است که چهره واقعی امریکا نشان داده شود و نقاب ها کنار برود تا مردم دنیا شاهد چهره عریان دیکتاتوری فاشیست بی عدالت و نژاد پرستی این ساختار باشد. اگر کسی منصف باشد متوجه می شود اگر به سمت غرب برود دستاوردی جز اضمحلال و نابودی نخواهد داشت، گرچه ممکن است لباس زیبایی بپوشد و بر روی فرش قرمز حرکت کند اما در نهایت مقصد فروپاشی و اضمحلال درونی و بیرونی است.
