نگاهي به مسئله تجمل در حرمهای معصومین(ع)؛
تجمل هوشمندانه و زيباسازی ارزشمند در حرمها
محمد باويپور (كارشناس ارشد علوم قرآن و حديث و پژوهشگر حوزه علميه قم)
اختصاصی/ اغلب ميپندارند كه هر نوع تجمّلگرايي، از مصاديق اسراف است؛ حال آنكه چنين نيست. تجمّلگرايي يعني زيباگرايي؛ چون تجمّل از جمال است به معني زيبايي. تجمّلگرايي دو معنا يا دو كاربرد دارد:
1ـ تجمّلگرايي به معني پرداختن به زيباييهاي دنيايي به غرض خود دنيا كه نتيجهاش دور شدن از معنويّت است؛ كه اين معناي منفي تجمّلگرايي است.
2ـ تجمّلگرايي به غرض جلب انسانها به معنويّت؛ كه اين مورد، نه تنها بد نيست بلكه مطلوب ميباشد و خداوند متعال نه تنها از آن نهي نكرده، بلكه به آن امر نموده و اگر خدا به چيزي امر نمود، ديگر اسراف نخواهد بود.
خداوند متعال دربارهي معني منفي تجمّلگرايي (زيباييگرايي منفي) فرمود: «فَخَرَجَ عَلى قَوْمِهِ في زينَتِهِ قالَ الَّذينَ يُريدُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا يا لَيْتَ لَنا مِثْلَ ما أُوتِيَ قارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظيم؛ (روزى قارون) با تمام زينت خود در برابر قومش ظاهر شد، آنها كه خواهان زندگى دنيا بودند گفتند: اى كاش همانند آنچه به قارون داده شده است ما نيز داشتيم! به راستى كه او بهرهي عظيمى دارد.» (سوره قصص، آيه 79)
و فرمود: «مَنْ كانَ يُريدُ الْحَياةَ الدُّنْيا وَ زينَتَها نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمالَهُمْ فيها وَ هُمْ فيها لا يُبْخَسُونَ؛ كسانى كه زندگى دنيا و زينت آن را بخواهند، اعمالشان را در همين دنيا به طور كامل به آنها مىدهيم؛ و چيزى كم و كاست از آنها نخواهد شد.» (سوره هود؛ آيه 15)
خداوند متعال در آيه نخست، تجمّلگرايي قارون را زشت شمرد و از آرزو كنندگان جايگاه او نيز با لحني مذمّت آلود ياد نمود؛ و در آيه دوم، متذكّر شد كه هر كه زينت و تجمّل دنيايي را براي خود دنيا بخواهد، در همين دنيا نتيجهي تلاش دنيايي خود را ميگيرد و به همان تجمّلات ميرسد؛ امّا در آخرت بيبهره خواهد بود.
زينت دادن حرمهاي مطهر كه ابداً با اغراض دنيايي نيست و براي جلب مردم به مكانهاي معنوي است، منع شرعي ندارد. بلي ما اگر بخواهيم خانههاي خود را آنگونه زينت دهيم، خلاف است؛ امّا نه از جهت زينت بودنش بلكه براي آنكه به غرض الهي نبوده بلكه براي تفاخر است. امّا اگر حضرت سليمان (عليه السلام) اين كار را بكند، اشكالي نخواهد داشت؛ چون او معصوم ميباشد و محال است چنان كاري را براي دنيا انجام دهد. لذا آن حضرت كاخي داشت كه مثلش در جهان نيامده است؛ چنانكه به فرموده قرآن كريم، در آيه 44 سوره نمل، كف حيات آن از بلوري شفّاف بود به گونهاي كه ملكه سباء چون خواست وارد حياط شود، پنداشت كه حيات پر از آب است؛ لذا جامههاي خود را از ساق پا بالا زد تا از آن عبور كند. «قيلَ لَهَا ادْخُلِي الصَّرْحَ فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَ كَشَفَتْ عَنْ ساقَيْها قالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُمَرَّدٌ مِنْ قَواريرَ قالَتْ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسي وَ أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ؛ به او گفته شد: داخل حياط (قصر) شو! هنگامى كه نظر به آن افكند، پنداشت نهر آبى است و ساق پاهاى خود را برهنه كرد (تا از آب بگذرد؛ امّا سليمان) گفت: (اين آب نيست،) بلكه قصرى است از بلور صاف! (ملكه سبا) گفت: پروردگارا! من به خود ستم كردم؛ و (اينك) با سليمان براى خداوندى كه پروردگار عالميان است اسلام آوردم!»؛ حال تصوّر فرماييد كه در و ديوار آن قصر چگونه بوده و چه شكوهي داشته است؟ و همه آنها را حضرت سليمان (عليه السلام) به امر خدا و با توان بالاي جنّها ساخته بود تا شكوه و عظمت سلطنت خويش را بر مردمان آشكار سازد.
پس جايي كه روا باشد پيامبري چنان كاخي داشته باشد، چه مانعي دارد كه ما حرمهاي پاك ائمه اطهار (عليهم السلام) را تزئين كنيم تا مردم بيشتر به زيارت آن بزرگواران روي آورند؟
در روايتي از پيامبر اكرم (صلّياللهعليهوآله) خطاب به اميرالمؤمنين (عليه السلام) چنين آمده است: «... يَا عَلِيُّ مَنْ عَمَرَ قُبُورَكُمْ وَ تَعَاهَدَهَا فَكَأَنَّمَا أَعَانَ سُلَيْمَانَ بْنَ دَاوُدَ عَلَى بِنَاءِ بَيْتِ الْمَقْدِسِ » (وسائل الشيعة، ج 14 ص 383)
يا على! هر كه قبور شما را آباد نمايد و به آنها رسيدگي كند، چنان باشد كه حضرت سليمان را بر بناى بيت المقدس يارى كرده باشد.»
طبق اين روايت، رسول خدا (صلّياللهعليهوآله) خبر دادهاند كه خوبان امّت پيامبر(صلّي الله عليه و آله) در آينده، بر قبر ائمه (عليهم السلام) عمارت درست خواهند نمود؛ و اين كارشان چنان مورد رضايت خداست، كه گويي به سليمان نبي (عليه السلام) در ساختن بيت المقدّس كمك كردهاند. از اين تشبيه فهميده ميشود كه زيباسازي حرمها به منظور الهي، نه تنها بد نيست، بلكه كار پيامبري چون حضرت سليمان است. و ميدانيم كه حضرت سليمان، بنايي بسيار باشكوه بر پا كرده بوده است.
همچنين حضرت يوسف (عليه السلام) در كاخي ساكن بود و در عين اينكه نبوّت داشت، صاحب شوكت مادّي هم بود؛ امّا آن زر و زيور و شوكت ظاهري هيچگاه در روح آن بزرگوار رخنه نداشت؛ بلكه او شكوه و عظمت مادّي را در خدمت جلب مردم به سوي معنويّت قرار داده بود.
خود خداوند متعال نيز از تجمّل و زيباسازي براي جلب توجّه بندگانش استفاده نموده تا از اين طريق آنها را متوجّه شكوه و عظمت خويش كند.
خداوند متعال فرمود: «إِنَّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِزينَةٍ الْكَواكِب؛ ما آسمان نزديك را با ستارگان آراستيم» (سوره صافات، آيه 6)
خداوند متعال نيز آسمان و طبيعت را زينت داده تا شكوه خويش را به نمايش بگذارد؛ و از اين راه دل مردمان را به سوي خويش جلب نمايد.
با اين مقدّمات كه فراز آمد، تزئين و تجميل حرم ائمه (عليهم السلام) نيز اگر صرفاً براي جلب توجّه مردمان به آن ذوات مقدّسه و براي تعظيم آن بزرگواران باشد، نه تنها اسراف نخواهد بود بلكه مورد تأييد قرآن ميباشد. و شكّي نيست كه كسي از تجميل و تزئين اين اماكن مقدّسه هدفي جز اين ندارد.
مضاف بر آنچه گفته شد، خداوند متعال به صراحت فرمود: «ذلِكَ وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوب؛ اين است (مناسك حج)! و هر كس شعائر الهى را بزرگ دارد، اين كار، نشانه ي تقواى دلهاست.» (سوره حج، آيه 32)
پس هر كه در بزرگداشت شعائر الهي بكوشد، نشانه تقواي اوست؛ و شعائر الهي آن اموري هستند كه خدا را به ياد مياندازند. و آيا برتر از امامت و ولايت چيزي هست كه از شعائر الهي باشد؟
بنا بر اين شكوه مادي حرمها، مقدمهاي براي به غليان درآمدن احساسهاي معنوي است و اين خود مقدمهاي براي كمك به فقيران است. لذا اگر خود حرمها تزئين ميشوند، براي آن است كه مردم جذب اين اماكن مقدّس شوند و در پرتو شكوه ظاهري اين اماكن، بتوانند با معنويّت صاحب حرم نيز ارتباط برقرار كنند؛ و در اثر اين ارتباط معنوي، دست و دل خويش را به امور خير بگشايند. ميتوان گفت اين تزئينات با هنرهاي معنوي به كار رفته در آنها، در حقيقت نوعي تبليغ معنوي است براي كشاندن انسانها به سوي كانون معنويّت ائمه (عليهم السلام)؛ چون اغلب انسانها آن اندازه تعالي روحي ندارند كه بتوانند شكوه معنوي را قبل از شكوه مادّي ببينند. امّا وقتي در اثر كشش شكوه مادّي به كانونهاي معنويّت نزديك شدند، خود به خود در پرتو آن شكوه معنوي نيز قرار ميگيرند. كما اينكه وقتي بشر به طبيعت زيبا مينگرد، ناخودآگاه عقل و دل خويش را متوجّه خداوند متعال نيز ميكند.
نكته پاياني اينكه بايد در مسير "تجمّلگرايي ارزشمند" پيش رفت و اين امر، نياز به "هوشمندانه عمل كردن" دارد تا موجب افراط و تفريط نشد چه اينكه در بسياري از موارد شاهد اسراف در اين امر، به خصوص از سوي نهادهاي دولتي هستيم و اين هوشياري را بيشتر بايد در خصوص زيباسازي حرمها و مساجد در نظر داشت هر چند ميدانيم در خصوص زيباسازي حرمها و مساجد، افرادي شخصاً باني اينكارها ميشوند كه شايسته است اين افراد مدبّرانه عمل نمايند.
منابع:
1ـ وسائل الشيعة، شيخ حر عاملي.
2ـ http://www.sokhanha.ir.
1ـ تجمّلگرايي به معني پرداختن به زيباييهاي دنيايي به غرض خود دنيا كه نتيجهاش دور شدن از معنويّت است؛ كه اين معناي منفي تجمّلگرايي است.
2ـ تجمّلگرايي به غرض جلب انسانها به معنويّت؛ كه اين مورد، نه تنها بد نيست بلكه مطلوب ميباشد و خداوند متعال نه تنها از آن نهي نكرده، بلكه به آن امر نموده و اگر خدا به چيزي امر نمود، ديگر اسراف نخواهد بود.
خداوند متعال دربارهي معني منفي تجمّلگرايي (زيباييگرايي منفي) فرمود: «فَخَرَجَ عَلى قَوْمِهِ في زينَتِهِ قالَ الَّذينَ يُريدُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا يا لَيْتَ لَنا مِثْلَ ما أُوتِيَ قارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظيم؛ (روزى قارون) با تمام زينت خود در برابر قومش ظاهر شد، آنها كه خواهان زندگى دنيا بودند گفتند: اى كاش همانند آنچه به قارون داده شده است ما نيز داشتيم! به راستى كه او بهرهي عظيمى دارد.» (سوره قصص، آيه 79)
و فرمود: «مَنْ كانَ يُريدُ الْحَياةَ الدُّنْيا وَ زينَتَها نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمالَهُمْ فيها وَ هُمْ فيها لا يُبْخَسُونَ؛ كسانى كه زندگى دنيا و زينت آن را بخواهند، اعمالشان را در همين دنيا به طور كامل به آنها مىدهيم؛ و چيزى كم و كاست از آنها نخواهد شد.» (سوره هود؛ آيه 15)
خداوند متعال در آيه نخست، تجمّلگرايي قارون را زشت شمرد و از آرزو كنندگان جايگاه او نيز با لحني مذمّت آلود ياد نمود؛ و در آيه دوم، متذكّر شد كه هر كه زينت و تجمّل دنيايي را براي خود دنيا بخواهد، در همين دنيا نتيجهي تلاش دنيايي خود را ميگيرد و به همان تجمّلات ميرسد؛ امّا در آخرت بيبهره خواهد بود.
زينت دادن حرمهاي مطهر كه ابداً با اغراض دنيايي نيست و براي جلب مردم به مكانهاي
پس جايي كه روا باشد پيامبري چنان كاخي داشته باشد، چه مانعي دارد كه ما حرمهاي پاك ائمه اطهار (عليهم السلام) را تزئين كنيم تا مردم بيشتر به زيارت آن بزرگواران روي آورند؟
در روايتي از پيامبر اكرم (صلّياللهعليهوآله) خطاب به اميرالمؤمنين (عليه السلام) چنين آمده است: «... يَا عَلِيُّ مَنْ عَمَرَ قُبُورَكُمْ وَ تَعَاهَدَهَا فَكَأَنَّمَا أَعَانَ
يا على! هر كه قبور شما را آباد نمايد و به آنها رسيدگي كند، چنان باشد كه حضرت سليمان را بر بناى بيت المقدس يارى كرده باشد.»
طبق اين روايت، رسول خدا (صلّياللهعليهوآله) خبر دادهاند كه خوبان امّت پيامبر(صلّي الله عليه و آله) در آينده، بر قبر ائمه (عليهم السلام) عمارت درست خواهند نمود؛ و اين كارشان چنان مورد رضايت خداست، كه گويي به سليمان نبي (عليه السلام) در ساختن بيت المقدّس كمك كردهاند. از اين تشبيه فهميده ميشود كه زيباسازي حرمها به منظور الهي، نه تنها بد نيست، بلكه كار پيامبري چون حضرت سليمان است. و ميدانيم كه حضرت سليمان، بنايي بسيار باشكوه بر پا كرده بوده است.
همچنين حضرت يوسف (عليه السلام) در كاخي ساكن بود و در عين اينكه نبوّت داشت، صاحب شوكت مادّي هم بود؛ امّا آن زر و زيور و شوكت ظاهري هيچگاه در روح آن بزرگوار رخنه نداشت؛ بلكه او شكوه و عظمت مادّي را در خدمت جلب مردم به سوي معنويّت قرار داده بود.
خود خداوند متعال نيز از تجمّل و زيباسازي براي جلب توجّه بندگانش استفاده نموده تا از اين طريق آنها را متوجّه شكوه و عظمت خويش كند.
خداوند متعال فرمود: «إِنَّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِزينَةٍ الْكَواكِب؛ ما آسمان نزديك را با ستارگان آراستيم» (سوره صافات، آيه 6)
خداوند متعال نيز آسمان و طبيعت را زينت داده تا شكوه خويش را به نمايش بگذارد؛ و از اين راه دل مردمان را به سوي خويش جلب نمايد.
با اين مقدّمات كه فراز آمد، تزئين و تجميل حرم ائمه (عليهم السلام) نيز اگر صرفاً براي جلب توجّه مردمان به آن ذوات مقدّسه و براي تعظيم آن بزرگواران باشد، نه تنها اسراف نخواهد بود بلكه مورد تأييد قرآن ميباشد. و شكّي نيست كه كسي از تجميل و تزئين اين اماكن مقدّسه هدفي جز اين ندارد.
مضاف بر آنچه گفته شد، خداوند متعال به صراحت فرمود: «ذلِكَ وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ
پس هر كه در بزرگداشت شعائر الهي بكوشد، نشانه تقواي اوست؛ و شعائر الهي آن اموري هستند كه خدا را به ياد مياندازند. و آيا برتر از امامت و ولايت چيزي هست كه از شعائر الهي باشد؟
بنا بر اين شكوه مادي حرمها، مقدمهاي براي به غليان درآمدن احساسهاي معنوي است و اين خود مقدمهاي براي كمك به فقيران است. لذا اگر خود حرمها تزئين ميشوند، براي آن است كه مردم جذب اين اماكن مقدّس شوند و در پرتو شكوه ظاهري اين اماكن، بتوانند با معنويّت صاحب حرم نيز ارتباط برقرار كنند؛ و در اثر اين ارتباط معنوي، دست و دل خويش را به امور خير بگشايند. ميتوان گفت اين تزئينات با هنرهاي معنوي به كار رفته در آنها، در حقيقت نوعي تبليغ معنوي است براي كشاندن انسانها به سوي كانون معنويّت ائمه (عليهم السلام)؛ چون اغلب انسانها آن اندازه تعالي روحي ندارند كه بتوانند شكوه معنوي را قبل از شكوه مادّي ببينند. امّا وقتي در اثر كشش شكوه مادّي به كانونهاي معنويّت نزديك شدند، خود به خود در پرتو آن شكوه معنوي نيز قرار ميگيرند. كما اينكه وقتي بشر به طبيعت زيبا مينگرد، ناخودآگاه عقل و دل خويش را متوجّه خداوند متعال نيز ميكند.
نكته پاياني اينكه بايد در مسير "تجمّلگرايي ارزشمند" پيش رفت و اين امر، نياز به "هوشمندانه عمل كردن" دارد تا موجب افراط و تفريط نشد چه اينكه در بسياري از موارد شاهد اسراف در اين امر، به خصوص از سوي نهادهاي دولتي هستيم و اين هوشياري را بيشتر بايد در خصوص زيباسازي حرمها و مساجد در نظر داشت هر چند ميدانيم در خصوص زيباسازي حرمها و مساجد، افرادي شخصاً باني اينكارها ميشوند كه شايسته است اين افراد مدبّرانه عمل نمايند.
منابع:
1ـ وسائل الشيعة، شيخ حر عاملي.
2ـ http://www.sokhanha.ir.