در گفتگو با نویسنده کتاب «خورشید از نزدیک»:
زیارت امام رضا (ع) فقط حضور در حرم نیست، فهم تاریخ و هویت است
مهدی قزلی در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری رضوی از کتاب تازهاش با عنوان «خورشید از نزدیک» درباره اهمیت سفرنامهنویسی و فرآیند تدوین این اثر توضیحاتی داد.
وی در ابتدای سخنانش درباره ویژگی های این کتاب گفت: متن اولیه این کتاب چیزی حدود ۴۵۰ صفحه بود که در نهایت در قالب فعلی و حدود ۱۸۰ صفحه منتشر شد. بخش عمده پژوهشی این کار متعلق به آقای فروغی است و من بیشتر نقش ویراستار و بازنویس را برعهده داشتم تا کتاب برای عموم مردم قابلفهمتر و خواندنیتر باشد.
قزلی در ادامه افزود: ما بخشهایی از سفرنامهها را که ارتباط مستقیمتری با موضوع زیارت امام رضا (ع) و حرم مطهر داشت، نگه داشتیم و سایر بخشها را خلاصه یا حذف کردیم تا تمرکز اثر بر زیارت و تجربه حضور در حرم رضوی باقی بماند. همین نگاه باعث شد روایتهایی جذاب، تأملبرانگیز و کمتر دیدهشده از این سفرها در کتاب گنجانده شود.
نویسنده «خورشید از نزدیک» با بیان تجربه شخصیاش از سفر به مشهد گفت: حدود بیستوهفت سال پیش برای نخستینبار به مشهد رفتم، اما بعد از کار روی این کتاب بود که تازه چشمم به عظمت و اهمیت حرم امام رضا (ع) باز شد. مثل بسیاری از مردم، پیشتر فقط به جنبه زیارتی و معنوی نگاه میکردم اما حالا میفهمم که معماری، تاریخ، فرهنگ و هویت این مکان چقدر مهم است.
وی ادامه داد: معماری حرم نهتنها یک عنصر تزئینی یا زیباییشناسانه، بلکه یک امر واجب در کنار سایر واجبات دینی و اجتماعی است؛ چیزی که نباید حتی در فشارهای اقتصادی یا سیاسی به حاشیه برود.
وی با اشاره به نقش سفر در فرهنگ ایرانیان اظهار داشت: متأسفانه سنت سفرنامهنویسی که در گذشته بسیار جدی و رایج بوده، در دوره معاصر بهشدت کمرنگ شده است. در گذشته، سفر فقط یک ماجراجویی یا سرگرمی نبود، بلکه یک وظیفه ملی، سیاسی، علمی و اجتماعی بود.
قزلی اشاره داشت: بسیاری از سفرنامهها حاصل مأموریتهای خاص برای شناسایی، تحقیق، امنیت یا حتی جاسوسی بودند. مثلاً پدر رهبر انقلاب از تبریز به مشهد سفر میکند و برای تسهیل مسیر، بهجای عبور از جادههای زمینی، از مسیر دریای خزر و ترکمنستان فعلی وارد خراسان میشود. این تصمیم باعث صرفهجویی یک ماه در زمان سفر میشود، و همین نکته کوچک، نشاندهنده تأثیر سفر بر سیاست، اقتصاد و امنیت در آن زمان است.
قزلی تصریح کرد: لرخی از مأموران این سفرها حتی مأموریتهای امنیتی یا تحقیقاتی داشتند و بعدها به دلایل مختلف، فعالیتهای خود را علنی کردند. سفرنامههای آنان منبع ارزشمندی برای شناخت جغرافیا، جامعه و سیاست دوره خودشان است. اما امروز متأسفانه از چنین گزارشهایی غافل شدهایم. حتی در رخدادهای مهمی مثل انتقال ضریح جدید امام حسین (ع) از قم به کربلا، که خودم افتخار داشتم بخشی از آن را ثبت کنم، غیر از یک سفرنامه ۳۰۰ صفحهای که نوشتم، هیچ سند مکتوب جدی دیگری باقی نمانده است.
وی ابراز کرد: عکسها و تصاویر گرفته میشوند، اما بدون روایت مکتوب، بهتدریج فراموش میشوند.
نویسنده کتاب خورشید از نزدیک با ابراز تأسف از این غفلت فرهنگی افزود: خیلی عجیب است که ما از موفقترین حضورهای بینالمللی ایران، مثل حضور در بوسنی، هیچ سفرنامه جدیای نداریم. حتی از مذاکرات هستهای، عملیات حج یا رویدادهای مهم دیگر، اسنادی بهصورت روایت دستاول ثبت نکردهایم. در حالی که همین روایتها میتوانند بعدها به ما کمک کنند کاستیها و قوتهای خود را بهتر بشناسیم.
قزلی گفت: امیدوارم این کتاب مورد توجه علاقهمندان قرار بگیرد و بتواند آغازی باشد برای احیای سنت سفرنامهنویسی در ایران.