بينندگان تلویزیون، «اقبال واحدی» را با برنامه «صبح بخیر ایران» میشناسند. او به مدت 5 سال (از سال 73 تا 78) هر روز صبح از شبکه یک مهمان خانههای مردم ایران بود.
«اقبال واحدی» مجري سرشناس از خاطرات اجراهايش در حرم امام رضا(ع) ميگويد
سه شب در حرم امام رضا(ع) خوابیدم/ از ساختوسازهای دور حرم ناراحتم/ خودم دنبال غذای حضرتی میروم
اولین پخش زنده تلویزیونی از حرم رضوی در «صبح بخیر ایران» صورت گرفت
5 دی 1395 ساعت 8:15
بينندگان تلویزیون، «اقبال واحدی» را با برنامه «صبح بخیر ایران» میشناسند. او به مدت 5 سال (از سال 73 تا 78) هر روز صبح از شبکه یک مهمان خانههای مردم ایران بود.
احسان رحیمزاده: «اقبال واحدی» مجری و گزارشگر پرجنب و جوش آیتم «سفرنامه صبا» به شهرهای مختلف ایران سر میزد و آداب و رسوم مناطق دورافتاده را معرفی میکرد. واحدی به گفته خودش اولین مجری بوده که توانسته از داخل حرم امام رضا(ع) به صورت زنده با بینندگان شبکه یک تلویزیون صحبت کند. او خاطرات شیرینی از این مأموریت زیارتی دارد. بعد از گذشت چند سال از پخش آن ویژه برنامه با او همصحبت شدیم و خاطراتش را ورق زدیم.
*زمان اجرای برنامه «صبح بخیر ایران» چند بار به حرم رضوی مشرف شدید؟
تقریبا چهار بار برای برنامهسازی در قالب «صبح بخیر ایران» عازم حرم امام رضا(ع) شدم. اولین پخش زنده تلویزیونی از حرم مطهر رضوی از برنامه ما صورت گرفت. تا آن موقع اجازه نمیدادند دوربین وارد حرم بشود. ما در سال 75 در ایام ولادت امام رضا(ع) برای اولین بار سه شبانهروز از آنجا برنامه زنده پخش کردیم. آن زمان مرحوم آیتالله طبسی در قید حیات بودند و چون گروه ما را میشناختند، اجازه دادند که از حرم برنامه پخش کنیم. یکی از غرفههای حرم را در اختیار ما گذاشتند.
*خاطرتان هست بینندگان تلویزیونی چه واکنشی داشتند؟
مردم از اقصی نقاط کشور تماس میگرفتند که این برنامه را ادامه بدهید. حتی از کشورهای افغانستان، عراق و پاکستان تماس میگرفتند. آنها برنامه را به صورت برفکی میدیدند. خیلی از شیعیان میگفتند ما برای اولین بار داریم حرم امام رضا(ع) را میبینیم. به صورت مقطع تا 2 نصفه شب برنامه داشتیم. اخبار شبانگاهی پخش میشد و دوباره ما برنامه داشتیم. آن سرود معروف «رضا رضا» که بچههای آباده خواندند در برنامه ما پخش شد. آن زمان شبکه استانی خراسان رضوی هم میخواست افتتاح شود. چند سال دیگر هم به خاطر ولادت امام رضا(ع) به مشهد آمدیم و برنامه پخش کردیم.
*ویژه برنامه «صبح بخیر ایران» برای ولادت امام رضا(ع) چه آیتمهایی داشت؟
آن زمان آقای علوی مسوول روابط عمومی آستان قدس بودند. با هماهنگی ایشان به قسمت گمشدهها رفتیم و همچنین به آشپزخانه مهمانسرای حضرت(ع) سر زدیم. ژتونهای مهمانسرای حضرت را به هتلها بردیم و پخش کردیم. همزمان دوربین هم آمده بود و ما فیلم میگرفتیم. به خانوادهها میگفتیم شما مهمان حضرت امام رضا (ع) هستید. آنها خیلی خوشحال میشدند. جالب این که چند بار به صورت اتفاقی ژتونها قسمت خانواده شهدا شد. قسمتهای مختلف حرم را به مردم معرفی کردیم. یک گروهی بودند که هفتهای یک بار دنبال پیرمردها و پیرزنها میرفتند و آنها را به حرم میآوردند.
موقوفات حرم را هم معرفی کردیم و روی تعریف وقف کار کردیم. آن موقع آقای راشد یزدی آنجا نماز میخواندند و در برنامه ما درباره زیارت مطلوب صحبت کردند. کتابخانه حرم و نقارهخانه را معرفی کردیم. گفتیم چه چیزهایی نذر کنند و نذرهایشان را به کجا ببرند. معمولا برنامهسازان تلویزیونی وقتی به حرم میآیند جذب نقارهخانه و زرق و برق حرم میشوند. آن دفعه ما از خادمان حرم فیلمبرداری میکردیم؛ این که چطوری خادم میشود و در بخشهای مختلف چه کارهایی میکنند.
*در واقع سه شبانهروز در حرم امام رضا(ع) زندگی کردید. درست است؟
اتاق سوالات شرعی را به ما دادند. ما آنجا شبها میخوابیدیم. واحد سیار ما کوچک بود و توانستیم آن را داخل حرم بیاوریم. خیلی خوب بود و من خیلی لذت بردم.
*برخورد زایران با شما چگونه بود؟
آن موقع تازه موبایل (تلفن همراه) آمده بود. یک نفر در خیابان من را دید و خیلی به من اظهار لطف کرد. از من پرسید چه کمکی میتوانم به شما بکنم؟ من دیدم یک دستگاه موبایل به کمرش بسته است. به او گفتم همین موبایلت را به من چند هفته قرض بده. موبایلش را دو دستی تقدیم کرد. سفرم که تمام شد، با آن مرد تماس گرفتم و موبایلش را پس دادم.
*تا به حال حاجتی داشتهاید که پس از زیارت برآورده شود؟
من در حرم دعاهایی کردهام که مستجاب شده است. کاملا برایم مشهود است که بعد از زیارت آن خواسته را به دست آوردهام. من هیچ شکی در این رابطه ندارم. شاید اگر به کسی بگویم باورش نشود. من خیلی از چیزهای خوب زندگیام را با همین نذر و نیازها و متوسل شدن به حضرت امام رضا(ع) به دست آوردم. خیلی دوست ندارم درباره آن خواستهها صحبت کنم.
*چهره ظاهری حرم امام رضا(ع) نسبت به گذشته چه تفاوتی کرده است؟
قبلا آدم از راه دور گنبد منور امام رضا(ع) را میدید و سلام میکرد. الآن خیلی به خاطر ساختوسازهای دور حرم ناراحت هستم. من منارههای جدید را نمیپسندم. الان گنبد بین این منارههای بتنی بلند گم شده است. قبلا گنبد طلا بلندترین ساختمان مشهد بود. ولی الان آن قدر ساختمان و هتل ساختهاند که گنبد مظلوم واقع شده است. قبلا گنبد یک سنگ نشانه بود. من وقتی میدیدمش سلام میکردم و صلوات میفرستادم. الان باید کلی بگردم تا گنبد را پیدا کنم.
*زیارت حرم برای شما در چه ساعتی دلچسبتر است؟
من ساعت 10 صبح میروم. خیلی دوست دارم نماز ظهر را در حرم بخوانم. خیلی زود میروم و نمازی میخوانم و زیارتی میکنم و برمیگردم.
*جزو آن زائرانی هستید که تلاش میکنند دستشان به ضریح بخورد؟
چند بار که حرم خلوت بود، دستم را به ضریح زدم. الان چون چهره شناخته شدهای هستم وقتی جلو بروم حواس مردم پرت میشود. مردم همه موبایل دارند و عکس میگیرند. نمیخواهم بیاحترامی به صحن صورت بگیرد. زیاد اصرار ندارم که دستم به ضریح بخورد.
*تا حالا مهمان مهمانسرای حضرت شدهاید؟
بله. دوستان به من لطف دارند. البته خودم هم دنبال ژتون هستم! میگویم یک جوری غذای حضرت را به من برسانید. معمولا میرسانند. خدام سهمیهشان را به من میدهند.
*غذای آنجا چه طعمی دارد؟
واقعا طعمش فرق دارد. اگر آدم گرسنه هم نباشد دوست دارد به صورت تبرکی بخورد. من معمولا غذای حضرت را با خودم به تهران میآورم و در فریزر نگهداری میکنم.
کد مطلب: 4840