۰
تاریخ انتشار
شنبه ۵ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۵۷
پای صحبت ذاکر اهل بیت حاج ابراهیم قانع/ روضه خوانی و عزاداری در گذر زمان

از تکیه های دیروز تا خیمه های خیابانی امروز

از تکیه های دیروز تا خیمه های خیابانی امروز
تکتم حسین پور/سرویس هنر خبرگزاری رضوی
صدای پای محرم که به گوش می رسید، همه طبق یک قرار ناگفته و نانوشته به استقبالش می رفتند. حیاط باصفای خانه های قدیمی با قالی های قرمز پر نقش و نگار فرش می شد. منبر چوبی یک بار دیگر سیاه پوش می شد و سماور نفتی بزرگ مخصوص مجالس روضه از زیرزمین خانه به حیاط منتقل می شد و استکان نعلبکی های روضه مرتب و منظم توی سینی چیده می شد برای چای روضه که چه عطر و طعم نابی داشت.
یاش بخیر آن نغمه های حزین و آسمانی که با گذر سالها هنوز هم شنیدنش زنگار روزمرگی ها را از دلهای غبار گرفته مان می شوید و جانمان را صیقل می دهد . نغمه هایی که با نفس گرم و برحق ذاکران و پیر غلامان اباعبدالله برای همیشه در حافظه جمعی مان ثبت و ضبط شده و هرگز فراموش نخواهند شد .
ذاکرانی همچون حاج ابراهیم قانع و برادرانش حاج رضا و مرحوم حاج مهدی قانع در چنین مجالسی مشق مداحی کرده اند و زیر چتر حمایت مرحوم پدرشان حاج ابوالقاسم قانع و دیگر پیرغلامان و ذاکران سنتی مشهد قد کشیده و رشد کرده اند. به بهانه نزدیک شدن به دهه آخر صفر گفتگوی مفصلی با حاج ابراهیم قانع داشتم درباره مداحی و روضه خوانی در گذر زمان، بایدها و نبایدهای مداحی و آسیب شناسی مجالس عزاداری امروز که به دلیل طولانی شدن این گفتگو در دو بخش تنظیم شد.
 
صدا و سیما برای مداحی همچون شمشیری دولبه است
 قانع صدا و سیما و فضای مجازی را همچون شمشیری دولبه می داند که از یک طرف در دیده شدن مداحان نسل جدید نقش پررنگی داشته و امکانی جهت رشد استعدادهای این عرصه فراهم نموده و از طرفی به دلیل عدم نظارت کافی بر نوحه خوانی های جدیدی که به وفور از تلویزیون پخش می شود، گاه دارای آثار مخربی هم بوده.
« پدران ما با اینکه خیلی خوب و با رعایت اصول می خواندند، کارشان مثل امروز دیده نمی شد چون پیش از انقلاب رسانه ای نبود که به آنها میدان بدهد. اما بعد از انقلاب نسل تازه مداحان و مجالس مداحی و روضه خوانی به کمک رسانه های مختلف کم کم دیده شدند و حتی می شود گفت این روزها بیش از حد دیده می
شوند. به هر حال این بستر فراهم شد تا اگر در یک خانواده فرزندی صدای خوبی داشته باشد بتواند وارد این کار شود. مثل موسیقی پاپ که چند سالی ست در رسانه دیده شده و عده ای از جوانها دنبالش رفته اند.»
خودتان چطور وارد این عرصه شدید و از چه سالی مداحی را به شکل حرفه ای آغاز کردید؟
من متولد ۱۳۴۸ هستم. از ۶ سالگی مشق مداحی کردم و از حدود ۲۸ سال پیش به صورت حرفه ای می خوانم. در مشهد و شهرستانها و چند سالی است در مراکز اسلامی کشورهای عربی و اروپایی هم مداحی می کنم.
معمولا در خانواده هایی که پدر ذاکر اهل بیت است، پسران هم راه پدر را ادامه می دهند و روضه خوانی و مداحی تا حد زیادی موروثی است. برای من و برادرانم هم اینطور بود. از همان کودکی در جمع های خودمانی که دوستان پدرم در خانه مان حضور داشتند گاهی مرحوم پدر صدایم می زدند تا برای آنها بخوانم و به اصطلاح غلط هایم را بگیرند. مثلا می گفتند باید در این دستگاه و نغمه بخوانی یا شعری که خواندی روضه است نباید شاد بخوانی، یا کلمه حماسی است با قدرت باید ادا شود یا عاطفی است... یا اگر در مقتل اشتباهی داشتم تصحیحش می کردند.
 ما به این شکل حمایت و هدایت می شدیم و از همان ابتدا ذاکری اهل بیت را درست و اصولی یاد گرفتیم. یادم هست که آن زمان مثل حالا باند و سیستم صوتی آنچنانی نبود. زمانی که روضه داشتیم یک بلندگوی بوقی سر کوچه مان می گذاشتیم. پیش از آغاز مراسم من قرآن می خواندم و گاهی که فقط تعداد اندکی مستمع آمده بودند برای اینکه حس و حال مجلس روضه حفظ شود و سکوت نباشد از من می خواستند میکروفون را بردارم و هر چه بلدم بخوانم.
به این ترتیب در مجالس روضه خوانی از کودکی به ما میدان داده شد، چترهایی برای ما باز شد و زیر پر و بالمان را گرفتند که حالا اینجا هستیم. تجربه ثابت کرده کم اتفاق می افتد خانواده ای در این مسیر نباشند و فرزندشان به این راه قدم بگذارند. اما گاهی هم پیش می آید که پدر یا ابا و اجدادشان در این مسیر نبوده اند اما فرزندانشان ذاکر اهل بیت شده اند که حتما پدر و مادر جایی در زندگی کار
ثوابی کرده اند که نتیجه این شده که فرزندشان وارد این عرصه شده و مورد عنایت قرار می گیرند.»
شرکت در دوره های مداحی فقط 50 درصد راه است
ابراهیم قانع شرکت در کلاسهای مداحی را تا حدی برای یادگیری فنون این کار موثر می داند و معتقد است کسی که می خواهد وارد این عرصه شود لازم است پیش نیازهایی را بگذراند و اصولی را بداند. از جمله این اصول سواد حوزوی است. او یکی از مشکلات مداحان امروزی را عدم تسلط به علوم دینی و زبان عربی می داند، طوری که برخی از آنها حتی معانی ادعیه معروف را هم به خوبی متوجه نمی شوند.
 
« کلاس های مداحی فقط سرنخ می دهند و بقیه اش دست خود مداح است. گاهی در این جلسات حدود دویست سیصد نفر شرکت می کنند و اصلا فرصت نمی شود استاد با هر کسی جداگانه کار کند و فقط در این حد که ایراد شعری افراد را بگیرند و توصیه هایی بشود از این قبیل که مثلا در روضه بیشتر تمرین کن یا قصیده و رباعی کار کن یا... بقیه اش دیگر به خود فرد و تلاش و همتش بستگی دارد. اینطور نیست که کسی امروز بیاید کلاس و ۵ سال بعد مهارت پیدا کند. در کنار آموزش مداحی باید حتما مطالعات گسترده ای در علوم دینی و حوزوی و روایات و تفسیر هم داشته باشد، در غیر این صورت پس از مدت کوتاهی به تکرار می افتد و حرفی برای گفتن ندارد. »
 
دانش موسیقایی پیش نیازی برای مداحی
 قانع معتقد است علاوه بر اینها دانش موسیقایی نیز یکی از پیش نیازهای مهمی است که  برای مداحی لازم است.
« مداحی و موسیقی سنتی رابطه تنگاتنگی دارند و می شود گفت رابطه شان ۵۰-۵۰ است. حتی مداحی که خودش نمی داند، به شکل حسی و ناخودآگاه با کمک موسیقی می خواند. ممکن است اسم دستگاهها را نداند که مثلا این بیات ترک است، اصفهان است یا همایون... اما به شکل حسی درک می کند. اگر مداح در فن موسیقی مهارت داشته باشد و دستگاههای موسیقی را بشناسد می تواند کیفیت کارش را بالا ببرد. مثلا نفر قبلش شعری در یک دستگاه خوانده حالا او چه شعری را و در چه دستگاهی بخواند که با مداح قبلی هماهنگی داشته باشد و مجلس از تب و تاب
نیفتد. علاوه بر اینها خواندن موسیقایی و در دستگاه عمر خوانندگی را زیاد می کند و به کار مداح تنوع بیشتری می بخشد. مداحی که در دستگاه می خواند به حنجره اش فشار نمی آورد و از آنجایی که روی نت می خواند، می داند تا چه گامی بالا برود که نغمه اش خراب نشود و به صدایش آسیب نزند. دانش موسیقی به مداح کمک می کند دیرتر بازنشسته شود، به تکرار نیفتد و در سن ۸۰ سالگی هم حرف برای گفتن داشته باشد. موسیقی جوری است که بعضی دستگاهها را فقط در جوانی می شود خواند چون گامهای بالایی دارد به اصطلاح بیدادش بالاست و در سن ۷۰ سالگی نمی شود خواند چون اوج دارد و برای قلب مضر است. اما مثلا دستگاهی مثل دشتی تا سنین بالا و به اصطلاح برای پیرمردها هم مناسب است.»
 
خودتان چقدر در موسیقی سررشته دارید و آن را در کجا آموختید؟
« من موسیقی را با نوار کاست اساتید قدیمی آموختم. در بین مداحان سنتی افرادی هستند که در موسیقی سررشته دارند. گوشه ها و دستگاهها و ردیفها را می شناسند و می شود از این اساتید کمک گرفت و از وجودشان استفاده کرد. من اوایلی که به صورت حرفه ای خواندن را شروع کردم نوارهای اساتید بزرگ موسیقی را گوش می دادم. از جمله نوار صوتی مرحوم استاد محمود کریمی که گوشه های موسیقی را آموزش می دهد و اینکه هر شعری در چه دستگاهی باید خوانده شود یا استاد سروستانی و استاد شجریان که در وادی موسیقی از آنها چیزهای زیادی آموختم.  در کنار اینها تلاوت قرآن و نغمه های عربی را کار می کردم. به عقیده من هیچ مداحی نباید شروع به خواندن کند مگر اینکه ابتدا قاری قرآن بوده باشد. من هم در کنار تلاوت قرآن آثار قاریان و ابتهال خوانهای مصری را به صورت جدی دنبال می کنم و روی آنها تحقیق کرده ام. اینها خیلی به مداح کمک می کند. مثلا دستگاهی در عربی هست به نام دستگاه صبا که غمگین ترین صوت عرب است و با ان می شود هر شعر فارسی را خواند و دگرگون کرد.»
شرکت در کلاسهای موسیقی را چقدر مفید می دانید؟
« به نظر من بهتر است مداح کلاس موسیقی نرود، چون خواهی نخواهی به مرور تاثیراتی
خواهد گذاشت. ممکن است تغییراتی در وجودش اتفاق بیفتد و در معنویات کم بیاورد. افرادی را داشتیم ابتدا با مداحی شروع کرده اند و بعد به موسیقی گرایش پیدا کرده اند و شرکت در دوره های موسیقی باعث شد کم کم از این وادی دور شدند، بهتر است مرزبندی ها مشخص باشد تا خدای نکرده بی حرمتی صورت نگیرد.
در گذشته حد و مرز میان سبک های مداحی و موسیقی آنقدر واضح و تعریف شده بود که حتی اگر مداحی چهچه می زد یا تحریر صدایش زیاد بود یا سبک خواندنش کمی به موسیقی نزدیک می شد به او خرده می گرفتند و از طرف ذاکران و مردم عادی بازخواست می شد که چرا حرمت نگه نداشته. قدیم حتی نی را هم می شکستند. تعصب داشتند که موسیقی که در مجالس لهو و لعب استفاده می شود خدای نکرده وارد نوحه خوانی ها نشود. مداحها هم می دانستند اگر مبتذل  بخوانند مستمعینشان استقبال نمی کنند و ایراد می گیرند پس دنبالش نمی رفتند.»
با این اوصاف چطور شد که به مرور زمان از آن نواهای محزون و جانسوز به برخی نوحه خوانی های امروزی رسیدیم که نعل به نعل برگرفته از ملودی های ترانه های مبتذل و سطحی است؟
 
« مداحی هیچ منافاتی با موسیقی ندارد و ما به دنبال نفی موسیقی نیستیم. اتفاقا موسیقی سنتی و روضه خوانی همیشه ارتباط تنگاتنگی داشته اند. اما متاسفانه چند سالی است که موسیقی خوب و اصیل به حاشیه رانده شده. موسیقی درست را پر و بال ندادیم و وقتی به خودمان آمدیم که حتی برخی مداحان به همان سبکهای مبتذل می خوانند چون کسی موسیقی فاخر و درست را نمی شناسد و سلیقه مردم هم افت کرده. تلویزیون هم در این مورد بد عمل کرده. تا دلتان بخواهد موسیقی پاپ و مجالس مداحی پخش می شود. اما برنامه هایی که به شکل جدی و تخصصی به معرفی و شناساندن موسیقی سنتی بپردازد کم داریم. همه چیز با هم مخلوط شده و همین موجب شده برخی حرمتها شکسته شود. برخی افراد حتی ظاهرشان شبیه مداحان نیست. قدیم کی چنین اتفاقهایی می افتاد کسی با زیرپوش روضه بخواند و مداحی کند؟ حتی خواننده های آن طرف آب هم لباسی که در کنسرتشان می پوشند تعریف شده
و حساب و کتاب دارد.»
 
سر سفره اهل بیت بزرگ شدیم
ذاکر اهل بیت نوع زندگی اش با مردم عادی چه تفاوتی دارد؟ از تاثیر شغلتان بر روی زندگی تان بگویید.
 « ما سر سفره اهل بیت بزرگ شدیم. بارها از آنها هدیه گرفته ایم و برکتش به زندگی مان وارد شده. به پولهایی که حالا در مجالس عزاداری رد و بدل می شود نگاه نکنید. زمانی که ما این کار را شروع کردیم از این خبرها نبود. بزرگترهای ما و پیرغلامان ابا عبدالله هرگز با کسی طی نمی کردند که چقدر دستمزد می گیرند. زمان اهل بیت هم شاعران و مداحان هیچوقت نمی گفتند برایتان شعری می خوانیم شما فلان چیز را بدهید. آن بزرگواران خودشان صله تقدیم می کردند. باید به برکت معتقد باشی. همین حالا هم ذاکرانی داریم که مبالغ آنچنانی نمی گیرند. اما به برکت معتقدند و زندگی شان خوب است. می گویند مرحوم حسین زاده از مداحان قدیمی مشهد که دعای کمیلش در حرم معروف است و همه مشهدیها از ایشان خاطره دارند گاهی در ایام عزاداری صبح تا شب چند مجلس روضه داشت. شب که به خانه می رسید پولهایی را که گرفته بود با هم مخلوط می کرد که معلوم نشود کدام مجلس چقدر پول داده اند که یک وقت هفته بعد که برای روضه خواندن می رود نکند برای آن که کمتر دستمزد داده کم بگذارد. روضه خوانهای قدیمی به این مسایل اعتقاد عجیبی داشتند. هنوز به خاطر دارم انتهای کوچه مان مسجدی بود که آن زمان به مسجد ترکها معروف بود. یک روز خادم مسجد من را توی کوچه دید و ازم خواست در مسجد قرآن بخوانم و پنج تومان پول به من داد وقتی پدرم پول را دیدند دستم را گرفتند و تا مسجد با هم رفتیم و پول را به خادم مسجد برگرداند و قدغن کرد که دیگر هیچوقت برای قرآن خواندن پولی نگیرم. با این کارش درس بزرگی به من داد.
اساتید ما تاکید داشتند که نکند از کسی پول طلب کنید. در گذشته اینطور رسم بود که بانیان مجلس خودشان صله می دادند. گاهی پارچه کت شلواری یا پیراهنی و... هر چه بود مداح و منبری روی چشم می گذاشتند اما حالا بعضیها تا پول به حسابشان واریز نشود نمی روند.
پایان بخش اول گفتگو
 
https://www.razavi.news/vdcdx90s.yt0kj6a22y.html
razavi.news/vdcdx90s.yt0kj6a22y.html
کد مطلب ۳۵۶۸۲
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما