۱
۰
تاریخ انتشار
پنجشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۵۸
در سی و هفتمین نشست ادبی-آیینی «ارادت» عنوان شد؛

لزوم افزایش دایره واژگان شاعران آیینی

لزوم افزایش دایره واژگان شاعران آیینی
 به گزارش سرویس فرهنگ خبرگزاری رضوی؛ سی و هفتمین نشست انجمن ادبی- آیینی «ارادت» شب گذشته در محل ساختمان بنیاد بین المللی امام رضا(ع) برگزار شد. این محفل شعر خوانی، متشکل از شاعران برجسته ی آیینی مشهد است که آنان به قرائت اشعار خویش در زمینه های مختلف مذهبی و آیینی می پردازند. این جلسه با حضور مسئول کانون شعر بسیج مداحان (احمد حیدری)، مهدی آخرتی(شاعرو منتقد مشهدی) و محمد سعید میرزایی برگزار شد.
محمد سعید میرزایی از غزلسرایان نام آور معاصر فارسی و متولد کرمانشاه است و دکترای ادبیات فارسی خود را از دانشگاه فردوسی مشهد کسب کرده که از سال 74 اولین فعالیت های رسمی ایشان در فضای شعر آغاز و در سال87 به سرودن شعرآیینی گرایش پیدا کرد. وی در این جلسه شعری زیبا قرائت کرد.
ابتدای جسله طبق جلسات گذشته به شعر خوانی، نقد و بررسی اشعار شاعران حاضر در جلسه سپری شد و سپس منتقدان نکاتی را در خصوص اشعار قرائت شده مطرح کردند.
مهدی آخرتی با اشاره به اینکه شاعران باید در اشعار خود به قراردادن کلمات به عنوان قافیه باید توجه بیشتری داشته باشند، گفت: به عنوان مثال دو کلمه ی آبی و ماهی می تواند قافیه باشد اما به لحاظ معنایی صحیح نیست چراکه موسیقیای برخی حروف قافیه پایین است، قافیه باید به تکمیل موسیقی شعر کمک کند. شاعر برخي از كلمات را تنها براي پر كردن وزن به كار مي‌برند و ما نبايد بر استفاده از كلماتي كه بر اساس آن قافيه شكل گرفته را تاكيد كنيم.

         
وی با بیان اینکه بحث موسیقی کلمات بسیار گسترده است، ادامه داد: مخاطب شعر آييني با برخي از وزن‌ها ارتباط صميمانه برقرار مي‌كند و ما در شعر آييني با اين وزن‌ها به تصويرپردازي و ظرافت‌هاي ديگر شعر توجه كنيم.
این منتقد مشهدی افزود: محتوای شعر موردی است که مخاطب به شعر می افزاید یعنی برداشت مخاطب است اما موضوع شعر در بطن متن وجود دارد؛ در شعر آیینی مربوط به شخصیت خاص ائمه اطهار المان های روایتی و شخصیتی آن ائمه باید پررنگ باشد.
آخرتی گفت: شاعران آیینی باید دایره واژگان خود را افزایش دهند که با خواندن قرآن کریم، نهج البلاغه، صحیفه سجادیه و کتاب‌های تاریخی می توانند خلاقیت و دایره واژگان خود را افزایش دهند.
وی جزئی نگری را قسمتی از زندگی امروز مردم دانست و اظهارکرد: شعر گذشته ، کلی نگر بوده است و به جهان پیرامون ، نگاه جزء نگر و جست و جوگرانه و تجربی نداشته است. اما شعر مدرن امروز، جزئی نگر است و با واقعیت جهان ارتباط مستقیم دارد.
این شاعر مشهدی بیان کرد: تخلص در اشعار شاعران گذشته وجود داشته و این مورد امروزه بسیار کمرنگ شده است.

         
احمد حیدری ضمن نقد اشعار شاعران نکاتی را به آنان گوشزد کرد؛ وی گفت: موضوع شعر آیینی از ابتدا باید کاملا روشن باشد که مربوط به ائمه است، متاسفانه برخی اشعار در دو یا سه بیت اول نمی توان تشخیص داد که آیا این شعر آیینی است یا خیر؟
.وی بیان کرد: شروع شعر آیینی باید به قدری جذاب باشد که مخاطب مشتاق باشد تا بیت های دیگر را بشنود همچنین خلاقیت در وزن یکی از شیوه‌های نوآوری است و کسی می‌تواند این کار را انجام دهد که در عروض فارسی مهارت داشته باشد.
این شاعر مشهدی استفاده از ردیف و قافیه‌های جدید، جذاب و متفاوت و همچنین واژه گزینی را بخشی از خلاقیت عنوان کرد و با تأکید بر جدی گرفتن این موارد اظهار داشت: ذوق تنها کافی نیست. اوج خلاقیت شاعر و نوآوری در معنا اتفاق می‌افتد که از اهمیت زیادی برخوردار است.
حیدری ادامه داد: شعر خواندن یک فن است که با یادگیری فن بیان و تجربه به دست می‌آید، نسل جوان باید ضمن مطالعه آثار گذشتگان با پیشینه شعر و سبک‌های مختلف آشنا شوند تا بتوانند خلاقیت و نوآوری داشته باشند و از به کاربردن کلمات قدیمی در شعر پرهیز کنند.
 
https://www.razavi.news/vdceov8w.jh8ofi9bbj.html
razavi.news/vdceov8w.jh8ofi9bbj.html
کد مطلب ۲۹۸۷۹
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما

نظرات بازدیدکنندگان
ارادت
United States
هوای دشت مثل خاطر نجران مکدر بود
تحیّر در سر تردیدهای دیر باور بود

«یقین» اما انشسته‌ روی ‌زانو رو به فردایی
که‌ چندیدن ‌سال ‌از آن‌ چیزی ‌که ‌می‌گفتند بهتر‌بود

بنا‌شد تا گره ‌را وا کند نفرین‌ به دندانش
کسی ‌راضی ‌نمی‌شد ‌‌ناگزیر این ‌راه ‌آخر بود

از آن ‌سو این ‌بزرگ اهل‌ نجران‌ بود می آمد
نگاهش ‌از همانجا‌ محو نوری بهت‌آور بود

چه‌ می‌دید این‌ شکوهِ‌ بکر‌ این ‌اعجاز دیگر چیست
جهان مست ‌ازتکان‌های ‌لب‌ِ الله‌اکبر بود

دوچشم ‌روشن ‌از‌حق ‌دید‌ از‌خورشید‌ روشن‌تر
دو کودک ‌یا‌ دو لبخندی ‌که ‌باید‌ گفت محشر بود

کمی ‌نزدیک‌تر شد ‌دید مریم ‌هست ‌و ‌مریم‌ نیست
زنی بالاتر از آسیه ‌و ‌حوا و هاجر بود

نمی دانم چرا برگشت وقتی مرتضی را دید
نمی دانم چرا هی رفت و‌برگشت اش مکرر شد

سرش چرخید و حیدر را نشان می داد و هی می گفت
که ای نجرانیان دیدم خودم «حق» با پیمبر بود

سید_ابوالفضل_مبارز