آنها را کنجکاوتر و دقیق تر کنید
یکی از راهکار های صحیح و جواب گرفته شده در روانشناسی این است که ذهن را مشغول به آن چیزی کنید که در اصالت به دنبال آن است. اگر بلد نیستیم که در جواب کودک که پرسیده است خدا چه شکلی دارد می توانید به او پاسخ دهید خودت چه فکر می کنی؟ و شروع کنید، صفاتی را از خدا مثل بزرگی و مهربانی برایش توضیح دهید. در مثال های انتزاعی مانند مادر مهربان یا مثل پدر قوی استفاده کنید. بعد به راحتی او را مشغول کارهایی در همین زمینه کنید و بگویید خدای مهربان و قدرتمند را نقاشی کن. اطمینان کنید که هم ارتباط گیری خوبی با فرزندتان داشته اید هم به خوبی پاسخ گوی کنجکاوی او بوده اید.
آنها را با کلمه نمی دانم آشنا کنید
ارتباط دادن بچه ها با افراد مطلع و متخصص و یا کتاب ها و کتابخانه ها کمک می کند تا با استقلال بیشتر و حس کنجکاوی درونی اش به دنبال جواب سوالاتش بگردد و لذت تحقیق و پژوهش را درهمان کودکی بچشد. دقت کنیم که پدر و مادر در این جا مسوولیت خطیرشان آغاز می شود و آن این است که باید کودک تان را به آن مراکزی معرفی کنید تا آموزش ببیند و البته خودتان هرگز از این مسوولیت فاصله نگیرید.
رفتار ما دربرابر پرسش های خداشناسی کودک
در سایت اسلام کوئست نت آمده است:
الف. لازم است به این پرسش ها جوابی صحیح و در عین حال ساده و روشن داده شود. ما می توانیم با بیانی ساده و کمک گرفتن از نعمت های خداوند که در اختیار همه بندگانش قرار داده است، به بهترین وجه و ساده ترین شکل خدا و برخی از صفات او را با برهان نظم به کودک اثبات کنیم. این برهان ساده ترین و عمومی ترین برهان برای اثبات خدا است. و در قرآن کریم و روایات نیز بسیار به این برهان اهمیت داده شده است. این برهان از مفاهیم و قواعد پیچیده فلسفی خالی است، از این رو همه می توانند از این برهان استفاده کنند.
ب. کمک گرفتن از طبیعت: به خلقت آفریده های خدا اشاره کنیم و او را با عجایب آنها آشنا سازیم. قدرت خداوند را در آفرینش مخلوقاتش در آسمان و زمین و دریاها به فرزندان خود نشان دهیم.
در قرآن آیات بسیاری وجود دارد که ما را به تدبر در طبیعت دعوت می کند؛ مثلاً در قرآن می خوانیم: «و خدا به زنبور عسل وحی کرد که از کوهها و درختان و سقف های رفیع منزل گیرید و سپس از میوه های شیرین تغذیه کنید و راه پروردگارتان را به اطاعت بپویید، آن گاه از درون آنها شربت شیرینی به رنگهای مختلف بیرون آید که در آن شفاء مردمان است».
[4] همچنین ما را به دقت در خلقت شتر و آسمان و کوهها و زمین و...دعوت می کند و می فرماید: «آیا آنان به شتر نمینگرند که چگونه آفریده شده است؟ و به آسمان نگاه نمیکنند که چگونه برافراشته شده؟! و به کوهها که چگونه در جاى خود نصب گردیده! و به زمین که چگونه گسترده و هموار گشته است»؟!
[5] اگر عجایب و شگفتی های این مخلوقات خداوند را با زبانی ساده و کو دکانه بیان کنیم او را تا حد زیادی با خدا آشنا ساخته ایم.
ج. پاسخ بسیاری از سؤالات کودک را می توانیم از قرآن بیابیم برای مثال اگر کودک پرسید خدا کیست می توانیم این آیه را بر وی بخوانیم: «خدا کسی است که آسمان ها و زمین را آفرید و آبی از آسمان فرو فرستاد و به وسیله آن میوه هایی را برای روزی شما از زمین بیرون آورد».
[6] به او بگوییم «او مهربان ترین مهربانان است».
[7]و مهربانی خدا را برای او به صورت ملموس تبیین کنیم.
د. برای او بیان کنیم که ما بسیاری از چیزها را نمی بینیم، ولی وجود دارند؛ مثل هوا و عقل، ولی نمی توان وجود آنها را انکار کرد. خدای متعال هم قطعا وجود دارد، اما دیده نمی شود: «چشم ها نمی توانند او را ببینند».
[8]
ه . بیان داستان های دینی مناسب: کودکان به قصه و داستان بسیار علاقه دارند به ساده سازی حکایات و داستان های قرآنی و دینی پیام های دینی را می توانیم غیر مستقیم و راحت منتقل کنیم. مثل داستان حضرت ابراهیم و بحث های او با مشرکان و بت پرستان و استدلال های زیبای آن حضرت برای اثبات خدا و یگانگی او.
و. استفاده از تجارب خود کودکان: برای تعیین مفهوم دین و نیاز ما به آن می توانیم از تجارب کودکان استفاده کنیم. برای مثال با نشان دادن برنامه هفتگی پرسش هایی را مطرح کنیم تا به تدریج کودک را به مقصود خود نزدیک سازیم و بعد نتیجه گیری کنیم برنامه ای که از طرف خدا و به وسیله پیامبران برای ما آورده شده است، دین نام دارد.