هدیه سادات میرمرتضوی/سرویس هنر خبرگزاری رضوی
شاگردانش او را استاد احمدی صبور نامیدهاند. خودش با لبخندی آرام میگوید صبور بودن در ذات خوشنویسی است. این هنر در روحیه افراد تأثیر میگذارد. ضمن اینکه این اخلاق از استاد به شاگرد منتقل میشود. اصلا خصلت هنرهای سنتی همین است که هنرمندانشان را آرام و صبور کنند. چون ظرافت زیادی دارند و زمانی طولانی برای اجرا و کامل شدن میخواهند. هنرهایی که لازمه پیشرفت در آنها تمرین مداوم است و قطعا همین ممارست و صبوری بوده که باعث شده احسان احمدی امروز در سن 39 سالگی و با موفقیتهای پی در پی بر قله رفیعی از هنر مقدس خوشنویسی ایستاده باشد. کسب دو مقام اول در بخش خط نستعلیق و دوم در بخش خط کوفی از جشنواره اخیر ارسیکای کشور ترکیه، بهانهای شد برای اینکه با این خوشنویس خوشرو و خوشخو گفتگویی داشته باشیم.
از آغاز
احسان احمدی از خودش و آشناییاش با خوشنویسی بیشتر میگوید: «متولد مشهد هستم و در خانوادهای با پدر و مادر فرهنگی پرورش پیدا کردم. خوشنویسی را از 9 سالگی شروع کردم. پدربزرگ مادریام خط خوبی داشت و برادر ایشان استاد حسین خیامی از اساتید انجمن خوشنویسان بوده و هنوز هم هستند. ایشان اولین استاد من بودند و ازشان تعلیم میگرفتم. در همان سنین استاد دیگری به نام طباطبایی داشتم که الان ازشان بیخبر هستم. مرحوم استاد افتخاری هم به من خوشنویسی آموختند. دوره عالی را در موسسه آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی تحت تعلیم استاد محمد کریم کریمی بودم و دوره ممتاز را در انجمن خوشنویسان با استاد مرادی گذارندم. سال دوم دبیرستان که مدرک ممتازم را گرفتم مدتی درگیر درس شدم و کلاس نرفتم. تا اینکه تهران رشته مهندسی هوا فضا قبول شدم. آنجا از سال 1381 کلاسهای استاد عباس اخوین را شرکت کردم که دوره فوق ممتاز میشد. تا سال 1386 که تهران بودم مرتب نزدشان میرفتم. وقتی مشهد برگشتم ملاقاتهایمان گاه به گاه شد. سال 1387 مدرک استادیام را با امضای استاد اخوین و استاد خروش گرفتم. از زمانی هم که به مشهد برگشتم مشغول بودم. مشغول نوشتن و مشق کردن و اجرای اثر. سال 1383 یعنی 2003 میلادی اولین دوره جشنواره ارسیکا را شرکت کردم و در خط نستعلیق اول شدم. در سال 1395مقارن با 2016 میلادی برای بار دوم در مسابقات ارسیکا شرکت کردم و در چلیپا دوم شدم. امسال هم در چلیپا اول و در خط کوفی دوم شدم».
کوچ هنرمندان
کسب 18 مقام برتری در جشنواره ارسیکای 2019 توسط خوشنویسان ایرانی عددی نیست که بتوان به سادگی از کنارش عبور کرد. نظر استاد احمدی را در این رابطه جویا میشوم: «حقیقت امر این است که ایرانیها یک استعداد ذاتی در خوشنویسی دارند که به خیلی سال قبل برمیگردد. حتی عدهای عقیده دارند واضعین و مبدعین خطوط عربی هم ایرانیها بودند یا افرادی که اصیلتشان به ایران برمیگشت. خطوط اسلامی سالها بین کشورهای اسلامی مشترک بوده و حدود 400 سال است عثمانیها به صورت تخصصی و جدیتر بر این خطوط اسلامی که به خطوط ششگانه معروفند و شامل نسخ، ثلث، محقق، ریحان، توقیع و رقاع میشود تمرکز کردهاند. ولی ایرانیها بیشتر به خطوط نستعلیق و شکسته نستعلیق میپردازند. البته ترکیه هم خط نستعلیق دارد که به زیبایی خط نستعلیق ما نیست و دچار انحراف شده است. ولی سالهاست با همان انحراف نشر شده و تعلیم داده میشود و متاسفانه الان دارند از همان نستعلیق دفاع میکنند و مدعی هستند. هر چند این خط هیچوقت نمیتواند نسبت به نستعلیق ایرانی برتری پیدا کند». صحبت از کوچ هنرمندان خوشنویس به کشوری مانند ترکیه میشود. کشوری که طی سالهای اخیر با جشنوارههایی با مبالغ هنگفت، پای هنرمندان زیادی را به آنجا کشانده است. برگزیده جشنواره ارسیکا در این زمینه عقیده دارد: «جدا از بحث جشنوارهها و جوایز چشمگیر آن در کشور ترکیه، مهمترین دلایل کوچ خوشنویسها به این کشور وجود اساتید بزرگ جهان اسلام و بازار گرم خوشنویسی در زمینه خطوط شش گانه در ترکیه است. بنابراین کسی که میخواهد مثلا خط ثلث و نسخ را به شکل حرفهایتر ادامه دهد، پیشرفت سریعتر و مطمئنتری در ترکیه خواهد داشت چون آنجا مهد این هنر است».
جشنواره ارسیکا
از این هنرمند خوشنویس که در یازدهمین جشنواره ارسیکای امسال دو مقام کسب کرده است، میخواهم درباره این جشنواره بیشتر توضیح بدهد: «مرکز ارسیکا یک مرکز فرهنگی، مذهبی، هنری و مروج فرهنگ اسلامی است. این مرکز، جشنواره خوشنویسی خود را هر سه سال با حضور هنرمندان مختلف جهان اسلام برگزار میکند. سال 2018 نیز فراخوان این جشنواره در رشتههای مختلفی مانند ثلث، نسخ، محقق، نستعلیق و کوفی منتشر شد و حدود 600 هنرمند با 800 اثر در آن شرکت داشتند. ارسیکا جشنوارهای جامع و شامل تمام خطوط میشود. نحوه شرکت در این جشنواره به این صورت است که ابتدا فراخوان آن منتشر میشود و ثبتنام اولیه در سایت صورت میگیرد. سپس اثر هنرمندان به جشنواره ارسال شده و مورد داوری قرار میگیرد. داورانی که هر کدام از اساتید بزرگ خطوط اسلامی به شمار میروند و از ترکیه و کشورهای عربی هستند. داور خط نستعلیق جشنواره هم از اساتید کشور ایران است». احمدی درباره اثر برگزیده خود که برایش مقام اول را به ارمغان آورده است میگوید: «متن یک اثر نستعلیق معمولا شعر فارسی است. من امسال در جشنواره ارسیکا با اثری به سبک چلیپا یا نستعلیق خفی شرکت داشتم و مقام اول را کسب کردم. دانگ قلم این اثر بین 2 تا 3 میلیمتر بود و متن آن عبارت بود از این دو بیت اول غزل حضرت حافظ که میفرماید: "ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد... دل رمیدهی ما را انیس و مونس شد... نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت... به غمزه مسئلهآموز صد مدرس شد". از زمان اتود زدن تا تکمیل این اثر، نه به طور پیوسته ولی به مدت چهار ماه مشغول کار بودم». این هنرمند درباره اثر برگزیده دیگرش میگوید: «خط کوفی را یک سال و اندی است که شروع کردهام و در محضر استاد محسن عبادی آموختهام. دوستان خوشنویسی داشتم که قبل از من این خط را شروع کرده بودند. من آثارشان را میدیدم و به این خط علاقهمند شدم. خط کوفی کمی سادهتر از خطوط دیگر و یادگیری آن آسانتر است و مدت زمان کمتری وقت میبرد. در واقع خط کوفی یک خط اولیه بوده که بعدا پیشرفت کرده و منشعب شده و به خطوط دیگر تبدیل شده است. در اثر گذشت زمان، این خطوط پیچیدهتر شدند. کوفی خطی است که از این نظر ساده محسوب میشود و در جلسات کمتری میتوان آن را آموخت. من در این مسابقه، کوفی اولیه نوشتم که مربوط به قرن یکم هجری قمری است و رتبه دوم را به دست آوردم».
ضرورت حمایت دولت از هنرمندان
جشنوارهها در ایران قابل مقایسه با جشنوارههای جهانی نیستند. این را استاد احمدی میگوید و در عین حال اذعان میکند: «ولی به عنوان مثال جشنواره آیات با موضوع خوشنویسیِ آیات قرآنی که سال گذشته برای نخستین بار توسط اداره ارشاد خراسان رضوی برگزار شد، نسبت به جشنوارههای پیشین خود تحول خوبی محسوب میشد. هم از نظر جوایز و هم اینکه فراخوان این جشنواره بینالمللی بود و شرکتکنندگانی از سایر کشورهای جهان اسلام در آن مشارکت داشتند». این خوشنویس عقیده دارد نظیر چنین حرکتی اگر رشد کند و ادامهدار باشد، میتواند هر دوره بهتر از دوره قبل برگزار شود و هنرمندان زیادی را به جشنوارههای داخلی بکشاند. احسان احمدی میگوید: «نمیتوان گفت کشوری مثل ترکیه از ما ثروتمندتر است. بلکه حقیقت این است که آنها به خوشنویسی اهمیت بیشتری میدهند و روی این هنر سرمایهگذاری کردهاند. ولی در ایران من هیچوقت احساس نکردهام به مقوله هنر از زاویه سرمایهگذاری نگاه شود. این حوزه همیشه فرعی و تفننی بوده و جدی گرفته نشده است. وقتی از هنر حمایت و بازارش گرم شود میتواند سودآوری هم داشته باشد». هنرمند خوشنویس درباره راهکارهای این سودآوری میگوید: «برگزاری جشنوارهها میتواند در این زمینه کارساز باشد. دولت هم باید تصمیمات موثری در این رابطه بگیرد. به عنوان مثال یک سال اتفاق جالبی افتاد. اعلام کردند نیم درصد بودجه دولت باید صرف این شود که مراکز دولتی آثار هنری را خریداری کنند. حرکتهایی از این دست میتواند خیلی کمککننده باشد. اول از همه تصمیم مهم است. وقتی دولت تصمیم به حمایت از هنرمندانش بگیرد قطعا راه سودآوری را خیلی بهتر از هنرمند پیدا خواهد کرد». مدرس خوشنویسی در ادامه این بحث میگوید: «فرهنگ هنر باید تبلیغ شود. ولی در حال حاضر این تبلیغ اتفاق نمیافتد. همه اینها یک نقطه شروع میخواهد و به نگاه مسئولین برمیگردد. همه چیز از آن نگاه درست منشعب میشود و شاخ و برگ میگیرد که اهمیت هنر درک شود و مسئولینی که متولی هنر این کشور میشوند افرادی باشند که دانا و مرتبط با هنر هستند. درباره این موضوعات زیاد صحبت شده است. ولی اتفاق خاصی نیفتاده و نخواهد افتاد. با این وجود ما به عنوان عضو کوچکی از جامعه هنرمندان هر کار از دستمان بربیاید انجام میدهیم. امیدواریم سیاستهای درستی اتخاذ شود، نگاه بهتری به مقوله هنر شود و افراد شایستهتری به عنوان متولیان این امر انتخاب شوند».
جسارت خرید آثار هنری
احسان احمدی روزانه بین 6 تا 8 ساعت تمرین خوشنویسی میکند. جز خوشنویسی کار نقاشیخط هم انجام میدهد و در حوزه آبرنگ با موضوعات منظره و طبیعت و پرتره هم فعالیت دارد. او که مدرک کارشناسی ارشدش را در رشته صنایع دستی گرفته، هیچوقت از کنار گذاشتن کار مرتبط با رشته تخصصی کارشناسیاش مهندسی هوا فضا و روی آوردن به هنرهای خوشنویسی و نقاشی پشیمان نشده است. این هنرمند درباره نقاشیخط، رشتهای که اخیرا عدهای گرایش شدیدی به آن پیدا کردهاند عقیده دارد: «به نظر من این گرایش ناگهانی به نقاشیخط بیشتر مثل یک تب است و اگر کلیت این اتفاق را در نظر بگیریم پشتوانه محکمی ندارد. هر چند عدهای در این حوزه خلاق بودند ولی عموما کارها تکراری و آثار تقلیدی و نادانسته است. مثل اینکه چیزی را ببینی و بخواهی تقلید کنی ولی با توجه به اینکه در دوران مدرنی هستیم، طبیعی است که گرایش به هنری مانند نقاشیخط وجود داشته باشد. امیدوارم اتفاقات خوبی برای این رشته بیفتد. در مشهد اتفاق خاصی در این زمینه نیفتاده است و از اوضاع تهران هم بیاطلاع هستم. ولی کلا مدتی است بازار هنر دچار رکود شده است. مردم میآیند و آثار را میبینند ولی هیچکس جسارت خرید ندارد». مدرس خوشنویسی درباره استقبال نسلهای جدید از این هنر عقیده دارد: «متولی امر آموزش انجمن خوشنویسان است. من چندین سال در انجمن خوشنویسان تدریس کردم. ولی یکی دو سال است که آنجا کلاس نداشتم و کارگاههای خودم را دارم. قضیه علاقه نسل جدید در شهری مانند مشهد به مدیریت این انجمن برمیگردد. متأسفانه سالها است انجمن درگیر مسائل جناحی و داخلی شده و آنطور که شنیدهام تعداد هنرجوهایش ریزش داشته است که کشف علتهای آن کارشناسی خاص میخواهد. بعضیها این موضوع را به مسائل اقتصادی ربط میدهند. چون همیشه وقتی فشار اقتصادی زیاد میشود هنر بیشتر به حاشیه رانده شده و کمتر جدی گرفته میشود. هزینه کلاسهای خوشنویسی سال به سال افزایش مییابد. بحث تبلیغات و مدیریت هم در این موضوع و علاقهمند کردن نسلهای بعدی به هنرخوشنویسی اهمیت بالایی دارد».
جایگاه مشهد در خوشنویسی
صحبت از جایگاه مشهد در هنر خوشنویسی که میشود، این هنرمند میگوید: «مشهد جایگاه خیلی خوب و قابل توجهی در خوشنویسی دارد. ما از قدیم اساتید درجه یکی در این شهر داشتیم و همین الان هم در مشهد خوشنویسهای خوب و متبحری داریم. از ایرانیهایی که امسال در جشنواره ارسیکا برگزیده شدند، 3 نفر مشهدی بودند. اما اگر بخواهیم خوشنویسی در مشهد را با شهری مانند تهران مقایسه کنیم، باید این حقیقت را بپذیریم که بازار این هنر در تهران گرمتر است. اساتید درجه یک ساکن تهران هستند. مثلا استاد عباس اخوین با وجود اینکه متولد مشهد هستند، سالها در تهران سکونت داشتند و آنجا فعالیت کردند. تهران پایتخت است، جمعیت بیشتری دارد و تعداد گالریها و موزهها و گنجینههای خوشنویسیاش بسیار بیشتر از مشهد است. ما اینجا گنجینه آستان قدس رضوی را داریم ولی نمایش آثار به شکل موزههای تهران در آن وجود ندارد. به خیلی از همکاران من که هنرمندان رشتههای مختلف بودند و علاقه داشتند روی آثار مخزن آستان قدس رضوی تحقیق کنند، یا این اجازه داده نمیشد یا به سختی و دشواری صورت میگرفت. به طور کلی مقوله هنر در تهران سابقه بیشتری دارد و بیشتر بین مردم جا افتاده است. طوری که مردم تهران با هنر و دیدن هنر و خرید اثر هنری مأنوستر هستند. اگر متولیان هنر و مسئولین، آثار هنری خریداری کنند، در مراسم گوناگون آثار هنری هدیه بدهند، اگر برای هنر تبلیغات درست در نظر گرفته شود، این موضوع برای مردم هم جا میافتد. ولی در حال حاضر مردم ما با هنر بیگانه هستند و حق هم دارند. چون وقتی چیزی را نمیبینند چطور میخواهند با آن آشنا شوند»؟