نگذاریم بچههای امام رضایی کربلای 4 غریب بمانند
بله، هنوز فرصت نگاه کردن به عقبه بلند و آیندهساز هست و تاریخ و تقویم جنگ که وقتی ورق میزنیم و به روزهایی میرسیم که باید هزار بار خواند و هزاران بار درس گرفت ازجمله این ایام که با یاد کربلای ۴ در تقویم ماندگار شده است. حماسهای که از مظلومترین عملیاتهای دفاع مقدس است و شهدای کربلای ۴ نیز انگار از غریبترین شهدا هستند، از این عملیات کسی کمتر سخن به میان میآورد دلیلشان هم این است که ازنظر نظامی، به توفیقی که باید نرسیدیم و آن را عملیاتی ناموفق میدانند این شاید ازنظر نظامی درست باشد، اما برای ما که به «احدی الحسنیین» ایمان داشتیم، کربلای ۴ فرقی با کربلای ۵ ندارد.
امام انقلاب بر اساس آموزههای دینی به ما آموخته بود که ظفر و شهادت، هر دو برای ما پیروزی است و اصلاً در قاموس فکری ما شکست معنا ندارد لذا با امام خود به این یقین رسیده بودیم «که حتی برای یکلحظه هم از عملکرد خود در جنگ نادم و پشیمان نیستیم» اما «اهل تکلیف» بودیم و «نتیجه» را «فرع» میدانستیم. لذا برای ما موفقیت عملیات بیتالمقدس یا کم توفیق در عملیات رمضان تفاوتی نداشت. ما در هر عملیات خود را به محک ایمان میکشیدیم. بوسه پیروزی یا سیلی هشدار باش و بیدارباش هر دو برای ما عزیز بود. ما در جنگ به خودشناسی رسیدیم و هر عملیات گوشهای از شخصیت ما را شکل داد. در جنگ بود که فهمیدیم، «غرور» کلید شکست است و «توکل» راز پیروزی. هر جا نگاهمان به خودمان افتاد، به زمین افتادیم و هرگاه بر زمین افتاد، نگاهمان به خدا افتاد، برخاستیم و قد کشیدیم پس هر عملیات برای ما یک کلاس درس بود و سلسله عملیاتها، مجموعه کلاسهایی که ما را تا مقام بندگی خدا برکشید و تا شکوه شهادت پرواز داد.
نگاه ما به شهید و شهادت و باور ما بر تکلیف گرایی و رسیدن به احدی الحسنیین ما را بهجایی رساند که هیچگاه جز به پیروزی فکر نمیکردیم و هنوز هم شکست را هرگز به رسمیت نمیشناسیم. ما جنگجو و فزونخواه نبودیم که به دست نیاوردن غنیمت ما را سرشکسته کند، بل صلحخواهانی بودیم که برای دفاع از حق خویش و برای رسیدن به صلح و پاسداری از آن تمامقد ایستاده بودیم و همین ایستادن خود بزرگترین پیروزی بود و سرفرازیهای امروز نیز مرهون آن ایستادنهاست. پس بزرگ باید داشت یاد همه آن ایستادگان بر صراط عشق را و درسهای آن روزگاران را امروز و فردا باید به رفتار درآورد تا سرفرازی مضاعف شود و این روزها که سالگرد عملیات مظلوم کربلای ۴ است و چند روزی تا سالگرد عملیات کربلای ۵ مانده است، باید با نگاهی سرشار از احترام به این دو عملیات که در حقیقت دو قطعه از یک عملیات بود و شهدایش نگریست و با بزرگداشت حماسهآفرینانش، به سندهای آزادگی ایران اسلامی، ادای احترام کرد. بهویژه که بسیاری از مردان این حماسه پرورشیافتگان آفتاب حضرت شمسالشموس بودند و حضورشان، برکت عملیات. بودند و پرچم امام رضا را با شهادت به اهتزاز درآوردند. بودند و با خون خود رابطه مشهد و کربلا را تعریف کردند.
برای من شهدای کربلای چهار بهخصوص "مشهدی شهدا"ی کربلای چهار اگرچه به کربلا نرسیدند اما بهواقع کربلایی مشهدی شدند. آنان اهل حرم امام غریب بودند اما نباید بگذاریم غریب بمانند. آنان رسم عاشقی را با امضای سرخ به پایان بردند اما ما را در آغاز راه قراردادند تا به درک تازهای از شهود برسیم. درکی که آدمی را از دوراهی "درک و دوزخ" و "بهشت و جوار الله" به راه بهشت رهنمون شود.