پیامدهای سیاسی و اجتماعی توجه به نظریه کرامت قرآنی در جوامع اسلامی چیست؟
به گزارش سرویس جهان اسلام خبرگزاری رضوی، کرامت در یک تعریف به معنای حرمت و حق داشتن انسان است به طوری که بتواند محترمانه در جامعه زیست کند. در این دیدگاه میبایست حقوق و حرمت مسلمانان مذاهب مختلف اسلامی جهان اسلام و حتی اهالی ادیان و آئینهای گوناگون، در مرحله تدوین و در مرحله اجرای قانون لحاظ شود. اما آیا کرامت در قرآن کریم و دیدگاه اسلامی نیز به همین معنا است؟ آیا لوازم سیاسی و اجتماعی آن در قرآن لحاظ شده است؟
دکتر اصغر افتخاری دانشیار علوم سیاسی دانشگاه امام صادق علیه السلام و مهدی اسدی دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه امام صادق علیه السلام، با طرح این سوال که کرامت ذاتی انسان در قرآن کریم چیست و چه الزاماتی را در حوزه سیاسی اجتماعی ایجاد میکند، به سراغ تحقیق در میان منابع دینی رفتهاند. فرضیه آنان چنین بوده که کرامت یک حق سلب نشدنی در جود انسان است که با توجه به افاضه عقل به این وجود و بخاطر دمیده شدن روح الهی در کالبدش به او اعطا شده است. آنان حاصل تحقیق خود را در مقاله ای با عنوان «کرامت انسانی در قرآن کریم و پیامدهای سیاسی-اجتماعی آن» گرد آوردهاند. فصلنامه پژوهشهای سیاسی جهان اسلام در شماره بهار 1392 این مقاله را چاپ و منتشر کرده است.
مهدی اسدی به عنوان نویسنده مسئول این مقاله، در چند بخش، مباحث مقدماتی را میآورد. در یک بخش معنای لغوی کرامت آمده است. در بخش بعدی کرامت را به دو قسمت میکند: کرامت ذاتی و کرامت اکتسابی. طبق توضیحات او، کرامت ذاتی یا تکوینی عبارت است از برخورداری از شرافت وجودیِ نشأت گرفته از روح مقدس خدایی. به عبارت دیگر خداوند انسان را به گونهای خلق کرده است که در مقایسه با سایر موجودات مزایای بیشتری دارد.
نویسنده در ادامه برای توضیح چارچوب مفهومی کرامت انسانی در قرآن به توصیف انسان در قرآن از بعد دنائت و کرامت او میپردازد. وی دو دسته از آیات را میآورد که در یک دسته، انسان نکوهش و در دسته دیگر مدح و ستایش شده است. از این آیات چنین نتیجه میگیرد که کرامت انسان ذاتی او است اما در طبیعت ثانویه و مرحله دوم که به اختیار و عقل خود گناه میکند دنی و پست میشود. وی این تعبیر شهید مطهری را در توضیح آورده است که: «حقیقت این است که این مدح و ذم، از آن نیست که انسان یک موجود دو سرشتی است؛ نیمی از سرشتش ستودنی و نیمی دیگر نکوهیدنی. نظر قرآن به این است که انسان همه کمالات را بالقوه دارد و باید آنها را به فعلیت برساند و این خود اوست که باید سازنده و معمار خویشتن باشد. شرط اصلی وصول انسان به کمالاتی که بالقوه دارد ایمان است».
این پژوهشگر دانشگاه امام صادق(ع)، در بدنه اصلی تحقیق خود، شش آیه از قرآن کریم که کرامت انسانی را مطرح کردهاند آورده و ضمنا تحلیل معنایی هریک نسبت به موضوع کرامت را نیز توضیح داده است. جدول زیر دو آیه از تحلیل معنایی وی را نشان میدهد:
دکتر اصغر افتخاری دانشیار علوم سیاسی دانشگاه امام صادق علیه السلام و مهدی اسدی دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه امام صادق علیه السلام، با طرح این سوال که کرامت ذاتی انسان در قرآن کریم چیست و چه الزاماتی را در حوزه سیاسی اجتماعی ایجاد میکند، به سراغ تحقیق در میان منابع دینی رفتهاند. فرضیه آنان چنین بوده که کرامت یک حق سلب نشدنی در جود انسان است که با توجه به افاضه عقل به این وجود و بخاطر دمیده شدن روح الهی در کالبدش به او اعطا شده است. آنان حاصل تحقیق خود را در مقاله ای با عنوان «کرامت انسانی در قرآن کریم و پیامدهای سیاسی-اجتماعی آن» گرد آوردهاند. فصلنامه پژوهشهای سیاسی جهان اسلام در شماره بهار 1392 این مقاله را چاپ و منتشر کرده است.
مهدی اسدی به عنوان نویسنده مسئول این مقاله، در چند بخش، مباحث مقدماتی را میآورد. در یک بخش معنای لغوی کرامت آمده است. در بخش بعدی کرامت را به دو قسمت میکند: کرامت ذاتی و کرامت اکتسابی. طبق توضیحات او، کرامت ذاتی یا تکوینی عبارت است از برخورداری از شرافت وجودیِ نشأت گرفته از روح مقدس خدایی. به عبارت دیگر خداوند انسان را به گونهای خلق کرده است که در مقایسه با سایر موجودات مزایای بیشتری دارد.
نویسنده در ادامه برای توضیح چارچوب مفهومی کرامت انسانی در قرآن به توصیف انسان در قرآن از بعد دنائت و کرامت او میپردازد. وی دو دسته از آیات را میآورد که در یک دسته، انسان نکوهش و در دسته دیگر مدح و ستایش شده است. از این آیات چنین نتیجه میگیرد که کرامت انسان ذاتی او است اما در طبیعت ثانویه و مرحله دوم که به اختیار و عقل خود گناه میکند دنی و پست میشود. وی این تعبیر شهید مطهری را در توضیح آورده است که: «حقیقت این است که این مدح و ذم، از آن نیست که انسان یک موجود دو سرشتی است؛ نیمی از سرشتش ستودنی و نیمی دیگر نکوهیدنی. نظر قرآن به این است که انسان همه کمالات را بالقوه دارد و باید آنها را به فعلیت برساند و این خود اوست که باید سازنده و معمار خویشتن باشد. شرط اصلی وصول انسان به کمالاتی که بالقوه دارد ایمان است».
این پژوهشگر دانشگاه امام صادق(ع)، در بدنه اصلی تحقیق خود، شش آیه
دانش پژوه علوم سیاسی در تحلیل این آیات سه معنا را برداشت میکند:
1. برخورداری انسان از نعمت کرامت به واسطه کرامت ذاتی. وی در تحلیل آیات در این معنا به این نکته تفسیری اشاره میکند که: دو برداشت از این آیه (و لقد کرّمنا بنی آدم... سوره اسراء/70 ) میتوان داشت: اول اینکه چون انسان دارای کرامت، احترام و برتری است، خداوند همه انسان ها را از نعمتهای گوناگون برخوردار کرده است. دوم اینکه از میان انسان ها تنها آن دسته که به زیور ایمان و اسلام آراسته اند دارای کرامت و برتری هستند؛ منتها همین که همه انسان ها از این همه نعمت به صورت عمومی برخوردار هستند دلیل گرامی داشتن و احترام به وجود انسان است.
2. کرامت ذاتی ویژگی عمومی برای همه انسان ها است. دلایل این کرامت در قرآن چنین است: عقل، بُعد الهی انسان و وحدت جوهری بشریت. مقصود از وحدت جوهری بشریت؛ اشاره به معنای واحد بودن پیکره و گوهر یکسان تکوین آنان است که از این قرآن برداشت میگردد: (مِنْ أَجْلِ ذلِكَ كَتَبْنا عَلى بَني إِسْرائيلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَميعاً وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَميعاً- مائده:32) (به اين سبب بر بنىاسرائيل لازم و مقرّر كرديم كه هر كس انسانى را جز براى حق، قصاص يا بدون آنكه فسادى در زمين كرده باشد، بكشد، چنان است كه همه انسانها را كشته، و هر كس انسانى را از مرگ برهاند و زنده بدارد، گويى همه انسانها را زنده داشته است.)
3. زوال یا ثبوت کرامت انسانی.
محققان این پژوهش در بخش دیگری با عنوان یافتومسههای پژوهش چکیدهای از دادهها و تحلیلهای گذشته خود را آورده است. عبارت زیر چکیده ای از فرضیه و نتیجه پژوهش او در این مقاله محسوب میشود: «آموزههای اسلام، انسان را خلیفه برگزیده و مورد ستایش پروردگار معرفی کرده است که با سیطره بر آسمانها و زمین و به دوش گرفتن امانت خداوندی، ارزشی بینظیر در نظام تکوین یافته است. انسان، این موجود برگزیده، دارای کرامتی ذاتی است که در میان نوع بشر، در دارا بودن آن تفاوتی نیست. اما این دارایی، دائمی نخواهد بود چراکه بشر با ارتکاب خیانت یا جنایت این کرامت خدادادی را از کف خواهد داد.» هرچند نویسنده در مقدمه و بیان مسأله به اهمیت پیامدهای سیاسی و اجتماعی این کرامت ذاتی اشاره کرده بود، اما در مقاله چندان به تفصیل این پیامدها نپرداخته است.