۲
تاریخ انتشار
يکشنبه ۵ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۱۰:۰۹

​چرا خیلی کم به زیارت امام رضا می رویم؟/ برنامه ریزی برای زندگی ابدی

حسین ادبی/ مدرس و پژوهشگر حوزه علمیه خراسان
​چرا خیلی کم به زیارت امام رضا می رویم؟/ برنامه ریزی برای زندگی ابدی

انسان ها همواره نیازمند رشد و پیشرفتند. برای رشد و پیشرفت، باید حرکت و تلاش وجود داشته باشد، اما بدیهی است که همه تلاش ها و حرکت ها لزوما به رشد منتهی نمی شود. حرکت رو به رشد و تعالی وقتی میسر می شود که انسان مسیر را درست تشخیص داده باشد. انسان چگونه می تواند به این مهم دست یابد که آیا در مسیر درست است یا نه؟
قطعا برای در مسیر بودن، باید با کسانی پیوند داشته باشد که مسیر و راه سعادت را می شناسند و راه‌شناسان واقعی در این عالم کسی نیز جز رسول خدا و امامان معصوم علیهم‌السلام. در روایتی از پیامبر گرامی اسلام چنین می خوانیم که «رحم الله امرءاً عرف قدره» خدا رحمت کند کسی را که اندازه و ارزش خود را بشناسد.
خودشناسی مقدمه درک ضعف ها و نواقص و کاستی های وجودی است. وقتی شناخت انسان نسبت به راهی که باید برود کامل شد و به همان تناسب به این آگاهی دست یافت که در شناخت راه بسیار ناتوان است، آنگاه به این اضطرار دچار می شود که کسی را بیابد که او را به مسیر درست هدایت کند و از آنجا که راهنمایان حقیقی، رسول خدا و امامان معصوم علیهم‌السلام هستند، به آنها پناه برده و از آنها مدد می جوید.
هرچقدر درک درستی نسبت به امام معصوم وجود داشته باشد، و به تناسب آن هرچقدر شناخت دقیقتری از هدف بزرگ و متعالی خلقت انسان وجود داشته باشد و در کنار این دو هرچقدر انسان شناخت کامل‌تری از ظرفیت‌های بالقوه ای که خدا در وجودش نهاده داشته باشد، بیشتر احساس نیاز می کند که با راهنمایان حقیقی پیوند و اتصال برقرار کند.
شناخت راه و هدف یکی از عوامل ایجاد انگیزه پیوند میان انسان و امام است. فرق است میان کسی که برای زندگی 70 ساله این دنیا برنامه ریزی کرده و کسی که برای زندگی ابدی و جاودان آخرت برنامه ریزی کرده است. این دو از نظر ظرف وجودی دارای مراتب متفاوتی هستند.
کسی که ظرف وجودیش تنها به اندازه همین دنیای چند ساله ظرفیت دارد، درک درستی از اهداف بلند ندارد و تنها برای همین زندگی برنامه ریزی می کند و اگر درخواستی نیز داشته باشد، فقط برای تحقق نیازها و اهداف همین زندگی مادی است.
بنابراین اگر دیندار هم باشد، وقتی به حرم امام رضا علیه‌السلام به عنوان یکی از معصومین مراجعه می کند، با نگاه کوتاه اندیشانه ای که دارد، درخواست‌های خود را به همین زندگی دنیایی محدود می کند. و از آنجا که درخواست‌های دنیایی پایان می یابند و نیاز انسان در امور دنیایی در ظرف زمان برطرف می شود، وقتی انسان به اهدافش رسید دیگر لزومی برای رفتن به زیارت نمی بیند و اگر بر اساس عادت به زیارت امام برود، نمی داند که برای چه به حرم آمده و تنها به انجام برخی آداب و رسوم ظاهری اکتفا کرده و با خواندن زیارت امین الله و زیارت مخصوص امام رضا و گاه دو رکعت نماز، حرم را ترک می کند.
مثال چنین کسی همچون کودکی است که وقتی به او شکلاتی داده می شود، برای ارتباط با کسی که به او شکلات داده، تلاشی نمی کند، چون انگیزه ای برای این کار ندارد. چنین کودکی که درک درستی از نیازهای بیشتر ندارد، برنامه ای برای ارتباط مستمر و رفع آن نیازهای بیشتر هم ندارد، لذا حتی تشکر هم نمی کند و می رود؛ اما آن کودکی که کمی بزرگتر است و نیازهای بیشتری را درک می کند و هدف بزرگتری دارد، پس از دریافت شکلات، تشکر می کند.
او می داند که شما به تشکر او نیازی ندارید، اما این را هم به خوبی درک می کند که این تشکر زمینه رفع نیازهای بزرگتر را نیز فراهم می کند، لذا تلاش می کند با این تشکر پیوندش را با شما استمرار ببخشد. ما انسان ها هم اینگونه‌ایم. وقتی نیازهای خود را در حد همین دنیای مادی محدود می کنیم، پس از رفع نیازها دلیلی برای استمرار ارتباط با امام نمی بینیم؛ اما اگر هدف را بزرگتر و دورتر در نظر گرفتیم، همیشه خودمان را محتاج امام می بینیم و لذا در رفتن به حرم و زیارت ایشان تلاش بیشتری می کنیم.
وقتی به محضر آن واسطه فیض می رسیم، نیازهای گزیده تر و عاقلانه تر و دوراندیشانه تری را مطرح می کنیم.
سر پیوند مستمر با امام، در درک خود و شناخت نیازهای خود برای طی مسیر زندگی ابدی نهفته است. اگر چنین درکی در ما پدید آمد، همواره خود را محتاج امام دیده و برای زیارت و ارتباط با او تلاش و دغدغه خواهیم داشت.
https://www.razavi.news/vdcgxn9x.ak9qu4prra.html
razavi.news/vdcgxn9x.ak9qu4prra.html
کد مطلب ۲۱۵۷۲
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما