۱
۰
تاریخ انتشار
شنبه ۲۴ شهريور ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۴۲
نشست تخصصی پژوهشی «آن» با حضور استاد مهدی سیدی

تاریخ و جغرافیای مشهد و نواحی اطراف

تاریخ و جغرافیای مشهد و نواحی اطراف
مریم ظریف/ سرویس هنر خبرگزاری رضوی
علاقه مندی به هویت فردی و ملی، از رشته های فرهنگی هر جامعه است که ضرورت دارد هر فرد نسبت به تکمیل اطلاعات هویتی خود به آن بپردازد. استاد مهدی سیدی فرُّخَد، پژوهشگری است که به توصیه پدر روحانی و روشنفکرش به تحصیل در رشته ریاضی و فیزیک می پردازد. اما به محض ورود به دانشگاه علم و صنعت تهران، به این نتیجه می رسد که از علاقه مندی هایش دور شده است. درس و دانشگاه را رها کرده و به تحقیق و پژوهش در تاریخ اقوام و جغرافیای شهرها می پردازد. او در سن 65 سالگی با شور و هیجان می گوید:« برای من در درجه اول هویت ایرانی مهم است و در کنار آن مشهد و طوس سهم عمده تری از پژوهش هایم را به خود اختصاص داده اند.»
ماندگارترین
طبق اسناد تاریخی، مشهد تنها شهری است که هیچگاه به صورت کامل تخریب نشده است. نیشابور، بلخ، مرو از جمله شهرهایی بودند که علاوه بر زمان حمله مغول ها به ایران، چندین بار دیگر هم از بین رفته و باز ساخته شده اند. استاد سیدی شرح کوتاهی بر تخریب و بازسازی چند شهر بیان می کند:« سرخس از زمان فتحعلی خان قاجار در سال 1220 قمری تا 1300 خالی از سکنه و پاتوق ترکمن ها بود. ترکمن ها، فارس ها را اسیر کرده و جهودها و یهودی ها به صورت دلال آن ها را در منطقه سرخس خریداری می کردند. واژه ترکمن تازی هم به این خاطر در آن زمان به کار برده می شده است. سرخسی های ساکن در آن منطقه را یا تاجرانی از آذربایجان، یا بلوچ هایی برای چرای گوسفندان و یا یزدی هایی که برای کشاورزی آمده بودند، تشکیل می دادند . بعدها، زمین های سرخس به عنوان حارصه دولتی به دولت تعلق گرفت و دولت نیز آن را به آستان قدس معاوضه نمود و فرهادگرد را از آستان قدس گرفت تا فریمان را بسازد.» تنها زلزله ای که مشهد را لرزاند در سال 1038 و مرکز آن نیشابور بود. هر بنای مهم تاریخی ساخته شده قبل از این تاریخ در کنارش یک کتیبه مرمت به چشم می خورد که بناهای بعد از این تاریخ چنین کتیبه ای را ندارند.


نسل کهن
«سادات رضوی با 37 نسل به امام رضا (ع) وصل می شوند. در میان نسب ها و نسل ها دیده نشده که کسی بتواند نام پدرش در 1200 سال قبل را بداند. سادات رضوی با داشتن شجره نامه، از نسل های کهن ایرانی هستند که دارای موقوفه های بسیاری در مشهد می باشند. بیشتر درآمد موقوفه به فرزندان سادات رضوی تعلق گرفته است و بخشی از درآمد هم به ساداتی که رضوی بوده و ساکن مشهد باشند تعلق می گیرد. در سال های اخیر افراد زیادی به دفتر موقوفه مراجعه کرده و ادعای سید بودن، رضوی بودن و ساکن مشهد بودن را دارند که با تحقیق و تفحص کمیسیون انساب، سهم به آنها تعلق می گیرد. در مشهد،حدود 10 تا 15 هزار نفر
سید ارض اقدسی داریم که هر سال نفری 100 هزار تومان حق موقوفه دارند. در اهمیت نسب این نسل همین بس که، سادات هندی در کشمیر هم از این نسب باخبرند. برای تحصیل در ایران و حوزه علمیه قم با تهیه شجره نامه جعلی، چند ماهی هم در مشهد ساکن می شوند و خواستار سهم موقوفه می گردند.» مهدی سیدی با بیان این موضوع، متأسف می شود که ساکنین مشهد از وجود چنین نسلی بی خبرند.
شهرسازی ایرانی و امنیت
«کوچه ها عمدا باریک بود و ساباط هم داشت که افراد قد بلند هنگام عبور خم می شدند و سواره هم نمی توانست از آن عبور کند. اگر لشکر سواره به شهر حمله می کرد نمی توانست وارد این کوچه های باریک با سایبان های کوتاه شود. برخی گردشگردان اروپایی هنگام ورود به شهر به این نوع معماری ایراد گرفته بودند. اما این نوع معماری به جهت امنیتی حائز اهمیت بود. در اکثر شهرهایی که مورد حمله دشمن بودند این نوع معماری به چشم می خورد. ساخت خیابان های عریض و مستقیم، که توپخانه و سواره نظام هم به راحتی وارد آن شود دور از عقل بود. حتی ورودی خانه ها هم چند پله پایین تر بود به طوری که برای وارد شدن به خانه باید سر را خم می کردند و با چند پیچ و خم در دالان ابتدایی، به صحن حیاط و ساختمان اصلی می رسیدند. این بافت شهرسازی و معماری خانه ها آگاهانه و با تدابیر خاص انجام می شده است.» استاد سیدی به سراغ مشهد قدیم می رود و می گوید:«در اطراف چنین شهری دیواری نیز ساخته شده بود. دیوار اطراف مشهد با نام باره از چند منطقه شهر می گذشت: دروازه قوچان، کاشانی، راسته نوقان، پایین خیابان، عیدگاه، ارگ، خیابان پهلوی و دروازه سراب. در سال 940 تا 942 شاه تهماسب صفوی برای مقابله با حمله ازبک ها این دیوار را بنا نمود. بیرون از باره یا دیوار شهر محل زندگی دزدها، ناشاقول ها، قماربازها و قالتاق ها بود.» او به اختصار ادامه می دهد:« قبل از رضاشاه بین ایران و روسیه قرارداد مرزی بسته شده بود و ترکمن ها ده کیلومتر و پشت مرز دوم قرار گرفته و ایران از حمله ی آنان در امان ماند. قبل از این تاریخ ناامنی به اندازه ای بود که وقتی حاکم شهر مشهد برای شکار به منطقه میامی رفته بود ترکمن ها او را اسیر کرده و در ازای دریافت مبلغی گزاف او را آزاد کردند. با ایجاد امنیت و تعیین مرزها، شهر مشهد به خارج دیوار محصور، گسترش یافت. که وسعت آن یک سی ام، مساحت فعلی بود. از زمان رضاشاه، شهرسازی موجب بلعیده شدن روستاهای اطراف مشهد شد. پژوهش های انجام شده وجود 144 روستا را قبل از شهرسازی نشان می دهد.»


نیازهای اساسی شهر
«وسعت یافتن نوقان بعد از شهادت امام رضا (ع) و نام گرفتن آن به مشهد، شیعیان و علاقه مندان زیادی را به
سمت نوقان سرازیر کرد که با گذشت زمان شهر مشهد گسترش یافت و جمعیت آن زیاد شد. پیامد افزایش جمعیت نیز کمبود آب بود. با اینکه کشف رود در نزدیکی مشهد بود اما چون در گودی قرار داشت امکان انتقال آب به مشهد وجود نداشت. با این حال در دوره های مختلف، تأمین آب به سختی صورت می گرفته است. امیرعلیشیرنوایی وزیر سلطان حسین آب چشمه گیلاس را آورد به سمت مشهد کشاند. نام صحیح گیلاس، کل اسب است کل به معنی چشمه آب است و کل اسب، جایی که اسب ها از آن استفاده می کردند. در دوره صفویه تأمین آب از کشف رود انجام شده. همچنین قناتی را فراهم گردید که از آن رودی از میان خیابان درخت کاری شده روان بود. شاه عباس نیز کمبود آب مشهد را از طریق روستایی به نام گناباد در نزدیکی پیچ ساغروان تأمین نمود.» استاد سیدی علاوه بر اهمیت تأمین آب به نکات دیگری نیز اشاره می کند که:« درزمان تیموریان چون مشهد مرکز استان شد نیاز به ایجاد دارالحکومه داشت. چهارباغ، باغی باشکوه و بزرگ بود که ساختمانی دروسط بنا شد و اطراف آن باغ و بستان بود. ارگ محلی بود که عوامل حاکم، خانواده و سربازان در آنجا از تعرض بیگانگان در امان باشند. اما در مشهد نیازی به ساخت ارگ نبود. زیرا چهاردیواری حرم مطهر حکم محافظت از شهر را داشت.»
ولایت طوس
طوس مجموعه چند شهر است. چهار شهر طوس نوقان، توروقبذ، رادکان و طابران می باشد. حوزه آبریز کشف رود طوس نام داشت. در قدیم نام گذاری ها بر مبنای حوزه آبریز و منابع آبی بود. این منطقه از خط الراس رشته کوه بینالود شروع شده و تا خط الراس کوه های هزار مسجد را شامل می شود. شهر کهنه قوچان بلندترین قسمت دشت طوس بود. به نام قل قوچون که سردترین قسمت آن منطقه است. از میان شهرهای طوس، رادکان جزو استثنایی ترین شهرهاست. شهری با قدمت 4000 ساله که چندین بار جابه جا شده و خرابه های آن هم هست. سمت راست رادکان تپه قیاس آباد خرابه های رادکان قبل از اسلام دو هزار ساله است. بعد از اسلام تا حمله مغول، نزدیک میل رادکان، تپه گوری یا گبری قرار دارد. بعد از حمله مغول سمت چپ، دردوره افشاریه، بنای خواجه ساخته شده و رادکان کنونی از دوره قاجاریه باقی مانده است.

حفظ نام ها
«نوقان نام اولیه شهر مشهد بوده است. از زمان شهادت امام رضا (ع)، این مکان به مشهد تغییر نام داد. در بین عموم نام سناباد به عنوان نام قدیمی مشهد جا افتاده است.» استاد بعد از این مقدمه با مزاح و درد می گوید:«امروزه، بیماری تغییر دادن نام های قدیمی به جدید رواج یافته است.» و ادامه می دهد که:« بیرون از خیابان سراب، یعنی دروازه سراب یا همین سعدی کنونی، اهالی مشهد گاو های خود را به گواره چرون می دادند
تا برای چرا بیرون از شهر ببرد. به این نقطه از شهر گواره گاه سراب می گفتند. اما اکنون جرأت ندارید این نام را در آنجا به کار ببرید. چون کاسبان خیابان سعدی معترض می شوند. این در حالی است که آکسفورد محلی بوده است که گاوهای نر از آنجا عبور می کردند که بعد از ساخته شدن دانشگاه آکسفورد نام آن محل تغییر نکرد. نکته ی جالب تر اینکه تمام کسانی که از شهرهای اطراف در مشهد ساکن شدند نام قبلی محلی که اسکان دارند را به کار نمی برند، مانند سمزقند که اهالی آن منطقه با نام آن مشکلی ندارند، اما دیگران آن را به نام خواجه ربیع 54 می شناسند.»
حکایت زنان نوقان
پس از اینکه مأمون امام رضا را به شهادت می رساند با ریاکاری و تظاهر، تشییع جنازه باشکوهی را برای امام تدارک می بیند. در جامعه اسلامی آن زمان، شرکت زنان در عزاداری ها ممنوع بود. حتی برای تشییع نزدیک ترین افراد خانواده هم نباید شرکت می کردند. دلیل آن هم صدای گریه و ناله و یا مو پریشان کردن بود که مبادا نامحرمان شاهد این صحنه باشند. استثنائا، مأمون به عنوان خلیفه مسلمین فتوا می دهد که شرکت بانوان در تشییع جنازه امام اشکالی ندارد. در صورتی که طوری تفسیر شده است که انگار مردان کافر و یا نسبت به این موضوع بی توجه بودند.
مشهدی صحبت کنیم یا نه؟
با وجود قدمت شهر مشهد و نسل های قدیمی که در این شهر زندگی می کنند، گویش مشهدی روز به روز منزوی تر می شود. فرهنگ و گویش و زبان مشهدی جزو دست نخورده ترین هاست. استاد سیدی می گوید:« جلساتی در شورای شهر تشکیل شد که آیا به زبان مشهدی صحبت کنیم یا نه؟ آیا به ترویج آن بپردازیم یا نه؟ مخالفین این تصمیم کسانی بودند که اصالتا مشهدی نبودند. ظاهر گویش مشهدی، زیبا جلوه داده نشده است. در اکثر برنامه های طنز، این گویش را به گونه ای نامناسب ارائه می دهند. در صورتی که واژه های قدیمی و با پیشینه ای ادبی که در اشعار شاهنامه و تاریخ بیهقی آورده شده است، نشان از اهمیت این زبان دارد. اصطلاحات مشهدی زیادی، دیگر به کار برده نمی شود مانند:
خوش و خوسور
چوری و رجه
در شاهنامه فردوسی آمده است:
بیامد زن از خانه با شوی گفت
که هرکاره و آتش آر از نخست
که تا من بدوشم از این گاو شیر
تو این کار هرکاره آسان مگیر
در اینجا هر کاره به معنی دیزی است که امروزه اصطلاحی با معنای نامناسب است. اگر متن شعر فرخی یا عنصری و یا کتاب تاریخ بیهقی را بیاورید و یک پیرزن خراسانی، فرق نمی کند سبزواری مشهدی یا نیشابوری باشد و فردی را با دکترای ادبیات هم بیاورید، می بینید که درک کدام یک از واژه ها و اصطلاحات به کار برده شده در متن بهتر است و آشنایی بیشتری با این واژه ها دارد.»
 
 
https://www.razavi.news/vdccm1q1.2bq1m8laa2.html
razavi.news/vdccm1q1.2bq1m8laa2.html
کد مطلب ۳۳۳۷۷
برچسب ها
نشست آن
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما

نظرات بازدیدکنندگان
حسین اسکندری
France
ممنون از تهیه این متنِ ارزشمند و دقیق - موفق و سربلند باشید سرکار خانم ظریف