با آرزوی زیارت کربلا این کار را میکنم. چند سال است دلم برای حرم امام حسین (ع) پر میکشد اما نمیشود که نمیشود!
خادم امام رضا(ع):
همه هستی من اهل بیت (ع) هستند
آنقدر به زائران امام رضا (ع) خدمت میکنم تا خودش برات کربلایم را امضا کند
17 آبان 1397 ساعت 22:11
با آرزوی زیارت کربلا این کار را میکنم. چند سال است دلم برای حرم امام حسین (ع) پر میکشد اما نمیشود که نمیشود!
با گروه امداد، آمدهایم برای خدمت به زائران پیاده در روستای گُل بُقراء از توابع شهرستان تربت حیدریه. خانهای روستایی با درودیوار کاهگلی و حیاطی پُر از درخت مقابلم قرار میگیرد. کفشها را میکَنَم و وارد پذیرایی میشوم، جمعیتی بالغ بر 70 نفر در اتاق و پذیرایی این خانه ساکن شدهاند تا شب را در آن به صبح برسانند. همه چیز در اختیار این کاروان است، کاروانی که از حشمت آباد آمده است.
خاور سرمستی، صاحبخانه است و میزبان زائران آقا. 50 سال سن دارد و 6 سال است که منزلش را در اختیار زائران امامش قرار میدهد. نیتش چیزی نیست جز آنچه خودش میگوید: با آرزوی زیارت کربلا این کار را میکنم. چند سال است دلم برای حرم امام حسین (ع) پر میکشد اما نمیشود که نمیشود!
با چشم خودش معجزهی آقا را دیده: شوهرم 5 سال با سرطان روده مبارزه میکرد. آخرین بار که در بیمارستان بستری بود، حالش بهشدت بد شد، طوری که 5 شبانهروز در آیسییو بستریاش کردند. من هم کسی را نداشتم جز آقا، از بیمارستان تا حرم را نفهمیدم چگونه رفتم. آنقدر گریه کردم و دست به دامان آقا شدم تا ایشان به ما نظر کرد و همسرم را شفا داد. بیماری شوهرم از آن روز به بعد رو به بهبودی رفت و نتایج آزمایشش هم طبیعی شد. برای درمان همسرم خیلی تلاش کردیم اما آخرسر شفایش در دست اهل بیت (ع) بود؛ همه کَسِ من اهل بیت (ع) هستند.
از خاورخانم علت اینکه تابهحال توفیق زیارت کربلا را کسب نکرده جویا میشوم: خیلی آرزویش را دارم، اما چند سالی است که بهخاطر مخارج درمان همسرم، قرضدار شدهایم. تا همین الآن هم دارم قرضهایش را پس میدهم. دخترم را هم عروس کردم و آنهم کلی خرج داشت. خیلیها میگویند برای زیارت کربلا هم قرض بگیرم اما من میگویم نه! تا وقتی زیر بار قرض مردم هستم، به زیارت نمیروم. میخواهم اول از قرض مردم پاک شوم و بعد با بار سبک و دلی پاک به زیارت امام حسین (ع) بروم.
هروقت که بیکار باشد، به حرم امام رضا (ع) میرود: قربانت بشوم آقاجان، اغنیا مکه روند و فقرا نزد تو آیند... اگر سرکار نباشم، هفتهای یکبار حرم میروم. روز شهادت آقا که هرسال مشهدم. امسال هم خدا بخواهد میروم زیارت آقا.
دیگر گریه امانش نمیدهد: آنقدر به زائران امام رضا (ع) خدمت میکنم تا خودش برات کربلایم را امضا کند، خداکند آقا از ما قبول کند.
خاورخانم خاطرهی اولین باری که میزبان زائر آقا شده را اینگونه تعریف میکند: سال اول که نیت خدمت کردم، دنبال زائرها میرفتم و بهشان التماس میکردم که شب میهمان ما باشند، اما کسی قبول نمیکرد. خیلی ناراحت شدم و دلشکسته به خانه آمدم. تا رسیدم، در خانه را زدند، بازش که کردم چند نفر پشت در بودند، یکیشان گفت: خانه به زائر نمیدهی؟ و از آن سال، همیشه همان زائرها به خانهام میآیند.
فریبا دهقان
کد مطلب: 36332