۱
تاریخ انتشار
پنجشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۴۹
به بهانه روز جهانی عاری از خشونت و افراطی گری

شیوه برخورد امام رضا(ع) با افراطی گری

حسین ادبی/ مدرس و پژوهشگر فقه فرهنگ
شیوه برخورد امام رضا(ع) با افراطی گری

در سال‌های اخیر جهان شاهد افراطی‌گری‌های فراوان به نام دین و مذهب در اقصی نقاط خود بوده است. گروه‌های افراطی داعش، القاعده، طالبان، جبهةالنصره و بوکوحرام در دین اسلام و بوداییان افراطی در میانمار و مسیحیان افراطی در اروپا و آمریکا و همچنین یهودیان افراطی صهیونیست، جهان را به مکانی ناامن برای آحاد افراد بشر تبدیل کرده‌اند. همه آزادی‌خواهان و انسان‌های وارسته‌ای که بویی از انسانیت برده‌اند، از افراط‌ها و خشونت‌های صورت‌گرفته از سوی این گرو‌ه‌ها به ستوه آمده و ندای صلح و آرامش و عقلانیت سرداده‌اند.
در این میان، دین اسلام که خود، منادی آزادگی و عقلانیت و منطق است، متهم به رفتارهای افراط‌گرایانه‌ای شده که این گروه‌ها با انتساب خود به این دین، مرتکب می‌شوند. رفتارهای این‌گونه که با عقلانیت و منطق دین اسلام هم‌خوانی ندارد، وجهه این دین رحمانی و سراسر عدالت را مخدوش می‌کند. اگرچه فرقه‌های نام‌برده همگی خود را منتسب به مذاهب اهل سنت می‌دانند، اما مکتب شیعه نیز در این میان از افراطی‌گری بی‌نصیب نمانده و در طول تاریخ خود، همواره با فرقه‌های افراطی مواجه بوده است.
با نگاهی به برهه تاریخی زندگی امام رضا علیه‌السلام می‌توان رگه‌هایی از افراطی‌گری و خشونت را در گرو‌ه‌های معاصر با آن حضرت مشاهده کرد. با توجه به اینکه دوران حساس امامت امام رضا علیه‌السلام با کشمکش و نزاع دو فرزند هارون‌الرشید، یعنی امین و مأمون عباسی همراه بود، تزلزل حکومت عباسی در این برهه، زمینه قیام عده‌ای از مخالفان حکومت عباسی اعم از علویان و غیره را فراهم آورد.
در این میان، قیام ابوالسرایا از جهت شیوه برخورد و مواجهه امام رضا علیه‌السلام با افراطی‌گری از اهمیت بالایی برخوردار است؛ ابوالسرایا فرمانده قیام ابن‌طباطبا بود که با شعار رضای آل محمد قیام کرد و مأمون عباسی را به دردسر و زحمت بسیار انداخت. پس از سرکوب قیام او، عاملان علوی او در نقاط مختلف که از طرف وی حکومت می‌کردند، قیام کرده و اعلام استقلال کردند.
یکی از آن افراد برادر امام رضا به نام زیدالنار بود. او شهر بصره را تصرف کرد و خانه‌های عباسیان را به آتش کشید و اموالشان را غارت کرد و هر طرفدار حکومت را که نزد او می آوردند، زنده زنده در آتش می‌سوزاند . مأمون شخصی را برای سرکوب او فرستاد و او پس از سرکوب شورش و دستگیری زیدالنار، وی را نزد مأمون فرستاد و مأمون حکم او را به امام رضا علیه‌السلام واگذار کرد.
امام رضا علیه‌السلام در مواجهه با او که علیه حکومت عباسی قیام کرده بود، وی را از این جهت که دچار افراط شده و افراد بی‌گناه را مورد آزار و قتل و غارت قرار داده سرزنش کردند و وقتی او به امام یادآوری کرد که من برادر تو هستم، امام فرمود: تا وقتی برادر من هستی که در طاعت الهی قرار داری و از مسیر الهی خارج نشده‌ای. اما اعمالی که تو مرتکب شده‌ای، هیچ‌کدام مورد رضای خدا نیست .
امام در گفتگو و عتاب خود به نکته‌ای دقیقی اشاره می کند و می فرماید: اگر تو گمان می کنی تو که معصیت خدا را کردی به بهشت می روی و موسی بن جعفر هم که اطاعت خدا را به جا آورد به بهشت می رود، پس تو باید نزد خدا بهتر از او باشی که خدا با این حال که تو معصیت کرده‌ای، تو را به بهشت می برد! امام با این بیان به عدل الهی اشاره کرده و به زید می فهمانند که عدالت الهی برای همه یکسان است و خداوند ظلم و خشونت نابجا و افراطی گری را برنمی تابد.
شیوه برخورد تند امام با او نمونه بارزی از اعتقاد آن حضرت به مبارزه عقلانی و همراه با منطق دینی است. آن حضرت اگرچه زید را به مورد سرزنش قرار داد، اما به هیچ عنوان سرزنش خود را متوجه مخالفت او با حکومت نکرد، زیرا حضرت با قیام علیه حکومت ظالم عباسی موافق بود، اما شیوه زید را در این زمینه افراطی و همراه با خشونت می‌دانست.
در بخش دیگر شیوه مواجهه حضرت با غالیان به عنوان افراط‌گرایان شیعه نیز قابل توجه است. حضرت در کلامی آنان را یهودی و مجوسی می‌خواند و آنان را مورد لعن قرار می‌دهد و به اصحاب و یاران خود توصیه می‌کند به هیچ عنوان با آنها مراوده نداشته باشید و با آنها هم‌نشین نشوید .
شیوه مبارزه حضرت با دستگاه ظلم و جور عباسی، الگوی مناسب مقابله با افراطی‌گری است. امام با زیرکی و بدون استفاده از ابزار خشونت، چنان مأمون را در تنگنا قرار داده بودند که عاقبت چاره‌ای برای مأمون جز شهادت آن حضرت باقی نماند.
شیوه تفکر افراط‌گرایان نشان می‌دهد عدم علم کافی در مسائل دینی و درک و بصیرت لازم در درک شرایط، باعث اتخاذ تصمیماتی از سوی آنها شده که به افراط منجر می‌شود. افراط‌گرایان تصمیمات خود را بر منطق ناصواب خود استوار می‌کنند و به همین دلیل همواره دچار خطا و اشتباه می‌گردند. به‌عنوان نمونه، یکی از پیروان حضرت با منطق سطحی خود به امام ایراد گرفت که چرا ولایتعهدی را از قوم ستمگر عباسی پذیرفتید.
امام در مواجهه با او شیوه‌ای صبورانه و منطقی را در پیش گرفتند و فرمودند: اول اینکه من را به اجبار به این سمت گماشته‌اند و این سمت به سرانجام نمی‌رسد؛ ثانیاً یوسف که پیامبر خدا بود از پادشاه مصر که یک مشرک بود، درخواست کرد که خزانه‌داری مصر را به او بسپرد. او درخواست کرد ولی من نکردم، او از یک مشرک درخواست کرد، ولی من توسط کسی به این منصب گماشته شدم که شهادتین بر زبان جاری ساخته است. بنابراین عملی که من انجام می‌دهم کاملاً مبتنی بر حقانیت الهی است. امام با این پاسخ به او فهماندند که برخوردهای اینگونه، خارج از منطق عقلانی و افراط‌گونه است که سرانجامی جز انحراف و نابودی ندارد.
عملکرد امام رضا و دیگر امامان معصوم علیهم‌السلام گویای این است که افراطی‌گری و خشونت نابجا و همراه با ظلم در دین اسلام و مکتب تشیع جایی ندارد، بلکه دین اسلام سرآغاز حل مشکلات را عقلانیت و منطق و ارتباط کلامی مسالمت‌آمیز می‌داند.

پینوشت:
1-فضل الله، محمد جواد، تحلیلی از زندگی امام رضا، ترجمه سید محمدصادق عارف
2- عیون اخبارالرضا(ع)، ج2، ص 234
3- همان، ص 202
https://www.razavi.news/vdcbwfb5.rhb5zpiuur.html
razavi.news/vdcbwfb5.rhb5zpiuur.html
کد مطلب ۲۲۳۷۸
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما