۰
تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۴۷
در پی سلسله نشست های تخصصی به مناسبت شانزدهمين جشنواره فجر مطرح شد؛

سينما آيينه شفافی از مسائلی است كه افراد و مسئولين نميتوانند ببينند!

سينما آيينه شفافی از مسائلی است كه افراد و مسئولين نميتوانند ببينند!
فرهنگ و جامعه/ به گزارش خبرگزاری رضوی دكتر بلخاری رییس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ایران در اولین جلسه از سلسله نشست های تخصصی به مناسبت شانزدهمین جشنواره فیلم فجر و با همت اداره ارشاد اسلامی مشهد كه در محل سینما هویزه مشهد برگزار شد عنوان كرد: ارتباط میان سینما و جامعه شناسی فراتر از دیدگاه معمول بوده و بحثی كاملا آكادمیك تحت عنوان جامعه شناسی سینما می باشد.
دكتر بلخاری ادامه داد: تاریخی به درازای ٢٧٠٠سال در شرح هنر وجود دارد و بررسی سینما نیز بعنوان یك هنر در همین عرصه جای می گیرد كه منجر به خلق ٥نظریه شده است.
وی در این خصوص افزود: ٤نظریه در حوزه فلسفه هنر هستند و كاملا ذات گرا میباشند اما نظریه پنجم توصیفی و در حوزه جامعه شناسی هنر مطرح شده است.
دكتر بلخاری اظهار كرد: نظریات دسته اول كه مبنایی ترین آنها نظریات منسیز نام دارد به این موضوع اشاره دارد كه هنر تبیین یك چیست و مفهوم دیگر است و واژه منسیز به معنای تقلید میباشد كه سیطره آن از تفكرات اسطوره های یونانی تا هایدیگر است.
وی افزود نظریات دسته دوم نظریات بیان هستند كه هنر را بیان و اظهار احساسات میدانند، نظریات دسته سوم اصالت را به خود اثر و نه هنرمند داده و در دسته چهارم مسئله اصلی تاثیری است كه هنر در برانگیختن هیجانات مخاطب دارد.
دكتر بلخاری با اشاره به نظریات ذات گرایانه در حوزه فلسفه هنر عامل مفقوده ایی كه منجر به شكل گیری جامعه شناسی هنر شده است را عدم توجه نظریات مذكور به زمینه و نهاد اجتماعی كه شخصیت هنرمند را شكل می دهد دانسته و عنوان كرد: جامعه شناسی هنر با تامل بر زادگاه و خاستگاه هنرمند و تاثیرات اوضاع اجتماعی بر خلق آثار ایجاد شده است كه در نیمه دوم قرن بیستم بوده است.
وی ادامه داد: ناتوانی نظریات دسته اول در پرداخت شخصیت اجتماعی هنرمند و تفوق اندیشه چپ از دهه ی ٣٠و ٤٠ به بعد نظریه جامعه شناسی هنر را تشكیل می دهد.
بلخاری با بیان ریشه های تفكرات چپ و ماركسیستی و تاثیر نظریات لوكاچ در سینمای آن دوره چه در سینمای جهان و چه در سینمای ایران گفت: بعد از جنگ جهانی دوم اندیشه ایی شكل می گیرد كه اصالت را به جامعه داده و همین موضوع مورد توجه فلاسفه اروپا نیز قرار می گیرد و جهان تا قبل از گورباچف تحت سیطره همین تفكر است.
وی با اشاره به سینمای پیش از انقلاب اسلامی در ایران و بعنوان مثال فیلم گاو اثر داریوش مهرجویی خاطر نشان كرد: تفكرات فیلمساران آن دوره نیز تحت تاثیر تفكرات چپ بوده است و اثری چون گاو بیانگر نظریه لوكاچ در شی زدگی است.
بلخاری در خصوص نظریه شی زدگی بیان كرد: به نظر لوكاچ كارگر اروپایی در آن زمان فاعلیت و سوژگی خود را از دست داده بوده و تبدیل به مفعولی بدون اراده شده است و به همین دلیل تضاد دنیای سرمایه داری طبق نظریات ماركسیستی در كشورهایی چون انگلستان و ..منجر به انقلاب نشده و انقلاب ماركسیستی در روسیه رخ می دهد.
وی فیلم عصر جدید چاپلین را نیز همچون فیلم گاو مهرجویی تجلی همین تفكر شی زدگی دانست كه این نوع تفكرات در سینمای دهه های ٤٠ و ٥٠و ٦٠جذاب بوده و در واقع تفكر دیگری نیز در آن زمان وجود نداشته است.
بلخاری در قیاس میان جشنواره كن در اروپا و هالیوود در امریكا گفت: سینمای اروپا سینمایی كاملا هنری و مولد جریان اصحاب خرد است كه متفاوت از سینمای امریكا و هالیوود میباشد و فرانسه در زمینه فرهنگ و خرد به هیچ عنوان آمریكا را قبول ندارد.
وی نظریه نهادی در جامعه شناسی را هنر اینگونه توصیف كرد كه هنر به چیزی اطلاق میشود كه نهاد اجتماعی آن را به عنوان هنر انتخاب كند و امكان ندارد كه اثری وجود داشته باشد كه نسبت به بنیادهایش بی اهمیت باشد.
بلخاری تصریح كرد: دو رویكرد در سینما وجود دارد كه شامل رویكرد بازتابی به معنای احترام به تمامی اثار سینمایی بدلیل تحلیل آنها از بطن جامعه است و رویكرد دوم به نام رویكرد شكل دهی كه بیشتر در جوامع ایدئولوژیك است و بدنبال سیستمی است كه بتواند از طریق سینما رفتار سازی نماید.
این منتقد و استاد دانشگاه به تحلیل جامعه شناسی دو اثر برجسته سینمای انقلاب با نام های قیصر و گوزن ها پرداخته و اظهار كرد: در هر دو فیلم كارگردان یك نفر و بازیگر نقش اول نیز یكی است اما اتفاقی كه در میانه ساخت این دو فیلم در ٨سال در فضای دو اثر رخ داده است جای تامل دارد.
وی افزود: فیلم قیصر اثری جریان ساز بوده و توانست بسیاری را با سینما اشتی دهد،فیلمی كه پایه ان غیرت است و برای درك دقیق ان نیاز به مطالعه جامعه شناختی محل های تهران داریم.
بلخاری بیان كرد: پایان انتخاب شده برای این اثر طبق دلخواه افراد جامعه و در راستای قهرمان سازی و گرفتن انتقام توسط یك قهرمان است درحالیكه پس از گذشت ٨سال و در فیلم گوزن ها ما شاهد مفلوك شدن همان شخصیت  مشابه بعنوان نقش اول فیلم هستیم.
وی خاطر نشان كرد: رژیم پهلوی درسال ٥٦با اوج گرفتن اصلاحات آنچنان در استحاله و نابودی انسان ها موفق بوده است كه می توان زندگی دو شخصیت فیلم های مذكور را بازتاب آن دانست و اگر مسئولین آن زمان به تغییرات ایجاد شده در سینما توجه می كردند متوجه میشدند كه انقلاب اسلامی امری ناگزیر در آن دوره بوده است.
 
https://www.razavi.news/vdcg3x9w.ak9yu4prra.html
razavi.news/vdcg3x9w.ak9yu4prra.html
کد مطلب ۳۹۲۷۶
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما