این رویدادی است که یکسری هنرمند برجستهای که صاحب آثار هستند و خراسانی هستند در یکجا جمع شده و تفکرشان را به نمایش گذاشتهاند.
گزارشی از نمایشگاه گروهی استادان نقاش مشهد
اینجا نمایش آثار نیست؛ نمایش اندیشههاست.
20 مهر 1398 ساعت 14:44
این رویدادی است که یکسری هنرمند برجستهای که صاحب آثار هستند و خراسانی هستند در یکجا جمع شده و تفکرشان را به نمایش گذاشتهاند.
زهرا رهبرنیا.سرویس هنر.خبرگزاری رضوی
نمایشگاه گروهی نقاشی«مثل طبیعت است که تکرار میشود» با کیوریتوری آقای علیرضا علیزاده و با حضور هنرمندانی چون:
محمد ابوترابی/احسان احمدی/احمد پژمان/رضا خلیلی/علی سیدانی/علی سیران/غلامحسین سهرابی/طاهر موسوی/علیرضا طباطبایی/نوید ظفرعلیزاده/علیرضا علیزاده/جواد فتحعلیزاده/اصغر کفشچیان مقدم/حسین مولویان/علیرضا میرمصطفایی/ مینو نصیرزاده و علیرضا نیک زاده در نگارخانه عسل در حال بر گزاریست.
این نمایشگاه از جمعه ۱۹ مهر ماه برگزار شده است و تا چهارشنبه ۲۴ مهر ماه ادامه دارد.
در این نمایشگاه شاهد آثار خلاقانه و بینظیری در سبکهای انتزاعی و طبیعتگرایانه با تکنیک آبرنگ، مداد رنگی و رنگ روغن هستیم. نظر شما علاقهمندان را به گفتگو با برگزار کنندۀ این نمایشگاه و دو تن از اساتید شرکتکننده در آن جلب میکنم:
«علیرضا علیزاده هستم. فرزند محمد حسین علیزاده و ناهید نصیری که در سال ۷۲ از یک خانواده فرهنگی بیرجندی در مشهد متولد شدم. علاقه و تشویق والدینم باعث شد پس از دیپلم در رشته نقاشی در دانشگاه فردوس مشهد ادامه تحصیل دهم و در سال ۹۶ لیسانس خود را به پایان برسانم و هم اکنون نیز:عضو موسسه توسعه هنرهای تجسمی معاصر،
مدرس رسمی سازمان آموزش فنی حرفه ای خراسان رضوی،عضو انجمن بین المللی آبرنگ(IWS)، عضو انجمن تجسمی استان خراسان رضوی هستم که آثاری منتخب در جشنواره های متعدد بین المللی آبرنگ ( ایتالیا، روسیه، مکزیک، مالزی، هند و...)دارم و تا به اکنون چندین نمایشگاه انفرادی و ده ها نمایشگاه گروهی داخلی و خارجی در کارنامه خود دارم.
نگاه به طبیعت را شاید ابتدا باید در نقاشی دیوار غار ها جست و جو کرد؛ اما اگر در طول تاریخ هنر نگاهی بیندازیم، پی میبریم که اکثرا به عنوان پس زمینه آثار بودند و کمتر به چشم یک اثر کامل به آن می اندیشیدند.
ازطرفی، هنرمندان همیشه جذب زیبایی ها و اسرار طبیعت بوده و هستند و بعضا به دلیل ارضای نیاز درونی خود و کشف خودشناسی و خود آگاهی به آن گرایش دارند.
زیرا از آنجایی که طبیعت، منشاء حیات است، بهترین مربی ما نیز هست و تنها باید در آن به دنبال پاسخ بود و همانطور که در این نمایشگاه میبینید هر یک با نگاه خود از طبیعت یاری جسته و مکاشفات خود را به شیوه شخصی به نمایش گذاشته اند.
حامیان این نمایشگاه، جناب آقای مکرمیفر؛ مدیر کل میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی خراسان رضوی و جناب آقای استادی؛ سرپرست ادارۀ فرهنگ و ارشاد اسلامی مشهد، جناب آقای دکتر فرید جواهرزاده؛ ریاست انجمن طبیعت گردی ایران، جناب آقای دکتر جلیلی؛ ریاست دانشگاه فردوس مشهد و معاون ایشان جناب آقای دکتر مجتبوی بودند. از همۀ این عزیزان بسیار سپاسگزارم که در برپایی این نمایشگاه، یار و یاور ما بودند.
یکی از استادان و شرکت کنندگان حاضر در افتتاحیه، آقای احمد پژمان هستند که نظر ایشان را دربارۀ نمایشگاه و شرکت کنندگان در آن، جویا میشویم:
تفاوتی که این نمایشگاه با نمایشگاههای دیگر دارد، این است که نمایشگاهی گروهی است که نگاه مدرنیته ای دارد. به نسبت دیگر نمایشگاهها هنرمندانی که در آن شرکت کردهاند، همه به دور از حواشی و سلیقههای عمومی، کار خودشان را ارائه دادهاند. آنها نگاه مدرنی داشتهاند و با شرکت در این نمایشگاه، ریسک بالایی کردهاند. اغلب آنها اساتید خوب هنرهای تجسمی مشهد هستند و من هم افتخار داشتهام که در خدمتشان باشم.
ما مخاطب عام و مخاطب خاص داریم و هدف ما این است که مخاطب عام را به مخاطب خاص نزدیک کنیم و نگاه هنریاش را بسط دهیم تا او متوجه نگاه دیگری شود و هنر متعالی و ارزشمند را بفهمد. و لازمهاش هم این است که هنرمندان نمایشگاه بگذارند و نگاه جدید و خلاقانه داشته باشند تا سطح سلیقۀ مردم را رشد دهند. این نمایشگاهها آنقدر باید تکرار شود که کم کم مردم بر دیوارهای خانهشان کارهای هنری و آرتیستی ببینند. البته بد نیست که یکسری کارهای بازاری و عامه پسند هم باشد و اشکالی ندارد؛ ولی مردم باید به این آگاهی برسند که این کار آرتیستی است و چه بهایی دارد و کدام هنرمند آرتیستی کار میکند. مردم با این آگاهی برسند که چه هنری ارزشمند است و بچههایشان را به سمتی که درست است، سوق دهند و به این هنر تشویق کنند و اگر در خانوادهای فردی بخواهد سراغ نقاشی برود و بخواهند برایش استاد انتخاب کنند، بدانند که کدام استاد اصلح است تا او را انتخاب کنند. این خیلی مهم است که نقاشهای بسیاری اسم و رسم دارند، ولی آکادمیک کار نکردهاند و آموزش آکادمیک نمیدهند و شما اگر یک هنرجوی مستعد را نزد اینها بفرستید، مسیر زندگی اش عوض میشود. ما در مشهد اساتید بسیارخوبی داریم که با اینکه متخصص و صاحب نام هستند و تحصیلات خارج از کشور دارند، مهجورند.
ما باید در مشهد انجمن هنرهای تجسمی داشته باشیم، این هنرمندان را مثل نخ تسبیح به هم متصل کنیم و به میدان بیاوریم و فضا و بستری را ایجاد کنیم که هنرمندان با هم همدلی را داشته باشند. البته خیلی مهم است که چه کسی این انجمن را رهبری کند که بتواند آن وفاق و همدلی را در بین هنرمندان ایجاد کند تا همه با هم اتحاد داشته باشند.
آقای خلیلی، یکی دیگر از اساتید هنرهای تجسمی هستند که در این نمایشگاه گروهی شرکت کرده اند که نظر ایشان را نیز در مورد این نمایشگاه جویا میشویم:
رضا خلیلی هستم و بالغ بر 25 سال است که کار حرفهای نقاشی را دنبال میکنم. نمایشگاههای مختلفی در داخل و خارج از کشور داشتهام. این آخرین نمایشگاه گروهی است که با زحمت آقای علیزاده برگزار شده است. با دقت در اسامی شرکت کنندگان در این نمایشگاه میتوان گفت، همۀ اینها از تکنیک، گذشته و به یک نگاه رسیدهاند. ما وقتی میخواهیم به یک مخاطب خاص آموزش دهیم، ممکن است خیلی مواقع با آنها تئوریک صحبت کنیم و یا به صورت آکادمیک به آنها آموزش دهیم. گاهی همۀ این حرفها در یک نمایشگاه مصداق پیدا میکند و میتواند ایدهای باشد برای هنرجوها و خیلی از کسانی که ممکن است در مسیر هنر درست قرار بگیرند تا تنوع نگاهها را ببینند.
ولی تدوامش مهم است آن هنرمندها به شکلهای مختلف در کنار هم نمایشگاه داشتهاند، ولی وقتی دستاوردهای جدیدشان را کنار هم میگذارند، میتواند چراغ راهی باشد برای آینده و جامعۀ هنری.
حیات هر چیزی تداومش است و این رویدادی است که یکسری هنرمند برجستهای که صاحب آثار هستند و خراسانی هستند در یکجا جمع شده و تفکرشان را به نمایش گذاشتهاند. اینجا نمایش آثار نیست؛ نمایش اندیشههاست.
فضای کنونی جریانات هنری، سمت و سوهای خاصی پیدا کرده و شاید خلاءِ آن الان حس میشود. این نمایشگاه، به دور از همۀ این جنجالها نمایشگاه خوبی بود. هم متولی نمایشگاه و هم کسانی که اثری از خود ارائه دادند، به جریانی که در جامعه در حال گذار است، مثل جریانات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی هنری نگاه نکردند. آنها نمایشگاه را به خاطر خود نمایشگاه برگزار کردهاند و هماهنگی و انسجامی داشتهاند که بسیار خوب است. هنر در برخی از زمینهها پیشرفت داشته و در برخی بخشها خیر.
هنر وقتی به بخش خصوصی واگذار میشود، در سایر شهرها و حتی در دنیا میتواند به صورت آنلاین پیش برود؛ ولی وقتی آن را فرمایشی میکنند تا نظارتی از بیرون باشد و متولیان آن، کسانی هستند که هیچ گونه شناختی از آن ندارند، فقط نیازهای لحظه ای خودشان رابرطرف میکنند و در آن، هنرمندهای برجسته یا هنرمندها شرکت نمیکنند؛ بلکه یکسری آماتور شرکت میکنند که میخواهند رزومه ای داشته باشند. اغلب اتفاقات هنری در شهرهایی مثل مشهد در حال حاضر به این سمت و سو میرود؛ ولی در تهران و جاهای دیگر چنین نیست؛ یعنی آن روند تاریخ هنر را پیش میبرند و آنلاین هستند و بخشهایی هم که خصوصی هستند در این جهت حرکت میکنند که این حرکت نیز در این مسیر است.
درست است که هنر نقاشی یک هنر انفرادیست، ولی هر فرد هنرمند میتواند با نگاهش جامعه را تغییر دهند و مسیر را برای دیگر افراد جامعه باز بکند. امروزه محدودیت جغرافیایی و محدودیت مکانی باعث نمیشود که ما در یک مکان محصور بمانیم و یا محدود باشیم؛ فضای مجازی و فضای آنلاین و ارتباطاتی که در دنیا هست میتواند ما را به خارج از اینجا و به همۀ دنیا پیوند دهد. امروز محل سکونت و محل خلق اثر ممکن است مشهد باشد؛ اما مخاطب میتواند در هر نقطهای از دنیا باشد. پس انزوا جز این که ما را از آنلاین بودن محروم کند و درنهایت، این فضا را از ما بگیرد، چیز دیگری نداد و مادامیکه هنرمند این دیدگاه را داشته باشد، هیچوقت نمیتواند همپای جامعه پیش برود.
طبیعت تکرار میشود
این کاملا طبیعی است
ولی در هر تکرار چیزی یگانه و منحصربهفرد دارد
که نمیگذارد طبیعت طبیعی جلوه کند
چون شبیه طبیعت قبلی نیست
و همین طبیعی نبودن است که طبیعت را از تمدن جدا میکند
وگرنه تمدن هم به اندازهی طبیعت طبیعی است
برای همین است که کشیدن طبیعت، کشتن طبیعت نیست
یک نسخه از آنهمه تکرار است
اما خودش تکراری نیست
چون به یگانگی پایبند است
نه به طبیعی بودن
«دکتر احمد ابراهیمی پور»
کد مطلب: 46859