غرفه های هنر و ناشران کتاب های هنری در نمایشگاه کتاب مشهد
فصل خواندنیهای نو
اواخر پاییز است. زمستان کمکم بارو بندیل خود را پهن کرده است. از در ورودی نمایشگاه تا سالن مولوی، همان چند قدمی را که طی میکنی، سرمای گزنده از بادهای زمستانی را با تمام وجودت احساس میکنی. اما همین که پا به درون مینهی، آن همه سردی از وجودت رخت برمیبندد. غرفه های کتاب با عناوین ناشرین مختلف، هر کدام تو را به سمت خود میخوانند. هزاران هزار کتاب با حرفهای نگفتهای که مشتاق شنیدنشان هستی تو را به خود ترغیب میکنند تا حداقل صفحاتی را تورق کنی یا با نگاه نوازششان دهی. از ادبیات و شر و روانشناسی بگیر تا ریاضیات و زبان و فلسفه و هنر. در میان استقبال کنندهها، میتوانی با هر ذوق و سلیقه و طرز فکری مخاطبان کتاب را بیابی. بیشتر غرفهها ناشران موضوعی هستند و فقط مخاطبان خاص خود را میطلبند؛ اما برخی دیگر از غرفهها برای مخاطبان مختلف، کتابهای مختلفی دارند. آنچه امسال نمایشگاه کتاب را از سالهای قبل متفاوت کرده، شور و شادی و شعفی است که بر فضا حاکم است: نشستهای مختلف، غرفههای آموزشی و از همه مهمتر موسیقی خراسان که در گوشه و کنار نمایشگاه لطف خاصی به نمایشگاه میبخشند و هر بیننده ای را به خود جذب میکند؛ با سازهای سنتی و لباسهای محلی با چرخش و همنوایی وهمسویی با زخمه های ساز و آوای سرنا. ریتم پرهیجان و مهارتشان در نوازندگی سبب میشود با آنها همنوا شوی:
ضامن آهو رضا/ لاله خوشبو رضا /ای امام هشتمین/حاجتم را کن روا
گلی دارم به گلزار خراسان/ ضامن اهو رضا/که مانندش نمی باشد به ایران/ ضامن آهو رضا
گل ما نیز امام هشتمینه/ ضامن آهو رضا /که عطر بوی تو بخشد مرا جان/ لاله خوشبو رضا ...
من هم همگام با این حرکت و شوق، به تکاپو میافتم و با مروری بر عناوین کتابهای غرفههای مختلف از چند
هنرستان هنرهای زیبا
یکی از این غرفه ها غرفه هنرستان هنرهای زیبا است. پسر جوانی که در حال طراحی است. توجهم را جلب میکند: علی چنبری هستم. غرفهمون هنرستان هنرهای زیبا هست و هدفمون اینه که با کارها و طراحیهامون هنرستان رو تبلیغ کنیم.
من دانش آموز هنرستان هستم و در رشته گرافیک تحصیل میکنم. از نمایشگاه رضایت دارم. هم امسال و هم سال گذشته استقبال خوبی از غرفه ما شد. حامی ما در این نمایشگاه، مدیر و مسئول هنرستانمون بود.
آموزش آزاد سینمایی گریم طلوع سیما
کنار غرفۀ هنرهای زیبا، رفت و آمد جوانان به این غرفه توجه هر بیننده ای را به خود جلب میکند. در و دیوارداخل غرفه با عکس ها و ماسک های مختلفی پر شده است. دستهای نیمه بریده و کلههایی با ظاهری مخوف و گاهی خنده دار، نگاه ها را به سمت خود معطوف میکنند. برخی داخل غرفه میشوند و ماسک ها را بر صورت خودشان امتحان میکنند و با ژست های جاهلی در حال که خنده بر لب هر بیننده ای میآوردند از یکدیگرعکس میگیرند. وارد غرفه میشوم و بعد از معرفی، با یکی از غرفه داران این مجموعه به گفتگو مینشینم:
حسین ایجادی هستم، مدیر مسئول دانشگاه آزاد سینمایی. مجموعۀ ما مجموعۀ گریم است. ما در دو جشنواره مربوط به سینما حضور داشتیم و به دلیل استقبالی که از ما کردند در این نمایشگاه نیز حضور پیدا کردیم تا به علاقمندان مجموعه رو از دو منظرمعرفی کنیم. یکی بحث کاربرد گریم در سینمای مدرن است؛ از جایی که من میدونم، رشته گریم چون در پشت صحنه است مردم باهاش آشنا نیستند و وقتی اینجا از نزدیک کارهارو میبینند؛ چه کار بافت ریش و سیبیل و چهره و مو و و چه بحث کارهایی که هنرجوها انجام دادن رونگاه میکنن، براشون جذابیت
بافت کلاه گیس که بحثی تجاری هست و خیلیها ازش استفاده میکنند و همینطور ریش و سیبیل بافی که کاربردش در سینما و تئاتر بسیار دیده میشود. همچنین پروتز ابرو که ما آن را خصوصی سازی و تجاری سازی کردیم برای کسانی که ابروهاشون رو در سرطان و شیمی درمانی از دست داده اند و یا کسانی که ابروهاشون ریزش داره، این مسئله جایگزین تاتو میشه و خیلیها از اون استفاده میکنند که مربوط به بحث مشاغل خانگیست.
مورد دیگر ماسک و ساخت اعضای مصنوعی هست که ما در این مورد فراتر از گریم به جلو رفتیم . در این زمینه چهار سال پژوهش شده و ما ازموضوع سینما رسیدیم به موضوع ساخت اعضای مصنوعی که کاربردش اکثرا برای فیلم های تاریخی است؛ برای دست یا پا یا انگشتی که قطع میشه. ما چهار سال در مورد موضوعات فنیاش ساخت اعضای مصنوعی رو بررسی کردیم و با پزشکهای مختلف صحبت کردیم. البته پروتزهای زیبایی ملاک ما هستند و کسانی که انگشت یا دستشون قطع شده ازش استفاده میکنند و جنسش از سیلیکون هست.
هدف از حضور ما در نمایشگاه تبلیغات نیست. درواقع 5 سال است که ما در حال فعالیت هستیم و حدودا 1000 نفر در رشته های مختلف گریم فارغ التحصیل داشتهایم. ما از همون ابتدا به مسئولین گفتیم نگاه ما برای جذب هنرجو نیست؛ بلکه نگاهمون این است که به علاقمندان و مردم توضیحاتی بدیم و آنها را با بازار کاری که ایجاد کردیم آشنا کنیم. بازار کاری که مربوط به رشته سینماست و متاسفانه رونقی ندارد و به خاطر همین زمانیکه
اولین بارهست که ما در نمایشگاه کتاب شرکت میکنیم. مردم خیلی از فضا خوششون اومده و دوست دارند ماسکهای مختلفی رو روی صورتشون بزارن و عکس بگیرند و با نمونه کارها آشنا بشن. خیلی از جانبازان یا کسانی که قطع عضو بودن به اینجا اومدن و انتظار اینکه همچین چیزی براشون بوجود بیاد رو نداشتند. برخی انگشت و برخی گوش نداشتند که ما پرزنتشون کردیم و براشون توضیح دادیم که جذابیت داشت و استقبال کردند.
نمایشگاه این فضا رو رایگان در اختیارما گذاشتند؛ ولی بقیه چیزها هزینۀ شخصی خودمان است. من در دانشگاه فرهنگ و هنر یک برای بچه های عکاسی و تصویربرداری تدریس داشتم و مبانی گریم رو هم تدریس میکنم.
انتشارات ترانه
انتشارات ترانه یکی از انتشارات معروف مشهد است. از کنار غرفه شان که میگذری تعدادی از علاقمندان را میبیابی که به آن مراجعه میکنند و یا در حال تورق کتاب هستند و یا به دنبال کتابی با نگاهشان کتابها را زیرورو میکنند. این انتشارات موضوعات مختلفی برای ارائه به مخاطبانش دارد. جلوتر میروم و با مسئول غرفه شروع به صحبت میکنم: استقبال امسال نسبت به سالهای گذشته بهتر بوده. بیشتر کتابهایی که روش تبلیغات میشه فروش داشتهاند. با این اوضاع اقتصادی بیشتر مردم دنبال کتابهای اقتصادی و بورس هستند. ولی خب میگم در زمینه ادبیات هم کتابهایی فروش میره که در نشستهای ادبی برگذار میشه و ناشر قویتر کار میکنه. در زمینه هنر هم مشهد ضعیف کار کرده و اگر دقت کنین ناشری که بیشتر کتابهایش در زمینه هنر است و ناشران هنری به مشهد نمیان. ما کتابهای روانشناسی و ادبیات و هنری هم داریم. چه درسالهای قبل و چه امسال نمایشگاه به ما کمکی نکرده. حالا شاید بتونن به مخاطبها و خریداران کمک کنند که بن کتاب بگیرند.
انتشارات کلهر
نزدیک در ورودی سالن مولوی، غرفه انتشارات کلهر به چشم میخورد. پس از سلام و احوالپرسی از وضعیت نمایشگاه با مسئول غرفه سخن میگویم.
«تا حالا که خبری نبوده و خیلی استقبال کمه؛ بخصوص کتابهای تخصصی. اما از کتابهای عمومی یه مقداری استقبال شده . ما اینهمه کتابهای نفیس آوردیم ولی استقبالی ازشون نشده. من فکر میکنم به اوضاع اقتصادی مردم مربوطه. من در نمایشگاه شیراز و تهران هم شرکت کردم، اما در مقایسه با اونها، مشهد استقبال خیلی کمه. البته به نظرم اطلاع رسانی خوب بوده، ولی وضعیت اقتصادی مردم خوب نیست. نمایشگاه هم حمایتی از ناشرها نکرده و فقط جایی رو به هر ناشری اختصاص دادن که هزینشوهم میگیرن. به نظرم مقدار بن رو برای مردم بیشتر کنن. مردم عادی ده هزار تومن بن دارن و این هیچی نیست؛ فقط هزینه اومدنشون به اینجا میشه.
موسسه فرهنگی و هنری خردسرای فردوسی
این موسسه فرهنگی و هنری زیرنظر دکتر یاحقی است. استقبال هم خوب بوده خدارو شکر بد نیست. کارهای هنری خوب استقبال شده و کتابهای کودکان در مقایسه با بزرگسالان استقبال بیشتری شده است. ما بیشتر برای معرفی آثارمون اینجا اومدیم.