به مناسبت سالروز درگذشت علی اکبر دهخدا؛
زبان ملی از دیدگاه شریعت
علی شمشیری
اختصاصی/ زبان یکی از مهمترین معیارهای هویت و فرهنگ یک جامعه است. بهوسیله زبان افکار انسانی منتقل میشود. از همین رو حفظ زبان هر جامعه از اهمیت والایی برخوردار است. شرع و دین نیز به زبانِ قومی توجه ویژهای مبذول داشته است. بهعنوان نمونه در روایتی، علمِ پیامبر گرامی اسلام (ص) به زبانهای مختلف، بهعنوان شأنی از شئون ایشان مطرحشده است:
امام رضا (ع) میفرمایند: رسول خدا (ص) به هفتادودو یا هفتادوسه زبان مختلف مینوشتند و میخواندند. (بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، ج1، ص: 226)
همچنین در روایتی، پیامبر اسلام (ص) به دلیل همدردی و دلجوییِ طرف مقابل خود با زبان او صحبت میکند. از این روایت مشخص میشود شرع به زبان افراد بذلتوجه داشته است:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) لِسَلْمَانَ: يَا سَلْمَانُ! إِشْكَمَتْ دَرْدْ؟ قُمْ فَصَلِّ فَإِنَّ فِي الصَّلَاةِ شِفَاء.(مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل؛ ج6؛ ص 390)
رسول خدا (ص) به سلمان فرمودند: ای سلمان آیا شکمت درد میکند؟ بایست و نماز بخوان که نماز موجب شفا هست.
بسیار زیباست که حضرت به زبان فارسی ابتداءاً با سلمان فارسی صحبت میفرمایند و این نشان از توجه شرع به زبانهای مختلف میباشد.
از طرفی دیگر زبان در مسئله تعلیم و تعلم نقش بسیار بسزایی داشته بهنحویکه آموزش به زبان مادری بسیار پربازدهتر از دیگر زبانهاست. همین مسئله در روایتی از امام رضا (ع) مطرحشده است و حضرت در جواب اشخاص مختلف به زبانهای مختلف صحبت کردهاند:
حضرت رضا (ع) به جمعی فرمودند: من شمارا جمع کردم برای اینکه از من در مورد آثار نبوت و علامات امامت بپرسید که این مطلب فقط در نزد ما اهلبیت یافت میشود. سپس عمرو بن هذاب به حضرت گفت: محمد بن فضل هاشمی مطالبی را در مورد شما میگوید که قلب انسانی آنها را قبول نمیکند. حضرت رضا (ع) فرمودند: آن مطالب چیست؟ عمرو بن هذاب گفت: اینکه شما هر چه را خدا نازل کرده است میشناسید و علم به همه زبانها و لغات دارید! حضرت رضا (ع) در جواب فرمودند: محمد بن فضل درست میگوید. من هر چه را تو بخواهی بدان خبر میدهم پس بپرسید. عمرو بن هذاب گفت: قبل از هر چیزی شمارا به زبانها و لغات مختلف میآزمایم. این فرد، رومی است و این فرد، هندی و این فرد، اهل فارس و آن یکی هم ترک است. پس حضرت به آنها فرمودند: هرچه تمایل دارید بپرسید، جوابهایتان را به زبان خود خواهید یافت انشاءالله. سپس هرکدام از آنها مسئلهای به زبان خودش پرسید و حضرت به زبان و لغت خودشان جوابشان را داد. پس همه مردم تعجب کردند و اقرار کردند که حضرت به فصیحترین حالت ممکن به زبان آنها صحبت کرده است.(الخرائج و الجرائح، ج1، ص: 343)
در این روایت حضرت رضا (ع) در مقام تعلیم و تعلم با رومی، رومی؛ با هندی، هندی؛ با اهل فارس، فارسی و با ترکی به زبان ترکی صحبت میکند که نشان از توجه حضرات معصومین (ع) به این مسئله بوده و یا لااقل عدم ردع ایشان را نسبت به این مسئله بیان میدارد.
از سویی دیگر هر زبانی دارای تاریخ، ادبیات، کتب، ضربالمثلها، اشعار و حتی علوم مختلفی میباشد که با از بین رفتن آن زبان دسترسی به آنها غیرممکن میگردد. این سیره در بین تمامی عقلا جاری بوده و هست و ردعی از طرف شارع نسبت به این سیره وجود نداشته و همانطور که گذشت شرع نسبت به این سیره تأیید و امضای خود را نیز به ما رسانده است.
زبانهای مختلف دارای جایگاهها و ظرفیتهای مختلفی میباشند که این ظرفیتها در زبانهای دیگر یافت نمیشود. لذا تغییر و از بین بردن هر زبانی منجر به نابود شدن آن گستره ظرفیتها شده که بهوسیله زبانهای دیگر قابلانتقال نمیباشد.
همچنین حفظ و بقای هر زبانی، حفظ حقوق مردمانی را در پی دارد که بدان زبان سخن میرانند. حقِ هر آدمی است که به زبان مادری خود تکلم داشته و افکار و دانستههای خود را بدان زبان منتقل سازد. پس عدالت این اقتضاء را دارد که هر زبانی برای مردمانش حفظشده تا جمعی قدرتمند و استثمار کننده این حق را از آنان به تاراج نبرد؛ همان کاری که انگلستان نسبت به هندوستان انجام داد و هماکنون زبان انگلیسی، زبان رایج در آنجا میباشد.
از منظر روانشناختی اجتماعی نیز، پیوستگی زبانی و فرهنگی منجر به تقویت حس اجتماعی افراد شده و عدم این پیوستگی منجر به سرگردانی زندگی اجتماعی افراد میشود.
البته ناگفته پیداست که زبانی از زبان دیگر ارزش و ظرفیتی افزون از زبانهای دیگر دارد. همانطور که در قرآن خدای متعال میفرماید: إِنَّا أَنزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ»(سوره یوسف آیه 2) به گفته خدای متعال زبان عربی دارای ارزش و جایگاه والاتری نسبت به دیگر زبانهاست، اما این مسئله منجر به نفی توجه و نظر شرع به زبانهای مختلف با قومیتهای مختلف نمیشود.
نکته دیگری که باید بدان توجه کرد این است که نبود زبانِ قومی مشترک، حتماً منجر به از بین رفتن هویت آن قوم نمیشود و یقیناً، مذهب عنوان مهمتری از زبان برای ایجاد هویت مشترک یک قوم میباشد. بهعنوان نمونه صربها، کرواتها و اهالی بوسنی همگی به زبان واحد سخن میگویند ولی بااینحال به دلیل داشتن اهداف ملی مختلف و اختلافات مذهبی، تمامی آنها برای سالیان طولانی با یکدیگر به جنگ و خونریزی میپرداختند. ولی این مسئله نیز منافی با بذلتوجه و نظر شرع به زبانهای مختلف با قومیتهای مختلف نیست.
مطالبی که تابهحال بدان اشاره شد مهر تأیید توجه شرع به زبانهای قومی را میرساند اما نسبت به زبان ملی که همانا زبان هر کشور با گستره جغرافی معینی هست، نظری ندارد. البته با توجه به اینکه هر کشوری دارای حاکمیت و دولت مستقلی میباشد و حفظ نظم و اتحاد در یک کشور از بایستههای عقلائی هست لذا میتوان گفت زبان ملی نیز مانند زبان قومی موردتوجه و نظر شرع میباشد. بهعنوان شاهد میتوان به نامههای حضرت علی (ع) در زمان حکومتشان به والیان خود در نقاط مختلف سرزمین اسلامی اشاره کرد که همه آنها به زبان عربی بوده؛ بااینکه افرادی مانند سلمان که فارس بوده است ازجمله والیان حضرت هست.
امام رضا (ع) میفرمایند: رسول خدا (ص) به هفتادودو یا هفتادوسه زبان مختلف مینوشتند و میخواندند. (بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، ج1، ص: 226)
همچنین در روایتی، پیامبر اسلام (ص) به دلیل همدردی و دلجوییِ طرف مقابل خود با زبان او صحبت میکند. از این روایت مشخص میشود شرع به زبان افراد بذلتوجه داشته است:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) لِسَلْمَانَ: يَا سَلْمَانُ! إِشْكَمَتْ دَرْدْ؟ قُمْ فَصَلِّ فَإِنَّ فِي الصَّلَاةِ شِفَاء.(مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل؛ ج6؛ ص 390)
رسول خدا (ص) به سلمان فرمودند: ای سلمان آیا شکمت درد میکند؟ بایست و نماز بخوان که نماز موجب شفا هست.
بسیار زیباست که حضرت به زبان فارسی ابتداءاً با سلمان فارسی صحبت میفرمایند و این نشان از توجه شرع به زبانهای مختلف میباشد.
از طرفی دیگر زبان در مسئله تعلیم و تعلم نقش بسیار بسزایی داشته بهنحویکه آموزش به زبان مادری بسیار پربازدهتر از دیگر زبانهاست. همین مسئله در روایتی از امام رضا (ع) مطرحشده است و حضرت در جواب اشخاص مختلف به زبانهای مختلف
حضرت رضا (ع) به جمعی فرمودند: من شمارا جمع کردم برای اینکه از من در مورد آثار نبوت و علامات امامت بپرسید که این مطلب فقط در نزد ما اهلبیت یافت میشود. سپس عمرو بن هذاب به حضرت گفت: محمد بن فضل هاشمی مطالبی را در مورد شما میگوید که قلب انسانی آنها را قبول نمیکند. حضرت رضا (ع) فرمودند: آن مطالب چیست؟ عمرو بن هذاب گفت: اینکه شما هر چه را خدا نازل کرده است میشناسید و علم به همه زبانها و لغات دارید! حضرت رضا (ع) در جواب فرمودند: محمد بن فضل درست میگوید. من هر چه را تو بخواهی بدان خبر میدهم پس بپرسید. عمرو بن هذاب گفت: قبل از هر چیزی شمارا به زبانها و لغات مختلف میآزمایم. این فرد، رومی است و این فرد، هندی و این فرد، اهل فارس و آن یکی هم ترک است. پس حضرت به آنها فرمودند: هرچه تمایل دارید بپرسید، جوابهایتان را به زبان خود خواهید یافت انشاءالله. سپس هرکدام از آنها مسئلهای به زبان خودش پرسید و حضرت به زبان و لغت خودشان جوابشان را داد. پس همه مردم تعجب کردند و اقرار کردند که حضرت به فصیحترین حالت ممکن به زبان آنها صحبت کرده است.(الخرائج و الجرائح، ج1، ص: 343)
در این روایت حضرت رضا (ع) در مقام تعلیم و تعلم با رومی، رومی؛ با هندی، هندی؛ با اهل فارس، فارسی و با ترکی به زبان ترکی صحبت میکند که نشان از توجه حضرات معصومین (ع) به این مسئله بوده و یا لااقل عدم ردع ایشان را نسبت به این مسئله بیان میدارد.
از سویی دیگر هر زبانی دارای تاریخ، ادبیات، کتب،
زبانهای مختلف دارای جایگاهها و ظرفیتهای مختلفی میباشند که این ظرفیتها در زبانهای دیگر یافت نمیشود. لذا تغییر و از بین بردن هر زبانی منجر به نابود شدن آن گستره ظرفیتها شده که بهوسیله زبانهای دیگر قابلانتقال نمیباشد.
همچنین حفظ و بقای هر زبانی، حفظ حقوق مردمانی را در پی دارد که بدان زبان سخن میرانند. حقِ هر آدمی است که به زبان مادری خود تکلم داشته و افکار و دانستههای خود را بدان زبان منتقل سازد. پس عدالت این اقتضاء را دارد که هر زبانی برای مردمانش حفظشده تا جمعی قدرتمند و استثمار کننده این حق را از آنان به تاراج نبرد؛ همان کاری که انگلستان نسبت به هندوستان انجام داد و هماکنون زبان انگلیسی، زبان رایج در آنجا میباشد.
از منظر روانشناختی اجتماعی نیز، پیوستگی زبانی و فرهنگی منجر به تقویت حس اجتماعی افراد شده و عدم این پیوستگی منجر به سرگردانی زندگی اجتماعی افراد میشود.
البته ناگفته پیداست که زبانی از زبان دیگر ارزش و ظرفیتی افزون از زبانهای دیگر دارد. همانطور که در قرآن خدای متعال میفرماید: إِنَّا أَنزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ»(سوره
نکته دیگری که باید بدان توجه کرد این است که نبود زبانِ قومی مشترک، حتماً منجر به از بین رفتن هویت آن قوم نمیشود و یقیناً، مذهب عنوان مهمتری از زبان برای ایجاد هویت مشترک یک قوم میباشد. بهعنوان نمونه صربها، کرواتها و اهالی بوسنی همگی به زبان واحد سخن میگویند ولی بااینحال به دلیل داشتن اهداف ملی مختلف و اختلافات مذهبی، تمامی آنها برای سالیان طولانی با یکدیگر به جنگ و خونریزی میپرداختند. ولی این مسئله نیز منافی با بذلتوجه و نظر شرع به زبانهای مختلف با قومیتهای مختلف نیست.
مطالبی که تابهحال بدان اشاره شد مهر تأیید توجه شرع به زبانهای قومی را میرساند اما نسبت به زبان ملی که همانا زبان هر کشور با گستره جغرافی معینی هست، نظری ندارد. البته با توجه به اینکه هر کشوری دارای حاکمیت و دولت مستقلی میباشد و حفظ نظم و اتحاد در یک کشور از بایستههای عقلائی هست لذا میتوان گفت زبان ملی نیز مانند زبان قومی موردتوجه و نظر شرع میباشد. بهعنوان شاهد میتوان به نامههای حضرت علی (ع) در زمان حکومتشان به والیان خود در نقاط مختلف سرزمین اسلامی اشاره کرد که همه آنها به زبان عربی بوده؛ بااینکه افرادی مانند سلمان که فارس بوده است ازجمله والیان حضرت هست.
نکته مهم و درست عدم ردع بود که اشاره کردید
اما اینکه مقتضای عدالت، حفظ زبان باشد، به دلیل قوی اشاره نشد