میترا یمینی/سرویس هنر خبرگزاری رضوی

زیور ببندید آسمان ها و زمین را
آذین کنید از یاس ها عرش برین را
از پولک براق و زیبای ستاره
بر گوش حوران بهشتی گوشواره
بنوشته با خط خودش حی تبارک
پیوند یاس و حضرت یاسین مبارک

همه چیز از چند جمله صادقانه شروع شد این علی علیه السلام مرد بزرگ تاریخ اسلام بود که با وقار مقابل ختمی مرتبت ستوده آسمانها و زمین نشسته بود تا بگوید:
آمده ام تا دخترتان فاطمه سلام الله علیها را از شما خواستگاری کنم.
گویا محمد مصطفی صلی الله و علیه وآله و سلم منتظر این جمله بود اما می دانست که جواب قطعی را باید دخترش فاطمه (س) دهد.
پس ماجرا را برای زهرای مرضیه( س) بازگفت.خانه اما غرق سکوت شد فاطمه از سر حیا ساکت ماند و پیامبر (ص) فرمود:
الله اکبر! فاطمه (س) راضی است که سکوت نشانه رضایت اوست.

حال باید مهریه زهرا (س) تعیین می شد. پس پیامبرخدا (ص) به علی (ع) فرمود:برای ازدواج اندوخته داری؟
 و علی (ع )پاسخ داد: از دارایی من آگاهید، شمشیر و زره و شتر.
پیامبر (ص ) فرمود: شمشیر برای جهاد در راه خدا لازم است. شتر هم برای کارهای روزمره ضروری است اما زره را بفروش و پول آن رابیاور.
و علی (ع ) چنین کرد، زره به پانصد درهم فروخته شد و این پول هزینه ازدواج آن دو گردید.
ساده ترین مراسم عقد و ازدواج اتفاق افتاد اما در باشکوهترین شکل ممکن.
مهاجر و انصار در مسجد گرد آمدند و خطبه عقد توسط پیامبر (ص) خوانده شد. آنگاه پیامبر (ص)  دست بدعا برداشت و فرمود:
خداوند برای شما مبارک گرداند.
بانوان انصار و مهاجر هلهله شادی سردادند و حتی اهل آسمان نیز در ضیافت نور شرکت کردند.
میکاییل از عرش آمده گرم پذیرایی بود
چشم کواکب خیره تر از چرخ مینائی بود
وه چه مبارک پیوندی شد پیوند ماهتاب و آفتاب.

تصاویر از شیعه آرت