آسیبشناسی زیارت امام معرفت و رأفت/ بخش پایانی
زیارت با طعم خرافات!
سرویس زیارت
بخوان و برو!
اگر وقت کافی برای زیارت داریم و میتوانیم به ادعیه و زیارات واردشده بپردازیم، کوتاهی به رشد خویش و حقیقت زیارت و اسائه به جایگاه امامت است که با یک سلام یا تندخواندن دعا و زیارت بدون توجه به معنا، زیارت را تمام کنیم. این یک آسیب است که معنای زیارت برای ما تنها دیدن شلوغی حرم یا ضریح و چند خواسته باشد، بدون آنکه زیارت جامعه کبیره یا امین الله یا دیگر زیارات را بخوانیم یا هیچ توجهی به معنای عبارات نکنیم. اگر مقداری از زیارت جامعه کبیره با توجه به معنای بلند آن خوانده شود، نگاه ما به امام و زیارت او قطعاً تغییر خواهد کرد و با انس به این زیارت به این معرفت میرسیم که در تمام زندگی برای رشد و قرب باید همیشه دست در دست ولی خدا گذاشت و او را رها نکرد.
بنابراین یک سلام بدون توجه و یا زیارتی سریع و بدون نگاه به معنا، البته با وجود وقت، میتواند آسیبی برای زیارت امام بهشمار رود. البته رأفت و لطف امام بیشتر از این تحلیلهاست؛ او مهربانتر از آنست که حتی سلام خشکی را جواب نگوید؛ اما ما باید بدانیم که زیارت حقیقی و صحیح و درخور شأن ولی خدا چیست و از آسیبهای زیارت به دور باشیم. اگر بدانیم به ولی خدا نیاز داریم و اگر دستگیری او نباشد به رشد نخواهیم رسید، دیگر طوطیوار زیارت نمیخوانیم یا آنکه با بیتوجهی کامل و در غفلت به او سلامی نمیدهیم.
زیارت با شناخت به اینکه امام ولی خداست و باید تسلیم به او بود، زیارت واقعی است و غفلت از مقام حجت خدا و لزوم اطاعت از او در زیارت، ما را دچار خسران خواهد کرد.
امام رضا(ع) در نامهای مینویسد: «به شیعیان من بگو که زیارت من در پیشگاه خداوند برابر با هزار حج است، راوی میگوید: به حضرت جواد(ع) عرض کردم: هزار حج؟! فرمودند: آری به خدا قسم، بلکه یک میلیون حج؛ برای کسی که با شناخت حق آن حضرت، او را زیارت کند.»(کامل الزیارات، ص924)
زیارت فقط دست به ضریح!
به گمان برخی زیارت امام تنها وقتی قبول خواهد شد یا اصلاً میتوان زیارت گفت که دست شخص حتماً به ضریح بخورد و یا خود را به ضریح بچسباند. جدای از مزاحمت و آزاری که گاهی اتفاق میافتد، این اعتقاد یک آسیب جدّی در برداشت از زیارت در عدهای از عوام به شمار میرود.
شکی نیست که اشیا میتواند به دلیل نزدیکی با امری مقدس و یا دربرداشتن آن، قداست یابد. پرده کعبه، جلد قرآن، درهای حرم، ضریح امام و حتی خانه عالم ربانی دارای قداست و احترام است؛ اما نباید این قداست آنقدر بالا رود که هدف اصلی و آنچه به خاطر آن رنگ قدسی گرفته از یاد برود.
ضریح به دلیل جای گرفتن قبر مطهر امام در آن دارای قداست و احترام است؛ اما نباید خودِ امام فراموش شود و هدف اصلی یا شرط اصلی زیارت، رساندن بدن به ضریح گردد. ضریح اگر قداستی دارد از وجود با برکت امام گرفته است و آنچه مهم و برای رسیدن به رشد لازم است، زیارت امام میباشد. وقتی گرداگرد ضریح مملو از زائران است، اصرار بر آنکه دست را به ضریح رساندن، بر زیارت چیزی را نمیافزاید و زیارت با کمی فاصله از ضریح نیز مورد قبول واقع خواهد شد. حتی اگر زیارت قبور معصومین(علیهم اسلام) از نزدیک امکان نداشت، یک سلام با توجه ما را به ولی خدا میرساند. پیامبر اکرم(ص) دراینباره میفرماید: «کسی که بعد از مرگم قبر من را زیارت کند، مانند کسی است که در زمان زندگیام به سوی من هجرت کردهاست. پس اگر نتوانستید به زیارتم آیید، به سوی من سلام فرستید که به من خواهد رسید.» (کامل الزیارات، ص223)
باید این آگاهی برای همگان با هر سطحی از سواد ایجاد شود که هدف، رساندن دل و جان به امام است تا قلب آدمی از نور ولایت بهرهمند شود و اصرار بر آنکه بدن ظاهری را به ضریح رساندن هیچ بهرهای ندارد.
علاوه بر آنکه انسان باید بداند امام در مقابل او حیّ و حاضر است و ادب زیارت و احترام به حضرت ایجاب میکند که انسان همواره وقار و متانت خویش را از یاد نبرد و سبب آزردن زائران دیگر و حتی امام را فراهم نسازد. امام صادق(ع) دراینباره میفرماید: «...و بر تو باد آرامش و وقار در زیارت با گفتن الله اکبر و لا اله الا الله و به مجد و بزرگی یاد نمودن و ستایش کردن و بزرگداشت خدا و پیامبرش رسول اکرم.» (کامل الزیارات، ص223)
زیارت با طعم خرافات!
انسانها معنویت و تقرب به خدا را دوست دارند و میخواهند راههای نزدیک و منحصر به فردی را برای رسیدن به خدا و توجه خدا به ایشان تجربه و بپیمایند. در اینجاست که خرافات دینی رخ مینمایاند؛ برخی راههایی را که هیچ مستند درست دینی ندارد، برای سریعتر رسیدن به خدا یا اولیای او انتخاب میکنند و بر انجام آن اصرار میورزند تا جایی که گویی این راه خرافه وحی منزل است.
در حرم مطهر رضوی نیز ازاین نوع خرافات به چشم میخورد و برخی در زیارت خود بدان گرفتار هستند. برخی مسئولان فرهنگی حرم، این خرافات را تا هفتاد نوع برشمردهاند.
برخی چنان به این خرافات باور دارند که بخشی از زیارت را انجام این خرافات میدانند! این عده در واقع مقام امامت را به درستی نمیشناسند و راه بندگی خدا را از منابع صحیح آن دریافت نکردهاند. راه رشد را باید از علمای دین آموخت که ایشان در فهم روایات امامان و شناخت مسیر بندگی و رشد تلاش کردهاند و از خود و از نفسانیت خویش سخنی به زبان نمیآورند؛ اما اگر راه تقرب به خدا و توسل به امام را از انسانهای نیمه ملا که تنها ظاهری فریبنده دارند و در علوم اسلامی هیچ بهرهای ندارند فرابگیریم، به خرافاتی آلوده میشویم که زیارت را از مسیر صحیح خود دور خواهد ساخت.
بنابراین مسئولان فرهنگی هرچه بیشتر از پیش باید در آگاهی دادن زائران بکوشند و از خرافاتی که با زیارت آمیخته شده آگاه کنند. به نظر میرسد با رشد انسانهای مدعی طریقت و معنویتهای خودساخته، شاهد خرافات بیشتری در کنار زیارت در حرم مطهر رضوی باشیم و مسئولان بایستی با برنامهریزی صحیح و کارآمد، ریشه خرافات را بخشکانند و کمی جدیتر عمل کنند.
ان شاء الله شاهد روزی باشیم که زیارت در حرم امامان بدون هیچ پیرایهای از آسیبها و آفات باشد و زائر با آگاهی تمام بتواند به زیارتی واقعی و صحیح دستیابد تا به رشد و کمال بندگی برسد و توشهاش را از فیض وجود ولی خدا پر کند.
اگر وقت کافی برای زیارت داریم و میتوانیم به ادعیه و زیارات واردشده بپردازیم، کوتاهی به رشد خویش و حقیقت زیارت و اسائه به جایگاه امامت است که با یک سلام یا تندخواندن دعا و زیارت بدون توجه به معنا، زیارت را تمام کنیم. این یک آسیب است که معنای زیارت برای ما تنها دیدن شلوغی حرم یا ضریح و چند خواسته باشد، بدون آنکه زیارت جامعه کبیره یا امین الله یا دیگر زیارات را بخوانیم یا هیچ توجهی به معنای عبارات نکنیم. اگر مقداری از زیارت جامعه کبیره با توجه به معنای بلند آن خوانده شود، نگاه ما به امام و زیارت او قطعاً تغییر خواهد کرد و با انس به این زیارت به این معرفت میرسیم که در تمام زندگی برای رشد و قرب باید همیشه دست در دست ولی خدا گذاشت و او را رها نکرد.
بنابراین یک سلام بدون توجه و یا زیارتی سریع و بدون نگاه به معنا، البته با وجود وقت، میتواند آسیبی برای زیارت امام بهشمار رود. البته رأفت و لطف امام بیشتر از این تحلیلهاست؛ او مهربانتر از آنست که حتی سلام خشکی را جواب نگوید؛ اما ما باید بدانیم که زیارت حقیقی و صحیح و درخور شأن ولی خدا چیست و از آسیبهای زیارت به دور باشیم. اگر بدانیم به ولی خدا نیاز داریم و اگر دستگیری او نباشد به رشد نخواهیم رسید، دیگر طوطیوار زیارت نمیخوانیم یا آنکه با بیتوجهی کامل و در غفلت به او سلامی نمیدهیم.
زیارت با شناخت به اینکه امام ولی خداست و باید تسلیم به او بود، زیارت واقعی است و غفلت از مقام حجت خدا و لزوم اطاعت از او در زیارت، ما را دچار خسران خواهد کرد.
امام رضا(ع) در نامهای مینویسد: «به شیعیان من بگو که زیارت من در پیشگاه خداوند برابر با هزار حج است، راوی میگوید: به حضرت جواد(ع) عرض کردم: هزار حج؟! فرمودند: آری به خدا قسم، بلکه یک میلیون حج؛ برای کسی که با شناخت حق آن حضرت، او را زیارت کند.»(کامل الزیارات، ص924)
زیارت فقط دست به ضریح!
به گمان برخی زیارت امام تنها وقتی قبول خواهد شد یا اصلاً میتوان زیارت گفت که دست شخص حتماً به ضریح بخورد و یا خود را به ضریح
شکی نیست که اشیا میتواند به دلیل نزدیکی با امری مقدس و یا دربرداشتن آن، قداست یابد. پرده کعبه، جلد قرآن، درهای حرم، ضریح امام و حتی خانه عالم ربانی دارای قداست و احترام است؛ اما نباید این قداست آنقدر بالا رود که هدف اصلی و آنچه به خاطر آن رنگ قدسی گرفته از یاد برود.
ضریح به دلیل جای گرفتن قبر مطهر امام در آن دارای قداست و احترام است؛ اما نباید خودِ امام فراموش شود و هدف اصلی یا شرط اصلی زیارت، رساندن بدن به ضریح گردد. ضریح اگر قداستی دارد از وجود با برکت امام گرفته است و آنچه مهم و برای رسیدن به رشد لازم است، زیارت امام میباشد. وقتی گرداگرد ضریح مملو از زائران است، اصرار بر آنکه دست را به ضریح رساندن، بر زیارت چیزی را نمیافزاید و زیارت با کمی فاصله از ضریح نیز مورد قبول واقع خواهد شد. حتی اگر زیارت قبور معصومین(علیهم اسلام) از نزدیک امکان نداشت، یک سلام با توجه ما را به ولی خدا میرساند. پیامبر اکرم(ص) دراینباره میفرماید: «کسی که بعد از مرگم قبر من را زیارت کند، مانند کسی است که در زمان زندگیام به سوی من هجرت کردهاست. پس اگر نتوانستید به زیارتم آیید، به سوی من سلام فرستید که به من خواهد رسید.» (کامل الزیارات، ص223)
باید این آگاهی برای همگان با هر سطحی از سواد ایجاد شود که هدف، رساندن دل و جان به امام است تا قلب آدمی از نور ولایت بهرهمند شود و اصرار بر آنکه بدن ظاهری را به ضریح رساندن هیچ بهرهای ندارد.
علاوه بر آنکه انسان باید بداند امام در مقابل او حیّ و حاضر است و ادب زیارت و احترام به حضرت ایجاب میکند که انسان همواره وقار و متانت خویش را از یاد نبرد و سبب آزردن زائران دیگر و حتی امام را فراهم نسازد. امام صادق(ع) دراینباره میفرماید: «...و بر تو باد آرامش و وقار در زیارت با گفتن الله اکبر و لا اله الا الله و به مجد و بزرگی یاد نمودن و ستایش کردن و بزرگداشت خدا و پیامبرش
زیارت با طعم خرافات!
انسانها معنویت و تقرب به خدا را دوست دارند و میخواهند راههای نزدیک و منحصر به فردی را برای رسیدن به خدا و توجه خدا به ایشان تجربه و بپیمایند. در اینجاست که خرافات دینی رخ مینمایاند؛ برخی راههایی را که هیچ مستند درست دینی ندارد، برای سریعتر رسیدن به خدا یا اولیای او انتخاب میکنند و بر انجام آن اصرار میورزند تا جایی که گویی این راه خرافه وحی منزل است.
در حرم مطهر رضوی نیز ازاین نوع خرافات به چشم میخورد و برخی در زیارت خود بدان گرفتار هستند. برخی مسئولان فرهنگی حرم، این خرافات را تا هفتاد نوع برشمردهاند.
برخی چنان به این خرافات باور دارند که بخشی از زیارت را انجام این خرافات میدانند! این عده در واقع مقام امامت را به درستی نمیشناسند و راه بندگی خدا را از منابع صحیح آن دریافت نکردهاند. راه رشد را باید از علمای دین آموخت که ایشان در فهم روایات امامان و شناخت مسیر بندگی و رشد تلاش کردهاند و از خود و از نفسانیت خویش سخنی به زبان نمیآورند؛ اما اگر راه تقرب به خدا و توسل به امام را از انسانهای نیمه ملا که تنها ظاهری فریبنده دارند و در علوم اسلامی هیچ بهرهای ندارند فرابگیریم، به خرافاتی آلوده میشویم که زیارت را از مسیر صحیح خود دور خواهد ساخت.
بنابراین مسئولان فرهنگی هرچه بیشتر از پیش باید در آگاهی دادن زائران بکوشند و از خرافاتی که با زیارت آمیخته شده آگاه کنند. به نظر میرسد با رشد انسانهای مدعی طریقت و معنویتهای خودساخته، شاهد خرافات بیشتری در کنار زیارت در حرم مطهر رضوی باشیم و مسئولان بایستی با برنامهریزی صحیح و کارآمد، ریشه خرافات را بخشکانند و کمی جدیتر عمل کنند.
ان شاء الله شاهد روزی باشیم که زیارت در حرم امامان بدون هیچ پیرایهای از آسیبها و آفات باشد و زائر با آگاهی تمام بتواند به زیارتی واقعی و صحیح دستیابد تا به رشد و کمال بندگی برسد و توشهاش را از فیض وجود ولی خدا پر کند.