۰
تاریخ انتشار
پنجشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۱۶:۲۱
در پانزدهمین نشست شاعرانه ادبی-آیینی «ارادت» عنوان شد؛

در ورطه تکرار افتادن از خطراتی است که شاعران آیینی را تهدید می کند

در ورطه تکرار افتادن از خطراتی است که شاعران آیینی را تهدید می کند
به گزارش خبرگزاری رضوی، پانزدهمین نشست انجمن ادبی آیینی «ارادت» چهاردهم آذر ماه که متقارن با شب میلاد پیامبر اکرم(ص) بود، در ساختمان بنیاد بین المللی فرهنگی هنری امام رضا (ع) برگزار شد. در این محفل شعرخوانی، تعدادی از شاعران آیینی مشهد به قرائت اشعار خویش در زمینه های مختلف مذهبی چون مدح اهل‌ بیت (ع)، وصف امام رضا(ع) و حضرت علی(ع) پرداختند همچنین مسعود یوسف پور شاعر آیینی مشهدی شعری در وصف پیامبر اکرم(ص)خواندند و تعدادی از آثار به نقد و بررسی گذاشته شد.
همچنین در این جلسه آقای مهدی آخرتی (شاعر و منتقد مشهدی) حضور داشت.
 
                           

مهدی آخرتی ضمن نقد اشعار شاعران، جهت بالا بردن اطلاع شاعران و آشنایی بیشتر مخاطبان مطالبی در خصوص مبحث ساده نویسی در شعر بیان کرد و توضیح داد که برخی شاعران این نوع پرداختن به شعر و ادبیات را عامل نزدیکی شاعر و مخاطب به شعر می دانند اما برخی از منتقدین به این مطلب ساده نویسی را آسیب زدن به شعر تلقی می کنند.
وی با اشاره به اینکه بحث ساده نویسی و دشوار نویسی بحث جدیدی نیست و در ادبیات قدمت زیادی دارد، گفت: اول اینکه ساده نویسی هم یک جریان است که  عده ای طرفدار و منتقد هم دارد، اما باید بدانیم درمقابل ساده نویسی چه نوع نوشتنی قرار می گیرد ؟ مصنوع و متکلف ؟ آیا به جزعده ای خاص از شاعران که در هر دوره ای بروز پیدا کرده اند، شاعر دیگری به متکلف گویی روی آورده است؟
این منتقد مشهدی با بیان اینکه ساده نویسی برخی شاعران نوعی سهل انگاری در شعر فارسی است و به ادبیان آسیب جدی وارد کرده است، ادامه داد: متاسفانه ساده نویسی نقابی شد که یک عده از شاعران که به فرم و موسیقی و بلاغت در زبان تسلطی ندارند پشت آن مخفی شوند وگرنه من در شعرهای شاعران بزرگ معاصر کمتر کسی را می شناسم که ساده نویسی نکرده باشد.
آخرتی بیان کرد: ساده‌نویسی امروزه هنر را از ارزش های ادبی خود دور می کند و در شعر نتایج خوبی ندارد و متأسفانه کتاب‌هایی که چاپ می‌شود که به ادبیات ما ضربه می‌زند و در این شرایط به نظرم باید کاری انجام شود تا این ساده نویسی به سمت مسیر درست خود هدایت شود. همچنین ساده نویسی مضراتی در پی دارد به عنوان مثال  حتی مطرح شده است که وجود آرایه در شعر خوب نیست و نباید باشد و آنها به جایی می‌رسند که وجود زیبایی‌های هنری را نفی می‌کنند.
وی اظهارکرد: پایه ادبیات زیبایی شناسی است و ساده نویسی سبب افول ادبیات شد و  ساده نویسی های امروزه منجر به از بین رفتن زیبایی شناسی های مرسوم شد و شاعرانی که در اشعار خود ساده نویسی می کنند به یک نوع تعبیر اشتباه یا خوانش غلط از سخن نیما رسیدند که گفت:« من می خواهم زبان را به شکل طبیعی نزدیک کنم» و خوانش غلط این جمله این است که شاعر باید جملات ساده را بیان کند و آرایه ای به کار برده نشود مانند اینکه برخی شاعران بدون به کار بردن آرایه انگار جمله سازی می کنند و شعرشان مفهوم و معنا ندارد به بیان دیگر به طور طبیعی هر کسی که آمد و چیزی گفت به دنبال سادگی بود و سعی نکرد خود را به اصل ادبیات نزدیک کند تا جایی که حرفهایی بسیار عادی به نام شعر خوانده شد، به عنوان مثال یک شاعر گفت:« از معشوقه ام ناراحت بودم، بچه همسایه را در خیابان زدم!»
این منتقد با اشاره به اینکه ساده نویسی به ساده انگاری تعبیر شد، ادامه داد: این جریان ساده‌نویسی که من به آن انتقاداتی جدی دارم به نظرم نوعی سهل‌انگاری زبانی به جای ساده‌نویسی است، در ادبیات فارسی نمونه‌های خوب و قدرتمندی از ساده نویسی داریم و به نظرم به ندرت می شود شاعری پیجیده گو پیدا کنیم و جالب اینجاست که همه آنان در زمان خود با اقبال عمومی هم مواج بوده‌اند. به نظرم در این زمینه کلید کار در آسیب شناسی این نوع از ادبیات در بی‌سوادی است و متأسفانه همین نداشتن سواد کافی است که ساده‌نویسی را در دوره ما به نوعی سهل‌انگاری زبانی سوق داده است.
آخرتی با اشاره به اینکه عده‌‌ای با عدم آگاهی نسبت به پیشینه ادبیات ما آمدند تا صاحب سبکی باشند و زمانی که آن پیشینه را نمی‌دانستند هنر و شعری تولید کردند و اسم‌هایی نیز بر آن گذاشتند و چون بانیان آنها کسانی با نام‌های بزرگ بودند پیروانی هم داشتند، این جریان در ابتدا خیلی مبتذل نبود و به شکلی نبود که هر چیزی در آن گفته شود، تصریح کرد: در شعر چندین عنصر وجود دارند که با در نظر گرفتن آنان شعر به تعادل می رسد و وقتی یکی از این عناصر پررنگ تر می شود گویی یک کفه ترازو در شعر سنگین تر می شود، به عنوان مثال اگر عنصر عاطفه را در شعر پررنگ می کنیم باید به همان نسبت عناصر دیگه را به کار ببریم تا توازن در شعر رعایت شود.
وی با بیان اینکه شعر حتما باید درون مایه و برون مایه هماهنگ داشته باشد، گفت: اگر موضوع شعری غم انگیز است طبیعتا نوع خوانش شعر هم باید آرام و آهسته باشد چراکه این دو با یکدیگر رابطه مستقیم دارد و باید تناسب در شعر رعایت شود چراکه جهان بر پایه تناسب است به عنوان مثال انسان از بدو تولد با تناسب ها و ریتم ها مواجه شد و ضربان قلب انسان تقارنی است که او با این ریتم متناسب و هماهنگ عادت کرده است و همچنین که تمام مواردی که در طبیعت وجود دارند دارای قرینه هستند.
آخرتی با بیان اینکه تناسب در شعر بسیار حائز اهمیت است، ادامه داد: انسان در هنر و زندگی از طبیعت الهام می گیرد و هنر بر آمده از ذات انسان ها است و انسان هم طبیعت گرا می باشد به همین علت رعایت تناسب در شعر بسیار مهم است روزی که تناسب از بین رود شعر هم از بین می رود.
این شاعر مشهدی با اشاره به تفاوت شعر کلاسیک با معاصر اظهار کرد: شاعران شعر کلاسیک به ساختار کلی اثر توجه نمی کردند اما امروزه می دانیم اگر آرایه ای باید در شعر به کار رود که سبب زیبایی آن شود نباید کلیت اثر را نادیده بگیریم.
این منتقد افزود: اکثر شاعران در سرودن شعر رضوی از عباراتی مانند کبوتر استفاده می کنند در صورتی که باید در به کار بردن کلمات توجه کرد. اما باید توجه داشت که اثبات شی نفی ماعدا نمی کند و وقتی ما می گوییم در شعر از واژه های تکراری مانند کبوتر استفاده نکنیم بدین معنا نیست که کسی کبوترهای حرم امام رضا(ع) را دوست نداشته باشد.

                        

آخرتی با بیان اینکه شعر آیینی فقط مدح و وصف ائمه اطهار(ع) نیست، ادامه داد: باید شاعران آیینی در سرودن شعر آیینی ابتکار به خرج دهند به عنوان مثال از داستان هایی که مرتبط با کرامات ائمه است، شرح حال خود را وقتی در حرم مطهر هستند یا داستان شفا گرفتن خانواده و... را  استفاده کنند.
وی ادامه داد: یکی شاعر می تواند شعری از مسلمان شدن یک نفر در حرم امام رضا(ع) بیان کند و از حال و احوالات او سخن بگوید چرا که این خود شعری آیینی است و همه می دانیم منبع و مبدا آن اشاره به کرامات امام رضا(ع) دارد که زائری را در حرم خود پناه داده اند و کاربرد این گونه اشعار بسیار موثر تر از وصف ائمه(ع) است.
این شاعر مشهدی با اشاره به اینکه در شعر آیینی به کاربردن بدیعیات جایز نیست چراکه سرودن شعر آیینی قوانین خاصی دارد و باید آیین رعایت شود، گفت: با توجه به اینکه در وصف امام حسین(ع) اشعار زیادی سروده شده اما یکی از شاعران شعری نو در این خصوص سروده و شعر خود را با یک مکالمه بین امام حسین(ع) و خداوند آغاز کرده و اشعاری اینگونه بسیار تاثیرگذار است.
آخرتی با اشاره به اینکه شاعران آیینی از احادیث ائمه اطهار(ع) هم می توانند در سرودن شعر استفاده کنند، گفت: با مطالعه دقیق در سیره ائمه اطها(ع) می توانیم اشعار قوی بسراییم، متاسفانه اکثر شاعران آیینی به دلیل سطح پایین اطلاعات از سیره ائمه(ع) نمی توانند شعری در خور آن شایستگان بسراینند.
وی افزود: شاعران آیینی در مطالعه شعری آیین خود ضعیف هستند که باید رفع شود در سرودن شعر آیینی باید نود درصد آیین و ده درصد هنر شاعر در شعر رعایت شود وباید شعر آیینی هنرمندانه سروده شود.
این منتقد اظهارکرد: افراد روحانی و کسانی که آیین اسلام را به خوبی می شناسند باید برای دیگران توضیح دهند تا این فرهنگ رواج پیدا کند و تفکر شاعرانه شاعران تهییج شود.

                     
 
فدایی یکی دیگر از شاعران آیینی حاضر در جلسه گفت: برخی کلمات در اشعار شاعران گذشته بسیار تکرار شده است وقتی شعر رضوی سروده می شود به کار بردن کلماتی چون گنبد، آهو و ضریح و ... خیلی برای مخاطب جذابیتی نخواهد داشت چراکه گوش مخاطب با این کلمات بسیار آشنا است.
وی با بیان اینکه شاعران امروزه باید زاویه دید خود را نسبت به گذشتگان تغییر دهند و در به کار بردن کلمات ابداع به خرج دهند، ادامه داد: شعری در ذهن مخاطب ماندگار می شود که عبارات خاص یا حتی خاطره ای دلنشین در آن وجود داشته باشد و بیان شعر باید به گونه ای باشد که آوردن یکسری در کلمات سبب زیبایی شعر شود.
فدایی با اشاره به اینکه باید مضامین تکراری در شعر تغییر یابد،  اظهار کرد: برخی کلمات ممکن است برای شاعر یک حس عاشقانه داشته باشد اما به مخاطب این حس القا نشود و برخی کلمات معنای خیلی خوبی دارند اما در ساختار شعر تکراری شده اند و شاعر باید به ندرت از آن ها استفاده کند.
این شاعر با اشاره به اینکه اکثر شاعران آیینی مشهدی با امام رضا(ع) خاطره دارند که می تواند به سرودن شعر قوی توسط آنان کمک کند، گفت: طلب آمرزش گناهان خود از ائمه اطهار(ع) هم نوعی شعر آیینی محسوب می شود.

                            

در پایان آقای مسعود یوسف پور شعری زیبا در وصف پیامبر اکرم(ص) قرائت کرد که در ادامه می خوانید:

پرده افلاک را از شوق بالا میزد آنشب ماه
آسمان چشم انتظار مقدمت بود ای رسول الله

آستانت را ملک از عالم بالا نشان می داد
کعبه از گرد هبل آنشب لباسش را تکان میداد

رعشه می انداختی از عرش بر جانِ مداین
آمدی آنگونه که لرزید ایوانِ مداین

داشت تازه گرم می شد در دلِ گهواره جایت
بر لب آتشکده زد مُهرِ خاموشی صدایت

ابرِ رحمت با تو می آمد محلّه در محلّه
در پی نامت بُحیرا گفت اللهُمّ صَلّ...

کودک افلاک بر دامان لولاکت نشیند
نردبانِ ذهن کی بر بام ادراکت نشیند

صبح خلقت زیر ظلِ لیله الاسرای شانت
سجده کردن باب شد از مسجد الاقصای شانت

نور در نوری و اقمار منیره در مدارت
مینویسم بعد از این خورشید را آیینه دارت

جلوه کن بالای کوه آیاتِ والشمس و ضحی را
باز با ناز قدومت مست کن غار حرا را

آسمان با ماه نیمش از تو و اعجاز می خواند
سنگ در دستت زبان وا کرده اشهد باز می خواند

اشهدُ أنّ رسول چشمهایت ختمِ زیبایی
از تو کوتاه است ای خورشید عالم دستِ بینایی

أشهدُ أنّ به شهد نام تو کندو زده زنبور
از شعف در بین راهت باد با گل میزند طنبور

گریه ابر بهاری، خنده سبز زمینی
می دهد دنیا شهادت رحمتا للعالمینی

  
https://www.razavi.news/vdch6vni.23ni-dftt2.html
razavi.news/vdch6vni.23ni-dftt2.html
کد مطلب ۲۲۰۶۸
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما