دکتر حمید پارسانیا:
دانشگاهها،صرفاً با مسجدهای شیک، اسلامی نمیشود!
سرویس معرفت/ دومین پیش نشست همایش «نظریه علم اسلامی و کاربست آن در نظام آموزشوپرورش» در سوم اسفندماه در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی واقع در شهر مقدس قم، برگزار شد. در این جلسه که حالت مناظره به خود داشت و به بررسی دیدگاه آیتالله جوادی آملی درباره ماهیت علم دینی، پرداخته شد، حجتالاسلاموالمسلمین دکتر حمید پارسانیا و حجتالاسلاموالمسلمین دکتر محمدتقی سبحانی به مناظره پرداختند. لازم به ذکر است، دبیر علمی این جلسه، دکتر ابراهیم علی پور بود.
در ابتدا دکتر علی پور گفت: پژوهشکده فلسفه و کلام اسلامی تاکنون بیش از صد جلد کتاب، چاپ کرده است و بیش از صد نشست و کرسی در موضوعات مختلف، برگزار کرده است. مبنای این همایش، بررسی روشی دیدگاه آیتالله جوادی آملی، با موضوع ماهیت علم دینی است.
دکتر علی پور ابتدا خلاصهای از نشست اول در این موضوع که با حضور دکتر پارسانیا و دکتر سبحانی، برگزارشده بود، بیان کرد و خاطرنشان کرد که جلسهی قبل، بازخورد بسیار بالایی در بدنهی نخبگان کشوری و حتی بینالمللی، داشت و ازاینجهت خداوند متعال را شاکریم.
توضیح اصل نظریه بهصورت خلاصه
در ادامه دکتر پارسانیا به تبیین نظریهی آیتالله جوادی آملی پرداخت و گفت: این موضوع، بسیار موردنیاز جامعهی ماست. حساسیت این موضوع، در فضای علمی و رسانهای، خودش را نشان داده است و حوزه و دانشگاه ما نیازمند این است که در این موضوع بیندیشد و بر اساس آن عمل کند. نکتهی اولی که باید بر آن تأکید کنیم، ناظر به این است که علم بهحسب ذات خود، اتصاف به دینی و غیردینی بودن، پیدا نمیکند بلکه بهحسب ذات خودش متصف به صدق و کذب میشود و لذا با یک حیثیات تقییدیه، متصف به دینی یا غیردینی بودن میشود. مثلاً به لحاظ تجویزی یا به لحاظ روش یا به لحاظ متافیزیک، علم، متصف به دینی بودن و غیردینی بودن میشود. علم به صدق و کذب متصف میشود؛ اما بدون متافیزیک و نوعی از جهانبینی، هیچ علمی، نمیتواند علمی دینی یا غیردینی باشد. استاد آملی در بعضی از موارد، به این مسئله، تصریح دارند. مثلاً ایشان درجایی میفرماید: جهانبینی حاکم که مولد فلسفهی علم است، فلسفه مضاف الحادی است که قهراً به علم صبغهی الحادی میبخشد و حالآنکه علوم تجربی بهحسب ذات خود، جنبهی الحادی ندارد. علوم زیرمجموعهی فلسفهی علم است که فلسفهی مضاف شمرده میشود که فلسفهی مضاف، زیرمجموعهی فلسفه مطلق است. اگر به این تثلیث توجه کنیم، هر علمی فلسفهی خاص خود را دارد و هر فلسفهی علمی برخاسته از نگرش خاص فلسفی است و کمکم به این نتیجه میرسیم که چیزی به نام علم سکولار و علم خنثی و بیطرف نداریم بلکه علم، یا الهی است و یا الحادی است.
آیا این نظریه، منکر علم دینی است؟
عضو هیئتعلمی دانشگاه باقرالعلوم گفت: نکتهی دوم این است که در نقد این نظریه گفته شد که این نظریه منکر علم دینی است زیرا قائل است که علم دینی و غیردینی نداریم یعنی همانطور که همهی دانشها اسلامی هستند، همهی دانشها اسلامی است. بهعبارتدیگر ما دانشها را به اسلامی و غیر اسلامی تقسیم نکردیم بلکه به درست و نادرست، تقسیم کردیم. بحث درست و نادرست یک بحث است ولی وقتی وارد علم میشویم، به لحاظ متافیزیک به اسلامی و غیر اسلامی بودن، به اسطورهای بوده یا به مبانی دیگر، میتواند، موضوع بحث دیگری باشد.
مسئلهی دیگر این است که علم بهحسب عالم، به دینی و غیردینی تقسیم نمیشود بلکه به لحاظ ذات خودش، متصف به دینی و غیردینی میشود و اینکه علم دینی را اینگونه تعریف کنیم که علمی است که مختص به مسلمانان است، تعریف درستی نیست. لذا مسلمان میتواند عالم باشد و علمش، غیردینی باشد؛ همانطور که عالم، میتواند غیرمسلمان و کافر باشد و معذلک علمش، دینی باشد. چون مسلمان بودن، شرط لازم برای علم دین است ولی شرط کافی نیست.
اسلام و تدین، اعتقاد معرفتی ایجاد میکند و کفار، اتفاقاً این را میفهمند و مییابند و الاّ جزء مستضعفین هستند و بعد از فهم است که شقاوت آنها بیشتر میشود و البته این مطالب، بیشتر ناظر به حوزهی علم مفهومی است و که آیه شریفهی «و جحدوا بها و اسیقنتها انفسهم» به آن اشاره دارد.
دانشگاهها، صرفاً با مسجدهای آنچنانی، اسلامی نمیشود
حجتالاسلام پارسانیا در ادامه خاطرنشان کرد: علم دینی را باید با لحاظ متافیزیک آن بشناسیم. اینکه فکر کنیم در دانشگاهها مساجد برجسته باشد و رفتارها بر اساس اسلام باشد، در این صورت، خیال ما راحت باشد، اینطور نیست. بلکه در نظام تئوری باید تا آنجا پیش رویم. البته در یک سطح دیگری میتوان رابطهی علم و دیانت را سنجید؛ یعنی اگر فردی متدین بود و علمی را که فراگرفته، علم غیردینی باشد یعنی بر اساس فلسفهی الحادی باشد ولو در سطح خودش آن فلسفه را نشان ندهد، چون معرفت در حاشیه و مبنای او است، بین ایمان و آگاهی خود، چالشی را احساس خواهد کرد. همانطور که وقتی یک کافر علم دینی بر او روشن بشود، او هم این چالش را احساس میکند
برای حل این چالش ممکن است کافر بر کفر خود اصرار بورزد و بر شرارتش افزوده شود و این مؤمن باید این چالش را بهگونهای برای خود حل کند. یا باید به فراموشی بسپارد یا توجیه کند و یا از دیانت خود دست برمیدارد. این آسیبی است که پیدا میشود و عالم دینی به لحاظ منطقی نیاز به علم دینی دارد اما الزاماً ممکن است اینطور نباشد و گرفتار چالش بشود.
مرحلهی شهود علم
وی در ادامه در مورد سطح سوم علم گفت: در سطح سوم، اگر علم، در مراتب بالاتری باشد و علم حصولی بخواهد به شهود متصل شود، بدون ایمان ممکن نیست که به شهود برسد و به تعبیر فلسفی برای اینکه صاحب عقل مستفاد بشود و بدون نیاز به مسائل مفهومی، به مخازن الهی مرتبط باشد، بدون ایمان و تکامل عقل عملی، ممکن نیست. بخشهایی از عبارات حضرت استاد، ناظر به این مسئله است. ایشان میفرماید: بر این اساس، علم فیزیک در شرایطی که مفید یقین و یا طمأنینه عقلائی است و در مرز ظن و گمان به سر نمیبرد، یقیناً اسلامی است اگر علم باشد. هرچند شخص فیزیکدان، ملحد و یا شاکّ باشد. او به سبب الحادش و اعوجاج فکریش، ارتباط عالم طبیعت با خدا را رد میکند و باور به این مسئله ندارد، موجب آن نیست که فهم او از طبیعت، درصورتیکه حقیقتاً علم با کشف اطمینان آور باشد، فاقد حجبت و اعتبار شرعی تلقی گردد و تفسیر فعل خدا نباشد. در حوزهی تفسیر هم ملحد میتواند در کتاب تدوین بخشهایی از این معانی را بفهمد و در این مسائل صاحبنظر باشد ولی منافاتی ندارد که ایمان نداشته باشد و معذلک این مطالب را بفهمد.
مرحلهی کارآمدی علوم
استاد پارسانیا، در ادامه گفت: مسئلهی دیگر راجع به کارآمدی بود که ما یک علم (یقین) و یک علمی (ظنون معتبرِ) داریم. علم یقینی در حوزهی علوم تجربی، شاذ و یا نادر است. بوعلی هم در فصل نهم از مقاله اول کتاب برهان شفا، نسبت به این مسئله تفصیلاً بحث کرده است؛ ولی در علوم طبیعی گاهی با تئوریهایی جلو میآییم که قائل هستیم اصلاً علم وجود ندارد، در این مورد، اصلاً داعیهی علم نداریم تا یک نوع تعارضی بین حوزهی علم و باورها و اعتقادات دینی و یا گزارههای دینی و یا حتی گزارههای نقلی وجود داشته باشد. همانطور ی که تکنولوژی اینطوری است؛ اما تئوری که پشت سر آن میآید، اگر علم بود، این شناخت، یک شناخت دینی است و جایی که حجیتی لازم داشته باشد، حجیت علمی خود را دارد. لذا وقتی شناخت یقینی نسبت به یک آیه قرآن داشته باشیم که نص باشد میتوانیم نسبت به عالم طبیعت بگوییم که خلقت خداوند، این است؛ اما اگر علمی و ظنی بود، با همان معرفت ظنی میتوان نسبت داد. البته معرفت ظنی را نباید بهصورت یقینی نسبت داد چه در تفسیر تدوین و چه در تبیین تکوین، میتوانیم این نسبت را با درجهی ظنی بودنش بیان کنیم و خوشبختانه، ما در حوزهی طبیعت، خیلی نیاز بهیقین نداریم؛ یعنی آن بخش از ایمان که متوقف بر شرط لازم دیانت است و آگاهیهای که ایمان متوقف بر آن است مثل توحید و امثال آن، گرفتار مشکلات حوزهی علوم تجربی نیست.
در ابتدا دکتر علی پور گفت: پژوهشکده فلسفه و کلام اسلامی تاکنون بیش از صد جلد کتاب، چاپ کرده است و بیش از صد نشست و کرسی در موضوعات مختلف، برگزار کرده است. مبنای این همایش، بررسی روشی دیدگاه آیتالله جوادی آملی، با موضوع ماهیت علم دینی است.
دکتر علی پور ابتدا خلاصهای از نشست اول در این موضوع که با حضور دکتر پارسانیا و دکتر سبحانی، برگزارشده بود، بیان کرد و خاطرنشان کرد که جلسهی قبل، بازخورد بسیار بالایی در بدنهی نخبگان کشوری و حتی بینالمللی، داشت و ازاینجهت خداوند متعال را شاکریم.
توضیح اصل نظریه بهصورت خلاصه
در ادامه دکتر پارسانیا به تبیین نظریهی آیتالله جوادی آملی پرداخت و گفت: این موضوع، بسیار موردنیاز جامعهی ماست. حساسیت این موضوع، در فضای علمی
آیا این نظریه، منکر علم دینی است؟
عضو هیئتعلمی دانشگاه باقرالعلوم گفت: نکتهی دوم این است که در نقد این نظریه گفته شد که این نظریه منکر علم دینی است زیرا قائل است که علم دینی و غیردینی نداریم یعنی همانطور که همهی دانشها اسلامی هستند، همهی دانشها اسلامی است. بهعبارتدیگر ما دانشها را به اسلامی و غیر اسلامی تقسیم نکردیم بلکه به درست و نادرست، تقسیم کردیم. بحث درست و نادرست یک بحث است ولی وقتی وارد علم میشویم، به لحاظ متافیزیک به اسلامی و غیر اسلامی بودن، به اسطورهای بوده یا به مبانی دیگر، میتواند، موضوع بحث دیگری باشد.
مسئلهی دیگر این است که علم بهحسب عالم، به دینی و غیردینی تقسیم نمیشود بلکه به لحاظ ذات خودش، متصف به دینی و غیردینی میشود و اینکه علم دینی را اینگونه تعریف کنیم که علمی است که مختص به مسلمانان است، تعریف درستی نیست. لذا مسلمان میتواند عالم باشد و علمش، غیردینی باشد؛ همانطور که عالم، میتواند غیرمسلمان و کافر باشد و معذلک علمش، دینی باشد. چون مسلمان بودن، شرط لازم برای علم دین است ولی شرط کافی نیست.
اسلام و تدین، اعتقاد معرفتی ایجاد میکند و کفار، اتفاقاً این را میفهمند و مییابند و الاّ جزء مستضعفین هستند و بعد از فهم
دانشگاهها، صرفاً با مسجدهای آنچنانی، اسلامی نمیشود
حجتالاسلام پارسانیا در ادامه خاطرنشان کرد: علم دینی را باید با لحاظ متافیزیک آن بشناسیم. اینکه فکر کنیم در دانشگاهها مساجد برجسته باشد و رفتارها بر اساس اسلام باشد، در این صورت، خیال ما راحت باشد، اینطور نیست. بلکه در نظام تئوری باید تا آنجا پیش رویم. البته در یک سطح دیگری میتوان رابطهی علم و دیانت را سنجید؛ یعنی اگر فردی متدین بود و علمی را که فراگرفته، علم غیردینی باشد یعنی بر اساس فلسفهی الحادی باشد ولو در سطح خودش آن فلسفه را نشان ندهد، چون معرفت در حاشیه و مبنای او است، بین ایمان و آگاهی خود، چالشی را احساس خواهد کرد. همانطور که وقتی یک کافر علم دینی بر او روشن بشود، او هم این چالش را احساس میکند
برای حل این چالش ممکن است کافر بر کفر خود اصرار بورزد و بر شرارتش افزوده شود و این مؤمن باید این چالش را بهگونهای برای خود حل کند. یا باید به فراموشی بسپارد یا توجیه کند و یا از دیانت خود دست برمیدارد. این آسیبی است که پیدا میشود و عالم دینی به لحاظ منطقی نیاز به علم دینی دارد اما الزاماً
مرحلهی شهود علم
وی در ادامه در مورد سطح سوم علم گفت: در سطح سوم، اگر علم، در مراتب بالاتری باشد و علم حصولی بخواهد به شهود متصل شود، بدون ایمان ممکن نیست که به شهود برسد و به تعبیر فلسفی برای اینکه صاحب عقل مستفاد بشود و بدون نیاز به مسائل مفهومی، به مخازن الهی مرتبط باشد، بدون ایمان و تکامل عقل عملی، ممکن نیست. بخشهایی از عبارات حضرت استاد، ناظر به این مسئله است. ایشان میفرماید: بر این اساس، علم فیزیک در شرایطی که مفید یقین و یا طمأنینه عقلائی است و در مرز ظن و گمان به سر نمیبرد، یقیناً اسلامی است اگر علم باشد. هرچند شخص فیزیکدان، ملحد و یا شاکّ باشد. او به سبب الحادش و اعوجاج فکریش، ارتباط عالم طبیعت با خدا را رد میکند و باور به این مسئله ندارد، موجب آن نیست که فهم او از طبیعت، درصورتیکه حقیقتاً علم با کشف اطمینان آور باشد، فاقد حجبت و اعتبار شرعی تلقی گردد و تفسیر فعل خدا نباشد. در حوزهی تفسیر هم ملحد میتواند در کتاب تدوین بخشهایی از این معانی را بفهمد و در این مسائل صاحبنظر باشد ولی منافاتی ندارد که ایمان نداشته باشد و معذلک این مطالب را بفهمد.
مرحلهی کارآمدی علوم
استاد پارسانیا، در ادامه گفت: مسئلهی دیگر راجع به کارآمدی بود که ما یک علم (یقین)