مهدي افخمي: با او در مورد زیارت، حرم و مشهد به گفتگو نشستیم تا از تجربه معنوی زیارت برایمان حرف بزند.
- آخرین بار کی به زیارت رفتید؟
دو ماه پیش بود. امام رضا(ع) طلبید. من همیشه به پاسوس آقا علی ابن موسی الرضا میروم. گاهی هم برای کار به مشهد رفتم. هر زمان که هم وقت کنم به حرم میروم حتی اگر یک روز باشد. این سری آخر برای برنامهایی از سوی خیریه شهید بهشتی برپا شده بود به مشهد رفتم. خیریه شهید بهشتی که مسئول نگهداری از معلولان جسمی بود. انگار امام خودش من را طلبیده بود.
- حال و هوای زیارت برای شما چگونه است؟ چه حسی به شما دست میدهد؟
توصیفش خیلی سخت است! حال و هوای ویژهایی دارد. نمیشود با کلمات بیانش کرد. یک جور حس عرفانی و روحانی است. انسان احساس میکند نزدیکتر شده است به خدا.
- از دعاهایی که در حرم میکنید برایمان بگویید.
من همیشه برای همه حاجتهایم وقتی دعا میکنم امام رضا(ع) را واسطه قرار میدهم. زیرا معتقدم اینگونه زودتر دعاهایم مستجاب میشود.
- شده است حاجتی از امام داشته باشید و برآورده شده باشد؟
بله! اما گفتنی نیست. یک مسالهایی است بین انسان و امامش. وقتی تو از امامت خواستهایی داری و خواستهات را پیش او مطرح نمیکنی قطعا نمیخواهی بقیه از آن باخبر شوند. اما بارها شده است دعایی کردم و خواستهایی داشتم. امام آن را برآورده کرده است.
- جایی خاصی از حرم را برای زیارت انتخاب میکنید؟
بیشتر سعی میکنم به همه جای حرم سر بزنم . حال و هوای مردم را ببینم و در اتمسفر آن بخش از حرم و زیارتش قرار بگیرم.
- خاطره خاصی هم از حرم دارید؟
سکانس آخر فیلم مسافر باران را قرار بود در حرم فیلمبرداری کنیم.آقایان امیرآقایی، رامین راستاد و مرحوم بهمن زرینپور همکاران من در این کار بودند. آن سکانس را نیمههای شب در حرم گرفتیم. حس و حال عجیبی داشت. اصلا دوست نداشتم آن سكانس تمام شود. همه ما خيلي با انرژي كار ميكرديم. لحظاتي كه در ان سكانش داشتيم را هیچ وقت فراموش نمیکنم.
- پس برای همین است که شبها به زیارت میروید؟
راستش شبها خلوتر است حرم و هم اون حس و حال معنوی حسابی فضا را پر کرده است. بین ساعات 2 يا 3 صبح و نزديكي نماز صبح به زیارت میروم. باید در آن موقع در حرم باشی تا اون حس و حال را درک کنی. یک بار برای ساختن مستند داستانی آقای رضا ایرانمنش خیلی سالها پیش به مشهد رفته بودیم و در صحن حرم مشغول فیلمبرداری بودیم. حوالی نیمه شب بود. مشغول فیلمبردای بودیم که باران شروع به باریدن کرد. خیلی زیبا بود. باران حرم را ندیده بودم. احساس میکنم از آن موقع علاقه و وابستگی من به زیارت و حرم بسیار بیشتر شد.
- وقتی به زیارت میروید بیشتر چه ادعیهایی را تلاوت میکنید؟
ابتدا چند رکعت نماز میخوانم. برای همه دعا می کنم. سپس زیارتنامه آقا و چند سوره از قرآن را تلاوت میکنم. بیشتر وقتها به حرم میروم مینشینم توی صحن و به حساب و کتابهایم رسیدگی میکنم. چرا با آن دوست این رفتار را کردم. چرا بیجا عصبانی شدم. سعی میکنم برای کسانی که حقی در گردنم دارند دعا کنم. بعد با امام به صورت خصوصی صحبت میکنم. سفره دلم را برایش باز میکنم. خیلی حس خوبی دارد وقتی برای کسی رازهایی را بگویی که حتی به نزدیکترین افراد زندگیت نمیتوانی بگویی.