۱
تاریخ انتشار
پنجشنبه ۲۱ تير ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۳۶
گشت و گذاری در سرزمین آواها و نواها

مقام تربت‌جام

مقام تربت‌جام
مریم ظریف/سرویس هنر،خبرگزاری رضوی
صفای خاصی دارد که در میانه تیر ماه دل به پیچ و تاب جاده داغدیده بدهی و به سرزمینی قدم بگذاری که گرمای هوا و حرارت موسیقی و اصالت هنر ایرانی با هم عجین شده است. دم و بازدم در این هوا هدر نمی‌رود. وقتی هوا را نفس می‌کشی و بوی خاک،‌ همراه دلی که روزی گل بود می‌شود، هنر مردمان آن سرزمین هم بهتر درک شده و دیگر پرسش‌های مبهم ذهنت را درگیر نمی‌کند.
مقام اول
«برای شناخت هنر یک منطقه باید به آنجا سفر کرد،‌ نه اینکه هنرمند را به نقاط مختلف کشاند». این نظر حسینعلی مردانشاهی، پژوهش‌گر حوزه موسیقی مقامی است. کسی که همصحبتی با او،‌ مرا ترغیب می‌کند سفری هر چند کوتاه به تربت‌جام داشته باشم. شانس با هدفم یار می‌شود و امکانات فراهم می‌گردد تا در میانه تیر ماه با گروه مشهدگردی چهارباغ، کیلومترها را طی نموده و در اولین منزل میهمان خنیاگر خوش نوای خراسان شویم. همسر و فرزندان استاد حاج مرادعلی سالاراحمدی در مهمان‌نوازی سنگ تمام می‌گذارند. زندگی ساده و بی آلایش استاد،‌ خستگی راه را می‌زداید. منزلش محلی برای حضور جوانان و علاقه‌مندان به موسیقی مقامی است. مردانشاهی به رسم ادب از استاد اجازه می‌گیرد و می گوید: «استاد از خنیاگران قدیم است که با سه نوازنده که دارای مکتب بودند هم‌دوره بود. نظرمحمد سلیمانی، عبدالله سروراحمدی و ذوالفقار عسگریان. با استاد سلیمانی به کشورهای تونس و لبنان و انگلستان
سفر کرد و جزو اولین کسانی است که موسیقی مقامی را در خارج از مرزهای ایران معرفی و اجرا نمود». مردانشاهی پس از بیان کلیتی از جایگاه هنری و سادگی زندگی استاد،‌ سکوت می کند و رشته اصلی کلام را به دست استاد می‌دهد. سالاراحمدی می‌گوید: «پدرم وقتی آواز می‌خواند گریه می‌کرد. ده دوازده ساله بودم که هنگام بردن پشته‌های گندم در میان راه برای خودم می‌خواندم. بزرگتر که شدم در کنار اساتید خواندنم را ادامه دادم. از تهران خانم فوزیه مجد به تربت‌جام آمد و آواز مرا پسندید و به تهران دعوت شدم. 60 سال بدون وقفه خوانده‌ام. منزل من محل تمرین آواز و ساز بوده و هست. به یاد دارم در شیراز وقتی نوایی را الله می‌کشیدم استاد شجریان کنارم بود و گفت: "این بابای دهاتی این صدا را از کجا آورده"؟ بیشتر آوازها از اشعار قاضی جلال‌الدین و دادعلی دهقان است که هر دو کتاب دارند».


مقام بزد
تابش آفتاب بر فرق سر،‌ دیگر سایه‌ای برای پناه نمی‌گذارد. چند ساعت میانی روز، با صرف ناهار و دیدن از خانقاه و مزار شیخ احمد جامی پر می‌شود تا نوبت به میهمانی منزل استاد غفاری برسد. سلوک و عرفان در سراسر تربتِ تربت‌جام پراکنده شده است. در دامنه کوه بزد، در فاصله اندکی از روستای بزد،‌ مسجد نور و آرامگاه فرزند شیخ احمد جامی قرار دارد. خانقاهی نیز در همان مکان در سال‌های اخیر ساخته شده است که دورنمای آن مفهوم وجود شیخ و مریدان را تداعی می‌کند.
مقام مزار
پس از آن،
سری به محله سعدآباد می‌زنیم. جایی که آرامگاه شیخ احمد جامی قرار دارد. قدمت بنا به 800 سال قبل می‌رسد و نگهداری و حفظ آن تا کنون بر عهده نوادگان شیخ بوده که الحق به خوبی این میراث فرهنگی و معماری منحصر به فرد ایرانی را حفظ نموده‌اند. تودرتو بودن مجموعه،‌ حاکی از اوج هنر ایرانی در قرن هشتم هجری قمری است. ساخت اولیه بنا بدون هیچ تزئینی و با خشت و گل بوده که به مرور زمان در زمان ایلخانیان و سلجوقیان گچبری‌های زیبا و رنگ‌های تند،‌ ورودی و سایر بخش‌ها را آراسته است. مزار شیخ احمد در نزدیک ایوان با درختی کهنسال و خودرو، چشم هر بیننده‌ای را خیره می‌کند. دیواری با سنگ مرمر اطراف مقبره را پوشانده که قدمت 500 ساله دارد. توضیحات آقای صدیق جامی‌الاحمدی از نتیجه‌های شیخ احمد جامی، در مورد بخش‌های مختلف بنا و ویژگی‌های هر بخش،‌ برای یک ساعتی که آنجا بودیم جامع بود، اما تکمیل اطلاعات برای هر بیننده‌، فرصت بیشتری می‌طلبد.



مقام هَزار
قبل از اینکه وارد منزل استاد غفاری شویم، سرپرست گروه یادآوری می‌کند از صدای پارس سگی که در حیاط است نترسیم. استاد به پیشوازمان می‌آید و با اینکه همه را تا اتاق پذیرایی مشایعت می‌کند اما صدای سگی که در لانه‌اش است، محله را خبردار می‌کند که عده‌ای در منزل استاد جمع شده‌اند. طبق هماهنگی و وعده قبلی، گروه فردای جام با مدیریت حسینعلی مردانشاهی نیز در منزل استاد حضور دارند تا علاوه بر آشنایی با
آن‌ها،‌ شاهد اجرای زنده‌ای از هنر بی‌بدیل‌شان شویم. استاد مردانشاهی در مورد خصوصیات فردی و هنری غلامحسین غفاری می‌گوید: «استاد غفاری آبروی موسیقی مقامی در منطقه محسوب می‌شود. آوازهای جنوب خراسان به سه بخش جمشیدی، سرحدی و هزاری تقسیم می‌شود و هر یک نیز زیرشاخه‌های متعددی دارد. جمشیدی و سرحدی همه خوان است. اما معدود کسانی هزاره‌خوان هستند که استاد غلامحسین غفاری در منطقه به آوازخوانی هزاری مشهور است. صدای جذاب و حال و هوای خوبی که هنگام آواز دارد، شنونده را هر بار بیشتر ترغیب می‌کند که آواز ایشان را گوش دهد. در وصف صدای ناب و بی‌مانند استاد همین بس، که برخلاف اکثر آوازها که در استودیو با ادیت و ویرایش همراه است، صدای ایشان خالص و ادیت شده است». مردانشاهی از استاد می‌خواهد با سخنانش مسرت میهمانان را دو چندان کند. استاد غفاری در رسیدن به مدارج بالای عرفانی و کسب هنری که خالص و پاک باشد همه‌چیز را دخیل می‌داند. می‌گوید: «در مرحله اول باید از خودت بگذری و همه قید و بندها را رها کنی. باید از خودت نیست شوی تا به هستی هنر دست پیدا کنی. بعد از آن خداشناسی است. کسی که خودش را شناخت و روحش از وابستگی‌ها صیقل یافت به خدا نزدیک می‌شود». استاد در ادامه به هدف از حضور در منزل خاکی، کمک رساندن به همنوع، تفکر در آفرینش کائنات، عمر کوتاه انسان، حضور خدا در تمام لحظات و از همه مهم‌تر به پاکی دل اشاره می‌کند:
بُرده‌ام راه
در میانه‌ی دل
غیر حق نیست کسی به خانه‌ی دل
زیر و بالا و پیش و پس چو دری
تکیه می‌کن بر استوانه‌ی دل


مقام فردای جام
قبل از گروه‌نوازی جوانان فردای جام، استاد غفاری از مردانشاهی بابت زحماتی که برای حفظ این هنر و آموزش آن به جوانان کشیده تشکر می‌کند و می‌گوید: «ساختن گروه راحت است. من هم گروه‌های زیادی را ساختم که هر یک به دلایلی از بین رفتند،‌ اما نگه داشتن گروه و مدیریت و حفظ آن مشکل است که با همت حسین آقا این کار مهم در حال انجام است». استاد غفاری با گروه‌نوازی جوانان آواز سر می‌دهد و پس از آن گروه فردای جام با دو آواز شاد،‌ گرمای ساز و آواز را به چهره‌های گرمازده جمع اضافه کرده و عصری فراموش نشدنی را در منزل استاد غفاری برای گروه علاقه‌مند به موسیقی مقامی رقم می‌زنند.
مقام رباط
هتن بر وزن چمن، در زبان پهلوی به معنی شیربیشه و کرانه‌های کوهستان آمده است. عده‌ای نیز در توجیه لزوم تمرین آماده‌سازی بدن آن را حتماَ می‌گفته‌اند. رقصی با لباس محلی که بیشتر در مراسم عروسی و جشن‌ها استفاده می‌شود. رقصی که دیدنش در ساعت پایانی تابش آفتاب بر دستارها در رباط تاریخی جام و شروع وزش باد در چین و واچین لباس سنتی، روح خسته از کلان شهر را جانی دوباره می‌بخشد.
منزل آخر، حیاط باصفای استاد صوفی بود. پتلان و کوچه باغی برایمان خواند و از پسرش عرفان خواست تا تار را بنوازد و تار و پود شبانگاه جمعه را روشن کند.



https://www.razavi.news/vdceef8x.jh87zi9bbj.html
razavi.news/vdceef8x.jh87zi9bbj.html
کد مطلب ۳۰۷۱۴
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما