۰
تاریخ انتشار
شنبه ۴ دی ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۴۷

گفت و گو با غلامرضا عنایتی؛آقای گل سابق استقلال كه از لطف امام رضا(ع) می‌گوید/ اميدوارم قبولم كنند و خادم آقايمان شوم

گفت و گو با غلامرضا عنایتی؛آقای گل سابق استقلال كه از لطف امام رضا(ع) می‌گوید/ اميدوارم قبولم كنند و خادم آقايمان شوم
حميد ابراهيمي:  غلامرضا عنايتي نمونه کاملی از بازیکنی است که با سعی و تلاش فراوان خود را به سطح اول فوتبال ایران رساند. از کارگری در کارخانه فرش تا رسیدن به عناوین آقای گلی و قهرمانی فوتبال ایران. هر چند چرخ روزگار برای او دیر چرخید و دیر به فوتبال ایران معرفی شد اما در همین زمان اندک نیز توانست رکوردهای جالب توجهی را به جا بگذارد که از جمله آنها می توان به کسب دو بار عنوان آقای گلی لیگ و رکورد برترین گلزن تاریخ لیگ برتر اشاره کرد.

او که اصالتی مشهدی دارد نگاه مهربان امام رضا (ع) را در رسیدن به خواسته هایش بی تاثیر نمی داند و بهترین خاطره و البته معجزه ای که از امام هشتم شیعیان به یاد دارد به دوران دست فروشی اش در کودکی مربوط می شود. با غلامرضا عنایتی همراه شدیم تا از خاطرات شیرین او در حرم امام رضا (ع) آگاه شویم. 

*آقای عنایتی اولین نکته ای که بی ارتباط با گفتگوی ما نیست مربوط به آهنگ پیشواز گوشی موبایل تان است. نوایی از سعيد حدادیان در خصوص امام رضا(ع) که جالب توجه است.
بله، خودم واقعا لذت می برم و از شنیدن آن آرام می شوم و خیلی‌ها نیز این مساله را به من گفته اند و بعد از تماس با من درخواست داشتند تا کد مربوط به آن را بدهم. خودم دیگر کاملا آن را حفظ شده ام: هرکی حاجت روا شد، گدا اومد پادشاه شد، عاشق آقام رضام شد، خادم آقا شد، منم اومدم گدا شم، کفتر گند طلا شم، ایشاالله حاجت روا شم... این نوا واقعا حس خوبی به من می دهد و دوست دارم کسانی که به من زنگ می زنند نیز حال شان خوب شود. 
*با توجه به اینکه اصالتا مشهدی هستید حضور در حرم مطهر برای شما مثل خیلی ها آرزو نبوده. از حس و حال زیارت در دوران کودکی تاکنون می گویید؟
حال و هوا همیشه حس خوب و وصف ناشدنی است و در کلام نمی توان گفت و هر کس باید آن را تجربه کند و در حرم باشد که بتواند درک کند. من هر چه بگویم آنهایی که نرفتند مسلما نمی توانند کاملا با آن احساس برقرار کنند. یک احساس سبکی خاص و آرامش قلبی. وقتی پابوس آقا می روید و خواسته ای دارید محال است که جواب آن را نگیرید و من خودم بارها بارها رفتم و چیزی طلب کردم و البته همیشه هم آن را به دست آوردم و به عینه معجزات را دیده ام. از خوش شانسی بزرگ من بوده که اصالتی مشهدی داشتیم و از بچگی بارها توانستم به حرم و پابوس بروم و احساس آرامش همیشگی ام مربوط به این مساله است. 

*پس مطمئنا خاطرات شیرینی هم داريد. در خصوص اولین اتفاق جالب که نقش امام رضا  (ع) را در آن دیدید صحبت می کنید؟
اولین و بزرگترین و شیرین ترین معجزه ای که به چشم دیدم مربوط به 29 سال پیش است. 11 ساله بودم و آن زمان با توجه به شرایط خانوادگی دستفروشی می کردم. هنوز خاطره آن شب در ذهنم هست. یک شب تا زمانی که باید به خانه می رفتم موفق نشده بودم جوراب هایم را بفروشم و نیاز مبرم به پول آن داشتم. آن زمان مثل الان نبود و زیرگذر و ... نداشت. برای رسیدن به اتوبوس به سمت دیگر حرم می رفتم که جلوی حرم بغض کردم و گفتم یا امام رضا خودت می دانی چقدر به این پول نیاز داشتم و اکنون نتوانستم جوراب هایم را بفروشم. شاید باورتان نشود که هنوز حرف هایم تمام نشده بود و اشک در گوشه چشمم بود که یک خانم عرب به سمت من آمد و تمام جوراب هایم را یک جا خرید. تمام آنها را و واقعا مات و مبهوت مانده بودم و این یک معجزه واقعی در زندگی من به یمن مهربانی آقام بود که هنوز بعد از سه دهه که زندگی ام کلی دچار تغییر شده آن را فراموش نکرده ام. بعد از آن معجزات و اتفاقات شیرین دیگر هم در زندگی ام افتاد که دیگر از شمارش خارج است و به همین خاطر است که همیشه خودم را غلام آقا می دانم.
*به نکته جالبی اشاره کردید و البته اینکه اسم شما غلامرضا است.
واقعا این مساله هم مربوط به یکی دیگر از خوش شانسی های بزرگ زندگی ام است. من در روز میلاد امام رضا (ع) به دنیا آمدم و به همین دلیل خانواده ام به یمن این اتفاق اسمم را غلامرضا گذاشتند و همیشه خودم را غلامِ رضا می دانم و به آن افتخار می کنم. 
*آقای عنایتی حضور در مشهد باعث می شود این توفیق را داشته باشید که از دوستان و اقوامی که برای زیارت می آیند میزبانی کنید...
بگذارید در میان حرف تان را این بگویم که من اصلا میزبان نیستم و این آقام رضا است که میزبان زائرین عزیز است و خوشحالم که این توفیق نصیب من می شود و همیشه تمام تلاشم را می کنم تا در روزهایی که دوستان و اقوام در مشهد حضور دارند خاطرات خوشی در ذهن داشته باشند. زیاد به حرم می روم و اگر شانس و توفیق داشته باشی می توانی معجزات بزرگی ببینی و یکی دو مورد دیدم که اشخاصی دخیل آقای مهربانی شده بودند و به شفا رسیدند و مطمئن هستم امام رضا هیچکس را ناامید بازنمی گرداند. 
* خودتان در بازی ها معمولا بعد از گلزنی، زیر پیراهنی تان که منقش به نام امام رضا است را نشان مي دهيد. در خصوص آن صحبت می کنید؟
خب بعضی از چیزها قوت قلب است و از نظر روحی و روانی توان را بالا می برد. نوشته ای که همیشه به همراه داشتم یک دوپینگ روحی برایم بود و لطف امام رضا را شامل حالم کرده است. در زندگی ام بارها پیش آمده که مشکل داشته ام و به قول معروف به تار مو رسیده اما پاره نشده و همه آنها را لطف امام رضا می دانم.
*مسلما اکنون که به روزهای پایانی فوتبال رسیده اید، برنامه ای برای خادمی امام رضا هم در سر دارید؟
همینطور است و در چند سال گذشته با توجه به دغدغه های شغلی این مساله کمی سخت شده بود اما یکی دو بار برای این مساله اقدام کردم و امیدوارم پذیرفته شوم و خادمی و غلامی امام رضا را نصیب خودم ببینم.
https://www.razavi.news/vdci.wa5ct1avubc2t.html
razavi.news/vdci.wa5ct1avubc2t.html
کد مطلب ۴۸۵۰
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما