بررسی تاثیرات مناظرات امام رضا علیه السلام
ابعاد تمدنی مناظرات امام رضا (ع) (بخش اول)
ابعاد تمدنی مناظرات امام رضا (ع) (بخش اول)
مناظره یکی از شیوههای مطلوب و مؤثر برای تبیین و نشر معارف است که امام رضا(ع) در مناظرات مرو از آن بهنیکویی بهره بردند. بهدلیل شرایط فرهنگی سیاسی و تضارب آرائی که در دوران ولایتعهدی امام رضا(ع) روی داد، ایشان برای جلوگیری از تحریف اسلام شیعی، گامی مؤثر برای رفع اختلافات، آشکارساختن نواقص موجود در ادیان تحریفشده و اثبات حقانیت اسلام برداشتند و با توجه به لقب عالم آلمحمد(علیهمالسلام) و آشنایی با سایر ادیان و کتب آنها میتوان به ایشان پیشوا و امام گفتگوی علمی گفت.
مقام اول کنگره بینالمللی نهضت علمی امام رضا(ع) و نویسنده مقاله: «امام رضا(ع)، امام گفتگویِ علمی بر مدار مدارا»: حجت الاسلام دکتر مهدی قاسمی دکترای الهیات تطبیقی اسلام و ادیان. استاد حوزه و دانشگاه ، بر آن است که در محاجات بَینادینی بهجای رویکرد سنتی «دفاع و انکار»، باید نگرش معطوف به گفتگو با رویکرد «سازگاری» (نه سازشکاری) محل توجه قرار بگیرد. لذا در فرایند مناظرات، امام گفتگو، هرگز درصَدد تغییر عقیده طرف مقابل یا تحمیل اعتقاد و نظر خود نشد و آنچه از سيره اخلاقی آن حضرت بدست میآيد، خلوص و ارشاد مخاطبان بود نه صرفاً غلبه و شكستدادن مناظرهكنندگان! این نحوه گفتگو، بسترساز تمدنی است که امروزه و در عصر برخورد تمدنها، بیشازپیش به آن نیازمندیم. مناظره یکی از شیوههای مطلوب و مؤثر برای تبیین و نشر معارف است که امام رضا(ع) در مناظرات مرو از آن بهنیکویی بهره بردند. بهدلیل شرایط فرهنگی سیاسی و تضارب آرائی که در دوران ولایتعهدی امام رضا(ع) روی داد، ایشان برای جلوگیری از تحریف اسلام شیعی، گامی مؤثر برای رفع اختلافات، آشکارساختن نواقص موجود در ادیان تحریفشده و اثبات حقانیت اسلام برداشتند و با توجه به لقب عالم آلمحمد(علیهمالسلام) و آشنایی با سایر ادیان و کتب آنها میتوان به ایشان پیشوا و امام گفتگوی علمی گفت.
براساس الگوی امامِ گفتگو، تنها راه محاجات دینی با اهلکتاب، مجادله احسن است نه صرفِ جَرّ و بحث که روش مناقشهبرانگیز است. این همان پیام قرآن است که موعظه بايد حَسن؛ ولى جدال بايد اَحسن باشد. یعنی در این جدال هم محتوا باید نيكو باشد و هم شيوه و روش بيان، و مهمتر اینکه ما در فرایند مناظره، ضامن وظيفه هستيم نه نتيجه.
ابعاد تمدنی مناظرات امام رضا (ع)
گفتگو با اديان مختلف از عصر نبوي شروع شد و در عصر علوي ادامه يافت و ساير ائمه همچون صادقَين(علیهماالسلام) آن را پيش بردند؛ ليكن عصر رضوي دوره اوج و ترويج فرهنگ گفتوگوی اديان و تقريب مذاهب است. مناظرات امام رضا (ع) از چندمنظر (سیاسی، فرهنگی و علمی) قابل توجه و دقت است. از منظر سياسي براي نخستينبار حكومت مسلط به سراغ امام رفته، در ظاهر خلافت و پس از آن ولايتعهدي را به ایشان پيشنهاد ميدهد كه به هر دليل امام پيشنهاد دوم را ميپذيرند.
همچنین از منظر فرهنگي، امام هفدهسال از دوره امامت خود را در مدينه سپري ميكنند و با آزادي نسبي به نشر معارف اسلامي و مذهبي ميپردازند.
اما از منظر علمی، آنچه بر اهميت موضوع میافزاید شخصيت خاص مأمون است كه بهعنوان عالم و علمدوستترين خلفاي عباسي معرفي شده است. او به هر دليل (خير يا شر) كمنظيرترين مجالس مناظره و احتجاج را در مرو تشكيل ميداد تا دانشمندان آيينها و مذاهب مختلف، ديدگاههاي خود را بيان كنند و به اثبات باورهاي خود بپردازند.
به تعبیری امام رضا(ع) سفرهای گستردهای از گفتگوی سالم میان ادیان و تمدنها را بنا نهاد. مناظرهای همراه با مدارا و بر مدار علم. آنچنان عالمانه که امروز روش ایشان (پس از هزار سال)، هنوز هم غرب قائل به گفتگو را بهسوی خود دعوت میکند، غربی که متأسفانه بر طبل جنگ و برخورد تمدنها میکوبد! غربی که رویکردش درگیری و سلطه است، نه گفتگو، اقناع و همزیستی در صلح.
ازاینرو رفتار و برخورد امام رضا(ع) نسبت به پيروان اديان و فرقههاي مختلف، عادلانه و عاقلانه و به دور از ظلم و تبعيض و مبتني بر انصاف و انسانیت و مهرورزي بود، براي مثال ياسر (خدمتگذار ايشان) میگوید:
«از نيشابور نامههایي به اين مضمون به مأمون رسيد كه مردي زرتشتی هنگام مرگ وصيت كرده، ثروت زيادي را كه از او باقي مانده است ميان فقرا و بينوايان تقسيم كنند. قاضي نيشابوري نيز آن اموال را ميان مسلمانان تقسيم كرده است. مأمون به امام رضا (ع) عرض كرد: ای سرور من! در اين موضوع چه میفرمایید؟ امام فرمودند: زرتشتيان براي بينوايان مسلمان وصيت نمیکنند. لذا نامهاي به قاضي نيشابور بنويس تا همان مقدار از ماليات مسلمانان بردارد و به بينوايان زرتشتي دهد.
بُعد ديگري از الگوهاي رضوي را بايد در اخلاق و آداب مناظرات حضرت با ساير اديان و مذاهب جستجو كرد؛ چه اینکه با تأمل در نوع بيان و ادبيات گفتوگوهاي امام رضا(ع) ميتوان دريافت مذاكرات ايشان با ساير اديان، فاقد هرگونه خودرأيي و چيرهطلبي بود. این روش با مناظرات متداول كه با تحقير و قصد كوچكشماري طرف مقابل كاملاً متفاوت است. لذا روش حضرت، بيان روشنگرانه معارف الهي و آزادگذاشتن طرف مقابل در پذيرفتن يا نپذيرفتن است و نه تحميل عقيده شخصي.
در قرآنکریم از این روش با عنوان «جدال احسن» یاد شده است. درحقیقت، یکی از تحفههای سفر امام رضا(ع) به خراسان و در زمره پیامدهای سیره ایشان در باب مناظره، گفتوگو بر مبنای همین نوع جدل قرآنی بود. قرآن میفرماید:
«ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَه وَالْمَوْعِظَه الْحَسَنَه وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ»؛ «ای رسول ما خلق را) به حکمت (و برهان) و موعظه نیکو به راه خدایت دعوت کن و با بهترین طریق با اهل جدل مناظره کن (وظیفه تو بیش از این نیست) که البته خدای تو (عاقبت حال) کسانی را که از راه او گمراه شده و آنان را که هدایت یافتهاند بهتر میداند.»
صاحب «تفسیر نور» ذیل این آیه مینویسد:
«اين آيه براى همه مسئولان و مربيان و معلّمان و اساتيد و علما، دستور جامعى مىدهد كه بايد آنان براى موفقيّت خود با شيوههاى گوناگونى نسبت به مخاطبان گوناگون خود، مجهز باشند، چراکه همهى مردم را نمىتوان با يك شيوه دعوت كرد، هر شخصى يك روح و ظرفیتی دارد كه بايد با زبان خودش با او سخن گفت؛ خواص را با حكمت و استدلال، و عوام را با موعظه نيكو، و مخالفان را با جدال نيكوتر ارشاد كنيم.
موعظه نيكو آن است كه واعظ به آنچه مىگويد عمل كند و جدال نيكو آن است كه در آن توهين و تحريك غلط احساسات نباشد.
... یکی از پیامهای آیه این است که موعظه بايد حَسن باشد؛ ولى جدال بايد احسن باشد: «الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ- بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» (هم محتوا نيكو باشد و هم شيوه و بيان)»
ارزش هرچه بيشتر اين مناظرهها، بهویژه با استناد بر كتب مقدسي همچون تورات، انجيل و زبور، زماني بهخوبی روشن ميشود كه به اوضاع شگفت حاكم بر منطقه عمومي خراسان بزرگ ازنظر تنوعها و نحل فرقههاي ديني و مذهبي گوناگون و چالشهايي كه از اين ناحيه متوجه اسلام و جامعه مسلمانان بود، توجه داشته باشیم.
موقعيت امام رضا(ع) با ساير ائمه متفاوت بود. در زمان حضرت، آزادي عمل نسبت به ساير ائمه زياد شد. فضاي سياسي از خفقان درآمده بود و مباحث علمي در زمان امام رضا(ع) به اوج رسيد. دليل آزادي نسبی كه در زمان آنحضرت وجود داشت، عده زيادي مدعي فرقههاي جديدي شدند و لذا كار را براي حضرت سختتر كردند. ازجمله مذهبي به نام صابي كه در اين دوران شكل گرفت و یکی از مناظرههای امام نيز با همين گروه انجام شد. اين فرقهها درصدد اين بودند كه مسير حركت شيعيان را تغيير دهند و آنان را با سيل اعتقادي نابود سازند؛ ولي امام خيلي هوشمندانه با توجیههای علمي و مذهبي توانست دسيسه اين گروه را خنثي كند.
همچنین در زمان آنحضرت و البته به دستور مأمون، كتب فلسفي بسیاری ترجمه شد. پس از ترجمه اين كتب، بسياري از افراد نميتوانستند بسیاری افکار وارداتی از یونان را تحليل كنند؛ لذا شبهات زيادي در سطح جامعه پخش شد. در اينجا نيز امام پاسخگوي اين شبهات بودند. درواقع ايشان در مناظراتشان با شيوهاي بسيار ظريف و کاملاً حرفهای، بحث را بهگونهای هدايت میکردند كه طرف مقابل، خود به نتيجه مطلوب امام برسد. این روش در منطق ذیل انواع جدل، مشهور به «اسکات خصم» است.
نتیجه آنکه جدال أحسن، ناظر به روحیه همدلی و سازوارگی با طینت همه انسانها است و در گفتگوهای دینی یادمان باشد بهجای فنون رخنمایی خود یا حتی سبّ طرفمقابل بهدنبال راهکارهایی باشیم که بر دل مخاطب مؤثرترند مانند ارائه زیباییهای امر دین.



















