گزارش رضوی به مناسبت سالگرد رحلت آیت الله بروجردی:
چرا تلاش های علمی در تقریب جهان اسلام ناکام ماند؟
به گزارش سرویس جهان اسلام خبرگزاری رضوی، دستاوردهای آیت الله العظمی بروجردی در زمینه تقریب مذاهب و وحدت اسلامی آنچنان درخشید که هنوز از آن به عنوان دوران طلایی روابط بین المذاهب و مناسبات علمی و فقهی شیعه و سنی یاد می شود و به مثابه قله ای رفیع در تاریخ معاصر می درخشد و بسیاری از ناظران و فعالان مسلمان آرزومند بازگشت و احیای آن رفعت و رونق هستند.
اما باید دید ریشه این موفقیت ها و امتیازات چیست و از کجا نشأت می گیرد. این خسارت بزرگی برای حوزه های شیعی است که با گذشت بیش از نیم قرن و نزدیک به شش دهه، گام هایی که آیت الله العظمی بروجردی در آن دوره برداشته اند ادامه نیافته و آن مسیر و سبک و رهیافت کم سابقه و نوین در تقریب مذاهب و مبادلات و مذاکرات علمی و فقهی شیعه و سنی تکمیل نشده و به اندازه نیازها و انتظارات عصر حاضر توسعه نیافته است.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تلاش های ارزنده و کوشش های فراوان و پژوهش های ممتازی برای ادامه و احیای مسیری که آیت الله العظمی بروجردی بنیان گذارد صورت گرفت و باید خاطر نشان نمود تمامی آنها تا به امروز سمت و سویی مشابه آنچه آیت الله بروجردی دنبال میکرد یافت و به نوعی متأثر از مبانی و مسلک و مشرب فقهی و فرهنگی آن مرجع یگانه دوران بوده است. فارغ از اینکه بخش عمده ای از رهبران و شخصیت های جمهوری اسلامی همچون حضرت امام خمینی(ره) و آیت الله خامنه ای و شهید مطهری و شهید بهشتی، محضر آیت الله بروجردی را درک کرده و از منهج و آموزه های او متأثر بودند؛ راهبری مهم ترین تشکیلات مرتبط با این مسائل در ایران یعنی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی توسط شاگردان مکتب آیت الله العظمی بروجردی همچون مرحوم آیت الله واعظ زاده خراسانی صورت می گرفت که توسط حضرت آیت الله خامنه ای به این سمت منصوب شده بود.
شایان ذکر است در سال ۱۳۱۷ شمسی علّامه محمّدتقی قمی، «دارالتّقریب بین المذاهب الاسلامیّة» را در مصر بنیان نهاد. مهمترین دستاورد دارالتّقریب پیریزی راههای عملی اتّحاد مذاهب اسلامی - با تأکید بر حلّ اختلافات فقهی و نه کلامی - بود و در مجلّهی «رسالةالاسلام» که از ۱۳۲۸ تا ۱۳۵۱ به تناوب فعّالیّت میکرد، دیدگاهها و راهحلهای علمای برجستهی اسلامی دراینباره به چاپ میرسید. در این مقالات تحقیقی، نویسندگان شیعه و سنّی میکوشیدند با ارائهی مشترکات شیعیان و اهل سنّت و تبیین جوهر اصلی دین، به اهداف تقریبی میان مذاهب اسلامی دست یابند. بحث دربارهی اجتهاد و نقش آن در پیدایی مذاهب گوناگون اسلامی و تأثیر رهیافتهای مختلف تفسیری و حدیثی و ... بر آن، درنهایت به پیدایی فقه مقارن تطبیقی انجامید. صدور فتوای شیخ محمود شلتوت - از رؤسای دانشگاه الازهر مصر - در نهم مهر ماه ۱۳۳۷ (هفدهم ربیعالاوّل ۱۳۷۸ ق)، مبنی بر جواز پیروی از مذهب شیعهی امامیّه همانند چهار مذهب فقهی اهل سنّت، بزرگترین اقدام عملی در راه تقریب به شمار میآید. نشر مقالات و کتب متعدّد برای تنزیه شیعیان از برخی اتّهامات ناروا و نشان دادن چهرهای صحیح از مذهب شیعه، از دیگر اقدامات دارالتّقریب بود. گرایشهای سَلَفی و وهّابی از این اقدامات دارالتّقریب انتقاد کردند و آن را طرح مؤسّسهی شیعی دارالتّقریب برای تغییر دادن مذهب تسنّن به تشیّع قلمداد نمودند. موانع سیاسی، بویژه تفرقهافکنیهای آشکار و پنهان دولتهای استعماری غربی و بدفهمی عمومی از اقدامات دارالتّقریب و هدف آن، مانعی دیگر بر سر راه تقریب بود و با آنکه این جمعیّت، اصول و مواضعش را اعلام کرده بود، عدّهای همواره هدف آن را سنّی کردن شیعیان یا شیعه کردن سنّیان میدانستند. این موانع سبب شد که بتدریج از فعّالیّتهای دارالتّقریب کاسته شود. سرانجام شیخ محمّدتقی قمی از مصر به پاریس رفت و در سال ۱۳۶۹ در همان جا درگذشت.
از این رو با ابتکار و پیگیری ایت الله خامنه ای تلاش می شود تا دارالتقریب با حرکت تازه ای به مرکزیت ایران و با مشارکت علمای سنی ایران و خارج از کشور دوباره احیاء شود.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در این رابطه می فرمایند: «دارالتّقریبی که در مصر بود، از نظر ما عزیز و بسیار محترم بود؛ الان هم محترم است؛ [امّا] متأسّفانه نمیگذارند و نگذاشتند کار کند. فقط در یک برههای از زمان که این مجلّات رسالةالاسلام [منتشر میشد] و مرحوم شلتوت و شیخ سلیم - این چند نفر رؤسای ازهر شریف - حیات داشتند، دارالتّقریب خوب حرکت میکرد. مرحوم آیتالله بروجردی که مرجع تقلید ما بود، پشتیبان دارالتّقریب مصر بود؛ رئیس ازهر هم که اوّل شیخ سلیم بود که پایهگذار و درحقیقت زمینهساز دارالتّقریب بود و بعد مرحوم شیخ محمود شلتوت شد که او هم رئیس ازهر و مفتی دیار مصریّه بود - که خودش رئیس این دارالتّقریب بود - پشتیبان بودند. اینها که رفتند، از طرفین، نه در شیعه بعد از مرحوم آیتالله بروجردی دیگر آن عالمی که خیلی در این مسئله پافشاری کند بود - آقایانِ علمائی که بودند، نه اینکه قبول نداشته باشند؛ چرا، همه معتقد بودند؛ لکن آن انگیزهای که مرحوم آیتالله بروجردی روی مسئلهی تقریب داشت، آنها نداشتند - نه در بین آنها؛ من بعضی از آقایانِ بعد از مرحوم شلتوت را دیده بودم؛ علمای ازهر به ایران هم میآمدند - بعضیشان مشهد آمده بودند - با علمای شیعه هم تماس میگرفتند، لکن آن انگیزهی فعّال و جوشانی که دنبال این قضیّه بروند نداشتند. لذا یک اسم بیمسمّایی شده.
ما که نمیتوانیم منتظر بنشینیم که در قاهره یا در فلان شهر دیگر در دنیای اسلام یک نفری یک وقتی به فکر تقریب بیفتد؛ ما خودمان بایستی این دارالتّقریب را به وجود بیاوریم؛ البتّه بر مبنای هماهنگی و همکاری فکری و فقهی با هر مرکزی که برای تقریب در دنیا وجود داشته باشد. یعنی در اینجا از علمای ایران - چه اهل سنّت، چه شیعه - بایستی کسانی پایههای اصلی این دارالتّقریب را تشکیل بدهند».(بیانات در دیدار جمعی از علمای اهل سنت؛ ۱۳۶۸/۱۰/۰۵)
در بیانات آیت الله خامنه ای که در نخستین ماه های آغاز رهبری ایشان ایراد شده است علاوه بر آنکه به روشنی دغدغه معظم له برای تقویت و توسعه حرکت تقریب هویدا است به دلیل افول تلاش ها بعد از مرحوم آیت الله العظمی بروجردی اشاره می کنند که انگیزه لازم از ناحیه هیچکدام از طرفین شیعه و سنی برای امتداد این مسیر نبوده و بوجود نیامده است.
از این رو باید به جد بدون فوت وقت به ریشه یابی این مسئله و جبران آن تا حد ممکن همت گمارد و نگذاشت به این فاصله و انقطاع طولانی بیش از این افزوده شود.
اما باید دید ریشه این موفقیت ها و امتیازات چیست و از کجا نشأت می گیرد. این خسارت بزرگی برای حوزه های شیعی است که با گذشت بیش از نیم قرن و نزدیک به شش دهه، گام هایی که آیت الله العظمی بروجردی در آن دوره برداشته اند ادامه نیافته و آن مسیر و سبک و رهیافت کم سابقه و نوین در تقریب مذاهب و مبادلات و مذاکرات علمی و فقهی شیعه و سنی تکمیل نشده و به اندازه نیازها و انتظارات عصر حاضر توسعه نیافته است.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تلاش های ارزنده و کوشش های فراوان و پژوهش های ممتازی برای ادامه و احیای مسیری که آیت الله العظمی بروجردی بنیان گذارد صورت گرفت و باید خاطر نشان نمود تمامی آنها تا به امروز سمت و سویی مشابه آنچه آیت الله بروجردی دنبال میکرد یافت و به نوعی متأثر از مبانی و مسلک و مشرب فقهی و فرهنگی آن مرجع یگانه دوران بوده است. فارغ از اینکه بخش عمده ای از رهبران و شخصیت های جمهوری اسلامی همچون حضرت امام خمینی(ره) و آیت الله خامنه ای و شهید مطهری و شهید بهشتی، محضر آیت الله بروجردی را درک کرده و از منهج و آموزه های او متأثر بودند؛ راهبری مهم ترین تشکیلات مرتبط با این مسائل در ایران یعنی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی توسط شاگردان مکتب آیت الله العظمی بروجردی همچون مرحوم آیت الله واعظ زاده خراسانی صورت می گرفت که توسط حضرت آیت الله خامنه ای به این سمت منصوب شده بود.
شایان ذکر است در سال ۱۳۱۷ شمسی علّامه محمّدتقی قمی، «دارالتّقریب بین المذاهب الاسلامیّة» را در مصر بنیان نهاد. مهمترین دستاورد دارالتّقریب پیریزی راههای عملی اتّحاد مذاهب اسلامی - با تأکید بر حلّ اختلافات فقهی و نه کلامی - بود و در مجلّهی «رسالةالاسلام» که از ۱۳۲۸ تا ۱۳۵۱ به تناوب فعّالیّت میکرد، دیدگاهها و راهحلهای علمای برجستهی اسلامی دراینباره به چاپ میرسید. در این مقالات تحقیقی، نویسندگان شیعه و سنّی میکوشیدند با ارائهی مشترکات شیعیان و اهل سنّت و تبیین جوهر اصلی دین، به اهداف تقریبی میان مذاهب اسلامی دست یابند. بحث دربارهی اجتهاد و نقش آن در پیدایی مذاهب گوناگون اسلامی و تأثیر رهیافتهای مختلف تفسیری و حدیثی و ... بر آن، درنهایت به پیدایی فقه مقارن تطبیقی انجامید. صدور فتوای شیخ محمود شلتوت - از رؤسای دانشگاه الازهر مصر - در نهم مهر ماه ۱۳۳۷ (هفدهم ربیعالاوّل ۱۳۷۸ ق)، مبنی بر جواز پیروی از مذهب شیعهی امامیّه همانند چهار مذهب فقهی اهل سنّت، بزرگترین اقدام عملی در راه تقریب به شمار میآید. نشر مقالات و کتب متعدّد برای تنزیه شیعیان از برخی اتّهامات ناروا و نشان دادن چهرهای صحیح از مذهب شیعه، از دیگر اقدامات دارالتّقریب بود. گرایشهای سَلَفی و وهّابی از این اقدامات دارالتّقریب انتقاد کردند و آن را طرح مؤسّسهی شیعی دارالتّقریب برای تغییر دادن مذهب تسنّن به تشیّع قلمداد نمودند. موانع سیاسی، بویژه تفرقهافکنیهای آشکار و پنهان دولتهای استعماری غربی و بدفهمی عمومی از اقدامات دارالتّقریب و هدف آن، مانعی دیگر بر سر راه تقریب بود و با آنکه این جمعیّت، اصول و مواضعش را اعلام کرده بود، عدّهای همواره هدف آن را سنّی کردن شیعیان یا شیعه کردن سنّیان میدانستند. این موانع سبب شد که بتدریج از فعّالیّتهای دارالتّقریب کاسته شود. سرانجام شیخ محمّدتقی قمی از مصر به پاریس رفت و در سال ۱۳۶۹ در همان جا درگذشت.
از این رو با ابتکار و پیگیری ایت الله خامنه ای تلاش می شود تا دارالتقریب با حرکت تازه ای به مرکزیت ایران و با مشارکت علمای سنی ایران و خارج از کشور دوباره احیاء شود.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در این رابطه می فرمایند: «دارالتّقریبی که در مصر بود، از نظر ما عزیز و بسیار محترم بود؛ الان هم محترم است؛ [امّا] متأسّفانه نمیگذارند و نگذاشتند کار کند. فقط در یک برههای از زمان که این مجلّات رسالةالاسلام [منتشر میشد] و مرحوم شلتوت و شیخ سلیم - این چند نفر رؤسای ازهر شریف - حیات داشتند، دارالتّقریب خوب حرکت میکرد. مرحوم آیتالله بروجردی که مرجع تقلید ما بود، پشتیبان دارالتّقریب مصر بود؛ رئیس ازهر هم که اوّل شیخ سلیم بود که پایهگذار و درحقیقت زمینهساز دارالتّقریب بود و بعد مرحوم شیخ محمود شلتوت شد که او هم رئیس ازهر و مفتی دیار مصریّه بود - که خودش رئیس این دارالتّقریب بود - پشتیبان بودند. اینها که رفتند، از طرفین، نه در شیعه بعد از مرحوم آیتالله بروجردی دیگر آن عالمی که خیلی در این مسئله پافشاری کند بود - آقایانِ علمائی که بودند، نه اینکه قبول نداشته باشند؛ چرا، همه معتقد بودند؛ لکن آن انگیزهای که مرحوم آیتالله بروجردی روی مسئلهی تقریب داشت، آنها نداشتند - نه در بین آنها؛ من بعضی از آقایانِ بعد از مرحوم شلتوت را دیده بودم؛ علمای ازهر به ایران هم میآمدند - بعضیشان مشهد آمده بودند - با علمای شیعه هم تماس میگرفتند، لکن آن انگیزهی فعّال و جوشانی که دنبال این قضیّه بروند نداشتند. لذا یک اسم بیمسمّایی شده.
ما که نمیتوانیم منتظر بنشینیم که در قاهره یا در فلان شهر دیگر در دنیای اسلام یک نفری یک وقتی به فکر تقریب بیفتد؛ ما خودمان بایستی این دارالتّقریب را به وجود بیاوریم؛ البتّه بر مبنای هماهنگی و همکاری فکری و فقهی با هر مرکزی که برای تقریب در دنیا وجود داشته باشد. یعنی در اینجا از علمای ایران - چه اهل سنّت، چه شیعه - بایستی کسانی پایههای اصلی این دارالتّقریب را تشکیل بدهند».(بیانات در دیدار جمعی از علمای اهل سنت؛ ۱۳۶۸/۱۰/۰۵)
در بیانات آیت الله خامنه ای که در نخستین ماه های آغاز رهبری ایشان ایراد شده است علاوه بر آنکه به روشنی دغدغه معظم له برای تقویت و توسعه حرکت تقریب هویدا است به دلیل افول تلاش ها بعد از مرحوم آیت الله العظمی بروجردی اشاره می کنند که انگیزه لازم از ناحیه هیچکدام از طرفین شیعه و سنی برای امتداد این مسیر نبوده و بوجود نیامده است.
از این رو باید به جد بدون فوت وقت به ریشه یابی این مسئله و جبران آن تا حد ممکن همت گمارد و نگذاشت به این فاصله و انقطاع طولانی بیش از این افزوده شود.