امروز در شبکههای اجتماعی از قول یکی از روحانیان و خطبای مشهور نقل کرده بودند هدف بعثت پیامبر، سیاست است و نه اخلاق! ابتدا باور نکردم و با خود گفتم کسی که اندکی با معارف اسلامی آشنا باشد چنین سخنی نمیگوید؛ اما وقتی دیدم این مطلب از کانال رسمی ایشان نقل شده، به آن کانال مراجعه و مشاهده کردم نهتنها این سخن، بلکه مطالب دیگری در این زمینه با آب و تاب و همراه با ارجاعات و نکات بهاصطلاح تحقیقی ارائه شده تا ثابت کند سیاست مهمتر از اخلاق است!
با مشاهدهٔ این مطالب سست و در عین حال خطرناک، از سویی متعجب و وحشتزده شدم که نگاه سیاسی، بهصورت ناخواسته، تا چه حد ما را از اصول دین و بلکه انسانیت دور کرده و از سویی دیگر، یکی از فرضیههایی را که همواره برای ریشهیابی گسترش روزافزون بیاخلاقی در جامعه به ذهنم میرسید، تأیید شده یافتم.
این بزرگوار بدون هیچ پردهپوشی میگوید ما وقتی نام پیامبر را میشنویم باید بهجای مهربانی آن حضرت بهیاد قدرت سیاسی ایشان بیفتیم و بهسادگی این نکتهٔ روشن را نادیده میگیرد که قرآن در آیات متعدد، مهمترین مشخصهٔ این پیامبر را مهربانی او و راه نفوذ و راز قدرتش را مدارا و نرمخویی اعلام مینماید.
از آن عجیبتر اینکه وی برای تحقیر اخلاق در برابر سیاست، حدیث زیبای پیامبر را که در آن، گسترش اخلاق بهعنوان هدف بعثت ذکر شده، حدیثی ضعیف و مخدوش معرفی میکند. این در حالی است که مضمون این حدیث دلنشین، بهصورت مستفیض هم در منابع معتبر حدیثی شیعه و هم در صحاح اهل سنت نقل شده و امثال ایشان بارها بر اساس احادیثی بهمراتب کماعتبارتر، احکامی سختگیرانه را برای حبس و اعدام و محرومیت صادر کردهاند.
در اینکه سیاستورزی عادلانه و مبارزه با زورگویان از اهداف انبیای الهی بوده تردیدی نیست، ولی برجسته کردن هدفی که آن هم برای زمینهسازی زندگی اخلاقیتر جامعه بوده و انکار آن همه آیات و روایات که تزکیهٔ اخلاقی را هدف اصلی پیامبران و اخلاق را زیربنای دین معرفی میکند، چه مبنایی جز سیاستزدگی و چه نتیجهای جز دورتر شدن جامعه از اخلاق و دینگریزی بیشتر وجدانهای بیدار دارد؟
منبع: کانال شبان