در گفتگو با یک کنشگر اجتماعی مطرح شد؛
مهندسی فرهنگی؛ کلید اصلاح نگرشها نسبت به حجاب
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رضوی، حجاب، بهعنوان یکی از احکام وجوبی اسلام، به اینمعنا است که زن، هنگام معاشرت با مردان، بدن خود را بپوشاند و به جلوهگری و خودنمایی نپردازد. بنابراین، حجاب، بهمعنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بُعد ایجابی و سلبی است. بُعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بُعد سلبی آن، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است؛ و این دو بُعد باید در کنار یکدیگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود؛ گاهی ممکن است بُعد اول باشد، ولی ببعد دوم نباشد، در اینصورت نمیتوان گفت که حجاب اسلامی محقق شده است.
وجوب حجاب بانوان در برابر مردان غیرمحرم، مورد توافق فقهای همه مذاهب اسلامی است اما حدود و اندازه آن مورد بحث و گفتگوی فقه است. حجاب و پوشش، در ابعاد مختلف فردی، اجتماعی، اقتصادی، خانوادگی و ... دارای آثار و فواید زیادی است.
هدف اصلی تشریع احکام در اسلام، قرب به خداوند است و از قرآن کریم استفاده میشود که هدف از تشریع حکم الهی وجوب حجاب اسلامی، دستیابی به تزکیه نفس، طهارت، عفت و پاکدامنی است.
در سالهای اخیر، مسئله حجاب به یکی از موضوعات بحثبرانگیز در جامعه تبدیل شده است. این موضوع نه تنها به عنوان یک مسئله دینی، بلکه به عنوان یک موضوع اجتماعی و فرهنگی نیز مورد توجه قرار گرفته است.
در گفتگوبا دکترمحمد حسین محمددوست کنشگر اجتماعی به نقش حجاب و پوشش به عنوان یک رسانه و تأثیر آن بر کنشهای اجتماعی پرداختیم.
وی حجاب و پوشش، را رسانهای دانست که تحت تأثیر عوامل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی شکل میگیرند و بر آنها نیز تأثیر میگذارند.
محمددوست ادامه داد: این ساختارها، هم بر نحوه پوشش تأثیرگذارند و هم کنشگران اجتماعی، زن و مرد، در شکلدهی به آن نقش دارند. در سالهای پس از انقلاب، آسیبپذیریهای درونی و تهدیدهای بیرونی، در انتقال فرهنگی حجاب اختلال ایجاد کردهاند.
وی بیان کرد: حجاب به عنوان یک نماد فرهنگی و اجتماعی در جوامع مختلف شناخته میشود. در بسیاری از فرهنگها، حجاب به عنوان نشانهای از هویت ملی و دینی تلقی میشود و میتواند به تقویت حس تعلق به جامعه کمک کند. این موضوع میتواند در شکلگیری هویت جمعی و فرهنگی تأثیرگذار باشد.
این پژوهشگردر پاسخ به این سوال که آیا عدم رعایت حجاب اسلامی تا چه اندازه بر وجدان جمعی جامعه تأثیرگذار است، گفت: عدم رعایت حجاب اسلامی، نه تنها وجدان جمعی را جریحهدار میکند، بلکه به یک مسئلهی اجتماعی تبدیل میشود. وضعیت پوشش زنان در جامعه، ریشه در تغییرات ارزشی – از فرامادی به مادی – و توسعهی نامتوازن پس از جنگ دارد که نیازمند بررسی دقیقتر است.
وی در پاسخ به اینکه برای بهبود وضعیت حجاب در جامعه، چه اقداماتی ضروری است، افزود: مسئله حجاب، هم در سطح جامعه و هم در عمق آن ریشه دارد. اصلاح این وضعیت، نیازمند مهندسی فرهنگی و سیاستهای فرهنگی و اجتماعی هوشمندانه است که به تغییر نگرشها و ارزشهای جامعه کمک کند.
محمددوست با اشاره به نقش سینما و مطبوعات در این زمینه ادامه داد: سینما و مطبوعات به عنوان ابزارهای فرهنگی، نقشی کلیدی در تغییر ارزشها دارند و میتوانند به ترویج یا نقد هنجارهای اجتماعی کمک کنند. نحوهی نمایش حجاب در رسانهها، بر نگرش جامعه تأثیر بسزایی دارد. تلویزیون به عنوان یکی از مهمترین رسانهها، می تواند نقش بسزایی در ترویج فرهنگ حجاب در جامعه ایفا کند. با توجه به قدرت این رسانهها در شکلدهی به افکار عمومی، بررسی تأثیرات آنها بر نگرش جامعه نسبت به حجاب ضروری است.
وی تاکید کرد: حجاب و عفاف، باید به عنوان مسائل فرهنگی جدی مورد توجه قرار گیرند. باید راهکارهایی یافت که به سلامت و پویایی جامعه کمک کنند و فرهنگ حجاب و عفاف را ترویج دهند.
وی خاطرنشان کرد: اهمیت حجاب به حدی است که بعنوان ابزاری برای به قدرت رساندن یا شکست دادن فرد و حتی جامعه از آن استفاده میشود. در طول تاریخ دشمنان وقتی میخواستند ملتی را تسخیر کنند و کسی در برابرشان مقاومت نکند، میل و فساد جنسی را در آن جا گسترش میدادند.
این کنشگر اجتماعی اشاره داشت: همان کاری که با کشور آندلس کردند. در آندلس، چون توان مقابه نظامی با مسلمانان را نداشتند، شروع به گسترش بی حجابی و بی بند و باری کردند و جوانان را آلوده به فساد جنسی کردند.
این پژوهشگر در پاسخ به علل رویگردانی از ارزشها و هنجارهای اجتماعی، به ویژه در زمینه خانواده و پوشش گفت: در دنیای امروز، تغییرات سریع اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی تأثیرات عمیقی بر نگرشها و رفتارهای افراد دارد. یکی از علل اصلی رویگردانی از ارزشها و هنجارهای خانوادگی، تأثیرات ساختاری است که به تغییر در روابط خانوادگی و اجتماعی منجر میشود. به عنوان مثال، با افزایش شهرنشینی و جهانیشدن، جوانان بیشتر در معرض فرهنگهای مختلف قرار میگیرند و این موضوع میتواند باعث کاهش اهمیت ارزشهای سنتی شود.
وی ادامه داد: علاوه بر این، ضعف خانواده در هدایت و نظارت بر فرزندان نیز نقش مهمی در این زمینه دارد. وقتی خانوادهها نتوانند به خوبی فرزندان خود را در مسیر درست هدایت کنند، احتمال رویگردانی از ارزشها افزایش مییابد. همچنین، رسانهها و به ویژه شبکههای اجتماعی با ارائه الگوهای غیرواقعی و فشار به جوانان، تأثیر زیادی بر نگرشها و رفتارهای آنها دارند.
محمددوست گفت: بالا رفتن سن ازدواج نیز یکی دیگر از عوامل مؤثر است. جوانان در این دوره به دنبال هویت و استقلال خود هستند و ممکن است به سمت انتخابهای جدید و متفاوت بروند. این جستجو برای هویت میتواند به رویگردانی از هنجارهای سنتی و پذیرش سبکهای زندگی جدید منجر شود.
وی عنوان کرد: در نهایت، فشارهای اجتماعی و فرهنگی که از سوی همسالان و جامعه به جوانان وارد میشود، میتواند بر تصمیمات آنها تأثیر بگذارد و آنها را به سمت رفتارهایی سوق دهد که با ارزشهای خانوادگی در تضاد است.