۰
تاریخ انتشار
جمعه ۲۷ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۰۶:۵۷
در نقد فکر سیاسی ایرانیان

یادداشت اختصاصی/ آرمانگرایی ایرانی و سیر تفکر مُعجِزمحور

دکتر مجتبی ارحام صدر/روانپزشک
یادداشت اختصاصی/ آرمانگرایی ایرانی و سیر تفکر مُعجِزمحور
نمای اول؛ اتاق رواندرمانی

زن جوان خسته است از سرگردانی سالها در پی آروزها و رویاهایش..شکایتش این است که کیمیای عشق را نمی یابد و از همین رهگذر زندگیش بی دوست، بی رنگ و لعاب شده و حالا که به میانسالی نزدیک میشود سایه ی تنهایی بی زوال در فرهنگی مردسالار و محافظه کار هم روی سرش سنگینی میکند..
از یکی دو رابطه ی عاطفی میگوید که چون در همان بدو امر احساس خاصی را در آنها تجربه نمیکرده نیمه کاره رها شده و الان حسرت و پرسش های بی پاسخ در سرش میچرخد که چرا این ماجرای تلخ تکرار میشود؟؟
از  زن جوان معنای عشق و احساس را میپرسم و توضیحی میدهد که انگار دوست داشتن را یک " حادثه" میداند نه یک "فرآیند"
او انتظار دارد که عشق چونان باران بهاری از ابر آرزو ببارد و او را مرطوب و محسور نماید!!
وقتی که در جلسات بعدی پیشتر میرویم و سعی دارم نشانش دهم که رابطه ی عاطفی مراقبت میخواهد و مثل یک "روند عاطفی"باید و شاید که پرورش و تنظیم و اصلاح شود، با تعجب مینگرد و زیر لب غر میزند و به بخت و اقبال بدش لعنت میفرستد و وقتی میپرسم؛

"سهم و مسولیت خودت در ایجاد و حفظ حال و وضعیت بهتر و روابط محکمتر کجاست"

فقط به زمین زل میزند و سکوت!!

زن جوان مثل خیلی از هم نسلان زن و مردش تصور میکند که خوشبختی و سعادت و موفقیت و عشق و رستگاری عاطفی، یک اتفاق است که در کسری از ثانیه یا رخ میدهد یا نمیدهد و لازم نیست مثل یک پروسه به آن نگریسته شود!!
این مدل تفکر و شناخت در سطح روابط انسانی و بین فردی ناشی از "آرمانگرایی ناپخته و ناکارآمد" است که سبب میشود فرد بی عمل و منفعل و مسولیت گریز و در عین حال منتظر اتفاق های خوب و رضایت بخش بماند و هیچ تلاشی برای ارتقاء و اصلاح  روند ها و خلق و پرورش و نگهداری فرصت های جدید نکند!!
آرمانگرایی معمولا ریشه های مشکل را به بیرون فرد پرتاب میکند و در ادامه با مسولیت پذیری منافات پیدا میکند..
امّا این رفتار انتظار دائمی و غرزدن و شکایت کردن مدام پس زمینه های فرهنگی و جمعی دیگری هم دارد که منجر به گرفتاریهای بزرگتر نیز میشود..


نمای دوم؛ رفتار و تفکر سیاسی جمعی ایرانیان


در میان تمام زیر حوزه های گسترده ی فکر و اندیشه ی سیاسی قصد دارم فقط به یک مورد بپردازم و با مدل روانشناختی بالا به استخراج فرمول فکر ایرانی پیرامون مفهوم " توسعه و پیشرفت" خطر کنم...
واقعیت این است که تلقی معجز گونه و حادثه محور از توسعه در ذهنیت جمع بزرگی از ما ایرانیان ریشه های ستبر و تاریخی و باستانی دارد..خیلی از ما باور داریم که سامان و آبادانی یک رخداد ناگهانی است نه یک پروسه ی زمانمند و هزینه بردار و نیازمند مراقبت و برنامه ریزی..
ذیل همین مدل فکر است که شهروند ایرانی تلقی یک شبه و یک مرحله و ناگهانی بودن توسعه دارد و بعلاوه ریشه و منشاء حادثه ی توسعه را هم لاجرم خارج از خودش میبیند و تحلیل میکند..
ذهنیت آرمانگرا و بی صبر ایرانی روند مرحله به مرحله و تدریجی اصلاح امورش را نمیپذیرد و خودش را هم به عنوان یک جزء انسانی از پروسه ی توسعه به حساب نمیاورد و بالتبع احساس مسولیت برای مشارکت فردی در روند توسعه نمیکند..
ایرانی حواسپرت در چنین وضعیتی بیرون گود نشسته و تقاضا مند و آرزومند لنگ شدن حریف در وسط میدان توسط دیگری خارج از خودش است..
پشت تمام این نگرش پیچیده و تاریخی باز هم میشود سراغ مدلی از شناخت و نگرش را گرفت که سخت آرمانخواهانه و اتوپیایی است..همه ی ما منتظریم تا درهای باغ رستگاری و سعادت دنیوی به صورت ناگهانی باز شود و همه ی مشکلات و معضلات یکشبه حل و فصل گردد!!
آرمانگرایی بیمارگونه در افتراق و انفصال از واقعیت موجود شکل میگیرد و میشود گفت فرد آرمانگرا در معرض قطع رابطه با واقعیت اطرافش هست..
این انقطاع از رئالیسم میتواند آرمانگرایی را تشدید کند و بدین ترتیب یک دور باطل ایجاد شود که هرچه یک ملت یا یک شهروند آرمانپرست تر باشد گرفتار تر و عقب مانده تر بماند..
داشتن رابطه با واقعیت میتواند جلوی انحرافات بالا را بگیرد و سبب شود که تلقی نادرست از راه حل و چاره اصلاح شود..
راه حل البته چیزی نیست جز پله به پله و قدم به قدم پیمودن صبورانه و فعالانه ی راه پیشرفت و آبادانی ..در هر لحظه از این فرآیند آسیب هایی ممکن است رخ بدهد که نیاز به تصحیح و درمان و نگهداری دارد و نباید و نشاید که شهروندان و نخبگان ناامید شوند..
شهروند ناامید هرگز سرمایه ی انسانی توسعه نیست...

 
https://www.razavi.news/vdcaawn6.49nii15kk4.html
razavi.news/vdcaawn6.49nii15kk4.html
کد مطلب ۱۶۰۶۸
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما