رمان «آبی‌ها» چاپ شد؛
ماجرای فرار پزشک مسیحی از دست هارون‌الرشید و شاگردی امام رضا
به گزارش خبرگزاری رضوی، رمان «آبی‌ها» نوشته سعید تشکری به‌تازگی توسط انتشارات به‌نشر (آستان قدس رضوی) منتشر و راهی بازار نشر شده است.
این رمان درباره زندگی پزشکی است که در شهر هالینوبلس متولد شده است؛ شهری که مسلمانان نام حران را بر آن گذاشته‌اند. این پزشک مسیحی، معاصر دوران هارون‌الرشید خلیفه عباسی است. او ناچار می‌شود به‌دلیل احضار هارون، دیر انطاکیه را ترک کرده و به سمت درباره او برود.
در ادامه داستان پزشک مسیحی که ذکریای رومی نام دارد، خبردار می‌شود که علی‌بن‌موسی (ع) در مدینه است. بنابراین چون حدس می‌زند ماموران هارون از مسیر حرکتش به سمت مدینه خبر دارند، تصمیم می‌گیرد مسیرش را عوض کند تا سواران نتوانند آن‌چنان که توقع دارند او را در مدینه پیدا کنند. طی اتفاقاتی که در ادامه می‌افتد پزشک مسیحی به کسوت شاگردان امام رضا (ع) در می‌آید.
این رمان با موضوع رضوی روایت‌گر پزشکی است که به دنبال گوهر کامل معاصر خویش است و دیگر نمی خواهد در پستوی قدرت راهبان بماند، شهر انطاکیه و حران، تبعیدگاه دانش این طبیب دلداده است، او در سیر این هجرت، هم عشق زمینی می یابد و هم آسمانی و طوفان آبی ترین رویداد زندگی اش را به تلاطم می رساند.
رمان «آبی‌ها» در ۴۲ بخش یا فصل نوشته شده است.
در بخش ۲۲ این کتاب می‌خوانیم:
سردار یقین داشت این بار خبر درست است.
یاد همان دختر افتاد که نزدیک خانه علی‌بن‌موسی دیده بود. همو که پنهانی می‌خواست به ملاقات صاحب‌خانه‌ای برود که ماموران او مدت‌ها بود آنجا را در محاصره داشتند.
حالا نامش را هم خوب می‌دانست.
وفا بنت شعیب.
هر دو از یاران علی‌بن‌موسی و از دشمنان دیرین خلیفه هارون.
آن‌ها را با هم و بیرون دروازه دیده بودند.
با مردی غریبه که روبنده داشته و کسی او را نشناخته است.
شنیده بود که احمد وشای کوفی هم همراه آن‌ها بوده است.
این یقین او را به این‌که آن مرد غریبه همان است که به دنبال اویند بیشتر و بیشتر می‌کرد.
دوباره پرسید.
سپس، از نفر بعدی که این خبر را آورده بود پرسید.
از او هم دوباره و سه‌باره پرسید.
این رمان درباره زندگی پزشکی است که در شهر هالینوبلس متولد شده است؛ شهری که مسلمانان نام حران را بر آن گذاشته‌اند. این پزشک مسیحی، معاصر دوران هارون‌الرشید خلیفه عباسی است. او ناچار می‌شود به‌دلیل احضار هارون، دیر انطاکیه را ترک کرده و به سمت درباره او برود.
در ادامه داستان پزشک مسیحی که ذکریای رومی نام دارد، خبردار می‌شود که علی‌بن‌موسی (ع) در مدینه است. بنابراین چون حدس می‌زند ماموران هارون از مسیر حرکتش به سمت مدینه خبر دارند، تصمیم می‌گیرد مسیرش را عوض کند تا سواران نتوانند آن‌چنان که توقع دارند او را در مدینه پیدا کنند. طی اتفاقاتی که در ادامه می‌افتد پزشک مسیحی به کسوت شاگردان امام رضا (ع) در می‌آید.
این رمان با موضوع رضوی روایت‌گر پزشکی است که به دنبال گوهر کامل معاصر خویش است و دیگر نمی خواهد در پستوی قدرت راهبان بماند، شهر انطاکیه و حران، تبعیدگاه دانش این طبیب دلداده است، او در سیر این هجرت، هم عشق زمینی می یابد و هم آسمانی و طوفان آبی ترین رویداد زندگی اش را به تلاطم می رساند.
رمان «آبی‌ها» در ۴۲ بخش یا فصل نوشته شده است.
در بخش ۲۲ این کتاب می‌خوانیم:
سردار یقین داشت این بار خبر درست است.
یاد همان دختر افتاد که نزدیک خانه علی‌بن‌موسی دیده بود. همو که پنهانی می‌خواست به ملاقات صاحب‌خانه‌ای برود که ماموران او مدت‌ها بود آنجا را در محاصره داشتند.
حالا نامش را هم خوب می‌دانست.
وفا بنت شعیب.
هر دو از یاران علی‌بن‌موسی و از دشمنان دیرین خلیفه هارون.
آن‌ها را با هم و بیرون دروازه دیده بودند.
با مردی غریبه که روبنده داشته و کسی او را نشناخته است.
شنیده بود که احمد وشای کوفی هم همراه آن‌ها بوده است.
این یقین او را به این‌که آن مرد غریبه همان است که به دنبال اویند بیشتر و بیشتر می‌کرد.
دوباره پرسید.
سپس، از نفر بعدی که این خبر را آورده بود پرسید.
از او هم دوباره و سه‌باره پرسید.
